آقای روحانی! به خود بیایید و صدای خرد شدن استخوان مردم را بشنوید
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۳۶۵۱۳۷
خرداد:مگر کسی دست و پای دولت را برای حذف نظام مجوزها برای کسب و کارها را بسته است؟ مگر وزیر همین دولت (آذری جهرمی) نمی گوید 1300 امضا در زمینه مجوزها وجود دارد که هر کدام شان، هم مانع کسب و کارند و هم عامل فساد. خب! چرا دولت با استفاده از توان قانونی اش، این امضاهای فسادآور را جمع نمی کند؟
به گزارش خرداد به نقل از عصر ایران ، آنچه در جلسه سؤال مجلس از رئیس جمهور گذشت را می توان از دو دیدگاه سیاسی و مردمی بررسی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از منظر سیاسی، موضوع را می توان بخشی از سناریوی سیاسی جریان مخالف دولت دانست که کمر به سرنگونی دولت بسته است و می کوشد با سنگ اندازی در مسیر دولت، آن را از حیّز انتفا ساقط کند. هم از این روست که می توان گفت روحانی به توصیه های رهبری مبنی بر تعامل و عدم ایجاد تنش در جلسه سوال عمل کرد ولی مجلسیان، چنین نکردند و ترجیح دادند مسیر سیاسی شان را در پیش بگیرند و ضربه دیگری بر دولت وارد کنند. این در حالی بود که روحانی می توانست افشاگری های تاریخی کند، چندان که با آوردن کد 5 دی 96 به سیاستمداران جریان مقابل پیام داد که می داند ولی نمی گوید.
اما فارغ از این نگاه سیاسی، که البته پر بیراه هم نیست می توان موضوع را از زاویه دید مردم کاوید.
واقعیت این است که مردم ایران در فضای امید زندگی نمی کنند. آنها بعد از روی کار آمدن روحانی و به ثمر رسیدن برجام، امیدهای زیادی به آینده بهتر بسته بودند، به ویژه در 2 سال آخر دولت اول روحانی و چند ماه اول دولت دوم او که آرام آرام یخ های اقتصاد در حال آب شدن بود، سرمایه ها و شرکت های خارجی در حال ورود به کشور بودند، اشتغال رو به رونق بود، بازرگانان ایرانی، نه بدون مانع ولی بسیار راحت تر از قبل داد و ستدهای بین المللی شان را پیش می بردند و ... .
اما از دی ماه گذشته، ناگهان ورق برگشت. عده ای در قالب مالباختگان مؤسسات مالی و اعتباری، در مشهد و با شعارهایی علیه دولت و شخص روحانی، اقدام به تظاهرات کردند و رسانه ها و چهره های اصولگرا نیز از آنان حمایت کردند. اما این تظاهرات ضد دولتی که گفته می شود از سوی جریان مخالف دولت، سازماندهی و هدایت شده بود، از کنترل خارج شد و نه تنها از مشهد فراتر رفت و به دهها شهر دیگر کشید، که شعارهای ساختارشکنانه نیز بدان ها افزوده شد و تقریباً تمام دی ماه 96 را در برگرفت.
این اولین نقطه نگرانی عمومی از آینده بود تا این که با خروج امریکا از برجام، قیمت انواع ارز و مشخصاً دلار و یورو سه برابر شد و نگرانی سیاسی زمستان 96 در بهار 67 به دغدغه اقتصادی همه مردم ایران بدل شد، مردمی که ظرف چند ماه، ارزش پول جیب شان به یک سوم کاهش یافته بود.
قضیه به کاهش ارزش پول ملی ختم نشد بلکه بازار در شوک و رکود رفت و به جز دلار فروشان و زرگرها که سرشان بیش از پیش گرم بود تا ریال مشتریان را به ارز و طلا بدل کنند، تقریباً کسب و کار بقیه صنوف به محاق رفت و بازار خوابید. بسیاری از کارگاه ها و کارخانه های متوسط نیز کارهایشان را تعلیق و نیروهایشان را اخراج کردند. مردم نگران شدند که آیا در ماه های آینده، می توانند اقلام مورد نیازشان را در بازار پیدا کنند؟ این نگرانی در بین خانواده هایی که بیماری در خانه دارند، به طور جدی تری شیوع پیدا کرد.
همزمان موج جدیدی از گرانی جامعه را فرا گرفت و بی آن که بر درآمد مردم افزوده شده باشد، قیمت سر به فلک سائیدند؛ از جمله پراید که در خودروسازی جهان یک محصول از رده خارج و غیر استاندارد به شمار می رود با رسیدن به رکورد بی سابقه و شرم آور 41 میلیون تومان، ضرب المثل گرانی شد.
در چنین وضعیتی، اگر به جای 272 نماینده در جلسه سوال، همه مردم ایران نیز در مجلس بودند، از توضیحات رئیس جمهور قانع نمی شدند چرا که حرف زدن و شعار دادن و کلی گویی، برای مردم، نه کار روز می وشد و نه نان شب.
در این که واقعاً عده ای صاحب قدرت در کار دولت کارشکنی می کنند، تردیدی نیست ولی دولت نیز دست و پا بسته نیست. همه وزارتخانه ها و تصمیمات کلان اقتصادی در ید اختیار دولت است. مگر تصمیمات خلق الساعه ای که در چند ماه اخیر راجع به به قیمت ارز و نحوه تخصیص آن گرفته شد، از جایی خارج از دولت تحمیل شده بود؟ همه اش محصول تصمیمات غلط همین دولت بود و باید هم همین دولت پاسخگو باشد.
مگر کسی دست و پای دولت را برای حذف نظام مجوزها برای کسب و کارها را بسته است؟ مگر وزیر همین دولت (آذری جهرمی) نمی گوید 1300 امضا در زمینه مجوزها وجود دارد که هر کدام شان، هم مانع کسب و کارند و هم عامل فساد. خب! چرا دولت با استفاده از توان قانونی اش، این امضاهای فسادآور را جمع نمی کند؟
مگر ممنوعیت ناگهانی چند هزار قلم کالا، آن هم در حالی که بسیاری از بازرگانان آن کالاها را خریداری کرده بودند و اجناس شان روی کشتی به سمت ایران روانه بود، کار مخالفان دولت بود؟
مگر همین دولت نمی تواند از یک سو تسهیلات مالیاتی برای کارآفرینان و تولیدکنندگان فراهم آورد و از دیگر سو، با کار ساده ای مانند الزام برخی مشاغل پردرآمد (مانند پزشکان) به استفاده از کارتخوان بانکی، از فرار مالیاتی جلوگیری کند؟
درست است که دولت، در بسیاری از موارد واقعاً مسلوب الاختیار است ولی در عرصه هایی که مبسوط الید است نیز کارکرد چشمگیری نداشته است. دولتی که با حمایت اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی این جریان بر سر کار آمده است، کدام اصلاح اساسی را در سیستم اداری و اقتصادی شکل داده است؟
باید به رئیس جمهور روحانی هشدار داد که کابینه اش به شدت درگیر بی تدبیری است و محصول آن، زدودن امید از مردم است و تحمیل انواع مشکلات اقتصادی به آنها.
مردم ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری، تحت فشارهای همزمان روحی و اقتصادی اند. کسب و کارشان آسیب دیده است، بیکاری سراغ بسیاری شان را گرفته و در انتظار بسیاری دیگر است، در تهیه نان شب شان با گرانی فزاینده روبرو هستند و این در حالی است که بر خلاف دولت قبل روحانی، هیچ دورنمایی از تدبیر برای بهبود اوضاع دیده نمی شود.
صریح می گویم: کسانی که صدای خرد شدن استخوان مردم شان زیر بار فشارهای روزانه را نشنوند، لاجرم باید به شنیدن صدای خرد شدن کرسی های ریاست شان تن دهند؛ این قاعده تغییر ناپذیر تاریخ است.
منبع: خرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۳۶۵۱۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش محمد مهاجری به دلایل رد صلاحیت روحانی
به گزارش «تابناک» به نقل از ایلنا، محمد مهاجری فعال سیاسی در گفتوگو با ایلنا، در ارزیابی دلایل رد صلاحیت آقای روحانی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری که در جلسه با وزرای دولت خود مطرح کرد، گفت: از آنجایی که نظرات شورای نگهبان درباره صلاحیت افراد مختلف دارای پارامترهای عینی و ملموس برای جامعه نیست، همیشه سوالاتی به وجود میآید. این سوالات هم درباره تأیید صلاحیت افراد و هم درباره ردصلاحیتها وجود دارد. مثلا فرض کنید کسی برای ریاست جمهوری تأیید صلاحیت میشود که هیچ سابقه کار اجرایی ندارد و حتی مدیر یک مدرسه هم نبوده، از آن طرف صلاحیت کسی برای مجلس خبرگان رد میشود که در دورههای مختلف مجلس خبرگان عضو بوده، بالاترین مقام اجرایی کشور بوده و در بالاترین مقام اجرایی کشور حکم او توسط رهبر انقلاب دوبار تنفیذ شده، اتهام فساد مالی و اتهام مسائل اخلاقی ندارد. اما به هرحال ردصلاحیت میشود. ببینید افراد دیگری که در معرض شائبه چنین اتهاماتی در مورد ایشان وجود دارد، قرار میگیرند به راحتی تأیید صلاحیت میشوند. دلیل آن این است که شورای نگهبان از خطکشی استفاده میکند که مردم نمیدانند آن خطکش چه عملکردی دارد؟
وی افزود: در مورد آقای روحانی بحثهایی که مطرح میکرد این بود که شورای نگهبان بنا به دیدگاههای سیاسی او را ردصلاحیت کرده است. آقای روحانی دوبار در سالهای ۹۲ و ۹۶ از مردم رأی گرفته است. این رأی گرفتن از مردم براساس یک وعدهای بوده که درباره برجام به آنان داده شد. در مورد برجام حرف مردم این بود که بروید برای رفع تحریمها مذاکره کنید. مثلا شورای نگهبان میگوید این مذاکره وادادن در مقابل آمریکا است؟ این در حالی است که اصل مذاکرات و اصل برجام مورد تأیید رهبر انقلاب بود. بارها و بارها نظراتشان را درباره برجام در قالب تأیید آقای ظریف و تیم مذاکرهکننده گفته بودند. البته هر عملکردی ممکن است یک نقاط ضعفی هم به دنبال داشته باشد، اما اینکه شما رئیس دولتی را به خاطر عمل وعدهای که به مردم داده و براساس آن وعده رأی آورده رد صلاحیت کنید، به طریق اولی الان میتوانید بگویید آقای رئیسی هم چنین صلاحیتی را ندارد چون آقای رئیسی به مردم وعده داد من تورم را به نصف تبدیل میکنم و نکرده یا مثلا یک میلیون مسکن تولید میکند و نکرده است. آیا واقعا شورای نگهبان آقای رئیسی را ردصلاحیت خواهد کرد؟ قطعا نه.
مهاجری در پاسخ به این سوال که چقدر این بندهایی که برای رد صلاحیت آقای روحانی عنوان شده را وارد میدانید، گفت: تقریبا هیچ. اصلا نمیگویم تقریبا، میگویم تحقیقا هیچکدام. ببینید شما وقتی میخواهید کسی را ردصلاحیت کنید، نمیتوانید سیاستهایی که فرد براساس آن رأی آورده را دستمایه ردصلاحیت قرار دهید. از همان اول سیاستها میتواند در کشور مورد قبول واقع نباشد. اما وقتی کسی سیاستی را مطرح میکند و براساس آن رأی میآورد، شما نمیتوانید او را به خاطر اتخاذ آن سیاستها رد کنید. ممکن است شورای نگهبان بگوید در عمل چنین و چنان. من میگویم آقای روحانی اگر در مقام ریاست جمهوری چنین اقدامات نادرستی داشته، چه ربطی به نمایندگی مجلس خبرگان دارد؟ وظایف مجلس خبرگان اصلا وظایف دیگری دارد. رهبری در سالهای دور در مورد آقای روحانی گفته بودند که آقای روحانی جزو عقلای کشور است. چطور ممکن است آدم عاقل رد صلاحیت شود؟ اینکه به هرحال سالهای سال در سمت نماینده رهبری در شورای عالی دفاع، شورای ریاست ملی، نمایندگی مجلس، دو دوره ریاست جمهوری بوده، به نظرم منطقی نیست که ردصلاحیت شده باشد.
این فعال سیاسی درباره اینکه روحانی صحبت از جواب نامه شورای نگهبان کرد پیش بینی شما چیست، گفت: من این موضوع را قبلا گفتم که شورای نگهبان حتی به خدا هم پاسخگو نیست. شما یقین داشته باشید شورای نگهبان به دلیل اشکال بزرگی که در قانون اساسی وجود دارد و این شورا را مطلق العنان میکند، خودش را اصلا در مقابل هیچکسی پاسخگو نمیداند. ما در قانون اساسی یک ایراد بزرگ داریم که شما رهبری را در مقابل مجلس خبرگان مسئول میدانید اما شورای نگهبان را نسبت به هیچچیزی مسئول نمیدانید. حتی اگر خودشان هم به گناه و اشتباه خودشان اعتراض کنند، در هیچ محکمهای قابل رسیدگی نیستند.
مهاجری در پاسخ به این سوال که با توجه به آسیبشناسی سطح مشارکت مردم در انتخابات؛ طرح این موضوع و دلایل رد صلاحیت، چقدر میتواند در مشارکت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ را تحت تاثیر قرار دهد، گفت: نه اینکه الان رد صلاحیت آقای روحانی در مشارکت تأثیر منفی بگذارد؛ عوامل متعددی در کاهش مشارکت تأثیر گذاشتند که رفتار شورای نگهبان در سالهای گذشته در صدر عوامل مشارکتگریز است. قطعا اگر شورای نگهبان و بقیه دستگاههایی که باید اعتماد مردم را جلب کنند، در جهت کاهش اعتماد مردم قدم بردارند، باید منتظر کاهش مشارکت باشند.
وی در پاسخ به این سوال که پیش از این رهبری در انتخابات ۱۴۰۰ درباره رد صلاحیت چهرهها گفتند که جفایی صورت گرفته و به خاطر همین به مسئولان هشدار دادند و گفتند باید جبران شود. اما به نظر میرسد رویه شورای نگهبان تغییر نکرده است. شما این موضوع را چطور تحلیل میکنید، گفت: یکی از اعضا یا سخنگوی شورای نگهبان، بگوید ما چرا آن زمان جبران نکردیم. رهبری به هرحال خطاب به آنها صحبت کردند.
مهاجری در پاسخ این سوال که به نظر شما تنگتر شدن دایره خودیها چه آسیبی به بدنه کارگزاران و مدیران کشور وارد میکند، گفت: تأثیر این اتفاق به راحتی در انتخابات اسفند نشان داده شد. وقتی که دایره انتخاب مردم روز به روز کوچکتر میشود، مردم با مشارکت کمتر واکنش منفی نشان میدهند. یعنی مبارزه منفی مردم با عدم حضور پای صندوقهای رأی نشان داده میشود. از طرفی هم یک جناح سیاسی هم در کشور ما وجود دارد که از این فرآیند به شدت استقبال میکند چراکه میداند در مشارکت گسترده رأی نمیآورد، تمام تلاشش را میکند تا مشارکت کم شود و از هر رفتاری که به مشارکت کمتر منجر شودط، استقبال میکند.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که آینده سیاسی آقای روحانی را با این اتفاقاتی که رخ داده چطور پیشبینی میکنید، گفت: آدمها وقتی در یک سمتی حضور داشته باشند، یک سابقه و یک پیشینهای دارند و پیشینه آنها در مواقع و بزنگاههای سیاسی میتواند در جامعه تأثیرگذار باشد. آقای روحانی میتواند در حالحاضر یکی از مؤثرترین شخصیتهای سیاسی کشور باشد که تأثیری در فضای سیاسی کشور داشته باشد و این تاثیرگذاری به مراتب بیشتر از آقای رئیسی، همه اعضای دولت، آقای قالیباف، تمام نمایندگان مجلس یازدهم و ۹۰ درصد نمایندگان خبرگان خواهد بود چراکه اعتبار سیاسی بیشتری دارد.