شکستن بنبست بیاعتمادی
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۳۹۹۱۳
تهران- ایرنا- از اواسط دهه هفتاد بهطورمکرر تذکر داده میشد که سرمایه اجتماعی جامعه ایران در حال کاهش است. مهمترین وجه این پدیده در کاهش اعتماداجتماعی بود. نهتنها اعتماد به حکومتکنندگان، بلکه اعتماد به اقشار اجتماعی نیز در حال کاهش بود.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عباس عبدی آورده است: پیمایشهای اجتماعی و سراسری با همین هدف انجام میشد و تمام یا بیشتر آنها نیز در دسترس است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اعتماد به نهادهای رسمی اعم از حکومت، دولت، رسانه، دستگاه قضایی و نهادهای عمومی چون شهرداریها و نیز اعتماد به اقشار و گروههای گوناگون چون پزشکان، روزنامهنگاران و... نسبت به گذشته کمتر شده است. آن زمان عموم کارشناسان اجتماعی درمورد کاهش این شاخص مهم تذکر میدادند ولی ازسوی دستاندرکاران و صاحبان قدرت و مسوولان توجه چندانی نمیشد. شاید یک علت مهم این بود که تبعات و آثار منفی فقدان اعتماداجتماعی را مشاهده نمیکردند. دقیقا مثل مشکل آب. از ابتدا گفته میشد که با این حد از برداشت آب، دیر یا زود با بحران مواجه میشویم، ولی مشکل از طریق عمیق کردن چاهها حل میشد غافل از اینکه به نقطهای میرسیم که عمیق کردن چاهها منجر به دسترسی به آب نخواهد شد و این همان نقطه بحرانی بود.
قضیه اعتماداجتماعی نیز از همین نوع است. اثرات فقدان اعتماد و سرمایه اجتماعی لزوما در شرایط عادی دیده نمیشود. فرض کنیم که در یک جامعه عادی که همهچیز در دسترس است، قرار داریم. طبیعی است، بود و نبود اعتماد و سرمایه اجتماعی تاثیر چندانی در رفتار اقتصادی مردم ندارد، ولی اگر کالایی کمیاب شود و وضع اقتصادی مغشوش شود، اینجاست که فقدان اعتماد آثار خود را نشان میدهد. با این ملاحظه معتقدم که وضعیت اقتصادی و اجتماعی ما بهگونهای است که بدون بازسازی نسبی اعتماد اجتماعی، هیچ سیاست اقتصادی موثری شکل نخواهد گرفت. تمام سیاستهای منبعث از دانش اقتصادی، از جمله بازار آزاد، عرضه و تقاضا و... بر مفروضاتی مبتنی است که بعید است هیچکدام از آن مفروضات در جامعه ایران در حد و اندازه مورد انتظار وجود داشته باشد. در گذشته هم این مساله وجود داشت. شوکهایی که به نوعی اعتماد و امید را در جامعه زنده میکرد...
کلید هر مشکلی بود. شوکهای اعتمادساز عموما از خلال انتخابات به وجود میآمد و انرژی بسیار مثبتی را در جامعه و سیاست تزریق میکرد. این کار در حال حاضر شدنی نیست. اول اینکه سه سال به زمان انتخابات ریاستجمهوری و یک سال به انتخابات مجلس مانده است و ادامه این وضع در این زمان هزینههای بسیاری را ایجاد میکند. دوم اینکه فرض کنیم، همین امروز انتخابات باشد، با این حلقه بسته سیاست که بعید میدانم حتی 10 درصد جامعه را پوشش دهد، تقریبا غیرممکن است که مردم حاضر شوند چون گذشته و به نحو امیدبخش و اعتمادسازی وارد فضای انتخاباتی شوند و این احتمال وجود دارد که نتیجه معکوس نصیب عرصه سیاست شود و با نوعی عدممشارکت گسترده مواجه شوند. ولی اگر انتخاباتی بخواهد برگزار شود که دایره سیاست را گسترش دهد، دراینصورت نیازی به انتظار کشیدن برای انتخابات نیست بلکه از هماکنون هم میتوان دایره نیروهای موجود در مدیریت کشور را گسترش داد. نهتنها نیروها، بلکه دایره بسته رفتارهای اجتماعی را بازتر کرد و از این طریق اعتماد اجتماعی را بازسازی کرد. بیان اظهارنظرات قاطع و مشخص در حوزه سیاست دور از احتیاط است، ولی معتقدم که هیچیک از مسائل جاری و اصلی جامعه ما حل نخواهد شد، مگر آنکه حدی از اعتماد اجتماعی بازسازی شود.
دایره محدود مدیریتی و رفتاری نیز قادر به حل مشکلات نیست. این نیروها همان کاری را میکنند که تاکنون انجام دادهاند. مساله فقط نیروی انسانی نیست، بلکه در فضای بسته مدیریتی، بهترین نیروها نیز قادر به ایفای نقش نیستند. در ادامه نیز همان کاری را خواهند کرد که تاکنون کردهاند و بدتر از گذشته عمل خواهند کرد که بهتر عمل نمیکنند.
بنابراین مساله فقط صلاحیتها و تواناییهای فردی نیست که این هم هست، ولی مهمتر از آن فضای محدود و بسته مدیریت است که اجازه نمیدهد، شاهد مدیریتهای خلاق و باانگیزه و اثرگذار باشیم. بهطورخلاصه هرگونه کوششی برای اصلاح جامعه و حل مشکلات رو به تزاید موجود بدون کوشش برای افزایش اعتماد عمومی از طریق گسترش دایره سیاست و حضور نیروها در مدیریت اجتماعی، آب در هاون کوبیدن و از دست دادن فرصت است.
هرچند از رفتارهای موجود در سطوح رسمی چنین نشانههایی دیده نمیشود، پس غیرمنتظره نیست که حل نشدن و حتی عمیقتر شدن مشکلات را انتظار بکشیم. ولی این مساله دیر یا زود موجب توسعه بحران و افزایش بیاعتمادی خواهد شد و کاری را که امروز با انتخاب خود میتوانند انجام دهند، فردا از روی اجبار به شکل بدی به آن تن خواهند داد.
*منبع: روزنامه اعتماد، 1397.6.25
**گروه اطلاع رسانی**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي روزنامه اعتماد بي اعتمادي سرمايه اجتماعي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۳۹۹۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عادیسازی بیحجابی شبیخون فرهنگی
در جامعهای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزشهای اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادیشدن پوششهای غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزشهای اجتماعی را به صدا درمیآورد.پوشش انسانها صرفنظر از اینکه از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیتهای اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازهای که خود او میداند و برایش مصونیتآفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه میشوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف میشود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
انسان، پوششگریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح میشود اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجابگراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدنهای کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نهفقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را بهصورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به اینکه انسان پوششگریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجابگریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب بهدلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجابگرایی فرض شده و مبنای سیاستگذاری بر این اساس انجام گرفته است.
محجبههای جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوششها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروههای مختلفی روبهروست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک میکنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بیحجابی عامدانه را تبلیغ میکنند (مانند متعرضان به محجبهها و افراد تبانیکننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر میرسد که محجبهها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهرهمند شوند. به هر حال در مقابله با بیحجابی، به جای برخورد با بیحجابان عادی، باید این پندار که بیحجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه میتوان از ظرفیت محجبهها استفاده کرد. با وجود اینکه این موضوع مورد توجه قرار گرفته اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادیشدن بدپوششی در جامعه میشود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوهای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. میتوان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد.
ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر میرسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنیهای ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنیهای سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینههای فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیستبوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درسها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیازهای اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب میتواند در کاهش زمینههای بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب بهدرستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاههای آن به برخوردی سنجیده و برنامهریزیشده پرداخت. در برخورد با بیحجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهادهای آموزشی اهمیت بالایی دارند.