خاطرات رئیس شورای استفتائات رهبر معظم انقلاب از امام راحل/ در میان اعضای فعلی مجلس خبرگان پنج نفر هم مانند سید حسن خمینی پیدا نمیشوند
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۵۱۳۶۴۱
پایگاه خبری جماران: همراهی آیت الله سید عباس خاتم یزدی با حضرت امام(س)، توصیف ابعاد شخصیت علمی، معنوی، اجتماعی و سیاسی آن مرحوم و تبیین رابطه متقابل ایشان با حضرت امام(س) از جمله موضوعاتی بود که آیت الله سید جعفر کریمی رئیس شورای استفتائات رهبر معظم انقلاب و عضو جامعه مدرسین در گفت و گو با هفته نامه حریم امام به آن اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش جماران، مشروح این مصاحبه در پی می آید:
برای ما بفرمایید که در چه سالی و چگونه با مرحوم آیتالله خاتم یزدی آشنا شدید و این آشنایی تا چه دورانی ادامه داشت؟
ابتدای آشنایی من با مرحوم آیتالله خاتم یزدی در سال 1329 بود که در درس رسائل در محضر شیخ محمد فکور شرکت میکردیم. آشنایی ما از همان دوران آغاز شد و بعد ادامه پیدا کرد. در سال 1333 عازم نجف اشرف شدم و ایشان هم دو یا سه ماه بعد از من به نجف آمد و در مدرسه آیتالله بروجردی ساکن شدیم. در آن دوران با همدیگر در درس آیتالله خویی شرکت میکردیم. سالها گذشت تا اینکه حضرت امام خمینی(ره) از تبعیدگاه ترکیه به نجف اشرف مشرف شدند. در همان ابتدا خدمت حضرت امام رسیدیم و به حساب اینکه همعقیده بودیم و ایشان را علیالتحقیق اعلم میدانستیم در محضرشان بودیم تا اینکه درسشان را شروع کردند و ما هم در جلسات درس حاضر میشدیم.
تا سال 1390قمری که مرحوم آیتالله حکیم به رحمت خدا رفت. پس از آن استفتائاتی که خدمت امام میرسید زیاد شد و ایشان به ما فرمود که چشمم همراهی نمیکند تمام استفتائات را بخوانم و پاسخ بگویم. ایشان ما را مأمور به پاسخ به استفتائات کرد. از آن تاریخ به بعد بنده و آیتالله خاتم در شورای استفتاء حضرت امام حضور داشتیم. تا روزی که امام را از نجف به پاریس تبعید کردند در بیت ایشان بودیم. ضمن اینکه بنده به همراه آیتالله خاتم و شیخ غلامرضا رضوانی و شیخ حبیبالله اراکی جزو اوصیای حضرت امام بودیم. با مهاجرت امام به پاریس ما در نجف ماندیم تا امور دفتر ایشان را سامان بدهیم. تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و امام به ایران بازگشتند و در قم ساکن شدند. همان موقع خدمت امام رسیدم و عرض کردم: «این مدتی که در نجف بودم به خاطر شما در آنجا ماندم و در غیاب شما نمیتوانم در نجف بمانم. اجازه بدهید این مسئولیتی را که به من سپردید به شخص دیگری واگذار کنم و به ایران بازگردم.» امام در پاسخ به من فرمودند: «هر کسی که به درد این کار نمیخورد. حالا شما به قم بیایید تا بعد تصمیم بگیرم.» من هم به قم برگشتم و آیتالله خاتم در نجف باقی ماند. مدتی بعد مورد تعقیب حزب بعث قرار گرفت و ایشان را دستگیر کردند و بعد از عراق اخراجش کردند و به ایران فرستادند. در سالهای پیروزی انقلاب در ایران در جلسة استفتاء دفتر حضرت امام شرکت کردیم و آنجا را اداره میکردیم. پاسخ استفتائات را مینوشتیم و یک روز در هفته گزارش آنها را خدمت امام میبردیم تا اگر نظر و اصلاحیهای دارند، ترتیب اثر بدهند. این همکاری به همین منوال ادامه پیدا کرد تا اینکه حضرت امام به رحمت خدا رفتند. از آن پس به همراه آیتالله خاتم یزدی در دفتر استفتائات آیتالله اراکی شرکت کردیم تا اینکه ایشان هم به رحمت خدا رفت. با فوت آیتالله اراکی، بنده مقام معظم رهبری را به عنوان فقیه اعلم معرفی کردم و آیتالله خاتم نیز نظر مرا تأیید کرد و بعد در دفتر استفتائات مقام معظم رهبری مشغول خدمت شدم.
پس از مدتی صلاح را بر این دیدم که از آیتالله خامنهای اجازه بگیرم که آیتالله خاتم یزدی هم به عضویت شورای استفتاء ایشان درآید و با ما همکاری نماید. این اجازه را از رهبری اخذ کردم و آیتالله خاتم یزدی هم در دفتر استفتائات مقام معظم رهبری با ما مشارکت کرد. تا سالی که ایشان کسالت و بیماری پیدا کرد و برای درمان به تهران رفت و پس از مدتی کوتاهی به رحمت خدا رفت. ایشان رفت و ما تنها ماندیم. خداوند توفیق بدهد و ما را به ایشان ملحق کند. تا آن تاریخ در اغلب عرصه ها با همدیگر مشارکت داشتیم و درس و بحث همیشه باهم بودیم. در راستای مکتب فکری حضرت امام کاملاً با همدیگر همعقیده بودیم و سعی کردیم در نظامجمهوریاسلامیخدماتی داشته باشیم که امیدواریم خداوند متعال از ما قبول بفرماید. رفاقت ما با آیتالله خاتم یزدی قریب به شصت سال طول کشید و رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم.
حضرت امام چه ویژگیهایی در شخصیت شما و مرحوم آیتالله خاتم یزدی دیدند که شما را در دفتر خود در شورای استفتاء منصوب کردند؟
همانطور که عرض کردم ما با حضرت امام خمینی(ره) در نجف اشرف همعقیده بودیم و سعی میکردیم در آنجا جایگاه ایشان را برای همگان معرفی و مطرح کنیم. سعی و تلاش ما برای امور دنیوی نبود؛ چرا که نیازی به مال و منال دنیا نداشتیم و هر کاری که کردیم صرفاً از روی اخلاص دینی بود. ظاهراً حضرت امام این اخلاص را در ما احراز کردند و لطف داشتند و ما را در دفتر خودشان منصوب کردند.
شخصیت مرحوم آیتالله خاتم یزدی از نظر بُعد اخلاقی و علمی را برای ما توصیف بفرمایید.
مرحوم آیتالله خاتم یزدی انسان باکمال و بافضیلت بود و در نجف اشرف مکاسب و رسائل درس میگفت. انسان بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد و اجتماعی بود و به اشخاص حسن ظن داشت. هر کسی اندک معاشرتی با آیتالله خاتم یزدی داشت، جذب ایشان میشد.
طلبة فاضل و ملا و مجتهد و در بسیاری از مسائل صاحب نظر بود. حوزههای علمیة نجف و قم ایشان را به این صفات میشناختند. طبیعتاً آن دوران نجف شرایط سخت بود و هر کسی به راحتی نمیتوانست از اطرافیان امام باشد. در اوایل نه از طرف حکومت، بلکه از طرف خود حوزة نجف فضا مقداری تنگ بود و برخی آقایان نجف نمیخواستند که امام خمینی را بپذیرند و نمیخواستند تصدیق کنند که ایشان مرجع اعلم است. به همین خاطر وقتی جلساتی میان فضلای نجف تشکیل میشد، گاهی به صورت اعتراض مطالبی علیه امام مطرح میکردند. ما که در آن جلسات حاضر میشدیم از امام دفاع میکردیم. رفته رفته رژیم پهلوی با رژیم بعث کنار آمد و به امام فشار آوردند. آنها نمیخواستند امام در نجف فعالیت سیاسی داشته باشد و به همین خاطر به ایشان پیغام دادند که یا سکوت اختیار میکنید یا از عراق اخراجتان میکنیم. در واقع عرصه را بر امام تنگ کردند بهطوری که ما هم در رفت و آمد به بیت امام با مشکل مواجه شدیم. ما که به نوعی از اطرافیان امام بودیم، رژیم میخواست ما را از ایشان جدا کند؛ ولی بحمدالله نتوانست و موفق نشد.
تعبّد و تهجّد ایشان بیش از حد متعارف بود. انسانی متعبد و مقید بود و نماز و دعا و توسل به اهلبیت علیهمالسلام را طبق برنامه انجام میداد.
از وقتی که خودمان را شناختیم و به فهم قاصر خود خدا را هم شناختیم کوشش داشتیم که به وظیفة خودمان عمل کنیم. در پی سمت و مقام دنیوی نبودیم. بنده و آیتالله خاتم زمینهسازی مرجعیت را به مقدار کافی داشتیم؛ اما از زمان شروع نهضت حضرت امام وارد عرصة فعالیتهای انقلابی شدیم. در آن موقع تشخیص دادیم که حمایت از امام و پیگیری اهداف ایشان و زمینهسازی برای پیروزی انقلاب وظیفة شرعی ما است. حمایت از امام خمینی، برای ما حمایت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. بنابراین به دنبال این هدف حرکت کردیم و بحمدالله خدا به ما توفیق عنایت کرد و به عقیدة خودمان در این راه موفق بودهایم.
حضرت امام خمینی(ره) در نظر شما و مرحوم آیتالله خاتم چه جایگاهی داشت که در زمرة شاگردان ایشان درآمدید و زمینهسازی جایگاه مرجعیت برای خودتان را رها کردید؟
ما جایگاه امام خمینی(ره) را همان جایگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام و مافوق جایگاه دیگر مراجع تقلید میدیدیم. ایشان با گفتار و کردارش اقرب الناس الی امیرالمؤمنین علیهالسلام بود و این واقعیتی غیرقابل انکار است.
همانطور که عرض کردم ما جزو چهار نفر اوصیای حضرت امام خمینی(ره) بودیم. شبی که فردای آن امام عازم کویت بودند و بعد به پاریس رفتند، ما را خواستند. ما هم خدمت ایشان رسیدیم. به ما یک وصیتنامهای دادند و فرمودند که طبق آن عمل کنید. ما چهار نفر با حالت گریه خداحافظی کردیم و از محضر ایشان خارج شدیم و به بیرون رفتیم.
با شناختی که بنده از اعراب داشتیم، نگران این قضیه بودم که امام را در کویت راه ندهند. وقتی از منزل امام خارج شدیم من همان جا با حالت نگرانی قدری ماندم و خادم امام «مش حسین» را صدا کردم و گفتم که به امام بگویید دوباره میخواهم ایشان را ببینم. مش حسین برگشت و گفت که امام فرمودند ده دقیقه دیگر بیایید.
ده دقیقه بعد خدمت امام رسیدم و عرض کردم: «آقا، میخواهید کجا بروید؟ آنها وفا ندارد. آنها گدا هستند و شاه به آنها پول میدهد و تطمیعشان میکند.» امام خیلی متأثر شدند و فرمودند: «آقای کریمی، من چه کنم؟ عذر مرا در اینجا خواستند. گفتند یا باید سکوت کنی و کاری به کار شاه نداشته باشی یا از عراق خارج بشوی. من سکوت را خلاف خواست خدا میدانم؛ کاری که شروع کردم باید پیگیری کنم تا به جایی برسانم. لذا چارهای ندارم جز اینکه از اینجا بیرون بروم. حال فردا به کویت میروم. اگر مرا راه دادند چه بهتر و اگر نشد به سوریه میروم. اگر هم آنجا راهم ندادند، ولو با اجاره کردن یک کشتی در دریاهای آزاد به کارم ادامه میدهم.»
ایشان در ادامه به من فرمودند: «در اینجا اگرچه عدهای از رفقا کنارم بودند، اگرچه در کنار بارگاه امیرالمؤمنین بودم، اما خدا میداند که من از دست بعضی از آقایان در اینجا چه کشیدم». این جمله را به نحوی بیان فرمودند که بسیار متأثر شدم. امام فشارها و مصائب زیادی در نجف دیده بودند و از شدت این فشارها این تعبیر را به کار بردند.
من که حال امام را اینطور دیدم، سکوت اختیار کردم و فقط گفتم تصمیمتان را گرفتهاید. خداوند منان انشاءالله شما را کمک کند. بحمدالله خدا به ایشان کمک کرد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. رژیم شاه آن چیزی را که نگرانش بود، به سرش آمد.
حضرت امام از کدام مصائب و شداید در نجف سخن میفرمودند؟ اگر ممکن است به شکل مصداقی بیان بفرمایید.
برای نمونه، ایشان وقتی میخواستند از عراق خارج بشوند، سوار بر ماشین بودند. یک پایشان در ماشین بود و پای دیگر در زمین که مرا صدا کردند و فرمودند: «ممکن است شهریه برخی طلبههای مرا قطع کنند. اگر چنین کردند از آن مقدار پولی که نزد شما به امانت گذاشتم به آنان شهریه بدهید؛ به حدی که بتوانند زندگی طلبگی خودشان را بگذرانند و در مضیقه نباشند.» همین امر بیانگر روحیة نجف با یاران حضرت امام بود. بعضی از یاران امام در مدرسة مرحوم آیتالله سید محمدکاظم یزدی ساکن بودند. مسئول این مدرسه عذر آنها را خواست و از آنجا اخراجشان کرد.
واکنش و عکسالعمل شما و مرحوم آیتالله خاتم یزدی که از جمله یاران نزدیک امام در نجف بودید، به این فشارها و محدودیتها از سوی برخی آقایان نجف چه بود؟
ما با این دشواریها روز به روز خوشحالتر میشدیم؛ چون یقین پیدا کرده بودیم در مسیری قرار گرفتیم که رضایت خداوند در آن است. این قضایا برای ما یادآور خاطره شهدای کربلا بود. هر چقدر فشار بر ما بیشتر میشد بر مسیری که انتخاب کردیم، ثابتقدمتر میشدیم. بنابراین این فشارها و دشواریها برای ما شیرین بود به خاطر اینکه بیانگر جایگاه ما در دین و مذهب و شریعت بود.
در طول مدت تحصیل قم و نجف آیا با آیتالله خاتم همدرس و بحث بودید؟ عمدة اساتید مشترک شما چه کسانی بودند؟
بله، با همدیگر همدرس و بحث بودیم. اولین استاد ما مرحوم شیخ محمد فکور در قم بود. سپس در نجف در درس مرحوم آیتالله خویی شرکت کردیم و پس از ایشان بهطور مرتب در درس حضرت امام حاضر میشدیم. هر دو هم برخی از ساعت روز را در نجف تدریس میکردیم. پس از مدتی که به ایران برگشتیم تدریس را شروع کردیم. ایشان تا آخر عمر کرسی درس و بحث خود را داشت و خارج فقه و اصول میگفت.
گویا یک بار آیتالله خاتم را در نجف دستگیر کردند؟ شما را چطور؟ آیا شما را هم به خاطر همراهیتان با حضرت امام دستگیر کردند؟
بله. یک بار به دست مأموران بعثی در عراق دستگیر شدم. شاید بتوان گفت که ما سرحلقة یاران حضرت امام در نجف بودیم. البته رفقای دیگری هم بودند، اما به آن سطح و درجه نمیرسیدند. به همین خاطر مأموران رژیم به سراغ ما آمدند.
ارتباط شما و آیتالله خاتم یزدی با مرحوم حاج آقا مصطفی و حاج احمدآقا چگونه بود؟
مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی دوست صمیمی بنده و مرحوم آیتالله خاتم یزدی بود. خداوند ایشان را رحمت کند. رفاقت ما بسیار گرم و صمیمی بود و خاطرات بسیار شیرینی با هم داشتیم. با مرحوم حاج احمد آقا هم ارتباط داشتیم؛ اما با مرحوم حاج آقا مصطفی بیشتر مرتبط بودیم. ایشان شخصیت علمی بسیار بزرگی بود. شخصیتی بود که حضرت امام با آن عظمتی که داشت در روز وفاتش فرمودند: «مصطفی امید آینده اسلام بود». مرحوم حاج احمدآقا شخصیت سیاسی قوی داشت و همیشه همراه و مشاور حضرت امام بود.
در پایان اگر نکته یا خاطرة خاصی از حضرت امام به یاد دارید، آن را به عنوان حُسن ختام گفتوگو بیان بفرمایید.
حضرت امام قدس سره میفرمودند: «عالم محضر خداست.» طلاب و فضلای حوزه باید باورشان بشود که عالم محضر خداست. اگر این باور برای ما حاصل بشود، کوشش میکنیم که به وظیفة شرعی خودمان عمل کنیم و به این و آن توجه نکنیم. همة ما موظف هستیم که طبق وظیفة شرعی زندگی کنیم. جایگاه حضرت امام برای ما جایگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام بود. آن در سیرة حضرت امام علی علیهالسلام خوانده بودیم، آن را به رای العین در شخصیت امام یافتیم.
مأموران بعثی یک بار حاج آقا مصطفی را دستگیر کردند و به بغداد فرستادند. ایشان انسان عادی نبود، بلکه خمینی دوم بود. یک شبی در مسجد خضراء فاتحهای بود که حضرت امام در آن شرکت کردند. در آن مراسم یک آقایی سر برد پیش گوش امام و گفت: «آقا مصطفی را چرا به بغداد بردند؟» امام در پاسخ به او فرمودند: «مطمئن باشید در آنجا علیه شما حرفی نخواهد گفت».
در پایان لازم میدانم مطلبی را درباره حاج سید حسن خمینی عرض کنم.
خداوند متعال به ایشان عنایت کرد و استعداد خاصی داد که این استعداد و توانایی در کمتر کسی دیده میشود. ایشان هم نوه حضرت امام خمینی(ره) و هم نوة مرحوم آیتالله سلطانی طباطبایی است. بحمدالله تا الان توانسته است به خوبی خود و جایگاه حضرت امام را حفظ کند.
ایشان به نوعی جانشین حضرت امام محسوب میشود و باید تلاش کند رفتار و منش خود را عیناً با شخصیت امام تطبیق بدهد. از عجایب روزگار است که چنین شخصیتی را با این همه توانایی علمی در مجلس خبرگان رهبری تأیید صلاحیت نکردند؛ در حالی که در میان اعضای فعلی مجلس خبرگان رهبری پنج نفر هم مانند حاج سید حسن خمینی پیدا نمیشوند.
انتهای پیاممنبع: جماران
کلیدواژه: رفع حصر لایحه شفافیت امام خمینی س سيد حسن خمينی رفع حصر لایحه شفافیت امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۱۳۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رهبر انقلاب با قدرت و حکمت امروز در حال اداره کشور است
به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله حسین نوری همدانی در دیدار رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن تجلیل از شخصیت اخلاقی و انقلابی و عملکرد با تدبیر و درایت و به دور از هیاهوی آیتالله حسینی بوشهری، اظهار کرد: جامعه مدرسین حوزه علمیه ستون استوار حوزه و دارای سابقه درخشان حدود ۶۰ ساله است و در انقلاب یک جریان اثرگذار بوده است و شخصیت و هسته نخست این تشکیلات افرادی در سطح بالا بوده که هر کدامشان در حوزه رکنی بودند.
ارتباط با اساتید و طلاب مستمر ادامه داشته باشد
وی افزود: باید در کارها مبانی همه ما اسلام و قرآن و اصول انقلاب اسلامی خصوصاً فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) باشد؛ ارتباط با اساتید و طلاب که شورای عالی انجام می دهد و من در جریان چند جلسه آن هستم بسیار موثر است که باید ان شاءالله مستمر باشد.
این مرجع تقلید در ادامه خاطرنشان کرد: عدهای متأسفانه مغرضانه قضاوت می کنند اما همه اینجور نیستند، اگر مطلبی هم باشد باید در فضای احترام و حفظ جایگاه مطرح شود، نه اینکه در فضای مجازی دست به تضعیف و تخریب بزنند و اغراض شخصی را نسبت به شخص خاصی دنبال کنند. اگر برای خدا کار شود و هدف برای رضایت خدا باشد نباید کسی را که در حال خدمت در یک مجموعه ای هست تخریب کرد، بلکه همه باید کمک کنند و نباید در حوزه اختلاف باشد.
وی ادامه داد: ما همه دنبال یک هدف هستیم و آن هم سربازی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و خدمت به فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) و حفظ مبانی انقلاب و اصولی که امام راحل تبیین کردند نه اینکه جناحی و حزبی عمل شود.
هر جا انحرافی باشد تذکر میدهیم
آیت الله نوری همدانی اظهار کرد: دولت ها و افراد می آیند و میروند ما با حفظ استقلال حوزه از نظام که فرزند حوزه است و ولایت فقیه که امام عزیز آن را به عرصه زندگی آورد و رهبری هم با قدرت و حکمت امروز در حال اداره است حمایت میکنیم و هر جا انحرافی باشد تذکر میدهیم و در این مسیر که مربوط به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است تعارف نمی کنیم.
این مرجع تقلید بیان کرد: من از افراد و طرق مختلف مسائل حوزه را دنبال می کنم امروز، البته در حوزه کاستی هایی وجود دارد که باید حل شود ولی در مجموع عملکرد جنابعالی در سمت رییس جامعه مدرسین و عضو شورای عالی حوزه را در مجوعه وظایف تعریف شده موفق می دانم و برای شما دعا می کنم. ان شاءالله با هم فکری مشکلات حل شود، همانطور که تأکید کردم شما را فردی متدین و انقلابی می دانم و تقویت شما را لازم میدانم، البته باید توجه داشت جامعه مدرسین، شورای عالی و مدیریت حوزه با توجه به پیوستگی ولی هر یک وظایف دارند که عدهای وظایف را با هم مخلوط میکنند.
آیت الله نوری همدانی افزود: امیدوارم همه با هم در یک فضای دینی و دوستانه مشکلات را حل نماییم و از انتقاد سازنده و پیشنهاد قابل اجرا استقبال کنیم و خدای نکرده اختلافی نباشد و حوزه به عنوان یک الگوی اخلاق و اخلاص باشد و احیاناً به غرض ورزی های شخصی و حزبی و گروهی توجه نشود و طبق همان اصول که عرض شد عمل شود و نوکری سربازان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را همه افتخار بدانیم.
کد خبر 6080497