Web Analytics Made Easy - Statcounter

«عباس پرورده» تحلیلگر مسائل بین‌الملل در تشریح ابعاد و پیامدهای حمله احتمالی آمریکا به سوریه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: واقعیت این است که سوریه پس از هفت سال درگیری و جنگ در وضعیت فعلی توانسته به دستاوردها و پیروزی‌های بزرگی دست پیدا کند که بخشی از آن به عهده ایران و روسیه بود اما در کل اهداف بسیاری در این بین محقق شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در طول سالیان اخیر بسیاری از گروه‌های مخالف به صورت نیابتی در این مدت فعالیت‌هایی را صورت دادند و در این راستا سایر جناح‌های تروریستی مانند داعش و القاعده به صورت یک ایدئولوژی مستقل دست به تحرکات خشن و مخرب زدند که این موضوع برای بازیگران امروز سوریه بسیار مهم است.

وی ادامه داد: داعش و برآیند اقدام‌های آن در سوریه به سمت و سویی رفت که اروپا و حتی شرق آسیا هم از این ویروس در امان نماند و دولت‌ها فرا منطقه‌ای به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با این پدیده و تاثیر آن بر کشورهای خود باید وارد همگرایی در سطوح بین‌المللی شوند که اتفاقاً روسیه و ایران بخشی از آن به حساب می‌آیند. اما موضوعی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که تعدد بازیگران در سوریه موجب شده تا یک سردرگمی در محور سیاسی اتفاق بیافتد که این موضوع از سال‌ها اولیه وجود داشت. حضور بازیگران متعدد مانند آمریکا، اسرائیل، عربستان و غیره در محورهای میدانی و سیاسی سوریه یک آشفتگی همه‌جانبه را رقم زده که علاوه بر تعدد منافع، مواضع متناقض هم یکی از دلایل به وجود آمدن این وضعیت است.

اینکه دیده می‌شود چهره‌های سیاسی سوریه مانند ولید معلم یا فیصل مقداد اخیراً اعلام کرده‌اند که با جنگ یا مذاکره ادلب را پس می‌گیریم نشان از این دارد که دولت سوریه دقیقاً بر تعدد منافع و نقش هر کشور در سوریه اشراف دارد و می‌داند که چه اتفاقی قرار است بیافتد. به عنوان مثال ترکیه منافع خاص خود را در شمال سوریه پیگیری می‌کند اما مقام‌های سوریه به دنبال درگیری با این کشور نیستند.

این کارشناس مسائل منطقه با بیان اینکه اسرائیل به دنبال کوتاه کردن دست ایران از سوریه است گفت: یکی از دلایلی که از چند سال پیش اسرائیل نگاه خود را به سوریه معطوف کرد بحث تحرکات ایران است؛ آنها می‌خواهند از این طریق حزب‌الله را هدف قرار دهند تا بتوانند دولت سوریه را به عنوان یک دولت ضعیف در همسایگی خود داشته باشند. آنها می‌دانند که سوریه یک حاکمیت لائیک است و قصد مبنی بر آتش‌افروزی و هدف قرار دادن رژیم صهیونیستی ندارد از این جهت اهداف دراز مدت اسرائیل را باید به گونه‌ای دیگر تحلیل کرد. در مقابل این تفکر عربستان و امارات قرار دارند که به دنبال اسقاط نظام سوریه هستند. لذا در تحلیل اوضاع و پرونده سوریه باید نقش هرکدام از بازیگران را به تفکیک مورد ارزیابی قرار داد.

وی با اشاره به تحرکات آمریکا مبنی بر حمله احتمالی به سوریه گفت: هیچ دلیل منطقی برای آمریکا و شرکای آن وجود ندارد که بخواهند به هر نحوی به سوریه حمله کنند؛ استفاده دولت سوریه از تسلیحات شیمیایی تنها یک بهانه است که در جنگ عراق مورد استفاده قرار گرفت و از سوی دیگر به صورت متعدد در مورد سوریه و طی هفت سال اخیر بازگو شده است. سوال این است که چرا دولت سوریه در حالی که دست برتر را در حوزه میدانی دارد باید از تسلیحات شیمیایی استفاده کند؟ واقعیت این است که از منظر منطق سیاسی و امنیتی این کار برای دولت سوریه جز بدنامی و انتصاب برچسب‌های گوناگون، هیچ حاصلی نخواهد داشت و اساساً دستاوردی برای دمشق محسوب نخواهد شد.

ایالات متحده در وضعیت فعلی، خود را یک بازیگر اثرگذار می‌داند و این تحرکات به علاوه اظهارنظرها تا حد زیادی به عنوان همسویی با اسرائیل به حساب می‌آید و البته کسب منافع هم یکی دیگر از دلایل چنین اقداماتی خواهد بود. حتی می‌توان تحرک ایالات متحده در این مقیاس را تا حدی به عنوان تهدید ترکیه قلمداد کرد؛ چراکه آنکارا در وضعیت فعلی در جدال با واشنگتن برآمده است.

پرورده با اشاره به استفاده آمریکا از تهدید به حمله نظامی به عنوان ابزار فشار بر دولت سوریه، تصریح کرد: تهدید به حمله نظامی از سوی آمریکا، یک نوع اعمال فشار بر حاکمیت سوریه به حساب می‌آید؛ چراکه دمشق در حال تثبیت خاک و مواضع خود است و با عنایت به اینکه سوریه در حال دور شدن از فضای است، آنها هم به تکاپو افتاده‌اند تا بتوانند معادله‌ها را به نفع خود تغییر بدهند. در این راستا بحث سرنگونی حکومت سوریه دور از تصور است و آنها به دنبال به هم زدن موازنه‌های منطقه‌ای نخواهند بود. باید توجه داشته باشیم که مبهم نگه داشتن فضای میدانی سوریه یکی از اهداف و اهرم‌هایی است که ایالات متحده به دنبال استفاده از آن بوده تا به نحوی بتواند بر مذاکرات سیاسی تاثیر بگذارد.

وی خاطر نشان کرد: اینکه قرار است ۱۶ شهریور ماه روسای جمهور ایران، ترکیه و روسیه با یکدیگر دیدار داشته باشند و در مورد سوریه به رایزنی بپردازند، تا حدی به تهدیدهای آمریکا مربوط است. واشنگتن در حال مخابره این پیام است که به دقت این نشست را زیر نظر دارد اما با نگاهی به رفتارهای کلاسیک نظامی آمریکا، نمی‌توان انتظار حمله گسترده را داشت. بر اساس سوابق و تجارب قبلی، آمریکایی‌ها هر زمان که به دنبال حمله نظامی باشند، تدارک گوناگونی برای ان صورت می‌دهند و تمامی جوانب آن را بررسی می‌کنند که پرستیژ آنها ضربه نخورد اما در این خصوص به نظر نمی‌آید چنین حالتی وجود داشته باشد. چراکه در وهله اول استراتژی آمریکایی‌ها به راه انداختن جنگ در منطقه نیست و در وهله دوم، اتحادیه اروپا، شورای امنیت و سایر نهادهای بین‌المللی با این موضوع موافق نیستند و در وهله سوم، دستاورد آن کاملا نامشخص است.   

این پژوهشگر حوزه بین‌الملل در پایان بیان کرد: اینکه دیده می‌شود بریتانیا یا فرانسه تا حدودی از طریق اظهارات و موضع‌گیری با آمریکا هماهنگ هستند، دلیل بر شراکت آنها در حمله احتمالی واشنگتن به شام نیست. پاریس و لندن به دنبال آن هستند تا پیوستگی سیاسی و امنیتی خود با ایالات متحده را از دست ندهند؛ چراکه بریتانیا در تمامی مقاطع متحد نظامی آمریکا بوده و فرانسه هم به عنوان یک شریک موثر برای واشنگتن ارزیابی می‌شود اما موضع‌گیری آنها دلیلی بر همراه شدن با آمریکا نخواهد بود و نباید در حوزه تحلیل دچار اشتباه شد. آنچه به نظر می‌رسد احتمالا حمله‌های آمریکا همانند حمله‌های مشترک اخیر آنها با بریتانیا و فرانسه، نقطه‌ای خواهد بود اما نباید فراموش کرد که آنها به دنبال هدف قرار دادن و بیرون کردن ایران از سوریه هستند و اساساً اولویت و تمرکزشان بر این محور قرار دارد.          

منبع: ایلنا

کلیدواژه: سوریه داعش اسرائیل دونالد ترامپ حمله آمریکا به سوریه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۲۳۵۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند

به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کرده‌اند، تلاش‌هایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی که در رهگیری پرتاب‌های ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر می‌رسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد.

با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بی‌سابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل توجهی نکرده است.

حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.

 هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها  از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.

پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها، به‌ویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاش‌های منطقه‌ای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.

اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.

تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شده‌اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.

در ماه‌های اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های  ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد.  امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.

با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی  است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد داده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرف‌ها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.

بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به‌ویژه، به وضوح محاسبه کرده‌اند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان می‌برد.

کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیج‌فارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.

با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آنها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.

اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع‌بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

 

دیگر خبرها

  • فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
  • مقابله با آمریکا؛ هدف مشترک تهران - مسکو
  • جهاد اسلامی: نسخه آمریکایی آتش‌بس غزه بدتر و گمراه‌کننده‌تر است
  • الهندی: پاسخ ایران ثابت کرد اسرائیل قادربه حفاظت از خود نیست
  • حمله جنگنده ها و موشک های روسیه به قطار حامل تسلیحات غربی/ تهدید روسیه به نابود کردن تسلیحات هسته ای آمریکا در لهستان
  • خطیب نماز جمعه تهران: صهیونیست‌ها اگر دوباره غلطی کنند سیلی محکم‌تر خواهند خورد
  • اگر دوباره صهیونیست‌ها غلطی کنند سیلی محکم‌تر خواهند خورد
  • هشدار روسیه در مورد استقرار تاسیسات هسته‌ای ناتو در لهستان
  • پیام‌های حمله به پایگاه‌های آمریکا در شرق سوریه
  • حمله گسترده انصارالله یمن به کشتی های آمریکایی و اسرائیلی/ واکنش مداخله جویانه آمریکا به حکم اعدام توماج صالحی/ امضای تفاهم‌نامه امنیتی میان ایران و روسیه/ ادامه مأموریت‌های مستشاران ایرانی در سوریه