درآمد پزشکان ایران، ۱۰۰۰ برابرِ پرستاران است/در نظامهای سرمایهداری هم یک درصد این بیعدالتیها وجود ندارد
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۴۰۴۲۲۷
به گزارش خبرنگار ایلنا، پرستاران ایرانی همواره از تبعیض آشکار در حوزه درمان و سلامت انتقاد دارند؛ تفاوت فاحش دریافتی پزشکان با درآمد ناچیزِ پرستاران و کادر درمان کشور که در صف مقدم خدمترسانی به بیماران هستند، مسالهای است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد.
پیش از این، روزنامه سپید (روزنامه تخصصی پزشکی)، نسبت دریافتی پزشک به پرستار را در ۱۴ کشور بررسی کرده؛ این نسبت تقریبا از ۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما این نسبت در ایران چگونه است و پرستاران در ارتباط با این تفاوت درآمد چه عقیدهای دارند؟
حسین علی نسائی (عضو شورای عالی نظام پرستاری کشور) در ارتباط با این موضوع به «دریافتیهای نجومی» برخی پزشکان متخصص در ایران اشاره میکند و میگوید: اختلاف حداقل ۴۰ برابری بین درآمدِ گروه پزشکان و گروه پرستاری در ایران وجود دارد که در هیچ جای دنیا چنین اختلاف دریافتی وجود ندارد؛ این اختلاف گاهی اوقات به چند صد و حتی ۱۰۰۰ برابر هم میرسد؛ این یک واقعیتِ انکارناپذیر است که برخی متخصصان پزشکی در ایران، چنین درآمدهای افسانهای دارند.
طرح تحول سلامت، یک عامل تبعیض است
وی با تاکید بر اینکه یک عامل افزایش تبعیض، خودِ طرحِ «تحول سلامت» است، افزود: در طرح تحول سلامت که یک طرح شدیداً پزشک سالار است، تعرفههای پزشکی چندین برابر شد؛ این درحالیست که پرستاران سالهاست خواستار اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری هستند. سالهاست دوندگی میکنند و به هر دری میزنند تا «حق مسلم» خود را از نظام درمان کشور دریافت کنند اما افسوس که صدایشان به جایی نرسیدهاست؛ هرچه نامهنگاری و رایزنی کردهاند؛ طومار امضا کردهاند، به قانونگزاران و مسئولان مراجعه کردهاند، فایده نداشته است. بیشترین زحمت را پرستاران متحمل میشوند، اما دریغ و درد که حاصلِ این زحمت، نصیب دیگران میشود.
طرح تحول سلامت هم به صندوقهای بیمهای ضرر زده است و هم به مردم؛ پس چرا بر ادامهی این طرح اصرار دارند؛ چرا ناکامی را نمیپذیرند؛ همه فعالان صنفی پرستاران در این زمینه متفقالقول هستند که «پزشک سالاری» حاکم بر وزارت بهداشت اجازه نمیدهد از ادامه اجرای طرحی که پزشکان را «نجومیبگیر» کرده، انصراف بدهند.
حسین علینسائی نیز معتقد است طرح تحول سلامت، تضاد طبقاتی حاکم بر بخش درمان کشور را چند برابر کردهاست؛ از آن سو، این طرح، بیمهها را به مرز فلج شدن کشانده ولی هنوز از آن «حمایت» میشود.
این فعال صنفی پرستاران ادامه داد: دوستانی که می گویند از طرح تحول انتقاد نکنید؛ بهتر است سخنان آشکار یک نماینده مجلس را بشنوند و بعد کلاه خودشان را قاضی کنند؛ نیکفر (نماینده مردم لاهیجان و سیاهکل و عضو کمیسیون بهداشت و درمانِ مجلس شورای اسلامی) در مراسم افتتاح یک بیمارستان گفته است "درست نیست که هشت متخصص ۵۲ میلیارد بگیرند و تنها یک متخصص ۵۰ میلیارد تومان در طول یک سال از یک بیمه دریافت کند."
آن یک نفر که ۵۰ میلیارد گرفته است، خودِ فاجعه است!
علینسائی ادامه داد: این سخنان خود گویای عمق فاجعه است؛ گویای این است که تبعیض و تفاوت در نظام درمانی ایران، تبدیل به یک خصیصهی جاگیر و نهادینه شده است؛ جناب آقای نیکفر آن یک نفر که ۵۰ میلیارد گرفته است، خودِ فاجعه است؛ اما نیک بنگرید همان ۸ متخصص هم زیاد از حد گرفتهاند، یعنی هر یک حدود ۵۵۰ میلیون تومان به صورت ماهانه دریافتی داشتهاند و البته جالب اینجاست که این پولها را در بخش دولتی گرفتهاند؛ آخر این چه نوع دفاع و قیاسی است؟!! آنقدر تبعیض و فساد سیستماتیک در حوزه درمان کشور ریشه دوانیده که جنابعالی را مجبور به چنین قیاس عجیبی بین «بدتر» و «فاجعه» نموده است. این قیاس، از قیاسِ معروفِ «بد» و «بدتر» هم عبور کرده است.
او خطاب به نماینده مجلس ادامه میدهد: جناب آقای نماینده، آیا در همان بیمارستان فوقالذکر از پرستاران، کادر درمان و نیروی کار بخشهای مختلف پرسیدهاید که چقدر درآمد ماهانه دارند؟ آیا میدانید که پرستاران همان بیمارستان و البته همه بیمارستانها و مراکز درمانی کشور، شیفتهای طولانی کار، مصائب تعامل با مریض و مردم و هزاران مشکل دیگر را تحمل میکنند اما درآمدها نصیب دیگران میشود؛ نصیبِ «از ما بهتران»؟! آیا میدانید که در همان بیمارستانها، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، پرستاران، بهیاران و کادر درمانی هستند که در هزینههای مسکن درماندهاند؛ کسانی که «نمیتوانند» هزینههای تحصیل فرزندانشان را بپردازند؟! آیا اینها را میدانید؟!
میانِ ماه ما تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است
عضو شورای عالی نظام پرستاری کشور ادامه میدهد: جوری عنوان نفرمایید که انگار به آن ۸ نفر ظلم شده! درحالیکه همه پزشکان مرز «نجومیبگیری» را رد کردهاند. همین سخنان خود گواه روشنیست از درآمدهای ۱۰۰۰ برابری پزشکان؛ این اظهارات خود، یک نمونه مستند از تبعیض هزار برابریست؛ دلیل و مدرک دیگری لازم نیست.
وی در پایان میگوید: فقط یک سوال باقی میماند؛ کجای جهان چنین تبعیض فاحشی در نظام درمانی حکمفرماست؛ ما نظامهای سوسیالیستی و یا دولتهای رفاه را مثال نمیزنیم؛ در کشورهای سرمایهداری هم یک درصد این بیعدالتیها وجود ندارد؛ کافیست جدول مقایسهای روزنامهی سپید را نگاه کنید تا خودتان دریابید که میانِ ماه ما تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است.
گفتگو: نسرین هزاره مقدم
منبع: ایلنا
کلیدواژه: پرستاران طرح تحول سلامت قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاران درآمد نجومی پزشکان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۰۴۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کالری مصرفی 50 درصد ایرانیان زیر استاندارد
بررسی آمارها نشان میدهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال 1401 به میزانی پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است.
به گزارش ایران جیب، برخی از نکات این گزارش قابل تامل است. این گزارش میگوید که میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.
از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند.
نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سهنفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است.
بررسی دادههای مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد کشور کمتر از کالری استاندارد، یعنی کمتر از ۲۱۰۰ کالری در روز استفاده میکنند. در سالهای گذشته تورم مزمن موجب شده قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد.
با اینحال دهکهای مختلف درآمدی واکنش یکسانی در مواجهه با تورم مواد خوراکی نداشته و دهکهای میانی بیشترین واکنش را به این تورم نشان دادهاند. با توجه به کاهش حدود ۰.۴ واحد درصدی نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش میانگین کالری مصرفی میتواند به دو دلیل رخ داده باشد. اول آنکه خانوارها به دلیل تورم بالا مصرف موادغذایی را کاهش دادهاند.
دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد کشور، ترجیح دادهاند کالاهای خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود که بسترهای مناسبی برای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر ایجاد شود تا وضعیت فقر نیز به دنبال آن بهبود یابد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «وضعیت فقر در ۱۴۰۱» ابعاد مختلف این مساله را بررسی کرده است.
با توجه به شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران که در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیدا کرده، خط فقر سرانه در کشور به ۲ میلیون و ۵۶۱ هزار تومان رسیده است. با احتساب بعد خانوار، خط فقر برای خانوار ۳ نفره در سال ۱۴۰۱ در حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار تومان است.
این عدد برای مناطق شهری استان تهران ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه شده است. همچنین خط فقر شدید در سال ۱۴۰۱ در حدود ۸۷۵ هزار تومان برای هر نفر برآورد شده که این عدد معادل حداقل نیازهای غذایی فرد است. برآورد میشود که خطر فقر خانوار سه نفره برای کل کشور در سال ۱۴۰۲ به ۸ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان و در تهران به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزارتومان برسد.
جمعیت ۲۵ میلیونی فقرابر اساس خط فقر محاسبهشده، نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر چندانی نکرده است. در نتیجه جمعیت فقرا در ایران در سال ۱۴۰۱ در حدود ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد میشود.
علاوه بر این، شکاف فقر نیز نسبت به سال گذشته تغییر چشمگیری نداشته است. به بیان دیگر نه تنها نرخ فقر در کشور ثابت باقی مانده، بلکه میانگین فاصله از خط فقر نیز در سال گذشته تغییر نداشته است.
مقایسه دادهای حداقل دستمزد و خط فقر استانی نشان میدهد که حداقل دستمزد در استانهای تهران، البرز و قم، نمیتواند هزینههای سبد مصرفی فقر برای یک خانواده ۳ نفره را تامین کند.
به عبارت دیگر در این استانها برخی از افراد حتی در صورت داشتن شغل رسمی باز هم فقیر محسوب میشوند که از آن با عنوان پدیده شاغلان فقیر یاد میشود؛ بنابراین پیشنهاد میشود در سیاستگذاری عمومی، از جمله در تعیین حداقل دستمزد، تفاوتهای منطقهای در نظر گرفته شود.
تاثیر تورم بر اقتصاد خانوارهااثرات تورم بر اقتصاد را میتوان در مواردی همچون کاهش قدرت خرید، فشار بیشتر بر قشر کم درآمد، افزایش نرخ بهره، کاهش سرعت رشد اقتصادی، رکود و … مشاهده کرد. افزایش نرخ تورم در یک کشور منجر به توزیع درآمد و ثروت به گونه ای میشود که افرادِ با درآمد ثابت را فقیرتر کرده و در عین حال، افرادِ با درآمد متغیر یا سرمایهگذاران را ثروتمندتر میکند.
کاهش ارزش پول؛ افرادی که دارایی خود را به شکل پول در سپردههای بانکی نگهداری کرده، با کاهش ارزش پول ضرر میکنند. در عوض کسانی که بدهکار هستند یا از وامهای بلندمدت استفاده کردهاند، سود خواهند کرد.
کاهش قدرت خرید؛ کاهش ارزش پول به معنای کاهش قدرت خرید مصرفکننده است. افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در طول زمان، قدرت خرید را کاهش میدهد.تاثیر بیشتر تورم بر اقشار کم درآمد؛ ارزش پول افرادی که هر ماه حقوق ثابتی دریافت میکنند نیز با افزایش تورم ماهانه و سالانه، کمتر میشود.
مصرفکنندگان کم درآمد معمولا بخش زیادی از حقوق خود را صرف مواد غذایی و انرژی یعنی کالاها و خدمات ضروری میکنند. علاوه بر این افراد فقیر معمولا داراییهایی همچون طلا که به عنوان محافظ تورم شناخته میشود، ندارند. بنابراین تمامی این عوامل منجر به آسیبپذیری بیشتر آنها نسبت به قشر پُردرآمد جامعه میشود.
کانال عصر ایران در تلگرام