Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-29@16:06:35 GMT

قاتل پس از گرفتن رضایت سارق شد

تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۴۴۲۰۹۹

مرد قاچاقچی که در زندان هم‌سلولی خود را به قتل رسانده بود موفق شد پای چوبه دار از اولیای دم رضایت بگیرد و پس از ۱۲ سال آزاد شود اما هنوز مهر آزادی‌اش خشک نشده، نقشه خلاف کشید.

به گزارش همشهری، اول شهریور‌ماه امسال راننده یک تاکسی خطی حوالی میدان آزادی درحال سوارکردن مسافر بود که مردی جوانی سوار خودروی او شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به جز این مرد دو مسافر دیگر هم سوار ماشین بودند و راننده بیرون از خودرو در انتظار آخرین مسافر بود تا حرکت کند اما ناگهان مرد جوان که روی صندلی جلو نشسته بود خودش را به پشت فرمان رساند و چون سوئیچ روی خودرو بود موفق شد ماشین را روشن کند.

در همین لحظه راننده که بیرون از ماشین بود متوجه نقشه مسافرش شد و داد و فریاد به راه انداخت تا مانع فرار دزد فرصت‌طلب شود. خودروی تاکسی در بین دو خودروی دیگر بود و سارق مجبور بود به سختی از آنجا فرار کند. او که عزمش را جزم کرده بود تا هر طور شده از میان دو خودرو عبور کند دنده عقب گرفت و به هر دو خودرو آسیب رساند اما موفق به فرار نشد و در نهایت با همکاری رانندگان خطی دستگیر شد.

سارق 38ساله برای انجام تحقیقات به اداره پلیس منتقل شد و ادعا کرد که قرص مصرف کرده بود و حالت عادی نداشت. وی گفت: سال‌ها قبل اعتیاد داشتم اما موفق شدم ترک کنم؛ با این حال گاهی قرص‌های روانگردان مصرف می‌کردم. امروز هم قرص مصرف کردم و صداهای عجیبی می‌‌شنیدم.

حتی چیزی شبیه به شبح داخل خودروی تاکسی دیدم که می‌گفت ماشین را سرقت کن. همزمان متوجه سوئیچ ماشین شدم که روی خودرو بود و من هم مجبور شدم دستورات شبح را اجرا و خودرو را سرقت کنم اما موفق نشدم. او درحالی چنین ادعای عجیبی مطرح کرد که با انجام بررسی‌های بیشتر راز سرقت‌های سریالی دیگر وی فاش شد. سارق دستگیر شده 2‌ماه قبل از زندان آزاد شده بود اما هنوز مهر آزادی‌اش خشک نشده که باز هم نقشه خلاف کشیده بود.

یافته‌های کارآگاهان نشان می‌داد که او 12سال پیش در یکی از زندان‌های شمال کشور دست به جنایت زده و جان هم‌سلولی‌اش را گرفته اما پای چوبه دار موفق شده بود از اولیای دم رضایت بگیرد. او که از قصاص رهایی یافته بود پس از آزادی به تهران آمده و با همدستی دو نفر از دوستانش اقدام به گروگانگیری و خفت‌گیری می‌کردند. با این اطلاعات به دستور قاضی دادسرای جنایی تهران وی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات برای کشف دیگر جرایم احتمالی او و همچنین دستگیری همدستانش ادامه دارد.

پشیمانم

متهم 38ساله دیروز برای انجام تحقیق به شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و وقتی پیش روی قاضی سهرابی قرار گرفت مدعی شد که بسیار پشیمان است و دلش نمی‌خواهد دوباره به زندان برگردد. او که یک‌بار تا پای چوبه دار رفته و در یک قدمی مرگ بوده می‌گوید که آن روزها هرگز فکرش را نمی‌کرد که زنده بماند. به همین دلیل ارزش زندگی و زنده بودن را می‌داند. این متهم در گفت‌وگو با همشهری جزئیات سرقت‌های تازه و جنایتی را که 12سال پیش مرتکب شده بود شرح داد.

به جز سرقت تاکسی، چند سرقت دیگر انجام دادی؟

دو مورد. یکی خفت‌گیری از جوانی افغان بود. دیگری هم مردی را به بهانه پرسیدن آدرس گروگان گرفتیم و اموالش را سرقت کردیم.

بیشتر توضیح بده؟

نخستین طعمه‌ام مردی بود افغان که سد راهش شدم و با تهدید اموالش را سرقت کردم. مقداری پول و طلا همراهش بود به همراه موبایل و ساعتش. دومین طعمه‌ام ایرانی بود اما با همدستی دو نفر از دوستانم دست به سرقت از او زدیم. او را در خیابانی حوالی آزادی دیدیم. ما سوار ماشین بودیم که از او آدرس داروخانه‌ای را پرسیدیم.

او شروع کرد به نشان دادن خیابان مورد نظر که همدستم از او خواست سوار ماشین شود و تا داروخانه همراه ما بیاید. مرد جوان هم بی‌خبر از همه جا سوار ماشین شد و ما به سمت داروخانه حرکت کردیم. در بین راه با تهدید از او خواستیم تا اموالش را در اختیارمان قرار دهد. اما او پول زیادی همراه نداشت؛

به همین دلیل کارت عابربانکش را از او گرفتیم تا حسابش را خالی کنیم. مقابل یک دستگاه خودپرداز رفتیم اما گروگان رمزش را اشتباه به ما گفت. عصبانی شدیم و او را کتک زدیم تا اینکه از ترس جانش مجبور شد رمزدرست را به ما بگوید. من و همدستانم 3میلیون و از کارت دیگرش نیز 2 میلیون تومان پول کارت به کارت کردیم. پس از سرقت هم رهایش کردیم.

چند وقت بود که از زندان آزاد شده بودی؟

حدود 2‌ماه قبل. از سال 85به زندان افتادم. در آن زمان به اتهام حمل بیش از 100گرم کراک دستگیر شدم و به یکی از زندان‌های شمال کشور افتادم. در آنجا اما دست به جنایت زدم و تا 2‌ماه قبل زندان بودم؛ یعنی حدود 12سال. به جز این هم 2 سابقه دیگر دارم. یکی سال 71به اتهام رابطه نامشروع 3‌ماه زندان بودم و دیگری سال 75به اتهام نزاع 6‌ماه زندانی بودم.

از جزئیات جنایتی که 12سال پیش مرتکب شدی بگو؟

سال 85به اتهام قاچاق کراک به زندان افتادم. یکی از روزها خانواده‌ام به ملاقاتم آمدند. همسر و تنها پسرم. با دیدن آنها خیلی اعصابم به هم ریخت. در زندان بودم و آنها بی‌سرپرست مانده بودند. وقتی به سلول بازگشتم چشمانم پر از اشک شده بود. هم سلولی‌ام وقتی حال و روز مرا دید شروع کرد به مسخره کردن من. تحقیرم کرد و حرف‌های نامربوط زد؛ برای همین عصبانی شدم و به سمتش رفتم. او در طبقه دوم تخت بود که از شدت عصبانیت مقتول را روی زمین کوبیدم. همین باعث شد که جانش را از دست بدهد و من شدم قاتل.

کی رضایت گرفتی؟

در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شدم. سال 90یا 91بود که پای چوبه دار رفتم اما با التماس از اولیای دم خواستم تا مرا ببخشند. آنها هم به‌خاطر تنها پسرم رضایت دادند و به زندگی بازگشتم. از آن زمان زندان بودم و دوران محکومیتم را می‌گذراندم تا اینکه 2‌ماه پیش آزاد شده و به تهران آمدم. می‌خواستم کاری پیدا کنم و خرج خانواده‌ام را بدهم اما موفق نشدم و با 2 خلافکار آشنا شده و باز نقشه خلاف کشیدم اما حالا به‌شدت پشیمانم و دلم نمی‌خواهد دوباره به زندان برگردم.

منبع: تابناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۴۲۰۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیات جدید از ماجرای دستگیری زنجیر کش بی آرتی

همشهری آنلاین - حوادث : صبح دیروز سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس پایتخت، با تشریح جزئیات دستگیری فردی که با زنجیر به یک مسافر اتوبوس بی‌آرتی حمله کرده بود، گفت: پس از انتشار این فیلم در فضای مجازی، ۵ تا ۶روز طول کشید که مأموران پلیس آگاهی تهران هویت ضارب را شناسایی کنند؛ اما این فرد به یکی از استان‌های غربی کشور گریخته و در یک روستا پنهان شده بود و با هیچ‌کس هیچ ارتباطی نداشت، تا اینکه مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد. هرچند وی هنگام دستگیری قصد درگیری با مأموران را داشت، درنهایت بازداشت شد و به‌زودی محاکمه خواهد شد.
سردار محمدیان همچنین از شهروندی که از حمله این فرد فیلم گرفته بود تشکر کرد و افزود: این فیلم در شناسایی متهم نقش مهمی داشت و درواقع نخستین مدرک و سرنخ ما بود.
در ادامه متهم ‌ در حضور سردار محمدیان، رئیس پلیس تهران و سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت، به بازسازی صحنه جرم پرداخت و توضیح داد که روز حادثه چطور به مسافر اتوبوس حمله و او را مجروح کرده بود.

اظهارات راننده اتوبوس
راننده اتوبوس که در محل بازسازی صحنه جرم حضور داشت درباره روز حادثه گفت: من در مسیر ایستگاه متروی جوانمرد به پایانه لاله کار می‌کنم. آن روز فکر می‌کنم اواخر اسفندماه بود که در حوالی ایستگاه دولاب تا شهید محلاتی سروصدایی از میان مسافران شنیدم. به‌نظر می‌رسید درگیری پیش آمده است و وقتی به ایستگاه رسیدم دستی را کشیدم تا ببینم چه شده است. ناگهان فردی که بعدا متوجه شدم جیب‌بری زنجیربه‌دست بوده، به‌صورت دستی در اتوبوس را باز و فرار کرد. به‌دنبال او چند نفر دیگر هم فرار کردند که به‌نظرم همدستانش بودند. وی افزود: پس از پرس‌وجو متوجه شدم که فرد جیب‌بر در حال سرقت بوده که یکی از مسافران مچش را گرفته و به مسافران دیگر اخطار داده که او سارق است. همین کار او باعث عصبانیت جیب‌بر شده و با زنجیر به سمت آن مسافر حمله و او را مجروح کرده و پس از آن نیز فرار کرده بود. مسافر فداکار در این حادثه به‌شدت دچار خونریزی شده بود که من فورا با ۱۱۰ تماس گرفتم و موضوع را گزارش دادم. خوشبختانه مأموران به‌موقع رسیدند و جوان مجروح به بیمارستان منتقل شد.

شاکی: زنده ماندنم را معجزه می‌دانم
کمی آن طرف‌تر از راننده اتوبوس، شاکی، یعنی جوان مجروح در حادثه، ایستاده است. او می‌گوید: خیلی خوشحالم که پلیس به این سرعت توانست متهم را دستگیر کند؛ آن هم نه در تهران بلکه در روستایی دورافتاده. وی ادامه می‌دهد: ۲۵اسفند پارسال بود که از محل کارم خارج شدم تا به خانه برگردم. طبق روال همیشه سوار اتوبوس شدم و حدود ساعت۷ بود که دیدم مرد مهاجم اقدام به جیب‌بری کرد. او خودش را به سوژه‌اش نزدیک کرد و در ازدحام جمعیت موبایل را از داخل جیب سوژه‌اش سرقت کرد. بعد به‌دنبال سوژه دیگری بود که من ابتدا به سارق تذکر دادم و بعد به مردم گفتم که حواس‌شان به گوشی‌هایشان باشد؛ چراکه وی سارق گوشی است. من قبلا هم این مرد را در اتوبوس در حال سرقت دیده بودم. وقتی به مردم اعلام کردم که او سارق است، ناگهان وی عصبانی شد؛ با زنجیر به سمتم هجوم آورد و شروع کرد به زدن من. سرم از ۷نقطه شکاف برداشت و ۱۷تا بخیه خورد. هم‌اکنون قسمت راست بدنم کبود و بی‌حس است. فکر می‌کنم مرد مهاجم همدست هم داشت؛ اما خودش به‌تنهایی مرا کتک زد. آن لحظه تصور کردم که جانم را از دست می‌دهم؛ حالا ‌ زنده‌ماندنم را معجزه می‌دانم. فکر نمی‌کردم ضارب به این زودی دستگیر شود.
متهم: پشیمانم
متهم ۳۰ساله است. می‌گوید در شهرستان کشاورزی می‌کرده و سارق نیست و چون به او تهمت دزدی زده بودند، عصبانی شده بوده است. گفت‌وگو با او را بخوانید.
چه شد که با زنجیر به سمت شاکی هجوم بردی؟
اشتباه کردم، غلط کردم.
انگیزه‌ات چه بود؟
به من تهمت زد.
اما شاهدان می‌گویند در حال سرقت گوشی موبایل بوده‌ای؟
نه، من این‌کاره نیستم. به من تهمت زده‌اند. همین تهمت باعث شد من ناراحت شوم.
سابقه داری؟
نه، این نخستین بار است که دستگیر می‌شوم.
اما پرونده‌ات نشان می‌دهد که سابقه سرقت داری؟
حتما اشتباهی صورت گرفته است یا باز هم می‌خواهند به من تهمت بزنند!
اما قبول داری که با زنجیر به مسافر اتوبوس حمله کردی؟
قبول دارم و اشتباه کردم.
آن روز چه اتفاقی افتاد؟
من مسافر اتوبوس بودم که این آقا (اشاره به شاکی) به من تهمت سرقت زد. گفتم من این‌کاره نیستم، سرقتی نکرده‌ام. من اصلا از این نان‌ها به سفره خانواده‌ام نمی‌برم. او تهمت زد و من کنترلم را از دست دادم. درحالی‌که به‌شدت عصبانی بودم و خشم سرتاپای وجودم را گرفته بود، به سمت مسافر جوان هجوم بردم.
او هم تو را کتک زد؟
نه، اما ‌ای کاش می‌زد. اینجوری عذاب وجدانم کمتر بود.
فکر نکردی ممکن است در اثر این حمله وحشیانه جانش را از دست بدهد؟
خدا را شکر که زنده است. نمی‌دانید چه حالی داشتم. در این مدت مدام عذاب وجدان داشتم؛ مخصوصا وقتی فیلم را در فضای مجازی دیدم.
چرا فرار کردی؟
من ساکن روستایی در خرم‌آبادم. زن و بچه دارم. رفتم روستایمان نزد خانواده‌ام.
پس آن روز در تهران چه کار می‌کردی؟
آمده بودم آجیل بخرم برای عید.
از خرم‌آباد به تهران آمدی برای خرید آجیل؟ مگر آنجا آجیل پیدا نمی‌شد؟
گفتند تهران هم ارزان‌تر است هم کیفیتش بهتر است.
پس چرا زنجیر همراهت بود؟
زنجیر موتورم بود.
مگر با موتور به تهران آمده بودی؟
نه، نمی‌دانم چرا زنجیر را همراه خودم به تهران آورده بودم.
همدست هم داشتی؟
گفتم که سارق نیستم. چرا فکر می‌کنید دروغ می‌گویم.
اما قبلا هم در بی‌آرتی‌ در حال سرقت دیده شده بودی و چند نفر تو را شناسایی کرده‌اند؟
اشتباه می‌کنند. قصد دارند به من تهمت بزنند. شاید سارق شبیه من بوده است. کد خبر 848004 برچسب‌ها اتوبوس خبر مهم سارق - سرقت حوادث ایران

دیگر خبرها

  • جزئیات جدید از ماجرای دستگیری زنجیر کش بی آرتی
  • سارق اماکن خصوصی و ساختمان‌های نیمه کاره دستگیر شد
  • دستگیری ۲۲ سارق مغازه طی ۳ روز در گیلان
  • کشف ۸ فقره سرقت در دیر/ سارق دستگیر شد
  • بازداشت سارق اماکن دولتی در دشت آزادگان
  • دستگیری ۵ سارق در خرمشهر
  • نصب پابند الکترونیک برپای ۳۰۰ سارق در غرب تهران
  • ۲۵ سارق دستگیر شدند
  • دستگیری ۳ سارق با ۷ فقره سرقت در یزد
  • دستگیری سارق گاردریل‌های جاده‌ای در شیروان