نمایندهای که مدعی است حاکمیت صدای ملت را نمیشنود/ سایت نزدیک به لاریجانی: آقای مطهری، فردی که از شما انتقاد کرد جزیی از ملت نبود؟!
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۴۴۹۲۷۸
گروه سیاسی جهان نيوز: انتشار فیلمی از اعتراض تند یکی از حاضرین پای سخنرانی روز عید غدیر علی مطهری چند روز قبل خبرساز شد. در این فیلم یک جوان به مطهری معترض میشود که «این همه مردم آمدهاند نشستهاند شما به جای اینکه بگویی چرا ماشین تولید داخل شده ۴۵ میلیون تومان، درباره غدیر صحبت میکنی؟! مردم را یک مشت کور فرض میکنی؟! مملکت روحانی و امام جمعه دارد شما در جایگاهی نیستی که بخواهی درباره غدیر صحبت کنی! شما در جایگاه نایب رئیسی مجلس بگو چرا پراید شده ۴۰ میلیون! ۵۰۰ کیلومتر آمدهای که درباره مسائل دینی صحبت کنی؟!»
به گزارش جهان نيوز، اعتراض او ابتدا با واکنش آرام مطهری روبهرو میشود، اما ناگاه عصبانی میشود و مثل دفعات قبلی که از او دیده شده بود، شروع به فحاشی میکند: «تو احمق و نادانی که میگویی من نباید درباره غدیر حرف بزنم!»
اما سایت نزدیک به لاریجانی کنایه جالبی به برخورد غیرمتعارف علی مطهری با شهروند متتقد زده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سایت نزدیک به رئیس مجلس می افزاید: « یکی از نقدهای همیشگی علی مطهری به بخش هایی از حاکمیت همواره این بوده که صدای ملت را نمی شنوند. پس چرا وی در مواجهه با اعتراض یکی از همین ملت چنین برآشفته می شود و به جای عذرخواهی و خاک پاشیدن بر دهان متملقین راه توجیه را برمی گزیند؟»
این سایت در پایان با اشاره به این نکته که "مردم از مسئولین انتظار داردند به جای فرافکنی و توجیه نظری، فکری برای به سامان رساندن اقتصاد کشور کنند و دست از سخنرانی ها و مسائل غیرمرتبط با حوزه وظایف خود بردارند" می نویسد: در پایان جناب علی مطهری را که بر خلاف برخی نظرات می توان فرزند خلف پدر بزرگوارش دانست به دو خاطره و نقل قول از استاد شهید ارجاع می دهیم تا چراغی برای راه آینده اش باشد:
همسر شهید مطهری سالها قبل در گفتوگو با بنیاد علمی فرهنگی شهید مطهری خاطرهای نقل قول میکند که جالب توجه است.
وی تعریف میکند: جمعی از متدینان که اداره مسجد ... را به عهده داشتند از شهید مطهری خواستند فردی را به عنوان امام جماعت پیدا کنند. ایشان با یک روحانی مسن و عائلهمند صحبت کردند و او امامت مسجد را پذیرفت.
پس از چند ماه همان گروه، بسیار ناراحت نزد شهید مطهری آمده و گفتند قصد دارند امام جماعت را برکنار کنند. به ایشان گفتند: آقایی که شما معرفی کردید در سخنرانیهایش با ذکر نام به شما (به خاطر کتاب مسئله حجاب) شدیدا توهین میکند و این کار یک شب و دو شب او نیست.
شهید مطهری آنان را شدیدا از برکناری او منع کردند و گفتند: او علیه من صحبت کرده است نه اسلام؛ اگر اشکال شما به او فقط این مسئله است، بگذارید همچنان به امامت جماعت ادامه دهد.
همچنین شهید مطهری در یکی از سخنرانی های خود در خصوص آزادی بیان و نوع مواجهه با آن می گوید: من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می دهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی،جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است.از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آن ها.
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۴۹۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه جریان مخالف استاد مطهری
مبلغ: غیر از کسانی که به لحاظ دینی با ایشان در تضاد بودند، متدینان و حتی برخی روحانیون هم در قبال او موضعگیری داشتند. ما چند جریان را در مقابل استاد مطهری میبینیم.
نخست جریان ولایتیها که نسبت به مطهری بیمهریهایی داشتند و هنوز هم دارند. جریان دوم جریانهای سنتی در معارف اسلام بودند. جریان سوم گروهی از انقلابیون که استاد مطهری را مورد اتهام قرار میدادند.
رفتار جریان اول: استاد مطهری نسبت به ولایت، مواضع صریح و مستدلی دارد. رسالهای هم در این رابطه تالیف کرده است. در آن رساله هم بر ولایت سیاسی اهل بیت علیهمالسلام استناد کرده و هم بر ولایت معنوی و باطنی آنها. علاوه بر اینها، ایشان از آثار استدلالی که در این زمینه تالیف شده است، استقبال کردند مثلا در مقالهای از «الغدیر» علامه امینی دفاع کردند. با همهٔ این تلاشها چرا عدهای ولایتی با ایشان مخالف بودند؟
این انتقادات ناشی از آن است که این گروه توقع داشتند استاد مطهری در میدان لعن و سب وارد شود و در مورد تبری نسبت به برخی شخصیتهای مورد احترام اهل سنت به صراحت موضعگیری کند. شهید مطهری اهل اینگونه مقابلهها که امت اسلامی را با اختلاف مواجه میکند، نبود. این جماعت به همین علت دربارهٔ او موضعگیری منفی میکردند، ولایت او را ضعیف میشمردند و از این جهت او را مورد نقد و اعتراض قرار میدادند.
رفتار جریان دوم: این جریان که تشابه زیادی با جریان اول دارد، معتقد بودند شهید مطهری یک عالم متجدد است و برای اینکه از اسلام دفاع کند، برخی احکام اسلام را نادیده میگیرد. این افراد با تجددگرایی استاد مطهری مخالف بودند و معتقد بودند نظرات او با استدلال سنتی سازگار نیست. مثلا شهید مطهری از اینکه زنان با رعایت پوشش اسلامی در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند دفاع کرده است. ولی این گروه سنتی معتقد بودند این الگو، الگوی اسلامی نیست بلکه الگوی برگرفته از غرب است.
در بین علمای ما افراد نسبتا زیادی بودند که به این دلیل با افکار شهید مطهری مخالف بودند. یکی از همین افراد که سابقهٔ تحصیل نزد استاد مطهری داشت، کتاب مسئلهٔ حجاب ایشان را مورد نقد قرار داد، حواشی برای کتاب نوشت و برای استاد مطهری فرستاد. در آن حواشی، طعنههای زیادی با همین جهتگیری علیه استاد مطهری وجود دارد. شهید مطهری از این اتهامات بسیار متاثر میشود و ذیل آن حواشی مینویسد از چیزهایی که من از آن نمیگذرم این افتراهاست. این گروه خیلی به استاد مطهری فشار میآوردند.
مطهری در میان همصنفان خودش هزینه میداد ولی دست از روشنگری دین برنمیداشت. اگر ایشان میخواست تسلیم پسند عوامالناس شود آثاری مثل تحریفات عاشورا نمینوشت و سکوت میکرد کما اینکه هملباسان او سکوت میکردند و مورد احترام مردم قرار میگرفتند. حرف شهید مطهری همین است که نتیجهٔ کتمان حقیقت عذاب الیم است.
رفتار جریان سوم: شهید مطهری از همراهان امام در انقلاب بود، در جریان نهضت حضور داشت ولی بسیاری از انقلابیون با او مشکل داشتند. این مشکل از دو جهت بود یکی مشکل نظری و دوم مشکل عملی. مشکل نظری این بود که عدهای به نام انقلابیون میخواستند همهٔ اسلام را در انقلاب خلاصه کنند. انگار اسلام مساوی با انقلاب است و هیچ چیز دیگری از اسلام را به رسمیت نمیشناختند. این جریان همهٔ ارزشها را در انقلاب میدید. انگار غیر از انقلاب در اسلام چیزی نیست. مطهری با چنین تفکری مشکل داشت و مقابل آن میایستاد.
از نظر مطهری، اسلام مبارزه دارد ولی این یکی از ارزشهای اسلام است. مطهری خطاب به این گروه تندرو مینویسد:« از نظر شما تمام مسائل قرآن بر محور انقلاب است».
استاد مطهری در برابر این سه جریان ایستاد و جان خودش را فدا کرد. بیان مطالب آسیب شناسی های فکری در زمان و شرایط انقلاب کار سختی بود و کسی دیگری جز ایشان مقابل این جریان های افراطی نایستاد.
* استاد حوزه و پژوهشگر دین / * منتشر شده در مجله خیمه اردیبهشت 1403
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902693