پس از خروج از برجام، مخالفتهای بینالمللی با سیاستهای ترامپ افزایش یافته است
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۳۷۱۸۵۷
به گزارش وانانیوز،
این روزنامه در مقالهای به قلم «عماد الدین ادیب» با عنوان «اگر - خدایی نکرده – جای دونالد ترامپ بودم، چه می کردم؟!» می نویسد: ترامپ با شرایط بسیار سخت و دشواری در عرصه داخلی و خارجی و رسواییهای متعدد و احساس نارضایتی فزاینده در داخل حزب جمهوریخواه از وی مواجه است، به عنوان جوان احمقی که با بلدوزری ویرانگر همه دستاوردهای داخلی و خارجی حزب دموکرات را نابود کرده و به باری سنگین یا حتی خطری برای این حزب دارای اکثریت تبدیل شده است و جایگاه و موقعیت جمهوریخواهان را در مقابل دموکرات ها به خطر انداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ادیب ادامه میدهد : مخالفتهای بینالمللی با سیاستهای ترامپ و تبدیل مخالفان از موضع متحد به وضعیت مقابله با این سیاستها ،مثل مخالفت اتحادیه اروپا با خروج آمریکا از برجام ، مخالفت چین و ترکیه و عراق با اجرای تحریم ها علیه ایران و روسیه و ترکیه، اقدام چین، ترکیه، ژاپن و اتحادیه اروپا و ایران در اتخاذ اقدامات مالی و تجاری علیه منافع و تولیدات آمریکا در واکنش به جنگ اقتصادی که ترامپ آغاز کننده آن است، افزایش یافته است ، ترامپ بین پتک رسانه های گروهی و شبکه های آمریکایی گرفتار شده و تنها رئیسجمهوری در تاریخ آمریکا است که بیشترین تعداد معاونین خود را در کمتر از 36 ماه اخراج کرده است.
این روزنامه مصری تاکید میکند : همه از وضعیت حقوقی ترامپ در روند تحقیقات وزارت دادگستری نگران هستند چر اکه باعث می شود وی در انزوای سیاسی بیشتری قرار گیرد. تنها اسرائیل و سازمان صهیونیستی «ایپاک» آن هم نه براساس دلایل اصولی یا اخلاقی بلکه به دو دلیل با قدرت از ترامپ حمایت می کنند: اول اینکه «ترامپ ضعیف» به آسانی در مقابل حمایت از وی در برابر این بحران ، باج می دهد. دوم اینکه ترامپ و معاونش سفارت آمریکا در اسرائیل را از تل آویو به قدس منتقل کردند و تبعیت سیاسی این شهر از دولت عبری را به رسمیت شناختند، اقدامی که هیچ یک از روسای جمهور آمریکا از 1967 تاکنون جرات انجام آن را نداشتند.
ادیب در بخشی دیگر از مقاله خود خاطرنشان می کند : اکنون ترامپ ، تنها می تواند این سوال بزرگ را از خود بپرسد که بهای استثنایی که باید برای رهایی از شمشیر انزوای سیاسی که اکنون روی گردن اوست، بپردازد ،چیست؟ کدام بهتر است: دستیابی به توافق سیاسی با کره شمالی و ایران یا ورود به جنگ جدید جهانی؟ کدام بهتر است: دستیابی به مصالحه تاریخی با روسیه با خطر متهم شدن به مزدوری برای مسکو یا بهای پرداخت تقابل جهانی با مسکو و پوتین؟ کدام بهتر است: مصالحه با ایران و بازگشت به توافق از طریق معامله یا ورود به تقابل نظامی در کل منطقه خاورمیانه؟
نویسنده این مقاله تاکید می کند :هیچ کسی به جز اسرائیل برای ترامپ باقی نمانده است و اکنون این سوال مطرح است که آیا اسرائیل می تواند از طریق لابی یهودی آمریکا ،ترامپ را نجات بدهد یا ممکن است لابی یهودی هم ترامپ را به متحد سنتی تاریخی خود یعنی حزب دموکراتیک در مقابل بهایی مناسب بفروشد؟!
انتهای پیام
منبع: وانا
کلیدواژه: افزایش تحریم های آمریکا علیه ایران ایران و آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت vananews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «وانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۳۷۱۸۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف روزنامه غربگرا: ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است
یک روزنامه وابسته به طیف اصلاحطلبان میگوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم، این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هممیهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد،
دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».
هممیهن میافزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است. مهمترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر.».
درباره این تحلیل گفتنی است:
۱) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گرانقیمت نفت و گاز خود به اروپا میبرد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کردهاند.
۲) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.
۳) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازیهای برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هممیهن، چشمانش را ببندد!
۴) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامنسازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بیثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاشهای مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بیثباتسازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.
۵) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ را پس از هفت ماه حمایت همهجانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارتهای سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.
۶) اذعان هممیهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل میگفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه میتواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هممیهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!