آثار« فاضل نظری» به عنوان پرفروشترین دفترهای شعری دهه ۹۰ شناخته شد
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۴۶۰۳۱۸
خبرگزاری شبستان:فهرست پرفروشترین کتابهای شعر دهه ۹۰ منتشر شد که در آن آثار فاضل نظری به عنوان پرفروشترین دفترهای شعری دهه ۹۰ معرفی شدهاند.
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل ازپایگاه خبری سوره مهر، مجله اینترنتی «الفیا» وابسته به بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان فهرستی از پرمخاطبترین کتابهای شعر ایران در دهه ۹۰ را منتشر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر این اساس ۱۵ دفتر شعر پرفروش دهه ۹۰ با میزان انتشار آنها به شرح زیر اعلام شده است:
«ضد» از فاضل نظری در نشر سوره مهر با چاپ ۸۵۰۰۰ نسخه
«کتاب» از فاضل نظری در نشر سوره مهر با چاپ ۵۵۰۰۰ نسخه
«قبله مایل به تو» از حمیدرضا برقعی در نشر فصل پنجم با چاپ ۳۳۸۰۰ نسخه
«فیضبوک» از ناصر فیض در نشر سوره مهر با چاپ ۲۷۲۲۰ نسخه
«آتایا» از علیرضا آذر در نشر نیماژ با چاپ ۱۷۴۰۰ نسخه
«حفرهها» از گروس عبدالملکیان در نشر چشمه با چاپ ۱۷۰۰۰ نسخه
«پیشآمد» از کاظم بهمنی در نشر نیماژ با چاپ ۱۶۷۰۰ نسخه
«فکر کنم دیشب باران مرا شسته امروز «تو» ام» از کامران رسولزاده در نشر مروارید با چاپ۱۵۹۵۰ نسخه
«کوتاه بیا عمرم به نیامدنت قد نمیدهد» از کامران رسولزاده در نشر مروارید با چاپ ۱۵۴۰۰ نسخه
«پذیرفتن» از گروس عبدالملکیان در نشر چشمه با چاپ ۱۵۲۰۰ نسخه
«اسمش همین است» از علیرضا آذر در نشر نیماژ با چاپ ۱۵۲۰۰ نسخه
«عطارد» از کاظم بهمنی در نشر نیماژ با چاپ ۱۳۰۰۰ نسخه
«رقعه» از حمیدرضا برقعی در نشر فصل پنجم با چاپ ۱۲۵۰۰ نسخه
این گزارش تاکید دارد که این اسامی ردهبندی دیویی و از خانه کتاب استخراج شده و برخی از چاپهای ثبت نشده از کتابهای شاعران را نیز مورد توجه قرار داده است.
بر مبنای این گزارش پرمخاطبترین کتاب و پرمخاطبترین شاعر دهه ۹۰ فاضل نظری است و علیرضا آذر با سه کتاب بیشترین کتاب پرمخاطب را در این فهرست دارد
همچنین کتاب فیض بوک شعرهای طنز ناصر فیض هم در رده چهارم این لیست به عنوان پرمخاطبترین کتابهای شعر ایران در دهه 90معرفی شده است.
همچنین نشر نیماژ بیشترین تعداد کتاب را در این فهرست داراست و سهم خانمها از این فهرست صفر است.
پایان پیام/37منبع: شبستان
کلیدواژه: مجلس غدیر کانون های مساجد خانه های نور سبک شوتوکان مسابقات قهرمانی کاراته بانوان کشور هرمزگان استیضاح کانون های فرهنگی هنری مساجد افزایش قیمت دهه ۹۰ فاضل نظری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۶۰۳۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
محمود اکرامی فر درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگوها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.
وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانهای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخوردهای زیادی از آن گرفتم.
این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلیها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. میتوانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و میتواند بهتر هم شود.
برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.
(پدر)
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت! سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود، کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا، از درون مخوف تونلها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود
منبع: صداوسیما
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات