اجتماعی کردن نظم و امنیت درکرمان/شناسایی بسترهای جرم و حل و حذف آنها
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۱۸۷۸۱
کوروش احمد یوسفی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، گفت: در طرح اجتماعی کردن نظم و امنیت برخورد با علل و عوامل و لایههای زمینه ساز بروز رفتارهای مجرمانه مورد توجه قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه طرح اجتماعی کردن نظم و امنیت با رویکرد مسئله محوری و رویکرد حل مسئله است افزود: فرمانده انتظامی استان کرمان از طریق مطالعات علمی و پژوهشی و همچنین مطالعات تطبیقی بین ایران و کشورهای توسعه یافته دو طرح از جمله طرح دیده بان حقوق همسایه در جغرافیای شهری استان و دیگری طرح اجتماعی کردن نظم و امنیت در جغرافیای روستایی و عشایری استان را در دستور کار قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بیان کرد: رویکرد هر دو طرح رویکرد علی محور به جرایم و تخلفات است تا علل و عوامل بسترها و زمینههای بروز جرایم و تخلفات را شناسایی کنیم و بعد نسبت به حل، حذف و از بین بردن زمینهها و بسترهای جرم اقدام کنیم.
سخنگوی فرماندهی انتظامی استان کرمان اظهار داشت: رفتارها اعم از مجرمانه و غیر مجرمانه بر اساس اندیشهها و ذائقههای افراد شکل میگیرد که برخی اجباری ایجاد میشود و برخی در وضعیت اختیار فرد است.
احمدیوسفی گفت: براین اساس با رویکرد علی محور در راستای مبارزه با تخلفات و جرایم، پلیس کرمان ورود کرده است.
وی تصریح کرد: دربحث کلی محور نگاه ما عنوانی نیست، بلکه در این رویکرد سعی براین است که مشکل، آسیب و جرم را از لایههای زیرین که باعث بروز جرم شده است بررسی و آسیب شناسی کنیم تا لایه آخر که اصلاح رفتار است.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان در ادامه این گفتگو عنوان کرد: براین اساس طرح اجتماع کردن در جغرافیای روستایی و عشایری در دستور کار قرار گرفت که در این طرح دو کارگروه در جغرافیای روستاها ایجاد کردیم.
وی افزود: از آنجایی که نیروی انتظامی بعد از آموزش و پرورش بیشترین توزیع ساختاری و سازمانی را در سطح جغرافیای استان دارد کارگروهها را با ظرفیت پاسگاهها در دستور کار قرار دادیم.
وی در ادامه با اشاره به دو کارگروه ایجاد شده در مناطق تصریح کرد: کارگروه اول از افراد مرجع، افرادی که مورد اطمینان و قبول مردم روستاها و جوامع عشایری هستند و کارگروه دوم نیز از اعضای شورای اسلامی و عشایری و دهیاران تشکیل شده است.
کوروش احمد یوسفی اظهار داشت: کار ویژه کارگروه این است که از طریق آموزش همگانی بر اساس محتواهای متمرکز تولید شده در راستای همراه سازی و مسئول سازی اساسی مردم نسبت به توسعه نظم و امنیت اقدام و نسبت به تأثیر جرم و مجرمین برای افراد ساکن در محیطهای روستایی و عشایری فعالیت کنند.
وی گفت: این کارگروه بایستی حساس سازی ایجاد کند چرا که اگر در جغرافیایی بستر جرم و مجرم وجود داشته باشند توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و. فراهم نخواهد شد.
احمدیوسفی با اشاره به کارگروه دوم نیز افزود:این کارگروه از اعضای شورای اسلامی و روستاها تشکیل شده است که با کارهای تبیین شده درصدد شناسایی بسترها و زمینههای وقوع جرم و پیگیری و رفع آنها در حوزه استحفاظی است.
وی بیان کرد: درخواست دیگر در این کارگروهها مطالبه گری اعضای شورا و روستاها از سازمانها و نهادهای دولتی است چراکه شوراها بر اساس قانون اساسی و قوانین مصوب شورای اسلامی اختیار دست بالایی دارند و شوراهابایستی از طریق وظایف قانونی برای رفع بسترهای زمینهسازجرم مطالبه گری کنند و درجهت حل آنها کوشا باشند.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان گفت: اگر در منطقهای جرم و مجرم باشد زمینه توسعه آن در زمینههای مختلف فراهم نیست، بنابراین اعضای این کارگروهها بایستی با اقدامات انجام داده تلاش کنند ظرفیتهای بالقوه مختلف در مناطق روستایی و عشایری به بالفعل برسد.
احمد یوسفی با اشاره به حل این مشکلات تا رسیدن به نتیجه مطلوب در کارگروهها به صورت سلسه مراتب افزود: اگر مواردی در بخش روستا قابل حل نبود به شورای بخش تحت عنوان شورای وفاق میرود، در صورتیکه در شورای بخش نیز حل آن میسر نبود به شورای وفاق شهرستان و بعد استان میرود تا به نتیجه مطلوب و نهایی برسد.
وی تصریح کرد: با این اقدامات مسائل تاثیر گذار بر نظم و امنیت را در جغرافیای روستا در دستور کار قرار دادیم تا به توسعه استان کمک شود و همچنین باایجاد یک ساختار نظاممند وهدفمند برای برنامههای همه سازمانها و ساختارهای دولتی کمک شود.
وی با بیان اینکه در این طرح نگاه خرد به مسائل وجود دارد و براساس نیازها و واقعیتها و نتیجه بخش است، گفت: ساختاری که با نگاه خرد باشد پیامدهای آن قابل سنجش هستند و هیچ مطلب مغفولی برای مسئولین تصمیم ساز و تصمیم گیر وجود نخواهد داشت.
انتهای پیام/ی
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: نیروی انتظامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۱۸۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روششناسی رئالیسم انتقادی؛ عناصر، فرایند و گامها
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، رئالیسم انتقادی (critical realism) رویکردی فلسفی به فهم علم است که ابتدا توسط رویباسکار (۱۹۴۴–۲۰۱۴) آغاز شد. این رویکرد بخشی از فلسفه علم عمومی را با بخشی از فلسفه علوم اجتماعی (طبیعتگرایی انتقادی) ترکیب میکند.
فرهاد بیانی (استادیار جامعهشناسی) در مقالهای با عنوان «درآمدی بر روششناسی رئالیسم انتقادی در علوم اجتماعی» به این موضوع اشاره میکند که رئالیسم انتقادی، براساس هستیشناسی و معرفتشناسی ویژهای که دارد، برای مطالعۀ پدیدههای اجتماعی و شناسایی سازوکارهای مولد زیربنایی این پدیدهها و رویدادها، واجد روششناسی خاص و ویژه است.
او مینویسد این روششناسی که درپی شناسایی این سازوکارهاست، یک روششناسی چندمرحلهای است که در هر مرحلهای کوشش میشود تا یک گام به شناسایی و آشکارسازی این سازوکارها نزدیکتر شود.
این پژوهشگر در این مقاله روی بسکار ابتدا روششناسی پیشنهادی خود برای مطالعۀ واقعیتهای اجتماعی و شناسایی مکانیسمهای مولد زیربنایی آنها را در چهار مرحله معرفی کرد و سپس در نوشتاری آن را ذیل یک فرایند شش مرحلهای معرفی نمود.
اگرچه اساساً مباحث روششناختی رئالیسم انتقادی، در قیاس با مباحث هستیشناختی و معرفتشناختی آن، چنان مورد توجه و بسط قرار نگرفته است، اما هستند آثاری که کوشیدهاند روششناسی این مکتب فلسفی-اجتماعی را تشریح و تصریح کنند.
* روش شناسی RRRE
بیانی در این مقاله مینویسد: روششناسی چهار مرحلهای روی بسکار که به اختصار RRRE نامیده میشود شامل این چهار مرحله است:
تصریح و شفافسازی یک رویداد پیچیده ازطریق تفکیک و تجزیۀ آن به اجزای تشکیلدهندهاش توصیف مجدد علتهای وجودی اجزای آن رویداد بازنگری در علل مولد این اجزا و عناصر که موجب خلق رویدادها و وضعیت های پیشین شدهاند بهدیل های علل محتمل اجزا مباحث روششناختی رئالیسم انتقادی، در قیاس با مباحث هستیشناختی و معرفتشناختی آن، چنان مورد توجه و بسط قرار نگرفته است، اما هستند آثاری که کوشیدهاند روششناسی این مکتب فلسفی-اجتماعی را تشریح و تصریح کنندبه زعم این پژوهشگرروششناسی بسکار، مورد نقدهای جدی قرار گرفت، بهویژه این که میان انتزاع و تبیین پیوند و ارتباطی برقرار نشده است به همین سبب، او در یکی از مقالاتی که در کتاب میان رشته و تغییرات اقلیمی منتشر کرد، کوشید این روششناسی را بسط دهد و با تقریر مجدد آن و اضافهکردن دو مرحلۀ دیگر کوشید نقایص موجود را برطرف کند.
* روششناسی RRREIC
او در ادامه مینویسد: چون توضیحات کافی و روشنی بیان نمیکند و از همه مهمتر این که پژوهشهای تجربی با این روش انجام نداده است که بتواند بهصورت کاربردی اجزای آن را نشان دهد، این توضیحات نیز کمک زیادی به رفع ابهامات روششناختی نمیکند. با این توضیحات که به این روششناسی اصلاح شده است که به اختصار RRREIC خوانده میشود نگاهی میافکنیم.
تصریح (Resolution) و شفافسازی یک رویداد یا پدیده پیچیده به اجزا و عناصر تشکیلدهنده آن، توصیف (Redescription) مجدد این مؤلفهها و عناصر بهشیوهای قویاً تبیینی، بازنگری (Retrodiction) درباب علل که احتمالا میتوانند تبیینکننده رویدادها یا وضعیتهای از قبلموجود باشند، تبیین (Elimination) حذفهای رقیب قبلی، شناسایی (Identification) سازوکارهای علّی یا مولد قبلی، تصحیح (Correction) مداوم یافتههای پیشین در پرتوی یک تبیین یا تحلیل تکمیل شده است.
این پژوهشگر مینویسد اگرچه کماند کارهای پژوهشی تجربی که رویکرد رئالیسم انتقادی را در قامت و هیبت روششناختی به کار گرفته باشند و پژوهشهایی را به صورت عملی با تکیه بر این نحله انجام داده باشند، هم چنین آثاری که به معرفی ماهیت و چیستی این روششناسی بهصورت نشری پرداخته باشند نیز بسیار محدودند، اما هستند آثاری که در این مسیر گام نهادهاند.
برخی ازمهمترین آنها عبارتاند از: کارهای دنرمارک و همکاران (۲۰۰۲) بیستاد و مانکولد (۲۰۱۱) راین و ویلیامز(۲۰۱۲) فلچر (۲۰۱۷) تاپا و املند (۲۰۱۸) و زاخاریادیس و همکارانش (۲۰۱۳.)
بیانی در پایان این مقاله با اشاره به مراحل و فرآیندهای روش شناختی رئالیشم انتقادی مینویسد: به دیگر سخن میتوان گفت در بررسی بیشتر این آثار مشخص شد که تفاوتهایی میان آنها وجود دارد، اما بخشی قابلتوجه از مراحل و فرایند روششناختی رئالیسم انتقادی که در این مقاالت و پژوهشها معرفی شدهاند شبیه یکدیگرند. با اینحال، در این میان، کار دنرمارک و همکاران، از جامعیت و شفافیت بیشتری نسبت به دیگر آثار برخوردار است.
انتهای پیام/