کنوانسیون رژیمی حقوقی، منافع ایران در خزر را تضمین میکند
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۳۲۷۷۰۲
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، همایش واکاوی کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر با حضور مجید صابر سفیر ایران در قزاقستان، منوچهری متکی وزیر پیشین امور خارجه، الهه پویایی استاد دانشگاه و سعید ملکزاده پژوهشگر ارشد حوزه دریای خزر امروز یکشنبه 4 شهریور در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجید صابر سفیر ایران در قزاقستان و رئیس پیشین دبیرخانه دریای خزر با بیان اینکه موضوع خزر بسیار پیچیده است اظهار کرد: به عنوان کسی که در این خصوص تجربه دارد عرض میکنم همه موضوعات دریای خزر پیچیده و نیازمند مشورت است، کنوانسیون رژیم حقوقی محصول 5 کشور است که سال ها بر روی آن مذاکره شده و نتیجه آن مذاکرات به یک پیشنویس رسید، روی آن پیشنویس هم سال ها مذاکره شد، بخشهایی از این کنوانیسیون در این جلسه اخیر نهایی شدند، سه تا چهار موضوع وجود داشت که حل و فصل نمیشد و مهم ترین موضوع آن تهدید حدود است.
وی با بیان اینکه موضوع دریای خزر تنها تهدید حدود نیست افزود: دریای خزر 14 موضوع بسیار مهم نظیر محیط زیست، شیلات، اقتصاد ، کشتیرانی، مسائل نظامی و امنیتی دارد که تمام آنها به موضوع تهدید حدود گره خورده بود، یعنی همه چیز به سرنوشت این موضوع وابسته شده بود، به همین دلیل از حدود سه تا چهار سال قبل مذاکرهکنندگان به این نتیجه رسیدند که مباحث را جمعبندی کرده و دستاوردها را امضا کنند و مسائلی که هنوز نتیجهای در مورد آنها بدست نیامده باقی بماند تا کشورهای دو به دو با یکدیگر حل و فصل کنند.
صابر با بیان اینکه تا به حق خودمان دست پیدا نکنیم سندی را امضا نخواهیم کرد، تصریح کرد: معقول است دریانوردی را به چیزی که نتیجه آن بعدها مشخص میشود گره نزنیم. ما چیزهایی که از آن اطمینان پیدا کردیم، امضا و تثبیت کنیم و موضوع حیاتی تهدید حدود که معتقدیم بسیار اهمیت دارد را به آینده موکل کنیم، باید به خاطر داشته باشیم که چالشهایی که در دریای جنوب داریم نباید در دریای شمالی اتفاق بیفتد.
سفیر ایران در قزاقستان با بیان اینکه کنوانسیون حقوقی دریای خزر با داشتهها و نداشتههایی امضا شد، اظهار کرد: نداشتهها مانند تعیین خط مبدا و تعیین حدود است، سطح آب فقط باریکه 15 مایلی به عنوان دریای سرزمینی است و بقیه آب پهنهای مشترک محسوب میشود که بسیار هم وسیع است و زیر بستر و این پهنای پهنه مشترک موضوع حاکمیتی نیست و حاکمیتی مطرح نمیشود و کشورها تنها تا 15 مایل حق حاکمیت دارند.
وی با بیان اینکه مذاکرهکنندگان و اهالی سیاست هم به 50 درصدی که مطرح میکنند اعتقادی ندارند ادامه داد: معاهدات 1921 و 1940 سال هاست که موجود میباشد. در این معاهدات هیچ صحبتی از درصد نشده و هیچ جای آنها از واژه مشاع هم استفاده نشده است، در فصل 5 عهدنامه گلستان از داشتن حق دریا محروم شدیم، در فصل عهدنامه ترکمنچای در فصل پنج عهدنامه تاکید شد، اما بعدها در فصل 11 عهدنامه مودت ایران و روسیه آمده است چون فصل 8 عهدنامه ترکمنچای ایران را از داشتن حق دریا منع کرده است. به موجب این عهدنامه بالسویه دریای خزر بین ایران و روسیه تقسیم میشود، در واژگان حقوق بالسویه تعریف دقیقی ندارد، اینگونه نیست که ایران و روسیه در تمامی موضوعات با یکدیگر به صورت برابر حق داشتند، نمیتوان استنباد کرد که ایران زمانی با روسیه بالسویه همهچیز را داشته است.
صابر با بیان اینکه در هیچ سندی چه بعد از انقلاب و چه قبل از آن به این موضوع استناد نشده شده که 50 درصد دریای خزر متعلق به ایران است، گفت: کسانی که صحبت از 50 درصد میکنند، سند تاریخی برای آن ندارند کسانی هم که صحبت از 20 درصد میکردند مشاهد کردند که جای تاکتیک با استراتژیک عوض شد.
رئیس پیشین دبیرخانه دریای خزر با اشاره به اینکه این کنوانسیون منافع ایران را تضمین میکند، اظهار کرد: ما در این کنوانسیون از قراردادهای دریاها الگو گرفتیم ولی این الگو گرفتن با سه شرط بود؛ اول اینکه هر 5 کشور آن را بپذیرند، دوم اینکه معاهدات با شرایط خزر تطبیق داده شود و سوم اینکه حتما تغییراتی در قراردادهای دریاها اعمال شود، برای مثال تبصره حاکمیت 12 مایلی که در قراردادهای دریایی وجود دارد در کنوانسیون خزر تبدیل به 15 مایل شده است و هر کشوری حاکمیت 15 مایلی دارد یا برای مثال در موضوع خط مبدا و تعیین آن یک ابتکار داشتیم، در همه قراردادها خط مبدا و تعیین آن یک اقدام یک جانبه و دلخواه است، هر کشوری این خط را اعمال میکند، تنها مشروط به اینکه کشور دیگری به آن اعتراض نداشته باشد، البته باید این را هم در نظر داشته باشیم که متاسفانه شکل سواحلی ایران در دریای خزر بر خلاف شکل سواحلی در خلیج فارس چندان مناسب نیست.
صابر با بیان اینکه این کنوانسیون حاصل ۱۵-۱۶ سال مذاکره است، گفت: کشورها در این مذاکرات تعهد کردند که علاوه بر دریا ، از خشکی شان هم علیه دیگر کشورهای همسایه در دریاچه خزر استفاده نشود.
وی با بیان اینکه در این کنوانسیون موضوع خط میانی هم حذف شد، خاطرنشان کرد: خط میانی موضوعی برای تعیین حدود است در حالی که تعیین حدود از طریق خط میانی به ضرر ایران بود.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار سیاسی سیاست خارجی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۳۲۷۷۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آبهای نیلگون، روی پرده نقرهای
گرچه گذشته از معدود آثاری نظیر «جنگ نفتکشها» دست سینمای ایران از ساخت فیلمهایی با محوریت خلیج فارس خالیست، اما این دریای ناپیدا از کران، همواره بستر ساخت آثاری با مضامین گوناگون از جنگی تا تاریخی بوده است؛ یک موقعیت خاص جغرافیایی با جاذبههای چشمنواز دیداری که هر کارگردانی را برای بهره از بحر گرم و نیلگونش وسوسه میکند.
«ناخدا خورشید» از آثار دوستداشتنی سینمای ایران به کارگردانی ناصر تقوایی یکی از آن فیلمهاست که لنج ناخدایش در آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس در گذر است. رسول ملاقلیپور نیز برای ثبت سکانسهای جنگی چهارمین فیلم بلند سینمایی خود با نام افق به آبهای گرم دریای جنوب متوسل شده است تا هجوم رزمندههای ایرانی به اسکله راداری عراق در جریان هشت سال دفاع مقدس را در چنین فضایی تصویر کرده باشد.
امیرو در «دونده» امیر نادری از دیگر شخصیتهاییست که یاد خلیج فارس را در اذهان سینمادوستان زنده میکند. گرچه نظیر سایر فیلمها پهنای بیکران آبهای آبی جنوب منظور مخاطب نمیشود، اما خلیج فارس، از مضامین اصلی داستان و عبور از آن دغدغه مهم «امیرو» است. «موج مرده» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا نیز راوی روزهای پایانی خدمت یکی از فرماندهان نیروی دریایی است که اتفاقات عجیبی را در دل دریای خلیج فارس پشت سر میگذارد.
اما سهم قابهای محمد بزرگنیا از آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس، بیش از هر کارگردان دیگری بوده است. «کشتی آنجلیکا» دومین تجربه فیلمسازی این کارگردان، به بهانه غرق شدن کشتی محمول طلا و نقره در آبهای جنوب میگذرد. همچنین محمد بزرگنیا به سال 1372، «جنگ نفتکشها» را کلید میزند، فیلمی که سهم خلیج فارس بهواسطه جنگ ایران و عراق که دامنهاش تا آبهای گرم جنوب کشیده شده، بیش از قاب و تصویر است.
«راه آبی ابریشم»، اثری پر بازیگر که به سفر طولانی یک ناخدا برای رساندن مالالتجارهای به چین میپردازد، سومین فیلم محمد بزرگنیا با نقشآفرینی پهنه بیکران دریای جنوب است. در این فیلم، سفر پرماجرای ناخدا از آبهای نیلگون خلیج فارس آغاز میشود.
خلیج فارس هنوز از سینمای ایران طلب دارد و باید خیلی بیشتر سهمش را از سینمای ایران بگیرد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر