الاهرام: غربی ها می خواهند نبرد ادلب طولانی و پیچیده شود
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۳۳۶۳۸۹
الجزیره-ایرنا- تارنمای «الاهرام» مصر مورد آخرین تحولات سوریه نوشت: استان ادلب که شمار زیادی از افراد مسلح مخالف دولت سوریه در آن جمع شده اند به زودی شاهد نبردی سخت و سرنوشت ساز خواهد بود و در این میان کشورهای غربی سعی می کنند این نبرد طولانی تر و پیچیده تر شود.
به گزارش روز دوشنبه ایرنا، الاهرام افزود، اکنون نگاه ها به شمال غرب سوریه دوخته شده و همه منتظر آغاز آخرین و خطرناکترین نبردهای ارتش سوریه و متحدانش ضد گروه های مسلح هستند، گروه هایی که حدود 100هزار فرد مسلح در اختیار دارند و تحت لوای 50 سازمان مسلحانه مختلف فعالیت می کنند که مشهورترین آن ها جبهه النصره وابسته به سازمان القاعده و هیات احرار شام اخوانی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هیات احرار شام با کمک ترکیه تلاش می کند با گروه های نزدیک به تفکر اخوانی متحد شود و جبهه ای به نام جبهه ملی برای آزادسازی سوریه تشکیل دهد و از ترکیه و قطر کمک دریافت می کند. ارتش آزاد نیز یکی دیگر از گروه های مسلح فعال در ادلب است .
این تارنمای مصری در ادامه نوشت، گروه های مسلح جمع شده در ادلب از جمله تندرو ترین گروه ها هستند که پیشنهاد آشتی و حل و فصل امور با دولت و تحویل سلاح را رد کرده اند و در توافقی، به ادلب انتقال داده شده اند تا شمار کمتری غیر نظامی در درگیری ها میان آن ها و نیروهای دولتی کشته شوند و اینگونه ادلب به مرکز تجمع باقیمانده های تندرو ترین افراد و گروه ها تبدیل شده است .
البته آن ها پس از نبردهای حلب و غوطه و ریف حمص و حماه و حتی درعا با شکست میدان را ترک کردند و با اتوبوس به ادلب منتقل شدند و این باعث می شود قدرت مقاومت آن ها مقابل ارتش سوریه که کنترل بیشتر مناطق این کشور را به دست گرفته است، کاهش یابد. از طرف دیگر این گروه های مسلح با مشکل تفرقه و چند دستگی مواجه اند ؛ پیوسته عناصر هم را می ربایند یا ترور می کنند . ابومحمد الجولانی سرکرده جبهه النصره به تازگی به جنگجویان خود در خصوص نزدیک شدن به مناطق تحت کنترل ترک ها هشدار داده است و جدا از این، جبهه النصره 500 نفر را به اتهام تبلیغ برای آشتی با دولت و تسلیم شدن دستگیر کرده است.
الاهرام در ادامه این گزارش افزود: مهم ترین سناریو برای نبرد ادلب این است که هواپیماهای روسی و سوری حمله سختی به مواضع جبهه النصره انجام دهند و مراکز فرماندهی و انبارهای اسلحه و مهمات آن را از بین ببرند تا پس از آن ارتش سوریه و متحدانش به سمت مواضع جبهه النصره پیشروی کنند و بلندیهای مشرف بر مواضع آن ها و همچنین راه ها و جاده های اصلی را تصرف کنند تا ارتباط گروه های مسلح را با هم قطع کنند ، هرچند اتحاد بسیاری از گروه های مسلح با هم بسیار شکننده است زیرا آن ها گرایش های فکری و عقیدتی متفاوتی با هم دارند و این باعث می شود کار برای ارتش سوریه جهت متفرق کردن این گروه هاس مسلح آسانتر شود. به طور کلی می توان گفت این گروه های مسلخ سه دسته اند، نخست گروه های بسیار تندرو که در راس آن جبهه النصره قرار دارد و البته در آغاز نبرد ادلب، بیشتر حملات ابتدا متوجه این گروه خواهد بود، دوم گروه هایی است که ترکیه ممکن است با آن ها به توافق برسد تا دست از مبارزه بردارند و آن گروه های وابسته به اخوان المسلمین و متحدان آن است و سوم ، گروه های آماده برای آشتی و صلح با دولت مرکزی است اما در این میان ارتش سوریه نیز با مشکلاتی مواجه خواهد شد.
الاهرام در خصوص دیگر عوامل پیچیده بودن نبرد ادلب نوشت، گروه های مسلح شکست خورده پس از نبرد ادلب جایی برای عقب نشینی ندارند زیرا ادلب آخرین موضع و آخرین نبرد آن ها خواهد بود و اینکه محلی برای عقب نشینی و فرار گروه های مسلح در صورت متحمل حملات سنگین شدن وجود ندارد، ممکن است باعث شود آن ها تا آخرین گلوله بجنگند و در نتیجه خسارت های جانی و مالی زیادی در این منطقه به بار می آید.نکته مهم این است که هیچ کشوری حاضر به پذیرش این شمار عناصر مسلح خطرناک در خاک خود نیست ، حتی کشورهایی که افراد مسلح از آنجا به سوریه امده اند و به همین دلیل می توان با آن ها مذاکراتی برای تسلیم شدن آن ها و تحویل دادن سلاح های سنگین و نیمه سنگینشان انجام داد و آن ها را به مناطقی نزدیک مرزهای ترکیه منتقل کرد و در نهایت با ترکیه در خصوص سرنوشت آن ها به توافق رسید.
الاهرام افزود، خطرناک بودن نبرد ادلب تنها به دلیل شمار زیاد جنگجویان تندرو نیست؛ با توجه به درگیری های بین المللی و تضاد منافع کشورهای با هم در سوریه، آمریکا نمی خواهد ارتش سوریه و متحدانش در این نبرد به سادگی پیروز شوند و قدرت نظام سوریه، ایران و روسیه در این کشور افزایش یابد به همین دلیل بود که چندی پیش «جان بولتون » مشاور امنیت ملی کاخ سفید در خصوص استفاده از سلاح شیمیایی و بیولوژی در نبرد ادلب هشدار داد و اعلام کرد اگر از چنین سلاح های استفاده شود، آمریکا با قدرت وارد عمل می شود و البته انگلیس و فرانسه نیز از این موضع گیری بولتون حمایت کرده اند و این یعنی اینکه این سه کشور ممکن است در نبرد ادلب به ارتش سوریه حمله موشکی کنند که این باعث پیچیده تر شدن بحران می شود و از سوی دیگر باید گفت، اختلاف نظرهای ترکیه با آمریکا نیز در این نبرد تاثیر گذار خواهد بود.ترکیه از چندی پیش توافق کرد همراه با ایران و روسیه و بدون حضور آمریکا مذاکرات برای حل بحران سوریه را پیش ببرد ، این کار باعث شد «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا احساس کند کشورش منزوی شده و در نتیجه ممکن است در نبرد ادلب سعی کند قدرت کشورش را به رخ بکشد زیرا با پایان یافتن نبرد ادلب، نیروهای آمریکایی باید از شرق فرات خارج شوند و اینگونه آمریکا آخرین برگ برنده خود را در سوریه از دست می دهد .
این رسانه مصری در پایان نوشت، آمریکا خوب می داند آینده ای در سوریه ندارد و به همین دلیل خواسته های آمریکا در سوریه کاهش یافته و اعلام کرده است در صورت خارج شدن نیروهای ایرانی، نیروهای آمریکایی نیز از سوریه خارج می شوند و به همین دلیل است که می گوییم آمریکا و متحدانش نمی گذارند دشمنانشان در سوریه یک پیروزی آسان و کامل به دست بیاورند و حتی ممکن است به بهانه استفاده از سلاح شیمیایی حملات هوایی و موشکی ضد متحدان سوریه و ارتش آن انجام دهند.خلاصه کلام اینکه آمریکا نمی خواهد دشمنانش در سوریه قدرت یابند و از سوی دیگر این کشور قدرت و نفوذش را از دست بدهد و به همین دلیل نبرد ادلب بسیار پیچیده و سخت و سرنوشت ساز خواهد بود.
خاورم **2041**1049
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي ادلب سوريه آمريكا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۳۳۶۳۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان نبرد سایهها، تغییر منطق بازدارندگی و آغاز فصل جدید در رویارویی ایران و اسرائیل
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: متر نگیرید و وجب نکنید. نه روی اظهارات آنهایی که میگویند در شنبهشبی که ایران بهتلافی حمله اسرائیل به کنسولگریاش در دمشق، آبشاری از ۳۳۱ پهپاد و موشک را روانه اراضی اشغالی فلسطین کرد مانور بدهید، نه به داستانهایی بها بدهید که میگویند ۹۹ درصد موشکها و پهپادهای ایرانی رهگیری و بیشتر آنها پیش از رسیدن به قلمرو رژیم صهیونیستی منهدم شدهاند.
در یک کلام، اسیر اعداد و ارقام نشوید. اینکه یک مقام آمریکایی بیاید و بگوید درمجموع ۹ موشک به دو پایگاه صهیونیستی در صحرای «النقب» اصابت کرده و طرفداران ایران را اسیر روایت کیفیت کند که «بله ما نقطهزنی کردیم و دقیق هدف گرفتیم» و مخالفان ایران را به دام کمیت بیندازد که «بیخیال، از آن همه فقط ۹ تا به هدف خورد و آنهم که خسارت جانی نداشت» اصل ماجرا را تغییر نمیدهد و اصل ماجرا این است که حتی اگر یک پهپاد ایرانی هم در صحرای النقب فرود میآمد و هیچ خسارت مالی و جانی هم نداشت، همینکه به آنجا رسیده یعنی طلسم نفوذناپذیری گنبد آهنین شکسته است.
اینکه میگویند معادله در منطقه تغییر کرده است یا بهاصطلاح ایران قواعد بازی را تغییر داد، ناظر بر فهم این پیام است که تحت اراده ایران، نبرد تهران-واشینگتن از سایه خارج شده و در ملاء عام انجام میشود یا به عبارت بهتر «ایران اراده حمله مستقیم را دارد».
گنبد آهنین یا همان پدافند هوایی اسرائیل نماد چتر امنیتی آمریکا بر فراز سرزمینهای اشغالی فلسطین است و بازدارندگی کلمهای است که از پیش از عملیاتی شدن «وعده صادق» بارها شنیده شد ازجمله آنجایی که «مایک پمپئو» وزیر خارجه سابق آمریکا، هشدار ایران «مبنی بر اینکه واشینگتن عقب بایستد و مانع انتقامجویی ما نشود» را مصداق «شکست توانایی بازدارندگی ایالات متحده» نامید.
این فرسایش بازدارندگی از دریچه چشم اسرائیل هم تعریف شد آنجا که «هاآرتص» نوشت: «نیاز تلآویو به حمایت آمریکا برای مقابله با ایران نشاندهنده از بین رفتن بازدارندگی اسرائیل است.»
«بازدارندگی امنیتی» بخش دیگری از پیام حمله انتقامجویانه ایران بود. تهران این بار ۷۲ ساعت قبل از عملیات به همه کشورهای همسایه پیشآگهی داد و برای آمریکا و همپیمانانش پیغام فرستاد که میخواهد سروقت اسرائیل برود- پیغامی که بهطور ضمنی به آنها فرصت نصب و فعال کردن پدافندهای اضافی جهت رهگیری و خنثی کردن پهپادها و موشکها را میداد.
ایران به اسرائیل نشان داد که حفظ امنیت تلآویو در گرو حضور دائمی ناوها و جنگندههای آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی است- مسئلهای که در درازمدت با علم به اینکه شاید دفعه بعد فرجه ۷۲ ساعتی در کار نباشد، قابل تضمین نیست و «بازدارندگی امنیتی» ایران هم در همین نقطه تبلور مییابداین پیشآگهی چند هدف را دنبال میکرد:
*محدود نگه داشتن دامنه حمله بهمنظور جلوگیری از تبدیل تنش به جنگ تمامعیار
*دادن روایتی به اعضای غربی شورای امنیت برای اینکه به بهانه موفقیت در رهگیری و خنثی کردن حملات ایران، تبلیغات رسانهای را به نفع تطمیع اسرائیل برای پرهیز از پاسخ متقابل به ایران و دامن زدن به تنش مدیریت کنند.
*رعایت اصل همجواری و درعینحال هشدار به کشورهای همسایه که اگر به نفع اسرائیل کاری کنند یا موضعی بگیرند، از دایره امنیت خارج میشوند.
*از آن گذشته، این سطح از هماهنگی مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا آنهم برای حمله به یکی از متحدان واشینگتن، امری بیسابقه از سوی ایران بود که میتواند نشان دهنده بلوغ دیپلماتیک تهران همزمان با قدرتیابی و قدرتنمایی نظامی باشد.
ایران به اسرائیل نشان داد که حفظ امنیت تلآویو در گرو حضور دائمی ناوها و جنگندههای آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی است- مسئلهای که در درازمدت با علم به اینکه شاید دفعه بعد فرجه ۷۲ ساعتی در کار نباشد، قابل تضمین نیست و «بازدارندگی امنیتی» ایران هم در همین نقطه تبلور مییابد.
جمله «وانگ ئی اظهار داشت که پاسخ ایران محدود و مبتنی بر حق دفاع از خود بود» را چند دفعه میخوانم. آیا این همان چین محافظهکاری است که دستکم تا دو سال پیش، در واکنش به همه منازعات بینالمللی دستبهعصا راه میرفت و به گفتن «خویشتندار باشید» بسنده میکرد؟ همزمان با پایان نبرد سایهها میان ایران و اسرائیل، به نظر میآید که مرزبندی اتحاد چین- روسیه- ایران هم مشخصتر شده و بهویژه پکن و مسکو ابایی از علنی شدن آن ندارندیک نکته ظریف
شاید ائتلافسازی پدافندی آمریکا-فرانسه-انگلیس و اردن در رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی و نمایش هماهنگ آنها در صحن شورای امنیت و درنهایت موضعگیری یکپارچهشان مبنی بر تحریم ایران، تصویری از انسجام یاران اسرائیل را به افکار عمومی القا کرده باشد؛ اما این بازتاب ازهمگسیختگی آنها است که از قاب رسانه بیرون میریزد. استناد ما برای اثبات این ادعا، خبر «یورونیوز» است که میگوید «نتانیاهو به درخواست تلفن نخستوزیر بریتانیا پاسخ نداد» یا آنجا که «دیوید کامرون» نخستوزیر انگلیس در برابر دوربین «اسکای نیوز» اعتراف میکند که «اگر به کنسولگری بریتانیا حمله میشد قاطعانه پاسخ میدادیم» و خبرنگار غربی او را به چالش میکشد که «ایران هم دقیقاً همین کار را کرد».
پس آنها اگرچه در شورای امنیت، ایران را بابت حمله سرزنش کردند، اما در جایی دیگر برای آنکه افسار «بنیامین نتانیاهو» را که ۳۳ هزار نفر را در غزه قربانی کرده است، بکشند، بهطور ضمنی حق را به ایران میدهند.
در مقابل، یاران ایران حتی یک لحظه هم از موضعگیری خود عقبنشینی نکردند چه در شورای امنیت و چه بعدازآن. این رونوشت روزنامه چینی «گلوبال تایمز» از تماس تلفنی وزرای خارجه چین و ایران بعد از حمله است.
جمله «وانگ ئی اظهار داشت که پاسخ ایران محدود و مبتنی بر حق دفاع از خود بود» را چند دفعه میخوانم. آیا این همان چین محافظهکاری است که دستکم تا دو سال پیش، در واکنش به همه منازعات بینالمللی دستبهعصا راه میرفت و به گفتن «خویشتندار باشید» بسنده میکرد؟
همزمان با پایان نبرد سایهها میان ایران و اسرائیل، به نظر میآید که مرزبندی اتحاد چین- روسیه- ایران هم مشخصتر شده و بهویژه پکن و مسکو ابایی از علنی شدن آن ندارند.
یک امتیاز اضافه
ایران پیشتر در واکنش به تبعات طوفانالاقصی و تجاوز اسرائیل به غزه، توانایی خود را در بسیج یکپارچه محور مقاومت به رخ کشیده بود، اما در شب حمله به رژیم صهیونیستی آنجا که برای ارسال پهپادها و موشکهای خود، آسمان منطقه را به کنترل درآورد، عملاً جلوه دیگری از قدرت خود را نشان داد؛ بهویژه آنکه به کشورهای منطقه هشدار داده بود مبادا آسمان خود را در اختیار طرف مقابل قرار دهند.
اینکه ترکیه بهعنوان یکی از اعضای ائتلاف ناتو بگوید از حریم هوایی خود علیه ایران استفاده نمیکنیم، شکننده بودن پیمانهای نظامی غرب را در برابر اولویتهای منطقهای و مذهبی (با توجه به مسئله فلسطین) به رخ میکشد. عدم محکومیت حمله تلافیجویانه ایران از سوی کشورهای همسایه هم نشانه دیگری از برتری دست ایران در میدان عمل بود.
از سوی دیگر، ایران با نفوذ به گنبد آهنین اسرائیل، به اعرابی که دنبال عادیسازی با اسرائیل و تشکیل پدافند مشترک هستند، هشدار داد اگر همسایه خوبی نباشند، زیر چتر امنیت آمریکا هم از دست موشکهای ایرانی در امان نخواهند بود.
ساده نباشیم
همانطور که شما را از داشتن نگاه کمیتمحور به توان بازدارندگی امنیتی ایران بر حذر داشتیم، از سادهانگاری درباره واکنش رژیم صهیونیستی هم بر حذر میداریم. درگیری با ایران برای نتانیاهو که ستاره اقبال داخلی و بینالمللیاش رو به افول است، همچنان از منظر بقای قدرت، یک اولویت است چراکه پای آمریکا را به درگیری مستقیم با ایران باز میکند.
اگر واکنش بهحق ایران به قیمت تا خوردن ورق به نفع اعلام همبستگی غرب با مردی تمام شده که تا یک هفته پیش به دلیل سلاخی کردن و گرسنگی دادن مردم غزه، با شماتت متحدانش مواجه بود، داخل شدنش به جنگ تمامعیار با ایران، کل جبهه غرب را به نام اسرائیل و به کام نتانیاهو بسیج میکند.
در حال حاضر، دولت واشینگتن به دو دلیل، بهصورت آشکار و نهان، به نتانیاهو اعلام کرده که اصلاً روی حمایت آمریکا در حمله مستقیم به ایران حساب نکند.
دلیل اول: آمریکا در جبهه اوکراین درگیر است و باید روی مهار چین هم تمرکز کند و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴، میلی به داخل شدن در جنگ خاورمیانه ندارد، پس نتانیاهو را به انصراف از تلافی و کاهش تنش ترغیب میکند.
دلیل دوم: آمریکا میداند که اسرائیل برای حفظ حیثیت خود، بهاحتمالزیاد گزینه تلافیجویی نظامی را انتخاب میکند. پس با گفتن اینکه «روی من حساب نکن»، هم دایره حمله احتمالی رژیم صهیونیستی را محدود میکند، هم اتهام حمایت از جنگافروزی در منطقه را از خود سلب میکند کما اینکه میدانیم در پشت صحنه از حمایت اطلاعاتی دریغ نخواهد کرد.
نتانیاهو به دنبال آن است که بهتدریج شدت این بازی رفتوبرگشت را بهصورت پلکانی بالا ببرد تا درنهایت به هدف خود مبنی بر باز کردن پای آمریکا به جنگ تمامعیار برسداقدام نظامی از دریچه دید اسرائیل
فرض کنید که تلافیجویی برای اسرائیل جنبه حیثیتی داشته باشد، از کمک نظامی آمریکا (دستکم در این مرحله) هم ناامید باشد، آنوقت چه طور اوضاع را مدیریت میکند؟
فراموش نکنید که ایران قواعد بازی را تغییر داده و آن را بر نوع بازی اسرائیل هم تحمیل میکند.
«اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی به «سیانان» گفته است که اسرائیل بعد از حمله اخیر ایران دنبال جنگ نیست و «در این شرایط نیازمند موازنه است».
ایدهآل نتانیاهو این است که یک گزینه محدود نظامی مثل انبار دپو تسلیحاتی در خاک ایران را هدف بگیرد، ولی برای این کار به موافقت کشورهای عربی خلیج فارس برای استفاده از حریم هوایی آنها نیاز دارد، مسئلهای که تضمینشده نیست و درعینحال، پاسخی بهمراتب شدیدتر از دفعه قبل را از جانب ایران به همراه خواهد داشت.
گزینه محتملتر این است که بخواهد با حمله محدود و درعینحال مستقیم به منافع و نیروهای وابسته به ایران در منطقه تلافی کند- اقدامی که موجب میشود ایران دوباره در مقام حمله و پاسخگویی براید.
بهاینترتیب، بهشرط پرهیز از جنگ گسترده، شاهد تکرار زنجیره همان نزاعهای قدیمی هستیم با این تفاوت که دیگر چیزی در سایه نیست.
اما، پیشبینی میشود نتانیاهو به دنبال آن است که بهتدریج، شدت این بازی رفتوبرگشت را بهصورت پلکانی بالا ببرد تا درنهایت به هدف خود مبنی بر باز کردن پای آمریکا به جنگ تمامعیار برسد.
عملیات پنهان درون ایران مانند «خرابکاری در تأسیسات نظامی یا یک حمله سایبری» و عملیات ترور «شخصیتهای نظامی و اطلاعاتی ایران در داخل یا خارج از کشور» هم با توجه به سابقه رژیم صهیونیستی در لیست گزینههای این رژیم است.
همه این گمانهزنیها در حالی است که به نتانیاهو هشدار داده شده که درگیری مستقیم با ایران، ارتش اسرائیل را پراکنده و تمرکز آن را از غزه منحرف میکند و منجر به بروز اختلال در اقتصاد خسته از جنگ اسرائیل میشود.
همزمان جبهه نامنسجم غرب میکوشد با تبلیغ «انزوای ایران» و اعمال تحریمهایی که ادعا میشود صادرات نفت، برنامه موشکی-پهپادی و شرکتهای مرتبط با سپاه را هدف قرار خواهد داد، دل نتانیاهو را به دست آورد.
انتهای پیام/
مریم خرمائی