لرستان| از نیش تا نوش؛ روایتی از جوان کارآفرینی که از ۱۰ کندوی عسل به ۶۰۰ کندو رسید+فیلم
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۵۴۳۰۴
علاقه، خودباوری و پشتکار جوان لرستانی سبب شد تا با سرمایه اندک به یک زنبوردار موفق تبدیل شود و سالانه حدود ۷ تن عسل طبیعی تولید کند. ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۹ استانها لرستان نظرات
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد، میلاد میری جوان 30ساله لرستانی یک زنبوردار موفق است. عشق و علاقه او به کار زنبورداری سبب شد تا سال 90 پس از اتمام خدمت سربازی با حداقل سرمایهای که داشت به سراغ زنبورداری برود و با 10 کندو در روستای هنام سلسله فعالیت شیرین خود را آغاز کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این زنبوردار لرستانی که علاقه عجیبی به کارش دارد دارای مدرک فوق دیپلم حسابداری است و به خاطر علاقه وافرش به زنبورداری پیش از شروع به این کار دست رد به سینه چندین شغل دولتی و شرکتی میزند تا بتوانند به آرزوی دیرینه خود که همان زنبورداری است، برسد.
با میلاد میری این زنبوردار موفق شهرستان سلسله هم صحبت میشویم تا از شیرینی و تلخیهای شغل جذابش برایمان بگوید. وی که بعد از اعتقادات دینی و خانوادهاش دو چیز دیگر را در زندگیش بسیار مهم میداند میگوید: زنبورداری و رشته ورزشیام (کاراته در سبک کیوکوشین) را خیلی دوست دارم و تحت هر شرایطی حاضر نیستیم این دو را کنار بگذارم.
شروع زنبورداری با 10 کندو
این زنبور دار لرستانی که نظم، سختکوشی و افتادگی را نقطه اشتراک زنبورداری و ورزش میداند عنوان میکند: بعد از خدمت سربازی با 4 میلیون تومان سرمایه و 10 کندوی زنبور عسل کارم را شروع کردم که به لطف خدا امروز میزان سرمایه به 200 میلیون تومان و تعداد کندوها به 600 رسیده است.
وی بیان میکند: پس از اتمام خدمت سربازی فرصتهای شغلی دیگری در ادارات و شرکتهای خصوصی برایم فراهم شد اما چون علاقه زیادی به شغل زنبورداری داشتم تصمیم گرفتم به سراغ زنبورداری بروم.
این زنبوردار لرستانی تصریح میکند: برای کارم زحمت زیادی میکشم و شبانهروز کار میکنم ولی با توجه به علاقهای که به این موجود زیبا دارم حاضر نیستم شغلم را با هیچ شغل دیگری عوض کنم. او سپس از شراکت با رفیقاش (یاسر صارمی) سخن میگوید، شریکی که شش سال پا به پای او کار کرده تا کارشان رونق بیشتری بگیرد و دستگیر جوانان دیگری باشند.
اشتغالزایی برای جوانان بیکار روستا
میری میگوید: شش سال است که در کار زنبورداری با همکار و رفیقام کار میکنم و خدا را شکر که توانستیم برای پنج نفر از اهالی روستای هنام و پرسک اشتغالزایی ایجاد کنیم.
وی که سالانه حدود هفت تن عسل طبیعی تولید دارد، عنوان میکند: تولید ما سالانه بین شش تا هفت تن است و درآمد آن در سال به 100 تا 110 میلیون تومان میرسد اما باید گفت بخش زیادی از این درآمد به جای اینکه به چرخه تولید بیاید صرف ملزومات زنبورداری میشود اما خدا را شکر با وجود هزینههای زیاد و سختی کار راضی هستیم.
این زنبوردار لرستانی که عشق به زنبورداری در کلامش موج میزند، میگوید: یکی از نشانههای عظمت و بزرگی خداست و یکی از دلایلی که به سمت این موجود بسیار زیبا آمدم خارق العاده بودن آن است.
وی عنوان میکند: با زنبورداری همیشه در کنار طبیعت هستیم. شغل زنبورداری وقتگیر است و در کنار آن نمیشود شغل دیگری داشت اما من لحظهای از کارم احساس پشیمانی نمیکنم. زنبورداری شغلی است که میشود از 10 کندو به چند هزار کندو رسید.
لزوم حمایت مسئولان برای رونق زنبورداری
میری بیان میکند: برای توسعه زنبورداری و اشتغالزایی بیشتر، نیازمند حمایت دولت هستیم تا بتوانیم این کار را پیشرفت دهیم. به افراد جویای کار و حتی کسانی که تحصیلات عالیه دارند نیز پیشنهاد میکنم به سمت شغل زنبورداری بیایند چون شغل پاک، خوشنام و درآمدزایی است و جوانان میتوانند در این شغل موفق شوند و صنعت زنبورداری کشورمان را رونق دهند.
وی بیان میکند: متاسفانه در بین جوانان کشورمان فرهنگ کار به صورت مطلوب وجود ندارد و اغلب فکر میکنند که شغلهای اداری و فانتزی میتواند جای شغلهای آزاد را بگیرد و شاید کمتر کسی فکر کند که با 30 یا 40 کندو میشود بیشتر یا به اندازه یک کارمند اداری درآمد داشت.
این زنبوردار لرستانی تصریح میکند: بسیاری از مردم از ما میپرسند که واقعا شغل زنبورداری درآمد دارد؟ که در پاسخ آنها میگویم آری شغل زنبورداری درآمد دارد اما در کنار درآمد، سختیهای خودش را نیز دارد.
عسل لرستان یکی از مرغوبترین عسلهای ایران
وی میگوید: اگر جوانان بیکار کشور و حتی استان و شهرستان الشتر به جای بیکاری به شغل زنبورداری روی آورند در این زمینه میتوانیم به صورت حرفهای کار کنیم و حتی این ظرفیت را داریم که بتوانیم یکی از قطبهای تولید عسل دنیا باشیم.
میری خاطرنشان میکند: زنبورداری شغل سختی است اما میتوان با داشتن سرمایه، نیروی کار و اساتید کاردان راحت شروع به کار کرد و صنعت زنبوداری استان و شهرستان را به سمتی برد که در جهان حرفی برای گفتن داشته باشد و یکی از قطبهای مثبت تولید عسل و صادرات باشد.
این زنبوردار لرستانی در کنار شیرینیهای زنبورداری از تلخیهای کارش میگوید، تلخیهایی که گاهی کامشان را تلخ میکند. وی میگوید: تاکنون مسئولان هیچ حمایتی از بنده و همکارانم نداشتهاند و اکثر زنبوردارن دارند با سرمایه شخصی یا وامهایی با سود بالا کار خود انجام میدهند بنابراین از مسئولان درخواست دارم که به وضعیت زنبورداران رسیدگی کنند چون زنبورداری ظرفیت تولید عسل بالایی دارد.
نبود بیمه دغدغه زنبورداران
میری که نبود بیمه را یکی از دغدغههای زنبورداران میداند، عنوان میکند: یکی از مشکلات ما زنبورداران این است که زحمت میکشیم ولی بیمه نیستیم بنابراین از مسئولان انتظار میرود در این زمینه زنبورداران را حمایت کنند تا تحت پوشش بیمه قرار گیرند. او سپس از نبود بازار فروش عسل در لرستان میگوید، بازاری که اگر باشد سود دسترنجشان نصیب دلال نمیشود و با دلگرمی بیشتری به سراغ کارشان میروند.
این زنبوردار لرستانی عنوان میکند: ما در استان لرستان تقریبا هیچ بازاری برای فروش عسل نداریم، مگر در استانهای دیگر که آن هم عسل با قیمتی خیلی پایین به فروش میرسد و برای زنبوردار صرف ندارد و بیشتر سودش نصیب دلال میشود.
وی بیان میکند: عسل منطقه پرسک و هنام شهرستان سلسله یکی از عسلهای بسیار مرغوب است که سال گذشته در کنگره ترکیه رتبه سوم جهان را به دست آورد اما با تمام کیفیتی که عسل این منطقه دارد، زنبور دار مشکل فروش و بازاریابی دارد درصورتی که عسل این منطقه که طبیعت بکری دارد میتواند در استان به فروش برسد.
میری تصریح میکند: باید گفت این دلال است عسل را با پایین ترین قیمت از زنبوردار میخرد و با قیمت بالا به فروش میرساند و این در حالیست که زنبوردار باید با بالاترین قیمت ملزومات زنبورداری را بخرد و استفاده کند که با توجه به این شرایط از مسئولان تقاضا داریم برای عسلی که با کیفیت تولید میشود بازار ایجاد و وارد چرخه صادرات کنند تا حداقل گوشهای از زحمات زنبورداران را جبران کنند.
وی یکی دیگر از مشکلات زنبورداران را "تهیه دارو" میداند و میگوید: در بحث زنبور عسل در کشور با کیفیتترین دارو تولید میشود اما چون در داخل کشور عرضه نمیشود ما مجبوریم داروهای بیکیفیت سایر کشورها را استفاده کنیم که انتظار میرود بحث تهیه دارو را که یکی از مهمترین دغدغههای زنبورداران است را برطرف کنند.
با توجه به طبیعت بکر لرستان این ظرفیت در استان وجود دارد تا صنعت زنبورداری رونق بیشتری بگیرد، اما این امر مسیر نمیشود مگر اینکه مسئولان برای رفع مشکلات زنبورداران آستینهای همت خود را بالا زنند تا علاقهمندان و جوانان بیکار بیشتری از قِبَل این حرفه شیرین کام شوند.
گزارش از سکینه بیرانوند
عکس و فیلم از عزیز بابانژاد
انتهای پیام/ز
R41450/P41362/S6,72/CT16منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۵۴۳۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از مقاومت و ایثار ستودنی مردم چادگان
در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ و درحالی که تنها ۱۹ ماه از انقلاب اسلامی میگذشت، ارتش بعثی عراق به خاک سرزمینمان حمله کرد که این جنگ هشت سال طول کشید و در طول این سالها دشمن علاوه بر جنگ در جبههها، به شهرها و مردم بی دفاع هم حمله کرد که نمونهای از آن در ۲۶ اسفند سال ۱۳۶۶ در شهرستان چادگان بود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از اصفهان، هشت سال دفاع مقدس نشان دهنده شجاعت و دلاوری مردم سرافراز ایران بود و حکایت از سالهای پیروزی آفرین مردم کشورمان دارد؛ مردم غیور و شهیدپرور ایران اسلامی در طول این سالها مشق خود باوری و ایثار را تمرین کردند و از این آزمون الهی سربلند بیرون آمدند.
دشمنان اسلام و انقلاب با شکستهای پی در پی در جبههها به مناطق مسکونی و بمباران شهرها، غیرنظامیان و مردم مظلوم روی میآوردند؛ ۲۶ اسفند سال ۱۳۶۶، روزی ماندگار در تقویم برای مردم شهرستان چادگان بود که ۱۱ تن از مردم این شهرستان به شهادت رسیده و نهال انقلاب را با خون خود آبیاری کردند.
در روزهای پایانی زمستان و هنگامی که تنها چند روز دیگر تا سال نو باقی مانده بود، نیروی هوایی دشمن با هدف نابودی یکی از مراکز استراتژیک ایران، یعنی سد زاینده رود در شهرستان چادگان را هدف حمله خود قرار داد و زمانی که موفق به تخریب این سد نشده بود، مناطق مسکونی را بمباران کرد که ۱۱ تن از مردم این شهرستان، زنان و مردم مظلوم را به شهادت رساند.
در میان ۱۷۳ شهید شهرستان چادگان ۱۱ تن از آنان در این حمله به شهادت رسیدند و هفت نفر زخمی و مجروح شدند.
۲۶ اسفند سالروز حماسه چادگانسیدحمید موسوی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان چادگان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در اصفهان اظهار کرد: علت بمباران هوایی این منطقه؛ تخریب سد زاینده زاینده رود بود که این هدف ناکام ماند و در مسیر برگشت نیروهای بعث مرکز شهر را هدف قرار دادند که بر اثر آن ضرر زیادی به مناطق مسکونی وارد شد و تعدادی از هم شهریان به شهادت رسیدند.
وی ادامه داد: به همین مناسبت هرساله برنامههایی اجرا میشد؛ ولی امسال برنامه ریزیهای دقیقتری برای این روز انجام شده است که همایشی در سطح شهرستان برگزار خواهد شد.
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان چادگان گفت: از دیگر برنامهها چاپ تقویم برای مردم چادگان است که در آن روز ۲۶ اسفند به عنوان روز حماسه و ایثار مردم شهرستان ثبت شده است.
موسوی خاطرنشان کرد: اسامی شهیدان این حادثه غمانگیز شهیده زهرا مهرابی، شهیده لیلا کرمی، شهیده آغابیگم محمدی، شهیده نارنج علی اکبری، شهیده حاجیه خاتون ابراهیمی، رضا تقیان، محسن براتی، مولا قلی کرمی، بهرام سمندگانی، مولا قلی اسماعیلی چادگانی است.
با شهیدان این حادثه آشنا شویمفرزند شهیدان حاجیه خاتون ابراهیمی و بهرام سمندگانی که در این حادثه تلخ پدر و مادر خود را از دست داد، میگوید: پدرم از طریق کشاورزی امرار معاش میکرده و زندگی سادهای داشته است، در روز حادثه وقتی مادرم متوجه کمبود نان در جبهههای جنگ میشود به همراه پدرم در خانه در حال پخت نان برای رزمندگان جبهه بودند که ترکش به سر مادرم برخورد میکند و به شهادت میرسد.
وی ادامه داد: در روز حادثه من همراه برادرم برای دریافت مرغ کوپنی رفته بودیم که شهر بمباران شد و وقتی برگشتیم پدر و مادرمان شهید شده بودند؛ پیکر پدر و مادرم را پس از یک هفته که در سرد خانه بیمارستان فریدن بودند به خاک سپردیم.
خواهر شهیده زهرا محرابی و فرزند شهیده آغابیگم محمدی که در این حادثه مادر و خواهر بزرگترش را از دست داده است نیز میگوید: پدرم هشت فرزند داشت و از طریق شغل کارگری امرار معاش میکرد و خواهرم زهرا فرزند ارشد خانواده بود و بسیار مؤمن، اهل نماز و مسجد بود و همیشه آرزوی شهادت داشت و با وجود اینکه بسیار علاقه مند به درس و مدرسه بود ولی به خاطر سختیهای زندگی و کمک به پدر و مادرم مجبور به ترک تحصیل شده بود.
وی خاطرنشان کرد: چند شب قبل از این حادثه در عالم رؤیا به خواهرم الهام شده بود که شهید خواهد شد و پس از آن در حالی که در حال شیشه پاک کردن برای خانه تکانی سال نو بود به همراه مادرش به شهادت رسید.
خواهر شهیده محرابی که از جانبازان این حادثه است میگوید: من هم به همراه مادر و خواهرم در منزل بودم که ناگهان صدای مهیبی پیچید و وقتی به هوش آمدم در بیمارستان فریدن بستری بودم و با وجود جراحت در ناحیه چشم و صورت حتی حافظه خود را از دست داده بودم و چیزی به یاد نمیآوردم. وقتی بعد از چند روز مرا به بیمارستان چادگان آوردند هنوز آثار خرابیها مشاهده میشد و من در آن لحظه در جست و جوی مادرم بودم ولی یک هفته بعد از شهادت مادر و خواهرم وقتی عکس آنها را در اعلامیه دیدم متوجه شدم که به شهادت رسیدهاند.
دیگر اهالی شهرستان که شاهد این ماجرا بودهاند میگویند: ساعت حوالی ۱۲ ظهر بود که شهر بمباران شد و نیروهای دشمن یکی از پرجمعیتترین مناطق را که منازل بیشتری داشت، مورد حمله قرار دادند و تا ساعاتی بعد هیچ جایی از سطح شهر دیده نمیشد و خسارات زیادی به مناطق مسکونی رسیده بود و علاوه بر آن تعدادی از مردم زخمی و مجروح شده بودند؛ بعضی از مردم از اعضای خانواده خود هم خبر نداشتند ولی همه به یکدیگر کمک میکردند و تا سه روز بعد از آن بر روز زبانها ماندند؛ مدارس شهرستان تعطیل شده بود و دانش آموزان برای ادامه تحصیل به مدارس روستاهای اطراف میرفتند.
مصطفی شاهمرادی، جانباز ۵۰ درصد دفاع مقدس در خصوص جبهههای جنگ به خبرنگار ایمنا میگوید: درسالهای جنگ تحمیلی که در جبهه و در عملیات خیبر، گردان یا مهدی از لشکر امام حسین (ع) حضور داشتم، در نزدیکی سه راهی شهادت، دژی وجود داشت که از سمت راست باتلاق بود و در سمت چپ آبگرفتگی بود، دژ حدود یک متر ارتفاع داشت و نیروهای دشمن میدانست که نیروها از اینجا عملیات انجام میدهند.
وی افزود: لشکر امام حسین (ع) بعد از لشکر محمد رسول الله (ص) در این منطقه عملیات انجام داد و علاوه بر آتش دشمن، منطقه مین هم وجود داشت که پاکسازی نشده بود که من در این عملیات پای خود را از دست دادم و در عملیات بدر و والفجر ۸ حضور نداشتم.
شاهمرادی در مورد حماسه مردم چادگان در سال ۱۳۶۶ میگوید: در روز حادثه وقتی صداهای هواپیماهای جنگی دشمن را از آسمان شهر شنیدیم، نمیدانستیم که مرکز شهرستان هم هدف حمله قرار گرفته ولی در لحظهای صدای انفجار به گوش رسید و از گردو غباری که در سطح شهر پیچیده بود متوجه شدیم که مرکز شهر چادگان که امروزه به خیابان قدس معروف است، تخریب شده و تعدادی به شهادت رسیدهاند.
وی از همدلی مردم چادگان در این شرایط روایت میکند که با وجود سختی و ویرانیهای بسیار باز هم به یکدیگر کمک میکردند که نشانهای از ایثار مردم شهیدپرور چادگان دارد.
این جانباز جبهههای حق علیه باطل و برادر شهید مرتضی شاهمرادی از حضور و فداکاری مردم شهرستان چادگان در جبهههای جنگ و شهادت مظلومانه همشهریانش در این حادثه میگوید: مردم چادگان هم همچون دیگر هموطنان در این جنگ مجاهدتهای زیادی انجام دادند و همواره کمک رسانیهایی به جبهه داشتند و شهدای شاخصی همچون شهیدان محسن شاهمرادی، حجت الله شاهمرادی و رضا نادی که در عملیات بدر باهم به شهادت رسیدند و دیگر شهدای شهرستان نشان دهنده حضور گسترده آنها در دفاع مقدس است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، امثال اینگونه روایات را در جای جای میهن اسلامی خود شاهد بودهایم؛ اما آنچه که باقی ماند پیروزی و سربلندی ایران بود تا امروز بتواند پس از گذشت ۴۵ سال به موفقیتهای روز افزون دست یابد.
کد خبر 736237