وزیر اسبق اطلاعات: اکثر روحانیون با حقوق ماهی 600 تومان زندگی میکنند و ساده زیستند
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۵۶۶۹۸۸
ساعت24-حجت الاسلام و المسلمین قربانعلی دری نجف آبادی، وزیر اسبق اطلاعات در گفتگوی طولانی با روزنامه ایران به مسائل مختلفی از جمله ناآرامی های دیماه 96 و وضع معیشت روحانیون پرداخته است.
بخشهایی از گفتگوی قربانعلی دری به شرح زیر است:
-قطعاً یکی از مهمترین و مقدسترین وظایف روحانیت ساده زیستی است. به این معنی که اگر هم فرصتی در اختیار روحانیت قرار گرفت، نباید از امکانات بیت المال سوءاستفاده یا ولخرجی بشود، حالا این ولخرجی ماشین تشریفاتی باشد، یا خانه تشریفاتی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
-هنوز هم خانه من، همان خانه است. البته در تهران هم برای خودم خانهای ساختم، اما در اراک حوزه علمیه ساخته ام، اما خانهای ندارم و اینجا هم متعلق به نمایندگی ولی فقیه در استان است. فلذا، شخصاً معتقدم و خود من در حد وسع خویش همواره تلاش کردهام و وظیفه خود میدانستم که برای مردم خانه بسازیم، نه برای خودمان و اگر میتوانیم کاری بکنیم، برای مردم بکنیم، نه برای خودمان. بنابراین، من قطعاً ساده زیستی را جزو واجبترین کارهای زندگی روحانیت میدانم.
-اکثریت روحانیت همین طور فکر و همین طور زندگی میکنند. اساساً چارهای جز ساده زیستی ندارند، زیرا امکانات اکثریت روحانیت به آنان اجازه نمیدهد که زندگی مبتنی بر ولخرجی داشته باشند.
- واقعیت این است که روحانیت غالباً نمیخواهد خود را در معرض این قبیل مسائل قرار دهد که بخواهند از خودشان و زندگی سادهشان چیزی بگویند. امام(ره) بارها فرمود که «ما نوکر مردم هستیم» یا «ما خدمتگزار اسلام هستیم.» نمیخواهم درباره خود چیزی بگویم، اما همین قدر اشاره کنم که مردم نسبت به من خیلی لطف دارند، بویژه مردم استان تهران که در انتخابات گذشته مجلس خبرگان، بیش از دو میلیون نفر به من رأی دادند، درحالی که حتی یک برگ تبلیغ نداشتم.
-همین جا، شفاف و از همین تریبون، اگر قصور و تقصیری هم داشتم، از مردم عذرخواهی میکنم زیرا نمیخواهم برای خود جانماز آب بکشیم، ما هم بشر هستیم، معصوم نیستیم و ممکن است هزاران ضعف داشته باشیم. به طور کلی، روحانیت در هر ردهای که باشد، وظیفه دارد و باید ساده زیستی، قناعت و صرفهجویی را رعایت کند. امروز اکثر روحانیت با حقوق اندکی در حد 500 تا 600 هزار تومان زندگی میکنند. البته این حقوق در استان ما کمتر از این است و شاید دریافتی طلبهها به 400 هزار تومان هم نرسد. قطعاً این مبلغ کفاف زندگی متعارف آقایان طلبهها را نمیدهد. اگر هم به صورت استثنا، طلبهای کار ویژهای یا درآمد دیگری داشته باشد، کمک خرج او خواهد شد که این درآمد میتواند از منبر رفتن و کار نویسندگی باشد یا کارهای دولتی و قضایی.
-در این میان، ممکن است قصه درآمد و دارایی 10 تا 15 درصد روحانیت متفاوت باشد والا طلبهها در قم و دیگر استانها زندگی بسیار سادهای دارند. ما بسیار میبینیم که برادران اهل علم به سختی زندگی میکنند. مثلاً گاهی میبینیم که بیمار است و در یک خانه 60 متری زندگی میکند که حتی دیوارهای آن سوراخ است و فرش چندانی هم ندارد. فلذا ما پولی میدهیم تا کمکی شود و بتواند فرشی بخرد یا زندگی او قدری بهتر شود. زندگی طلبهها و روحانیت نوعاً این گونه است. خود من از قدیم منبر میرفتم و محبت مردم کمک زندگی ما بود. والا با شهریه طلبگی زندگی معمولی نیز اداره نمیشود.
-ساده زیستی، قناعت و زندگی در سطح متعارف مردم یک اصل برای روحانیت است. ما نباید و حق نداریم سوءاستفاده یا اشتباه کنیم، روحانیت نباید دچار فخر و غرور شود. ما خدمتگزار مردم و اسلام هستیم. لباس روحانیت، یعنی لباس سربازی و خدمتگزاری برای مردم. روحانیت باید پیشاپیش مردم در راه آرمانهای انقلاب اسلامی، شهدا و مردم آماده فداکاری باشد. این، چارچوب اصلی برای روحانیت است و اگر زندگی و منش کسی از روحانیت غیر از این باشد، باید پاسخگو باشد.
-در اعتراض به روحانیت ما اغلب شاهد بروز اغراض سیاسی هستیم. به این معنی که از روز پیروزی انقلاب اسلامی، آل سعود مقابله با جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد و ما شاهد شدیدترین و بدترین توهینها به امام(ره) از سوی همینها بودیم. منافقین هم که از انقلاب، امام و اسلام سیلی خوردند هم به همین ترتیب. اینها نخستین جریانهایی بودند که از ابتدا تخریب را آغاز کردند. در ابتدای انقلاب، وقتی خود من میخواستم در مدارس صحبت کنم، منافقین تهدید میکردند و شعار مرگ بر فلانی سر میدادند. به باور من اکنون نیز آنان پشت سر بسیاری از این ماجراها هستند. حتی در کنگره امریکا تلاشهای مداخله جویانه دولت امریکا علیه ایران نیز شاهد تلاشهای مذبوحانه منافقین هستیم. اینها به همراه همه کسانی که با آنان در یک راستا هستند، احساس میکنند که از روحانیت سیلی خوردهاند، برای همین سعی میکنند روحانیت را تخریب کنند یا ترور فیزیکی یا ترور شخصیت نموده و بهترین چهرههای خدمتگزار اسلام و مردم را مظلومانه به شهادت رسانده همچون مطهریها و بهشتیها و شهید مدنیها و شهید صدرها و شهید حکیمها و صدها نمونه دیگر.
-استکبار و عمال آن و مرتجعین منطقه و مزدوران بیگانه پرست سعی میکنند با شیوههای مختلف شخصیت روحانیت را زیر سؤال ببرند. حال اگر دو ضعف هم از روحانیت ببینند، بزرگنمایی میکنند تا شاید به خیال خود، از روحانیت قداست زدایی کنند، آن هم از ملتی که اینقدر نسبت به روحانیت وفادار بوده و پای آرمانهای انقلاب و امام و شهدا ایستاده است، تا روحانیت هست، اینها راه به جایی نمیبرند و به همین دلیل هم میخواهند روحانیت را زیر سؤال ببرند. البته روحانیت هم ضعفهایی دارد که باید جداگانه بررسی و برطرف شود.
ایران
منبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۶۶۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همتی رئیس کل اسبق بانک مرکزی: کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر به دلیل تزریق است اما این روش جواب نمی دهد / دولت از مردم عذرخواهی کند
«دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.» عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی در گفتوگو با هممیهن به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد. در شرایطی که دولت میگوید در سیاستهای پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمیدانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.» *اخیراً نرخ تورم سال 1402 از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟ جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد. یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال 1395 درحالیکه در اواخر سال 1401 پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به 1400 تغییر پیدا کرد. بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال 1400 این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر 50 درصد میرسد. یعنی نرخ تورم 1402 بین 48 تا 50 درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد 52 برای تورم 1402 باید بین 48 تا 50 درصد اصلاح شود. *اینکه تورم 50 درصد باشد یا 52 درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است. دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال 1402 را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال 1398 وصولی درآمد نفتی 12 میلیارد دلار بود و در سال 1399 درآمدها به 7/5میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال 1402 بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به 35 میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال 1399 سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است. با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به 78 میلیارد دلار رسیده، تورم بین 48 تا 50 درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور 1400 مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل 10 درصد اختلاف وجود دارد. نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از 46 به 23 درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر 10 برسانند. امروز با 48 درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود. بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم 48 درصد به معنای کنترل نرخ نیست. 48 درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال 1399 اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است. دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه 52 درصد با پایه 95 یا کمتر از 50 درصد با پایه 1400 نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است. *دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟ کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود. *چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟ مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای 40 درصد است. نرخ 40 درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی 25 درصد و نرخ بانکی 23 درصد است ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی 40 درصد باشد. این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است. بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد. بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد. کانال عصر ایران در تلگرام