Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش پارس نیوز، 

نابینا به دنیا آمده باشی، براثر تصادف دچار ضایعه نخاعی هم شده باشی و سمت راست بدنت به سختی دراختیارت باشد. اما خودت را موظف بدانی هزینه‌های درمانت را تأمین کنی؛ علاوه برآن به فکر آدم‌هایی باشی که به کمک تو نیازدارند. حتی در رساندن کمک به آن‌ها حواست باشد که مبادا به آن‌ها ترحم کنی و به جای شور کمک کردن، سعی کنی شعور کمک کردن را در خودت بیدار کنی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همه این‌ها در توصیف «حمید رضا خلیلی» جوان ۲۵ ساله نابینا ودچارمعلولیت نخاعی است با وجود همه این مشکلات و نارسایی‌ها خودش را خوشبخت می‌داند «چون نیازمند نیست» این را خودش می‌گوید. از زور بازو و غیرتش نان می‌خورد. پاتوق اصلی حمید رضا چهارراه ولیعصر (عج) است. اودرهمین چهارراه خودکار می‌فروشد واز سود فروش خودکارهایش دست نیاز نیازمندان را نیز می‌گیرد. خیلی اتفاقی او را در مترو ملاقات کردیم وقتی با رفتارش به همه مسافران متروفهماند که می‌شود درسخت‌ترین شرایط معلولیت باشی، اما نیازمند نباشی، حمیدرضا با صدایی ضعیف که به دلیل ضعف ریه حادث شده است برای اولین بار درمترو شانس خود را امتحان می‌کند دسته‌ای خودکار از کوله‌اش در می‌آورد و آرام می‌گوید: «خانم‌ها خودکار لازم دارید؟» وقتی یکی ازمسافران مبلغی را به عنوان کمک به او می‌دهد بدون اینکه خریدار خودکار باشد. حمیدرضا از گرفتن آن امتناع می‌کند و با همان صدای ضعیف می‌گوید: «من نیازمند نیستم» با اینکه صدا ضعیف است، اما انگاراین جمله می‌پیچد درگوش تک تک مسافران واگن، به واسطه همین طبع بلندش درچند دقیقه همه خودکارهایش به فروش می‌رسد. بله این قصه یک روزحمیدرضا است که ما شاهدش بودیم. قصه او در این روز‌ها بار‌ها و بار‌ها تکرار می‌شود. او با انصاف خود به همه کسانی که صدای اورا می‌شنوند می‌گوید؛ می‌توان با همه این شرایط سخت دستت را روی زانو بگذاری و پاشنه‌های کفشت را وربکشی. راه زندگی را با عصای سفید و رفتاری منصفانه هموارکنی. فقط کافی است که بخواهی.

مردم و زنده شدم به عشق

حرف که می‌زند نفس کم میاورد گاهی صدای نفس کشیدنش به قدری بلند می‌شود که انگاردرنقل داستان زندگی‌اش، پی در پی آه می‌کشد، اما این نفس‌هایی که به شماره افتاده ضعف بیماری است که با خودش یدک می‌کشد؛ از روز‌هایی می‌گوید که براثر تصادف در سال ۱۳۸۳ بیش از ۴۰ روز در کما بوده وخداوند عمر دوباره‌ای به او عطا کرده است هر چند وقتی از کما بیرون می‌آید علاوه برنابینایی که از بدو تولد همراهش بوده، باید با عارضه نخاعی نیز دست و پنجه نرم کند همان موقع متوجه می‌شود که راه دشواری را پیش‌رو دارد. حالا با همه دوره‌های درمانی که گذرانده می‌تواند روی پا‌های خود راه برود و به شکرانه این روزها، بخشی از سود حاصل از فروش خودکارهایش را دراختیار خیریه‌ها قرارمی دهد.

خدایا به کاسبی من برکت بده

مردمک چشمان حمیدرضا مثل دو تیله بی اختیاردرکاسه چشمانش می‌چرخد بدون اینکه جایی را ببیند، اما اتفاق‌های زیادی را با چشم جان دیده است که خیلی‌ها قادر به دیدنش نبوده و نیستند. حمیدرضا از روزی می‌گوید که خانمی در جمع مشتری‌ها به قصد کمک چک پول ۵۰ هزار تومانی را به او می‌دهد هر چه حمیدرضا مبلغ را برمی گرداند و می‌گوید: «من کار می‌کنم و پول شما را نیازندارم.»، اما خانم به شدت اصرار می‌کند ودر حالیکه سرش را به گوش حمیدرضا نزدیک کرده می‌گوید: «آبروی مرا درجمع نبر واین پول رابه خاطر خدا از من قبول کن.» حمیدرضا می‌گوید: «فردای همان روز چک پول را از طرف آن خانم به مرکز خیریه اهدائ کردم تا دلم آرام گرفت.» او معتقد است که، چون می‌تواند کار کند گرفتن این پول‌ها برکت مالش را کم می‌کند.

کمک‌هایی که پنهان مانده است

عصای سفیدش را روی زمین می‌زند و راه می‌رود این روز‌ها عصا و روح بلندش در همه پستی بلندی‌های زندگی همدم و همراه او شده‌اند. نصف روز را کار می‌کند و نصف دیگر را برای درمان به مرکزکاردرمانی ضایعات نخاعی شرق تهران مراجعه می‌کند. «ساجده معینی» از مشاوران این مرکز درباره حمید رضا می‌گوید: مدت سه سال است که حمیدرضا را می‌شناسم. او زندگی‌اش را از صفر آغاز کرده است. بسیارمصمم است و ازدرآمد خود به طور ثابت به چند خیریه کمک می‌کند. هرچه درآمدش بهترباشد کمک حمیدرضا نیز بیشتر می‌شود. او اختیارمبالغ اهدایی‌اش را به خیریه سپرده است و معتقد است که کمک‌ها باید پنهان بماند. آخرین پولی که به این مرکز اهدائ کرد بنا به توصیه خودش صرف خرید پوشک برای معلولان این مرکزشد.

حمیدرضا اگرچه نه چشمی برای دیدن دارد که رنگ خودکار‌ها را جدا کند و نه قادر به شمردن اسکناس‌هایی است که از دست مردم می‌گیرد، حتی نفسی ندارد که فریاد بزند و در چهارراه پرهیاهو، خودکارهایش را تبلیغ کند، اما بسیار راضی و خشنود است، چون دلش آرام است، می‌تواند دست دیگری را بگیرد و زیاده‌خواهی در کارش نیست.

 

منبع: پارس نیوز

کلیدواژه: تصادف مشکلات مترو مسافران تولد چک پول چک پول زمین درمان معلولان پول تصادف چک پول زمین معلولان پارس پارس نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۵۴۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟

فرارو- روانشناسان مختلفی به تحلیل شخصیت "صدام حسین" دیکتاتور اسبق عراق پرداخته اند. یکی از شناخته شده‌ترین آنان "جرولد مورتون پست" روانپزشک و تحلیلگر سابق سیا بود که در برخی از منابع از او به عنوان ابداع کننده "روانشناسی سیاسی" نیز یاد شده است.

قسمت اول گزارش فرارو با عنوان "آیا صدام حسین واقعا "دیوانه خاورمیانه" بود منتشر شد. در گزارش اول به بررسی نظرات مورتون پست درباره صدام پرداخته شد. در ادامه قسمت دوم گزارش را می‌خوانیم:

دیدگاه‌های روانکاوانه دیگر درباره صدام

از دیگر روانشناسانی که به بررسی ویژگی‌های روانی صدام پرداخته اند می‌توان به "اوبری ایملمن" دانشیار روانشناسی در دانشگاه سنت جانز در امریکا اشاره کرد.

از دید او صدام حسین را می‌توان از نظر روانکاوانه در قالب سندرم "خودشیفتگی بدخیم" توصیف کرد. مولفه‌های اصلی این سندرم خودشیفتگی بیمارگونه، ویژگی‌های ضد اجتماعی، ویژگی‌های پارانوئید و پرخاشگری بدون محدودیت است.

او در این باره نوشته است: "صدام حسین خودشیفتگی بیمارگونه را از خود نشان می‌دهد الگویی شخصیتی که با بزرگ نشان دادن بیش از اندازه خود و اعتماد به نفس بیش از حد شناخته می‌شود تا حدی که فرد را از همدردی با درد و رنج آنان ناتوان می‌سازد. افراد دارای این ویژگی‌ها عاری از همدلی و رنج انسانی هستند که به آنان اجازه می‌دهد تا به همان راحتی که می‌خواهند دشمنان خود را وحشیانه حذف کرده و علیه مردم خود دست به جنایت بزنند".

او می‌افزاید: "چنین رهبران بی پرنسیب (فاقد اصول) و خودشیفته‌ای با احساس غرور و خودپسندی‌ای که دارند نسبت به رفاه و آسایش حال دیگران بی تفاوت هستند. آنان میل به استثمار دیگران را دارند و یا دست کم انتظار دارند از سوی دیگران برسمیت شناخته شده یا مورد توجه ویژه قرار گیرند بدون آن که مسئولیت‌های متقابلی را بپذیرند. نادیده گرفتن حقوق دیگران و گرایش به نادیده گرفتن قرارداد‌ها در آنان دیده می‌شود. آنان اعمال متهورانه را با خیال پردازی‌های گسترده و تعصبات صریح توجیه می‌کنند. این نظر توصیفی این عده ممکن است به عنوان افراد فاقد "سوپرایگو"* (فراخود) توصیف شوند که نشان دهنده بی وجدان بودن و بی اخلاق بودن در قبال سایرین است. این افراد، غیر وفادار و استثمارگر ویژگی‌های مشترکی با شیادان و شارلاتان‌های جامعه دارند. آنان نسبت به قربانیان شان کینه توز بوده و آنان را تحقیر می‌کنند. آنان در شیوه‌های نفوذ اجتماعی مهارت دارند.

آنان به بیگناهی تظاهر می‌کنند و در فریب دادن مکارانه دیگران با جذابیت و زرنگی شان مهارت دارند. جهت گیری اصلی آنان خیانت کردن به دیگران است و استدلال شان این است: "پیش از آن که آنان با شما این گونه رفتار کنند شما با آنان این گونه رفتار کنید". آنان با سبک حیله گرانه شان مدام درمحاسبات شان نقشه کشیده و دیگران را دستکاری می‌کنند. آنان خودمحور هستند نسبت به نیاز‌ها و حقوق دیگران بی تفاوت بوده و در شکار افراد ضعیف و آسیب پذیر مهارت دارند. آنان فاقد احساس گناه واقعی هستند و وجدان اجتماعی اندکی دارند و اصولا فرصت طلبانی هستند که از فریب دادن سایرین لذت می‌برند و به دلیل سهل اغوا شدن سایرین آنان را تحقیر می‌کنند".

ایملمن در ادامه تحلیل خود درباره ویژگی‌های روانی صدام به ویژگی‌های "ضد اجتماعی" (سایکوپاتیک) در او پرداخته و می‌نویسد:" وجدان اجتماعی ضعیف افراد خودشیفته بدخیم اساسا توسط منفعت شخصی اداره می‌شود. رهبر خودشیفته بدخیم همچون صدام با انگیزه‌های قدرت و خود بزرگ بینی هدایت می‌شود. با این وجود، غیر اخلاقی بودنش به او اجازه می‌دهد تا از عقاید اصولی و اعتقادات عمیق دیگران (برای مثال از ارزش‌های مذهبی یا شور ملی) برای تحکیم قدرت خود سوء استفاده کند.

مواجهه چنین افرادی با تهدید مجازات منصرف شان نمی‌کند. آنان به شکل منحصر بفردی در برابر انگیزه‌های اقتصادی، تحریم‌ها یا هر فشار دیگری که فاقد زور و استفاده از قوه قهریه باشد مقاومت می‌کنند. آن‌ها دارای ویژگی‌های ضد اجتماعی و اساسا حریص هستند. آنان احساس می‌کنند زندگی حق شان را به آنان نداده و دیگران سهمی بیش از حق شان دریافت کرده اند. بنابراین، حسادت میل به انتقام جویی در وجودشان برانگیخته می‌شود و آرزوی گرفتن چیزی را دارند که از آن محروم شده اند. از دید آنان تنها با در اختیار داشتن قدرت می‌توان به این حق دست یافت".

ایملمن اشاره می‌کند در پس‌نمایی بزرگ‌تر از شخصیت رهبرانی چون صدام ذهنیت پارانوئیدی و باور آنان به تحت محاصره قرار گرفتن وجود دارد و به همین خاطر چنین افرادی منزوی هستند. او می‌نویسد: "افرادی که در رأس قدرت هستند و دچار خودشیفتگی بدخیم و پارانوئیدند، تشنه قدرت، بی اعتماد و کینه توز نسبت به سایرین و هم چنین به شدت حسود هستند. آنان جنگ طلب بوده و میل بیرحمانه‌ای برای انتقام از دیگران و پیروز شدن بر آنان دارند. آنان بدخواهی‌ای که درون خود احساس می‌کنند را به دیگران نسبت می‌دهند. باور‌های آزاردهنده آنان ممکن است ابعادی تقریبا هذیانی به خود بگیرد. ویژگی بارز پارانویای بدخیم جهت گیری شدید نسبت قدرت و نیاز همزمان به مقاومت در برابر همه تاثیرات خارجی است.

این افراد سرسختانه به استقلال و اعتقاد به ارزش شخصی خود می‌چسبند. آنان انتقاد از خود را دارای انگیزه بدخواهانه به منظور تضعیف عزت نفس و خنثی کردن استعداد‌های شان و تسلیم شدن در مقابل اراده دیگران قلمداد می‌کنند. این رهبران امتیازات کمی می‌دهند و تمایل دارند تا جایی که لازم است خشونت را تشدید کنند و تا زمانی که دیگران تسلیم نشوند از تسلیم شدن خودداری می‌کنند. با این وجود، این رهبران بدخواه محدودیت‌ها پیش روی شان برای دستیابی به جاه طلبی‌های شان را تشخیص می‌دهند".

همانندی‌های روانی صدام با هیتلر

فردریک ال کولیج" و "دنیل ال سگال" پژوهشگران دانشگاه کلرادو با انجام پژوهشی که در نشریه روانشناسی نظامی در سال ۲۰۰۷ میلادی منتشر شد به این نتیجه رسیدند که صدام بسیاری از مولفه‌های اختلال شخصیتی "آدولف هیتلر" را داشته اگرچه از نظر آنان ویژگی سادیستی (دگرازار گرایانه) در صدام قوی‌تر از هیتلر بوده است. آنان در مقاله خود در این باره نوشته اند: "به نظر می‌رسد که یک مجموعه اختلال شخصیتی تحت عنوان چهار بزرگ برای این دو دیکتاتور وجود داشته و آنان سادیست، ضد اجتماعی، پارانوئید و خودشیفته بودند. هم چنین مشخص شد که صدام احتمالا برخی از صفات یا ویژگی‌های اسکیزوفرنی پارانوئید که در آن ذهن بیمار با واقعیت منطبق نیست را داشته است. پیامد‌های دیپلماسی و مذاکره با افرادی با چنین مشخصات شخصیتی این گونه بیان می‌شود:"او مردی خطرناک با تسلیحات خطرناک است".

آنان می‌افزایند: "افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید به طور فراگیر نسبت به دیگران بی اعتماد و مشکوک هستند و انگیزه‌های دیگران را معمولا بدخواهانه تفسیر می‌کنند. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً تصور می‌کنند که افراد دیگر از آنان سوء استفاده می‌کنند، به آنان آسیب می‌رسانند یا آنان را فریب می‌دهند حتی اگر هیچ گونه شواهدی برای حمایت از این دیدگاه شان وجود نداشته باشد. آنان در مورد وفاداری و امانتداری دوستان و اطرافیان شان دچار سوء ظن هستند. این الگو قطعا با شخصیت صدام انطباق دارد.

جلسه معروف او در سال ۱۹۷۹ میلادی با حضور نخبگان حزبی و مقام‌های ارشد شاهدی قوی است که نشان می‌دهد او دچار پارانویا بود. در آن جلسه او در حال سیگار کشیدن است و بیش از ۲۰۰ مقام عراقی در حال گوش دادن به سخنان اش هستند. او اعلام می‌کند که خائنانی در میان آنان هستند و دستور بازداشت شان را صادر می‌کند. او در آن جلسه اغلب می‌خندد و لبخند می‌زند. اعضای حزب به عنوان خیانتکار معرفی شده و به طور علنی تحقیر شده و برای اعدام از صفوف دیگر اعضا بیرون کشیده می‌شوند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی نسبت به دیگران دچار بی اعتنایی فراگیر هستند و مرتبا حقوق آنان را زیرپا می‌گذارند و نسبت به اقدامات آسیب زای خود برای دیگران احساس گناه نمی‌کنند. هم چنین، افراد خودشیفته ای، چون هیتلر و صدام همدلی کمی با دیگران دارند و یا اصولا احساس همدلی‌ای با سایرین ندارند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت سادیستی دارای الگوی فراگیر رفتار ظالمانه، تحقیرآمیز و پرخاشگرانه هستند. آنان از رنج روحی و جسمی دیگران لذت می‌برند، دروغ می‌گویند و به دیگران آسیب می‌رسانند و یا با استفاده از ایجاد ارعاب دیگران را وادار به انجام خواسته‌های خود می‌کنند. سادیست‌ها از ظلم یا خشونت فیزیکی به منظور تسلط بر یک رابطه استفاده می‌کنند و کنترل‌های رفتاری ضعیفی دارند. از این رو نیز نمونه‌های فراوانی در زندگی و اقدامات صدام نشان دهنده وجود این گونه اختلالات شخصیتی است. افراد پارانوئید اغلب بی اعتمادی و سوء ظن خود را به دیگران القا می‌کنند که هسته اصلی شخصیت و سازوکار دفاعی مرکزی آنان است. آنان از طریق فرافکنی تهمت آمیز و بدخواهانه خود به دیگران تهدید‌هایی را در جایی ایجاد می‌کنند که ممکن است قبلا وجود نداشته باشد.

درمان بیماران پارانوئید به شکلی غیرعادی دشوار است. با این وجود، افراد پارانوئید اغلب به طور شهودی به برخی افراد بیش از دیگران اعتماد دارند. در مذاکرات اولیه با صدام بر سر تسلیحات کشتار جمعی او احتمالا به برخی از مقام‌های دولتی بیش از دیگران اعتماد داشته است مانند اعتماد بیش‌تر به ملک عبدالله دوم پادشاه اردن در مقایسه با اعتماد کم‌تر به عبدالله  ولیعهد عربستان سعودی یا اعتماد بیش‌تر به کالین پاول وزیر امور خارجه امریکا در مقایسه با اعتماد کم‌تر به جورج بوش رئیس جمهور وقت امریکا. معدود مقام‌های ارشد جهان که صدام ممکن بود برای مذاکره به آنان اعتماد پیدا می‌کرد باید صاحب قدرت می‌بودند.

افراد پارانوئید به افراد ضعیف اعتماد ندارند. ویژگی‌های ضد اجتماعی صدام عدم همدلی با دیگران، انتقام جویی و نترس بودن او در برابر تحریم‌ها و مجازات‌ها همگی باعث می‌شدند که مذاکرات با او فوق العاده دشوار شود. به نظر می‌رسید که صدام به نادیده گرفتن نظر بازرسان تسلیحاتی افتخار می‌کرد. این رفتار تا حد زیادی ناشی از الگوی شخصیت ضداجتماعی او بود. کاملا قابل پیش بینی بود که صدام به بازرسی تسلیحاتی بازرسان به عمثابه یک میدان نبرد می‌نگریست. انگیزه‌های او بدون شک ایجاد خشم و تحقیر بازرسان خارجی بود".


گردآوری و ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه

منابع:

Coolidge, Frederick L. , Segal Daniel L. (۲۰۰۷) , Was Saddam Hussein Like Adolf Hitler? A Personality Disorder Investigation, Military Psychology.

Immelman, Aubrey (۲۰۰۳) , The Psychological Profile of Saddam Hussein, Unit for Study of Personality in Politics.

Post, Jerrold M. (۱۹۹۱) , Saddam Hussein of Iraq: A Political Psychology Profile, Political Psychology, Vol.۱۲, No.۲, pp. ۲۷۹-۲۸۹

دیگر خبرها

  • ممنوعیت تیک‌تاک به «شکاف اینترنت» سرعت می‌بخشد
  • راه‌های مقابله با کمبود آرامش در زندگی چیست؟
  • اگر می‌خواهید شاد باشید این عادت‌ها را کنار بگذارید
  • قابلیت جدید واتساپ که حتی تلگرام هم آن را ندارد!
  • شهید مطهری جهش فکری در دانشگاه‌ها ایجاد کرد
  • بهره مندی ۲۵۰ هزار معلول کم بینا ونابینا از خدمات بهزیستی کشور
  • معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • گنجی که فقط کچل‌ها دارند
  • تولید زعفران ۷۰ درصد افت پیدا کرده است/صادرات با نام دیگران