معرفی داوران سیزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۴۰۸۵۱۷
به گزارش ایکنا از کردستان، جلال قلعهشاخانی، دبیر سیزدهمین جشنواره بین المللی تئاتر خیابانی مریوان در حکمی قطبالدین صادقی، (نویسنده، کارگردان و بازیگر) اصغر همت (بازیگر سینما و تئاتر) محمودرضا رحیمی (نویسنده، کارگردان و بازیگر) ایرج راد (کارگدان و بازیگر) و فاتح بادپروار (کارگردان، پژوهشگر و بازیگر تئاتر) را به عنوان دواران مرحله پایانی سیزدهمین جشنواره بین المللی تئاتر خیابانی مریوان معرفی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قطبالدین صادقی نویسنده، فیلمنامهنویس، مترجم، کارگردان تئاتر، استاد دانشگاه،بازیگر سینما، تلویزیون و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران است
وی در سال ۱۳۵۴ مدرک کارشناسی خود را در رشته هنرهای نمایشی، از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دریافت نمود؛ سپس جهت ادامه تحصیل عازم فرانسه شد و توانست در دانشگاه سوربن پاریس، دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته هنرهای نمایشی به پایان ببرد. پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۶۴ به ایران بازگشت و در کنار تدریس در دانشگاههای مختلف، به فعالیتهای هنری و ادبی پرداخت.
از عمده فعالیتهای صادقی میتوان به تألیف ۵۰ نمایشنامه، کارگردانی ۵۲ تئاتر و چندین فیلم کوتاه، ترجمه ۱۸ کتاب و بازی در فیلم و سریالهای مشهوری همچون کیف انگلیسی، کلاه پهلوی ومعمای شاه اشاره کرد.
اصغر همت بازیگر سینما و تئاتر متولد (27 آذر 1331) شیراز است.دانش آموخته ی تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران در سال 1357 و دارای نشان درجه یک هنری در بازیگری از شورای ارزشیابی هنرمندان شور در سال 1381 است.
او در فیلم های تگرگ و آفتاب، بیخوابی،یه حبه قند ،آخرین ملکه زمین ،مقلد شیطان،پرونده هاوانا ،فیلم شاهزاده ایرانی، زشت و زیبا، هفت سنگ، ماه و خورشید، علی و غول جنگل، در مسیر تندباد، روزهای انتظار ،شیر سنگی، ما ایستادهایم، سرخپوستها و ماجراهای علاءالدین و چراغ جادو و سریال های امام علی، هفتسنگ، آژانس دوستی، چهل سرباز، آهوی ماه نهم، مثل هیچکس، پازل و هزار دستان ایفای نقش نموده است.
محمودرضا رحیمی؛ متولد سال ۱۳۴۸ در مشهد است، دارای نشان درجه یک هنری، کارگردانی تئاتر، عضو و سخنگوی هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر، کارشناسی ارشد کارگردانی تربیت مدرس ، بازرس اصلی انجمن کارگردانان خانه تئاتر، تدریس بازیگری و کارگردانی دوره ارشد دانشگاه هنر ، مولف دوره پنج جلدی فنون بازیگری، کارگردان و پژوهشگر تئاتر، برگزاری دهها ورک شاپ بازیگری و کارگردانی در مناطق مختلف کشور و عضو داوری و شورای انتخاب ده ها جشنواره بین المللی و کشوری و مناطق کشوری است.
از آثاری که رحیمی کارگردانی کرده است میتوان به نمایشهای «چند کاپریس برای ویولون»، «پدر»، «آخرین نوار کراپ»، «رکوئیم برای یک راهبه»، «سهخواهر»، «مرگ آسیدکاظم»، «مرکبخوانی و ارکستر مردگان» و ... اشاره کرد.
رحیمی تا کنون سه جلد از مجموعه «فنون بازیگری»؛ جلد نخست بدن، جلد دوم حرکت و جلد سوم صوت، صدا و گفتار را منتشر کرده است و دو مجلد دیگر این مجموعه با عنوانهای «از تربیت حس تا تثبیت احساسات» و «تخیل فرهیخته» در دست انتشار قرار دارد.
رحیمی در چند مجموعه تلویزیونی همچون «رنگینکمان»، «چرخوفلک» و ... هم بازی کرده است
ایرج راد در سال 1324 در تهران به دنیا آمد. او فارغ التحصیل کارشناسی نمایش از دانشکده هنرهای زیبا - دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه کاردیف (انگلستان) و عنوان درجه یک هنری از شورای ارزشیابی هنرمندان کشور است.
راد آغاز فعالیت تئاتری خود را از سال 1337 با اجراهایی برای کودکان و گذراندن دوره فن بیان و تئاتر در کلاسهای مهین دیهیم (کر ملی تهران و خانه جوانان) در سال 1338 آغاز کرد.
راد در تله تئاتر های «ایستگاه»، «آریا داکاپو»، «گربه سیاه»،«کشتی نوح» و «در پوست شیر» ایفای نقش نموده است و کارگردانی تله تئاترهای «در شاهراه»، «دکتر فاستوس» و «نشان» را به عهده داشته است و در عرصه تصویر نیز بازی در سریالهای "امیرکبیر»، «وزیر مختار»، «سنگ و شیشه»، «در پناه تو»، «در قلب من»، «گمشده»، «تلفن مشترک»، «راهی به سوی خانه»، «بازی زندگی»، «افسون»، »مزرعه کوچک» و «گارد ساحلی» و فیلمهای سینمایی «پستچی»، «دایره مینا"، «بنگاه تئاترال»، «گردباد»،»اجارهنشینها"، «جعفرخان از فرنگ برگشته»، «ویزا»، «طوبی»،»چون ابر در بهاران»، «نصف جهان»، «سهراب تا سهراب»، «شور عشق» ، «هفت ترانه» و «شمعی در باد«را در کارنامه هنری تصویری خود دارد.
ایرج راد از جمله هنرمندان بزرگ و مطرحی است که داوری جشنوارههای فجر، منطقهای، استانی، رضوی، دفاع مقدس، عاشورایی، ارتش را در کارنامه هنری و حرفه ای خود دارد. او عضو هیأت موسس خانه سینما و سه دوره عضو هیأت مدیره و دبیر انجمن بازیگران سینما، عضو هیأت موسس و هیأت مدیره سندیکای هنرمندان تئاتر اوایل انقلاب، عضو هیأت مدیره شورای عالی خانه هنرمندان ایران از بدو تاسیس تا به امروز، عضو هیأت مدیره خانه تئاتر از بدو تاسیس تا به امروز، عضو گروه کر خانم باغچهبان در هنرستان عالی موسیقی، یک دوره کوتاه آشنایی با شاهین سرکیسیان طی جلساتی و در ادامه فعالیت تئاتری در کتاب هفته گروه تئاتر"میترا" ، فعالیت در گروه تئاتر مهر و انجمن تئاتر ایران و سپس اداره تئاتر نیز بوده و می باشد.
فاتح بادپروا؛ کارگردان ، پژوهشگر و بازیگر تئاتر اهل مریوان، از بنیان گذاران جشنواره تئاتر خیابانی مریوان به شمار میرود،نایب رئیس انجمن هنرهای نمایشی کردستان، مدیریت سینما کوردستان مریوان ، دبیر اجرایی دوره های قبلی جشنواره ، عضویت در شورای انتخاب و داوری جشنوارههای مختلف کشور، حضور در جشنواره های معتبر داخلی و خارجی و اجرای نمایش های خیابانی در روستاهای کردستان را طی سالهای دفاع مقدس در پرونده کاری خود دارد.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا کردستان فرهنگی جشنواره تئاتر مریوان داوران جشنواره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۰۸۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.