گفتوگوی صمیمی فارس با اولین گروه تئاتر عروسکی ـ نخی افغانستان «سیهموی و جلالی» تکهای از شاهنامه تصویری افغانستان/ تئاتر محبوبترین هنر نزد افغانهاست
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۵۲۴۴۹۲
خبرگزاری فارس ـ سایت افغانستان ـ زینب رحیمی: افغانستان کشوری است که پیشینه تئاتر در آن به دوران «امانالله خان» باز میگردد که برای اولین بار این هنر به شکل امروزی آن رواج پیدا کرد و با تأسیس «پوهنی ننداری» در زمان حکومت «محمد ظاهر شاه» وارد مرحله نوینی از تاریخ خود شد.
این هنر از جایگاه خوبی در افغانستان برخوردار بوده و مردم این کشور در نقطهای با اشکال مختلف آن آشنایی دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما تئاتر نخی- عروسکی برای اولین بار در سال جاری به همت گروهی از جوانان خوش ذوق و هنرمند در کابل برگزار و با استقبال خوبی از طرف مردم روبرو شد.
گروه «میم» که شامل تعدادی از جوانان هنرمند افغانستانی است، در سالهای اخیر توانستهاست با اجرای نمایشهای جذاب و اصیل گامی در راستای اعتلاء بخشیدن به این هنر متعالی در افغانستان بردارد.
جشنواره نمایش عروسکی تهران _ مبارک که هرساله در تهران برگزار میشود، امسال نیز میزبان این گروه بود و علاقهمندان به هنر ششم، به تماشای افسانه کهن «سیهموی و جلالی» از افغانستان نشستند.
به همین بهانه با «کاوه آیریک» کارگردان خوش فکر و آتیهدار افغانستانی و «علی مومنی» طراح صحنه و عروسک گردان به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
فارس: گروه «میم» چگونه تشکیل شد؟
من سالهای زیادی است که کارگردانی تلویزیونی و تئاتر را در افغانستان انجام میدهم. در این مدت به افراد زیادی آموزش دادهام. در نهایت با یکی از دوستانم به اسم علی مومنی که از گذشتهها با همدیگر همکاری میکردیم به این نتیجه رسیدیم که یک شاهنامه تصویری برای افغانستان بسازیم. در واقع هدفمان این بود که داستانهای کهن و افسانههای افغانستان را به صورتهای مختلفی مانند انیمیشن، تئاتر و یا تئاتر عروسکی به نمایش دربیاوریم. در حقیقت هدف من از ساختن این شاهنامه تصویری، آشنایی نسل جوان افغانستان با گذشته و داستانهای قدیمی کشورش و همچنین انتقال این مفاهیم به نسلهای بعد بود. چراکه تمامی اخباری که از افغانستان در رسانههای دنیا مخابره میشود سراسر جنگ و ویرانی است و کمتر کسی است که میداند هنرهای نمایشی در این کشور در حال رشد و پیشرفت است. ما میخواستیم با این کار نشان بدهیم که در افغانستان زندگی زیر سایه جنگ جریان دارد و آدمها هنوز هم عاشق میشوند.
گروه میم برای اولین بار تئاتر عروسکی سایه را در سال 2014 بر روی تئاتر شیرین در افغانستان راهاندازی کرد. این تئاتر براساس افسانه چهل دختران که یک افسانه واقعی است و مربوط به ولایت ارزگان افغانستان است، بهروی صحنه رفت. داستان این تئاتر در مورد قتل عام هزارهها توسط عبدالرحمن خان است و در پی آن زنی بهنام شیرین که قهرمان داستان است، روبروی سپاه دشمن میایستد و مبارزه میکند و در انتها برای آنکه به دست سپاه دشمن نیفتد دست به خودکشی میزند.
در حقیقت هدف من از ساختن این شاهنامه تصویری، آشنایی نسل جوان افغانستان با گذشته و داستانهای قدیمی کشورش و همچنین انتقال این مفاهیم به نسلهای بعد بود. چراکه تمامی اخباری که از افغانستان در رسانههای دنیا مخابره میشود سراسر جنگ و ویرانی است و کمتر کسی است که میداند هنرهای نمایشی در این کشور در حال رشد و پیشرفت است.
فارس: کار دوم شما افسانه «سیهموی و جلالی» است. چطور شد به سراغ نمایش عروسکی- نخی رفتید؟
همزمان با شرکت ما در جشنواره نمایش عروسکی تهران _ مبارک در سال 2016 با تئاتر شیرین و از آنجاییکه همسرم به ساخت عروسک بسیار علاقهمند بود، آقای بهروز غریبپور به من پیشنهاد کرد تا همسرم در کلاسهای ساخت عروسک شرکت کند. بههمین خاطر او 3 ماه در ایران ماند و عروسکسازی نخی را یاد گرفت. پس از بازگشت به افغانستان، طرحی در کابل راهاندازی شده بود بنام ابتکار فرهنگی راه اندیشه، که کارش برگزاری نمایشهای این چنین بود. ما دوست داشتیم که کار دوم یک داستان عاشقانه باشد. بههمین خاطر بعد از کلی تحقیق و پژوهش در میان داستانهای مختلف، سرانجام «سیه موی و جلالی» را انتخاب کردیم. دلیل انتخابمان هم دو بیتیهایی بود که از خود جلالی بهجا مانده بود و برخی از خوانندههای قدیم افغانستان آنها را خوانده بوند و یک نوستالژی بسیار زیبا بود.
ما طرح را فرستادیم و قبول شد و استارت کار را زدیم و همسرم فاطمه آیریک به همراه علی مومنی عروسکها را ساختند. موسیقی این کار نیز توسط یکی از هنرمندان داخل هرات بهنام «مهدی افشار» ساخته شد. در انتها نیز در کابل تعدادی از فارغالتحصیلان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل را جمع کردیم، آموزش عروسک گردانی دادیم و با تمرینهای پشت سر هم، کار به مرحله اجرا رسید. در کابل 4 اجرا در باغ بابر، خانه فرهنگ افغانستان، مرکز فرهنگی نمارسانه و ورزشگاه بود. تمام مراحل کار از صفر تا صد در افغانستان انجام شد. کل این پروژه 1 سال و 4 ماه طول کشید.
فارس: موضوع داستان «سیهموی و جلالی» چیست؟
«سیهموی و جلالی» یک افسانه واقعی با قدمتی حدودا 100 ساله در افغانستان است. جلالی از اهالی ولایت غور و سیاهموی از ولایت بادغیس بودهاند. جلالی برای تحصیل در مکاتب قدیم به هرات میآید و شبی در خواب یک دختر زیبارو را میبیند و دختر با او در خواب حرف میزند و نام روستایش را میگوید. پس از بیدار شدن جلالی باز هم خواب رهایش نمیکند و بیشتر درگیر آن میشود. بنابراین مدرسه را ول میکند و به دنبال پیدا کردن دختر میرود. یک روز میشنود که تعدای مهاجر از منطقهای که سیاه موی اسم آن را در خواب به جلالی گفته بود، به هرات میآیند. جلالی به میان مهاجران میرود و دختر را در عالم واقعیت پیدا میکند و سپس از هوش میرود. پس از آنکه خانواده جلالی با ازدواج آنها مخالفت میکند، پدر جلالی او را به کابل، سمرقند و بخارا میفرستد تا هوای دختر از سرش بیرون رود. اما جلالی به مرور زمان عشقش بیشتر شده و شروع به گفتن دوبیتیهایی میکند. کم کم این دوبیتیها میان مردم پخش میشود و مردم آنها را در شبنشینیهای خود نقل میکردند و آوازه جلالی در کل افغانستان میپیچد. پس از بازگشت جلالی به هرات با سیهموی ازدواج می کند و پس از گذشت 9 ماه بر اثر بیماری از دنیا میرود و فرزند جلالی در آینده در دانشگاه کابل ادبیات فارسی میخواند و در سن 45 سالگی بر اثر سانحه هوایی فوت میکند.
فارس: اولویت شما در این نمایش بیشتر تاکید بر موسیقی سنتی افغانستان بوده یا نمایش عشق این دو شخصیت؟ چراکه شاهد آن هستیم که موسیقی فراتر از نمایش گام بر میدارد.
زمانیکه برای اولین بار بر روی تئاتر سیهموی و جلالی را کار میکردیم نمایشنامه اولیه گفتوگو محور بود. اما رفته رفته زمانی که به ساخت موسیقی این کار رسیدیم از میان هنرمندان مختلف مهدی افشار که انتخاب شد برای ساخت موسیقی و از آنجاییکه او چندین سال است بر روی موسیقی اصیل هرات کار میکند، تصمیم گرفتیم برای زنده کردن این نوع موسیقی اصیل افغانستان، دوبیتیهای بهجا مانده از جلالی را روایت کنیم و در واقع این کار موزیکال است و بر روی موسیقی سوار است.
فارس: یکی از نقاط ضعف نمایش فاصله زیاد پردهها هست. علت آن چیست؟ آیا امکانات یا زمان شما در جشنواره تئاتر عروسکی محدود بوده است؟
بهدلیل آنکه ریتم زندگی در ایران و کشورهای دیگر تند شده است و مردم دیگر صبر نمیکنند، بهخاطر همین است که این فاصلهها بسیار خودنمایی میکنند. اگر نگاهی به تئاترهای کلاسیک قدیمی ایرانی بیاندازیم میبینیم که این فاصلهها در برخی تئاترها از 2 الی 3 دقیقه تا حتی به 10 دقیقه هم میرسد. این چیزی است که مردم فراموش کردند و دوست دارند تا خیلی سریع به همهچیز برسند، سریع عبور کنند و فرصتی برای فکر کردن برای خود قائل نیستند. این فاصلهها به مردم فرصت میدهد تا در مورد اتفاقاتی که در طول داستان میفتد، فکر کنند. اما خب بهدلیل تغییرات دکور و عدم امکانات زیاد نتوانستیم صحنهها را با فاصله کم پشت سر هم بیاریم، اما این فاصلهها هستند و امری عادی محسوب میشود ولی چون امروزه ریتم زندگی تند شده است مردم آن را نمیپسندند. ریتم زندگی اما در افغانستان ریتم تندی نیست و این فاصلهها تاکید بر آن دارند که ریتم زندگی در افغانستان کند است.
تصمیم گرفتیم برای زنده کردن موسیقی اصیل افغانستان، دوبیتیهای بهجا مانده از جلالی را روایت کنیم که در واقع این کار موزیکال بوده و بر روی موسیقی سوار است.
فارس: چرا سیهموی در نمایش دیالوگی نداشت؟ بطوریکه این بر کیفیت اجرا تاثیر زیادی گذاشته بود. درحالیکه میتوانست جلوهگری شیفتگیها را در کار بیشتر کند.
سیهموی دیالوگ دارد ولی در نمایش شنیده نمیشود و به صورت کلامی نیست و به صورت موسیقی بیان میشود. در واقع موسیقیهایی که بین شخصیتها با تار و طبلها زده میشود همان گفتوگوهایی است که بیان میشود. در حقیقت این نمایش از کلامی به موسیقی تغییر میکند، چراکه در گذشته نیز مردم در هر نقطهای از افغانستان در زمانهایی که امکان ابراز بیان نداشتند با موسیقی شادی و نارحتی و خشم خود را نشان می دادند.
فارس: چرا در برخی از جاهای کار شاهد نقص در تواناییهای گروه عروسکگردانان هستیم؟
اعضای گروه همه فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای کابل هستند و بهدلیل آنکه رشته ای بهنام تئاتر عروسکی وجود ندارد، این افراد آموزش کمی در این خصوص دیدهاند. بههمین خاطر است که کمی در این عرصه بیتجربه هستند و تنها در رشتهای که درس خواندهاند، اطلاعاتی در خصوص عروسکهای انگشتی دارند.
فارس: پس از اجرا در جشنواره نمایش عروسکی تهران _ مبارک، بازخورد مخاطبان ایرانی چگونه بود؟
بازخوردها همه مثبت و پر انرژی بود. مردم ایران مردمی هنر دوست هستند و از هنر به هر شکلی استقبال میکنند. اولین باری که تئاتر چهل دختران را در ایران اجرا کردیم دوست ایرانی خبرنگاری میخواست مصاحبه کند که من به او گفتم اول اجرا را ببین بعد اگر دوست داشتی باهم حرف میزنیم. پس از اجرا با چشمانی گریان پیش من آمد و گفت سخت تحت تاثیر این داستان شده بود و به این معنی است که کار روی مخاطب غیر افغان هم تاثیرش را گذاشته بود و مخاطبان با موسیقی و فضای کار بسیار ارتباط برقرار کرده بودند. ما در طول این جشنواره هرروز با مخاطبان ایرانی در مورد نمایش حرف میزدیم.
فارس: به نظر شما جایگاه ایران در میان کشورهایی که دارای تئاتر عروسکی هستند چگونه است؟
بهدلیل آنکه در ایران بر روی رشته تئاتر سرمایهگذاریها و کارهای خوبی شده است، دارای جایگاه بسیار خوبی است. دولت ایران هم از این رشته حمایت کرده و هم در آن سرمایهگذاری میکند، سالن مخصوص عروسکی به آن اختصاص داده و هنرمندان قادر هستند هر تئاتری را با هر سبکی در آن اجرا کنند. دانشگاه هنر تهران رشتههای مختلفی دارد و برای تولید آثار فاخر سرمایهگذاریهای خوبی شده است. این موارد باعث شده تا هنر تئاتر عروسکی در ایران رشد خوبی داشته باشد. اما هیچگاه در افغانستان این کارها برای تئاتر صورت نگرفته و بههمین خاطر رشدی هم نداشته است.
در افغانستان سالنهای تئاتر بسیار محدود است و در اختیار هنرمندان مستقل قرار نمیگیرد، هنرمند مستقل مجبور است برای اجرا به جایی برود که امکانات بسیار کمی دارد و مناسب تئاتر نیست. ولی هنرمند رسالت دارد و باید تحت هر شرایطی مردم را با مضامین اصیل هنری آشنا کند.
فارس: آیا سالنهای کافی برای اجرای تئاتر در افغانستان وجود دارد؟
در افغانستان سالنهای تئاتر بسیار محدود است و در اختیار هنرمندان مستقل قرار نمیگیرد، هنرمند مستقل مجبور است برای اجرا به جایی برود که امکانات بسیار کمی دارد و مناسب تئاتر نیست. ولی هنرمند رسالت دارد و باید تحت هر شرایطی مردم را با مضامین اصیل هنری آشنا کند. ما در کنار همه این مشکلات و نیز مسائل امنیتی که اولین چالش بر سر راه اجرای تئاتر است، در فضای باز هم اجرا کردیم چون امکانات کافی در تهیه سالن نداشتیم.
فارس: دغدغه شما برای کار کردن در افغانستان با وجود مشکلات و چالشهای فراوان چیست؟ تاکنون به فکر مهاجرت افتادهاید؟
من 20 سال مهاجر بودم و در این 20 سال هیچ روزنهای برای من پیدا نشد تا تواناییهای خودم را نشان بدهم، چراکه با محدودیتهای زیادی روبرو بودم. ولی در افغانستان میتوانم کار کنم و خودم را ثابت کنم. من زمانی میتوانم در جامعهای تاثیرگذار باشم که جنس دغدغهها و رویاهای آن جامعه با جنس دغدغهها و رویاهای من یکی باشد. من نمیتوانستم و نمیتوانم در جامعهای که آرمانهایش با من متفاوت تاثیرگذار باشم. تا زمانی که کشورم به من نیاز دارد رفتن من به جایی دیگر خطاست. من می توانم در افغانستان تاثیرگذار باشم، کار کنم، آموزش دهم و از پیشرفت جوانان کشورم آیندهای درخشان بسازم. این مهم است که ببینیم کجا میتوان تاثیر گذاشت و کجا باید هویت از دست رفته را پیدا کرد. این بیشتر یک دغدغه هویتی است، چراکه افغانستان مال ما و پدران ماست و ما تحت هر شرایطی باید بایستیم و مبارزه کنیم و جامعه را تغییر دهیم.
فارس: نگاه مردم افغانستان به تئاتر چگونه است؟
شما اگر به روستاهای دورافتاده در داخل افغانستان بروید و بگویید من فیلمساز هستم، مردم کمی از فاصله میگیرند، اما اگر بگویید بازیگر تئاتر هستم، به خانهشان دعوتت میکنند و از شما پذیرایی میکنند چراکه تئاتر از زمانهای قدیم در داخل افغانستان ریشه محکمی داشته و مردم همواره نمایشهای آیینی را خیلی دوست داشتند. همیشه برای افرادی که تئاتر کار میکنند ارزش و احترام زیادی قائل بوده و هستند. از طرفی هم مردم افغانستان دسترسی به اطلاعات دارند یعنی جدیدترین فیلمهای روز دنیا را میبینند و با سبکهای هنری دنیا آشنایی دارند. بزرگترین هنرمندان آمریکا و اروپا به افغانستان میآیند و کارگاههای زیادی را برگزار میکنند و بههمین خاطر است که وقتی یک تئاتر از سوی دولت برگزار میشود استقبال زیادی از سوی مردم نمیشود چراکه سلیقه مخاطب افغانستانی سختگیر شده است.
شما اگر به روستاهای دورافتاده در داخل افغانستان بروید و بگویید من فیلمساز هستم، مردم کمی از فاصله میگیرند، اما اگر بگویید بازیگر تئاتر هستم، به خانهشان دعوتت میکنند و از شما پذیرایی میکنند چراکه تئاتر از زمانهای قدیم در داخل افغانستان ریشه محکمی داشته و مردم همواره نمایشهای آیینی را خیلی دوست داشتند.
فارس: آیا رواج تئاترهای غربی موجب تغییر ذائقه مردم افغانستان نخواهد شد؟ نمایشهای بومی و سنتی به خطر نمیافتد؟
همه چیز در این خصوص به سیاست دولت برمیگردد. بهدلیل آنکه جامعه نیاز به کالای فرهنگی دارد، مثلا اگر در ایران دولت در هنر سرمایهگذاری نکند، این کالای فرهنگی سریع جایگزین میشود. یعنی تمام کشورهای دنیا اگر بر روی فرهنگ خود کار نکنند بدون شک فرهنگ دیگری جایگزین میشود. در افغانستان دقیقا مشکل همین است که دولت سیاست فرهنگی مشخصی ندارد و فکر میکند که بیشتر بودجه باید صرف مسائل امنیتی شود تا مسائل فرهنگی و بههمین خاطر این فاصله ایجاد شده است. اگر دولت در بخش فرهنگی سرمایهگذاری کند زودتر جواب میگیرد و جامعه رشد میکند. اما در این میان هنرمندان مستقل میتوانند با انعکاس دغدغههای جامعه خود کالای فرهنگی مخاطب را تولید کنند و آن را از فرهنگ بیگانه بینیاز کنند.
فارس: کار کودک هم تاکنون انجام دادهاید؟
بله در سال 2013 یک کار کودک داشتیم بر اساس قصه شازده کوچولو که بصورت پانتومیم در 50 مدرسه افغانستان اجرا کردیم. در هنگام تمرین نمایش «سیهموی و جلالی» برای کودکان آواره داخلی که در کمپهایی در اطراف هرات زندگی میکنند، آموزش تئاتر گذاشتیم. این کودکان از نظر روحی در شرایط بسیار بدی بهسر میبرند و امکانات بسیار محدود زندگی دارند. در ابتدا هیچکس فکر نمیکرد آنها بتوانند از عهده این کار برآیند ولی پس از 7 ماه تمرین، در کنار بهتر شدن وضعیت روحی این کودکان، آنها اعتماد بهنفس از دست رفته خود را پیدا کردند و توانستند در مقابل دیدگان کودکان زیادی در افغانستان به اجرای نمایش بپردازند. فقط می توانم بگویم که تئاتر میتواند بر جامعه جنگ زده افغانستان تاثیر شگرفی داشته باشد و روحیه و امید و رویا را در آن زنده کند. چراکه زنده شدن رویاها خود موجب پیشرفت یک جامعه میشود.
فارس: مهمترین مشکل فرهنگی در افغانستان از نظر شما چیست؟
جنگ. جنگ همه چیز را نابود میکند. فرهنگ افغانستان یک فرهنگ زخم دیده است. اگر فرصت برای مردم ایجاد شود از نظر فرهنگی بسیار رشد میکنند. امروز متاسفانه تمام اخبار مخابره شده از افغانستان جز جنگ و ویرانی چیزی نیست. من معتقدم که با هنر می توان بر جنگ غلبه کرد. شاید با تئاتر نتوان دنیا را تغییر داد اما میتوان دنیای انسانی و زیباتری را آدمها نشان داد. اگه کسی این را بفهمد که با گفتوگو میشود مشکل را حل کرد و به صلح رسید دست به اسلحه نمیبرد. ترسیم یک دنیای آرمانی بوسیله هنر ممکن است. برای لمس زندگی در افغانستان باید مدتی را در این کشور سر کرد و دید که زندگی در آن جریان دارد.
فرهنگ افغانستان یک فرهنگ زخم دیده است. اگر فرصت برای مردم ایجاد شود از نظر فرهنگی بسیار رشد میکنند. امروز متاسفانه تمام اخبار مخابره شده از افغانستان جز جنگ و ویرانی چیزی نیست. من معتقدم که با هنر می توان بر جنگ غلبه کرد. شاید با تئاتر نتوان دنیا را تغییر داد اما میتوان دنیای انسانی و زیباتری را آدمها نشان داد.
فارس: قصد دارید در همین فضای آیینی و سنتی کار کنید یا تغییرش میدهید؟
کار اول ما یک کار عروسکی سایه بود.دومی نخی شد و شاید سومی تلفیقی از این دو گونه باشد. ما اول داستان یا موضوع را پیدا میکنیم و بعد در مورد اینکه با چه تکنیکی آن را روی صحنه ببریم فکر میکنیم. مثلا تئاتر چهل دختران، به دلیل آنکه شرایط وهمآلود و فضای قهرمانی و حماسی بود، تصمیم گرفتیم به سبک سایه کار کنیم و بعد سیه موی و جلالی را عروسکی- نخی انتخاب کردیم. حالا باید دید که موضوع بعدی را با چه سبکی میتوان روی صحنه برد، اما هدف اصلی ما این است که یک شاهنامه تصویری از داستانهای آییینی افغانستان را کار کنیم و آن را ادامه میدهیم.
فارس: جشنواره نمایش عروسکی تهران _ مبارک امسال نسبت به سال گذشته چگونه بود؟
امسال نسبت به سالهای گذشته کار گروههای ایرانی از نظر تکنیکی قویتر بود ولی برخیها از نظر موضوعی کمی ضعف داشتند. من باید از آقای بهرامی سفیر ایران در افغانستان که سهولتهایی را برای صدور ویزا و حضور ما در این جشنواره فراهم کردند، قدردانی کنم. همچنین از خانم برومند دبیر این دوره از جشنواره مبارک تهران و همچنین تیم برگزاری این جشنواره سپاسگزاری کنم و آرزو میکنم که مردم ایران همیشه شاد باشند و در رفاه و آسایش زندگی کنند.
«علی مومنی» طراح صحنه و یکی از اعضای گروه «میم» نیز در این گفتوگوی صمیمی پاسخگوی سوالات ما بود که در زیر میخوانید.
فارس: از چه زمانی به گروه میم پیوستید؟
من و کاوره آیریک از تلویزیون باهم آشنا شدیم. من مسئولیت طراحی دکور را در برنامهها داشتم و کاوه کارگردان بود. این همکاری به سال 2009 برمیگردد. کاوه و چند نفر دیگر بهصورت پراکنده و مستقل فعالیتهایی را در خیابان داشتند و اجراهایی را بهروی صحنه میبردند. بعد از مدتی کاوه به من گفت که میخواهد یک شاهنامه افغانستانی را بهصورت تصویری تهیه کند. من به او پیشنهاد دادم که تمامی این کارها را تحت یک نام منسجم و گروهی انجام دهد و این اتفاق افتاد و گروه «میم» شکل گرفت.
تمام مراحل نامگذاری و دستورالعملهای گروه یک شبه تصمیم گرفته شد. بعد از آن شب کار جدیتر شد و بر روی چند طرح از جمله چهلدختران و سیهموی و جلالی فکر کردیم.
تمام مراحل نامگذاری و دستورالعملهای گروه یک شبه تصمص گرفته شد. بعد از آن شب کار جدیتر شد و بر روی چند طرح از جمله چهلدختران و سیهموی و جلالی فکر کردیم. من طراح صحنه بودم ولی به عنوان عروسکگردان هم در این گروه حضور دارم. رشته تحصیلی من گرافیک دانشگاه آزاد تهران است و حدود 20 سالی در ایران زندگی کردهام اما اکنون در کابل ساکن هستم.
شاید از ابتدا دغدغهام بهواسطه رشتهای که خواندهام شبیه به گروه میم نبوده اما بهمرور زمان کار کردن با این گروه دغدغهمند بسیاری از مسائل را در ذهن آدم روشن میکند.
فارس: کار با کاوه آیریک چگونه است؟
خیلی سخت است... چون کاوه تسلط و تمرکز زیادی بر روی کارش دارد و آن را با وسواس خاصی انجام میدهد. کار کردن با چنین شخصی قطعا سخت است اما در کل شیرینیهای خاص خودش را نیز دارد.
فارس: قصد ادامه همکاری با گروه میم را دارید؟
با اینکه رشته اصلیام سینما و تئاتر نیست ولی خیلی دوست دارم که با این گروه ادامه همکاری بدهم. دلیلش هم آن است که دغدغه این گروه را حس میکنم و میخواهم در این راه قدمی بردارم.
فارس: جشنواره نمایش عروسکی تهران _ مبارک امسال چگونه بود؟
بهتر از دورههای قبل بود. چون تجربههایی که بچههای دوره قبل دیده بودند، در این دوره پختهتر شده بود ولی من توقع بیشتری داشتم و فکر میکردم باید بهتر باشد.
فارس: سقف آرزوی شما برای افغانستان چیست؟
باید در راستای آرزوها تلاش کرد و فقط صرف داشتن آرزو کافی نیست. در کشوری مثل افغانستان کاری که گروه میم شروع کرده است همان بحث تاثیرگذاری است و اگرها نباید در حد همان اگر بماند و برای آن باید تلاش کرد. قطعا کارهای مشابه اینچنینی تاثیر خود را میگذارد و در ضمیر ناخودآگاه افراد زنده میشود و میتواند به بسیاری از افراد انگیزه بدهد.
/انتهای پیام/
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۲۴۴۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار حزب التحریر به طالبان
دفتر مطبوعاتی «حزب التحریر» در افغانستان در بیانیهای ضمن تأیید بازداشت اعضای این گروه در ولایتهای مختلف توسط طالبان نوشت: چنین فشارهایی حزب التحریر و اعضای آن را از ادامه دعوت و تلاش برای اقامه خلافت منصرف نمیکند.
این گروه در ادامه نیز از طالبان انتقاد کرد که اعضایش شامل عفو و آزادسازی زندانیان بهمناسبت عید فطر قرار نگرفتند.
اواخر فروردین گذشته نیز حزب التحریر در بیانیهای از بازداشت سخنگو و شماری از اعضای این گروه طی دو ماه گذشته بهجرم دعوت و فعالیت و برپایی خلافت اسلامی خبر داده بود.
اداره اطلاعات طالبان دو سال قبل نیز فعالیت حزب التحریر، جمعیت اصلاح و نهاد النجم را در افغانستان ممنوع اعلام کرده بود.
حزب التحریر سازمانی است که تشکیل خلافت در سراسر جهان اسلام را هدف خود و هر یک از کشورهای اسلامی را ولایتی از این خلافت با مرکزیت سرزمینهای عربی میداند.
باشگاه خبرنگاران جوان افغانستان افغانستان