Web Analytics Made Easy - Statcounter

معاون فرهنگی دانشگاه تهران بر ضرورت توجه به دیپلماسی مدرن که در آن از ظرفیت‌های دانشگاهها برای حضور در عرصه‌های بین‌المللی استفاده می‌شود تاکید کرد و گفت: متاسفانه در کشور ما هنوز برای حضور در عرصه‌های بین‌المللی از دیپلماسی سنتی که در آن ارتباط در سطح سیاست‌مداران خلاصه می‌شود استفاده کنند در حالی که باید به دیپلماسی مدرن که در آن از ظرفیت دانشگاهها برای حضور در عرصه‌های جهانی تاکید می‌شود استفاده کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایسنا، دکتر مجید سرسنگی در نشست خبری کنفرانس بین‌المللی جامعه و محیط زیست و مدرسه بین‌المللی تابستانی دانشگاه تهران که امروز در معاونت فرهنگی دانشگاه برگزار شد، با اشاره‌ به هفته دولت و لزوم اعتماد دولتمردان و سیاست‌مداران به مردم، گفت: اولین گام برای رفع مشکلات کشور اعتماد به مردم است. دولتمردان اگر بتوانند اعتماد عمومی را جلب کنند مردم نیز در حل مشکلات داخلی و خارجی با آنها همراه خواهند شد و روند گذر از شرایط فعلی بسیار آسان‌تر خواهد شد.

وی در ادامه بین‌المللی شدن را یکی از مهمترین سیاست‌های دانشگاه تهران عنوان کرد و گفت: خوشبختانه طی چند سال گذشته این دانشگاه در بحث بین‌المللی سازی و ارتباطات بین‌المللی از مباحث سطحی و ظاهری گذر کرده و با نگاه عمیق‌تر گام‌های اساسی در این راستا برداشته است که برگزاری مدرسه‌ تابستانی یکی از این برنامه‌ها است که کاملا در راستای ارتباطات بین‌المللی برگزار می‌شود.

معاون فرهنگی دانشگاه تهران همچنین خاطر نشان کرد: در راستای فعالیت‌های بین‌المللی هدف ما در دانشگاه تهران این نیست که فقط بتوانیم با چند دانشگاه خارجی ارتباط داشته باشیم و فقط چند دانشجو از این دانشگاه جذب و یا به آن دانشگاهها دانشجو بفرستیم. در واقع ما در راستای سیاست‌های بین‌المللی تلاش می‌کنیم در تمامی حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، و علمی فعالیت‌هایی را در این دانشگاه شروع کنیم.

دکتر سرسنگی خاطرنشان کرد: در حوزه ورزش خوشبختانه توانستیم در مسابقات بین‌المللی حضور پیدا کنیم به طوری که طی چند روز آینده نیز تیمی از دانشجویان دانشگاه تهران به مسابقات بین‌المللی ورزشی آسیا اعزام خواهند شد و طی چند سال اخیر توانستیم جایگاه بهتری را در عرصه‌ی ورزش دانشجویان به دست بیاوریم.

وی همچنین برگزاری مدرسه‌ بین‌المللی تابستانی دانشگاه تهران را یکی از مهمترین رویدادهای این دانشگاه در عرصه‌ی فعالیت‌های فرهنگی عنوان کرد و گفت: به یقین می‌توان اظهار کرد این برنامه یکی از شاخص‌ترین برنامه‌های بین‌المللی دانشگاه طی چند سال اخیر به شمار می‌رود به طوری که حدود 4 هزار نفر از 115 دانشگاه دنیا برای حضور در این رخداد علمی، فرهنگی اعلام آمادگی کردند.

معاون فرهنگی دانشگاه تهران همچنین توجه به دیپلماسی فرهنگی و اجتماعی در کنار دیپلماسی علمی را یکی از بهترین راهکارهای خروج از بحران‌های فعلی و همچنین ایجاد فضای مثبت از کشور در عرصه‌ بین‌المللی عنوان کرد و گفت: امروزه در بحث سیاست ورزی ارتباط با دنیا از شکل سنتی خارج شده و موضوعاتی نظیر دیپلماسی علمی، هنر، فرهنگ  و ورزش که در آن دانشگاهها با دانشگاههای دیگر و همچنین بطن جامعه، ارتباط برقرار می‌کنند، مطرح می‌شود . بنابراین دیپلماسی که در آن فقط با سیاست‌مداران ارتباط بگیرد کارکرد خود را از دست داده است متاسفانه هنوز دیپلماسی مدرن در کشور ما به طور جدی مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

دکتر سرسنگی ادامه داد: با برگزاری مدرسه بین‌المللی تابستانی در دانشگاه تهران سعی کردیم شکل خاصی از دیپلماسی علمی که در آن از ظرفیت‌های دانشگاههای کشورهای دیگر استفاده می‌شود را به کار بگیریم؛ چرا که خوشبختانه نگاه مثبتی به جایگاه علمی و دانشگاههای ایران در سایر کشورها وجود دارد . همچنان که ارتباطات بین‌المللی علمی بین پژوهشگران، اساتید و دانشجویان دانشگاه ما با سایر کشورهای دیگر شکل گرفته است و ما با برگزاری این چنین برنامه‌هایی می‌توانیم در مسیر یک دیپلماسی جهانی به صورت منسجم و هدفمند حرکت کنیم.

معاون فرهنگی دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: در برنامه مدرسه بین‌المللی تابستانی دانشگاه در کنار بازدیدهای فرهنگی و تفریحی کارگاههایی علمی آموزشی نیز با حضور اساتید داخلی و خارجی برگزار خواهد شد،کنفرانس بین‌المللی جامعه و محیط زیست نیز به عنوان یکی از محورهای اصلی این برنامه به دلیل دانشجویی بودن ، پرداختن به موضوع مبتلا به جامعه و بین رشته‌ای بودن موضوعات از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

وی با تاکید بر این که برنامه مدرسه بین‌المللی تابستانی دانشگاه تهران هر ساله برگزار خواهد شد، گفت: تلاش می‌کنیم دبیرخانه دائمی این مدرسه تاسیس شود و بعد از اختتامیه برنامه امسال، برنامه ریزی برای برگزاری مراسم سال آینده که البته به صورت گسترده‌تر و منسجم‌تر خواهد بود آغاز شود.

به گفته‌ سرسنگی دانشگاه تهران این آمادگی را دارد دانشگاههایی را که راغب هستند در برنامه مدرسه بین‌المللی این دانشگاه همکاری داشته باشند، دعوت به همکاری کند همچنان که مشارکت خوبی از سوی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده علوم اجتماعی و دامپزشکی دانشگاه تهران و همچنین دانشگاه فردوسی مشهد، اصفهان و سمنان در برگزاری برنامه امسال صورت گرفته است.

در ادامه علی حمیدیان دبیر کنفرانس بین‌المللی جامعه و محیط زیست و مدرسه بین‌المللی تابستانی دانشگاه تهران، برگزاری این برنامه را نوعی نقش آفرینی دانشجویان در عرصه‌ مدیریت جهانی محیط زیست دانست و گفت: اطلاع رسانی برگزاری این برنامه از سال گذشته شروع شد و بیش از 4 هزار نفر از 115 دانشگاه دنیا برای حضور در این مراسم اعلام آمادگی کردند و خوشبختانه در حال حاضر 100 نفر از 76 کشور جهان در مدرسه تابستانی دانشگاه تهران شرکت خواهند کرد.

وی همچنین خاطر نشان کرد:  افتتاحیه برنامه مدرسه بین‌المللی تابستانی دانشگاه تهران یکشنبه یازدهم شهریور ماه در تالار علامه امینی این دانشگاه آغاز می‌شود و بعد از بازدید از دانشگاههای اصفهان ، کاشان و فردوسی مشهد 18 شهریور ماه مراسم اختتامیه آن برگزار خواهد شد. در واقع دانشجویان در حاشیه این برنامه در کارگاههای آموزشی و علمی که با حضور اساتید خارجی از کشورهای روسیه، مجارستان، هندوستان، انگلستان و فرانسه شرکت خواهند کرد و همچنین اساتید داخلی، استفاده می‌کنند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استخدام دانشگاه تهران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۳۱۹۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله گازانبری طالبان به تعهدات آبی با ایران

روز یکشنبه ۹ اردیبهشت‌ماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روز‌های پربارش پرداختیم. این در حالی است که علی‌رغم تمام هشدار‌ها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راه‌های آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژه‌های آبی روی رودخانه‌هاست.

به گزارش روزنامه فرهیختگان، به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سد‌های بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخست‌وزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهره‌برداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

ردپای هندوستان در هریرود

با توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سد‌های و کانال‌ها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و به‌خصوص سرمایه‌گذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژه‌های آتی شان مورد توجه خواهد بود.

محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشه‌ورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «به‌طور کلی شاید بشود سرمایه‌گذاری هند در پروژه‌های آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جست‌وجو کرد؛ وقتی تاریخ هند به‌خصوص یک قرن اخیر را مرور می‌کنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعد‌ها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حل‌نشده کشمیر می‌شود.

از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور به‌جدیت سراغ سرمایه‌گذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرم‌های فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاست‌های هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضه‌اش دارد می‌تواند پیش ببرد.

البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی می‌شود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند به‌وضوح قابل مشاهده است.

جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین می‌کند و خاوری‌ترین دلتای رودخانه هیرمند را به‌عنوان مرز بین دو کشور قرار می‌دهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایه‌گذاری را در پروژه‌های آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و اما در زمینه پروژه‌های آتی، نمی‌خواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی به‌جدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژه‌هایی همچون «قوش‌تپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دست‌نخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط می‌خواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود.

درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان می‌گوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.

همین چندروز قبل آقای «آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایه‌گذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوه‌بر اینکه منابع آب را مهار می‌کند به‌جد دنبال این است که وابستگی‌اش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژه‌ها موقعیت ویژه‌تری در مذاکرات به طرف افغانستانی می‌دهد.

ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود

این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایت‌های این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایت‌های این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد، ولی به دلیل ناآرامی‌های داخلی فراز و فرود‌هایی داشت تا نهایتا در دوران رئیس‌جمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهره‌برداری رسید. جالب است که نخست‌وزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران می‌آید و توافقنامه چابهار را امضا می‌کند و هنوز بعد از سال‌ها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما می‌گوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»

شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشور‌ها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشور‌های دیگر دنبال می‌کند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتار‌های دولت‌ها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوه‌ای دیگر به دنبال تسلط و نادیده‌گرفتن حق ملت‌هاست.

در عصر حاضر اگر کمی حواس‌مان جمع باشد متوجه می‌شویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملت‌ها و هویت‌شان به‌طور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ می‌زند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بند‌های انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشن‌تر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.

واقعا نمی‌خواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط می‌کنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیت‌المال است. در واقع می‌خواهم توجه کنیم که در آستانه حذف‌شدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.

حقابه تاریخی هیرمند تقلیل پیدا کرده است

مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سال‌های اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برون رفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشور‌های دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکست‌های دیپلماسی آبی شان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری در‌مورد مسائل آب‌های فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبی شان ترسیم کرده اند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیده‌ایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبوده ایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمال خان، که هرچند تلاش‌هایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبه شان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمال خان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علی رغم تلاش‌های دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمال‌خان تکمیل شد.

سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سال‌ها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزار‌هایی استفاده کرد؟ از سد کمال خان که گذشت، اما قرار است برای سد بخش آباد روی سرشاخه فراه رود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزار‌هایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخش آباد -که میخی است بر تابوت کما‌رفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکی اش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میان‌دست و در جایی پایین‌دست هستیم و تک تک این رودخانه‌های فرامرزی چالش‌ها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پایین دست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قره‌قوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.

در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یک‌جانبه سد و کانال هایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامه‌ای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکرده ایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضه‌های فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سال‌ها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضه‌هایی با چالش‌ها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آب‌های فرامرزی قراره دیده می‌شود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آن هم با ۸۵ میلیون دلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمی‌بایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ این‌ها فقط سوال است.

توقع دارید حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا را داشته باشیم؟

این پژوهشگر درباره میزان حقابه‌ای که این روز‌ها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام می‌کنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!

وقتی ابزار‌های قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی می‌کنید که چه کرد، یکی از ابزار‌های بسیار مهمش همین به‌کارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کم‌نظیر دیپلماسی عمومی به‌درستی استفاده نمی‌کنیم.

شاید زمانی سازش مبتنی‌بر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشور‌ها اصولا حاضر نیستند در مذاکرات‌شان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملت‌هایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات می‌توانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.

من‌حیث‌المجموع فکر می‌کنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بین‌المللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علی‌الخصوص‌انگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانه‌ها را بدون توجه به پیامد‌های آن در کشور‌های پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعب‌العبور است؛ به‌ویژه اینکه روشن است سیاست‌های دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساخت‌های آبی و ساخت سد و تکمیل کانال‌ها به درهم‌تنیدگی این مناقشه خواهد افزود.

از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاه‌هایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جست‌وجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بین‌الملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بین‌المللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبه‌گرایی و ائتلاف‌سازی مبتنی‌بر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پسا‌قطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایین‌تر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور می‌شود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضا‌ها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمی‌دانم که آیا روزگاری می‌رسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزار‌های قدرت‌مان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبی مان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.

دیگر خبرها

  • ضرورت تکمیل طرح مدرن فاضلاب شهری هشترود
  • مدیران برای برنامه ریزی استان تهران نیاز‌ها و ضروریات را شناسایی کنند
  • مدیران برای برنامه‌‌ریزی استان تهران نیازها و ضروریات را شناسایی کنند
  • مدیران برای برنامه‌ ریزی در استان تهران نیازها را شناسایی کنند
  • حمله گازانبری طالبان به تعهدات آبی با ایران
  • نگاه نوآورانه واحدهای تولیدی برای ورود به عرصه رقابت خارجی
  • حضور ۶۰ ناشر خارجی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
  • سایه مستدام جنگ بر اروپای مدعی دیپلماسی
  • ضرورت توجه به مدرسه محوری در آموزش وپرورش
  • حضور اساتید مدرسه علمیه منتظریه در جمع دانش آموزان گنبدکاووس + تصاویر