Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-27@21:40:03 GMT

شیرینی آزادی خرمشهر

تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۲۲۲۵۱

شیرینی آزادی خرمشهر

تا دم دمای ظهر در خیابان امام پرسه زدم. با خودم کلنجار می‌رفتم که از رهگذرها کمک بگیرم. داستانم را برایشان بگویم و خواهش کنم کمکم کنند به تهران برسم. اما هرچه می‌کردم غیرتم اجازه نمی‌داد. ظهر که شد برای اقامه نماز به مسجدی که در آن حوالی بود رفتم. رضا احمدی  نگهبان جلوی در مسجد پسرکی هم سن و سال خودم بود و خیلی زود با او رفیق شدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

داستانم را برایش تعریف کردم و اینکه بی‌پول و آواره در اهواز گیر کرده ام. پسر مهربانی بود، با دوچرخه‌اش رفت از خانه‌شان غذا آورد و با هم خوردیم. گفت ناراحت نباش، برای نماز مغرب و عشا همین جا باش، می‌رویم با امام جماعت مسجد که مرد شریفی است حرف می‌زنیم و او کمک می‌کند مشکل ات حل بشود. هنوز چند ساعتی تا غروب مانده بود. رفتم در شهر چرخی زدم و موقع غروب به همان مسجد برگشتم. با رفیقم که حالا اسمش هم یادم نیست وضو گرفتیم و کنار هم به امام جماعت مسجد اقتدا کردیم. نماز که تمام شد رفیقم پیش حاج آقا رفت و قصه‌ام را برایش گفت. او هم گفته بود امشب را در مسجد بخوابم تا فردا فکری به حالم بکند. آن بنده خدا باز رفت و از خانه‌شان برای هر دو نفرمان غذا آورد. شام را خوردیم و او هم پیش من ماند که تنها نباشم. پسر خوش قلب و خونگرم و مهربانی بود، خدا خیرش بدهد. همه جان و لباس‌هایم کثیف شده بودند. در همان وضوخانه مسجد لباس‌هایم را شستم و سرپایی هم آبی به تن و بدنم زدم و قدری حال و روزم بهتر شد. صبح روز بعد، امام جماعت مسجد نامه‌ای به دستم داد و راهنمایی کرد که به فلان اداره و پیش فلان کس بروم و نامه را به او بدهم تا کمکم کند. نمی‌دانم کدام سازمان یا اداره بود. ترک دوچرخه رفیق تازه‌ام نشستم و با هم به آن اداره رفتیم و نامه را دادیم و هفتاد و پنج تومان که درست قیمت یک بلیت یکسره قطار از اهواز به تهران بود ، گرفتم. رفیقم با دوچرخه‌اش مرا به ایستگاه راه‌آهن رساند و خداحافظی کرد و رفت. کارش را انجام داده بود و به من سرگردان برای برگشتن به تهران کمک لازم را کرده بود. با خودم فکر کردم اگر آن هفتاد و پنج تومان را برای خرید بلیت استفاده کنم دیگر یک قران هم نخواهم داشت که در قطار یا میان راه که برای نماز و استراحت توقف می‌کند نانی چیزی بخرم که از گرسنگی از پا درنیایم. بلیت نخریدم و قاچاقی سوار قطار شدم. با مأموران قطار دائم موش و گربه بازی می‌کردم که گیر نیفتم و مجبور نباشم پول بلیت بدهم. از این واگن به آن واگن می‌رفتم و خودم را از چشمان آنها مخفی می‌کردم. داخل یکی از واگن‌ها اتاقک کوچکی بود که یک تانکر آب در آن جا داده بودند. جثه‌ام کوچک بود و توانستم تا موقع شب و تاریکی هوا پشت آن تانکر خودم را جمع و جور کنم و از دست مأموران در امان باشم. هوا که تاریک شد به خیال اینکه مسافران به خواب می‌روند و مأموران هم دیگر در واگن‌ها نمی‌چرخند وارد کوپه‌ای شدم و روی صندلی ولو شدم. آن قدر خسته و کوفته بودم که نفهمیدم کی خوابم برد و چقدر خوابیدم. فقط حس کردم کسی شانه هایم را تکان می‌دهد. چشم که باز کردم دیدم هوا روشن شده و مأمور قطار است که صدایم می‌زند. پرسید ایستگاه قم سوار شده‌ای؟ فهمیدم که قم را رد کرده‌ایم و جواب دادم بله قم آمدم بالا. گفت پس قیمت بلیت تا تهران پانزده تومان است. پانزده تومان خیلی بهتر از هفتاد و پنج تومان بود. پول بلیت را پرداختم و با خیال راحت تا تهران در همان کوپه نشستم. به تهران که رسیدم راهی میدان انقلاب شدم. آنجا اول به یک قهوه خانه رفتم و صبحانه خوبی خوردم. بعد هم به سینما رفتم و یک فیلم دیدم و قدری احوالم بهتر شد. بعد به فکر افتادم که خوب حالا چه؟ چه باید بکنم؟ دوباره برگشته بودم به روزها و زندگی قبل از اعزام به جبهه. روز از نو و روزی از نو. شروع به خرید و فروش هر‌چه می‌توانستم کردم. باید پول در می‌آوردم که اقلا بتوانم شکمم را سیر کنم. روزهای سختی بود، سخت‌تر از قبل. انگار مثل قبل نمی‌توانستم یا دل و دماغ کاسبی کردن  نداشتم. بعضی روزها خوش بودم و بعضی روزها بی‌دلیل با دیگران دعوا و مرافعه راه می‌انداختم. سوم خرداد بود و روز آزاد‌سازی خرمشهر. به پیشنهاد یکی از دوستانم با هم به روزنامه اطلاعات رفتیم که ویژه نامه روزنامه را بگیریم و بین مردم پخش کنیم. فکر کنم پنج هزار صفحه آن ویژه نامه را گرفتیم و به خیابان زدیم. هر کدام را پنج یا 10 ریال می‌فروختیم. تا شب هرچه توانستیم فروختیم و هوا که تاریک شد مابقی را مجانی میان مردم توزیع کردیم. در حدود 350 تومان نصیب من شد. فردای آن روز با آن پول چند صندوق نوشابه خریدم و فروختم. پنج صندوق نوشابه را هم به‌عنوان شیرینی آزادی خرمشهر به مردم دادم. خیلی روز شیرینی بود. شادی و خوشی از سر و روی همه می‌بارید. خرمشهر آزاد شده و به وطن بازگشته بود.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۲۲۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۷ اردیبهشت‌ به نام روز جهانی گز اصفهان ثبت شد

 رییس مجمع گز و شیرینی‌های سنتی اصفهان از ثبت ۷ اردیبهشت ماه به عنوان روز جهانی گز اصفهان خبر داد.

حسین طاهری در گفت‌وگو با تسنیم، از ثبت هفتم اردیبهشت‌ به نام روز جهانی گز اصفهان خبر داد و گفت: با پیگیری‌های صورت گرفته به پاس بزرگداشت مالکیت فکری مردم اصفهان بر تولید گز و چند قرن تلاش مردم این دیار برای حفظ این محصول سنتی، روز هفتم اردیبهشت ماه به نام روز جهانی گز اصفهان نام‌گذاری شد.

وی افزود: همچنین در دو سال گذشته با تلاش پیشکسوتان صنعت گز و همراهی دکتر طغیانی موفق شدیم که گز، سوهان عسلی، لوز و شیرینی کرکی را در فهرست عناصر ناملموس ملی به نام اصفهان ثبت کنیم.

رئیس جمع گز و شیرینی‌های سنتی اصفهان تصریح کرد: پیش از این پولک و نبات هم به نام اصفهان ثبت شده بود و می‌توان گفت که اصفهان تنوع بی‌نظیری از انواع شیرینی‌های سنتی دارد و در این راستا تلاش کردیم تا محصولات سنتی را به عنوان عناصر هویتی شهر اصفهان به ثبت برسانیم و در قدم بعدی به دنبال توسعه این محصولات هویتی هستیم.

وی در بخش دیگری از سخنانش به معرفی قدمت گز پرداخته و گفت: گز مهم‌ترین شیرینی سنتی اصفهان است که قدمت آن به دوران صفویه بر می‌گردد و در طول 500 سال گذشته توسط مردم اصفهان حفظ و توسعه پیدا کرده است. همچنین مدارک و مستندات  بسیاری از جمله سفرنامه پولاک اتریشی و مورخان ایرانی دال بر مالکیت فکری و معنوی مردم اصفهان بر این محصول است.

طاهری اصفهان را بزرگترین تولید کننده گز در جهان دانست و گفت: در بسیاری از کشورهای جهان نام گز با اصفهان عجین شده و گز اصفهان شهرت جهانی دارد.

طاهری افزود: در سالیان اخیر شاهد رشد چشم‌گیری در شکل‌گیری واحدهای تولید گز در اصفهان بوده‌ایم و امیدواریم‌ که این هنر- صنعت به رشد و پویایی خود ادامه دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • ماجرای لغو کنسرت‌ها در تهران چیست؟
  • سرقت از مردم در پوشش کمک برای خرید بلیت مترو
  • چرا پنج کنسرت در تهران لغو شد؟
  • توضیحات شرکت گاز ‌تهران درباره قطع گاز مسجد المهدی پردیس
  • اصفهانی‌ها یک روز جهانی را به نام خود ثبت کردند؛ روز جهانی گز
  • برنامه سینماهای تهران، مشهد و شیراز امروز ۸ اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت
  • اقدام حیرت‌آور زاکانی در مقابل پارک قیطریه با یک بنر! | تصویر
  • ۷ اردیبهشت به نام روز جهانی گز اصفهان ثبت شد
  • ۷ اردیبهشت‌ به نام روز جهانی گز اصفهان ثبت شد
  • برنامه سینماهای تهران، مشهد و شیراز امروز ۶ اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت