مقابله با افسردگی با ازدواج مجدد سالمندان
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۲۹۷۷۹
رکنا: ازدواج مجدد سالمندان فواید بی شماری برای سلامتی شان دارد.
درباره اینکه احساس تنهایی منشاء بسیاری از حالات نامتعادل روانی مثل یاس، ناامیدی، افسردگی و در بعضی مواقع حتی خودکشی Suicide میشود، اظهار داشت: این در حالی است که ازدواج مجدد سالمندان اصلیترین راهبرد ارتقای سلامت روان در مقابله با چالش تنهایی است و در صورت عدم تامین نیازهای عاطفی، روحی و روانی سالمندان، ضمن پیری زودرس، بیماریهای مزمن جسمیبه سرعت اتفاق خواهد افتاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در این نوع ازدواج موضوع جنسی و نیاز جنسی در روابط سالمندان محوریت کمتری داشته و روابط دوستانه و عاطفی بخش اصلی ویژگی ارتباط بین آنها است. ازدواج مجدد سالمندان به دلیل همراهی با تجربیات ارزنده از زندگی مشترک قبلی و به دور از هوا و هوس به عنوان یکی از بهترین انواع ازدواجها، خوشبختانه چند سالی است که رواج بیشتری نیز یافته و سالمندان تنها با ازدواج مجدد، آرامش بیشتری را در کنار همسر خود تجربه کرده و این دوران را سپری میکنند.
دلبری به ویژگیهای زوجهای سالمند اشاره کرد و توضیح داد: این زوجها عموما شادتر از زوجهای جوان هستند، اختلافات کمتری با یکدیگر دارند، لذت بیشتری از جنبههای مختلف زندگی میبرند، طلاق و جدایی در سالمندان کمتر اتفاق میفتد، ازدواجشان تحت تاثیر عوامل خارجی کمتری قرار میگیرد، میزان ناسازگاری و هیجانات منفی آنها کمتر است و عاطفه و مهربانی بیشتری نسبت به سایر گروههای سنی از جمله جوانان و میانسالان دارند.
این دکتری تخصصی طب سالمندان اظهارداشت: تامین نیازهای عاطفی، نگرانی از مرگ در تنهایی و گرفتاری فرزندان و عدم امکان رسیدگی و مراقبت از والدین از علل گرایش سالمندان به ازدواج مجدد محسوب میشود.
وی همچنین جنبههای مثبت ازدواج مجدد و زندگی مشترک در دوران سالمندی را تامین نیازهای عاطفی، روحی و روانی سالمند، تامین نیاز جنسی، افزایش امید دوباره به زندگی، کاهش استرس، تنهایی و افسردگی، از بین رفتن نگرانی از مرگ به علت تنهایی، کاهش مرگ و میر در سالمندان متاهل و برخورداری از طول عمر بیشتر، ارتقای سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی، عدم ارجاع سالمند به مراکز نگهداری و سرای سالمندان، کاهش هزینههای نگهداری سالمند در منزل، کاهش فشارهای روحی، روانی و فیزیکی فرزندان و خانواده و کاهش خشونت علیه سالمندان دانست.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
هلیا 7 ساله سمنان را به هم ریخت! + جزییات
پزشک جوان جان معلم قدیمی خود را نجات داد +تصاویر
فرو رفتن سیخ کباب به جمجمه پسر 10 ساله ! + عکس
ژل فاسد خنده را از زن زیبا دزدید! / قاضی تهرانی بررسی می کند
حسین و زن غریبه سرقرار بودند که تهمینه با شکم برآمده سررسید!
جوان مشهدی در مقابل عروس و داماد قربانی شد
علت مرگ فوتبالیست تیم ملی مشخص شد
انتشاراولین عکس از معشوقه مرد قصاب!/ او شوهر زن بی حیارا کشت!+گفتگو
اقدام شنیع 9 پسر با دختر 14 ساله همسایه در خرابه!
قاسم با دوربین جاسوسی از زن و دختر رییس فیلم خصوصی گرفت! /راز وحشتناک ویلا!
دستشوییهای ایستاده در قم ! +تصاویر
اقدام شنیع فرناز حسود برای بهاره! / پسری که بازی شومی خورد!
شوهر خانم مهندس هر دفعه با زن جدیدی می پرید! + عکس دادگاه
رضا 16 ساله خواب بود که پسرعمویش بی حیایی کرد! + عکس
منبع: رکنا
کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه خودکشی Suicide سلامت ازدواج افسردگی سالمندان همسر تصاویر عکس زندگی دختر ایران زن روزنامه من جوان ازدواج فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۲۹۷۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلاق بهخاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
زن جوان وقتی یک روسری قرمز رنگ و عروسک دخترانه در خودروی همسرش پیدا کرد برای طلاق به دادگاه خانواده رفت.
به گزارش مشرق، مقابل یکی از شعبههای دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بیقراری قدم میزد چند دقیقهای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگیام را به تو میگفتم هرچند گذشتهها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.
در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پروندهای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بیمقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی میخواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرفها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید اینطور من متوجه نمیشوم ماجرای زندگی شما چیست آهستهتر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین میگفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاریام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی میکند و اینجا تنها زندگی میکند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانهای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه میشدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق میخواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرفهای همسرت را تأیید میکنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا اینطوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی میکند من در هفته یک روز او را میبینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که اینطوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. میخواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و میخواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران میکنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرفهای این زوج جوان را شنید، گفت میدانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاسهای مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی
دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل میکند. در این پرونده میبینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه میداد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق میکرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمیشد اما با سادهانگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.
با این حال زوجهای جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پلهای پشت سر را خراب میکند.
منبع: روزنامه ایران