Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-18@13:18:48 GMT

روایت تلخ زندگی یک درصدی سارینای ۹ ساله

تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۶۶۹۷۶

روایت تلخ زندگی یک درصدی سارینای ۹ ساله

شهروند نوشت:  ٩ ماه است که زندگی نباتی‌اش هم خودش و هم خانواده‌اش را آزار می‌دهد. او قرار بود کودکی کند. در این سن‌و‌سال باید با دوستانش بازی می‌کرد، درس می‌خواند، کودکانه شادی می‌کرد و خوشبختی را در یک اسباب‌بازی معمولی می‌دید. اما حالا ٩ ماه است که به جای بازی‌های کودکانه روی تخت افتاده و حتی نمی‌تواند حرف بزند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حس می‌کند، می‌بیند، درد می‌کشد، هزار آرزو در سر دارد، اما نمی‌تواند هیچ حرکتی انجام دهد. حتی نمی‌تواند دردش را فریاد بکشد و مثل دختربچه‌های دیگر گریه کند.   سارینای ٩ ساله، ٩ ماه پیش بود که به خاطر دل‌درد راهی بیمارستان شد و یک اشتباه تمام زندگی خودش و خانواده‌اش را نابود کرد؛ اشتباهی که مقصران زیادی دارد. شباهت برچسب دو دارو به همدیگر سارینا را نابود کرد. دارویی که قرار بود موجب کاهش دل‌درد این دختربچه باشد، به اشتباه تزریق شد و او را به کما برد. دو دارویی که شرکت‌هایش لیبلشان را شبیه به هم طراحی کرده‌اند و همین هم مسئول داروخانه و پرستار بیمارستانی در علی‌آباد کتول را به اشتباه انداخت و باعث شد که کسی متوجه این اشتباه نشود.   حالا بعد از ٩ ماه دادگاه مقصران اصلی این حادثه را مشخص کرده است. با اعتراض طرفین پرونده، قرار است کمیسیون پزشکی در این رابطه تشکیل شود و بعد از اعلام نتیجه از سوی کمیسیون، کیفرخواست این پرونده صادر خواهد شد. پدر سارینا سرگذشت دختر کوچکش را روایت کرد:
چی شد که سارینا را به بیمارستان بردید؟
دی ماه سال قبل بود، دخترم یک دل‌درد ساده داشت، دل‌دردش آرام نشد و برای همین او را به بیمارستان بردیم. اگر می‌دانستیم چنین اتفاقی می‌افتد، هرگز این کار را نمی‌کردیم و با دارو او را درمان می‌کردیم.
وقتی او را پیش پزشک بردید، دکتر‌ها چه تشخیصی دادند؟
در ابتدا یک پزشک جوان با انگشت‌گذاشتن روی شکم دخترم گفت که آپاندیسش عود کرده است. او را به بخش جراحی زنان بردند و بستری‌اش کردند، اما دخترم فقط یک عفونت روده‌ای گرفته بود. خلاصه اینکه او را بستری کردند و بعد از معاینات، یک پزشک دیگر تشخیص عفونت روده‌ای را داد. شب بود که آن دارو را به دخترم تزریق کردند؛ دارو را داخل سرم ریختند.
بعد از اینکه دارو تزریق شد، دخترتان چه حالی داشت؟
ناگهان فریاد زد که سوختم، بدنش قرمز شد؛ بلافاصله به پزشکان اطلاع دادیم و همه بالای سرش آمدند. دخترم همچنان فریاد می‌زد تا اینکه صدایش کم‌کم قطع شد. در ابتدا قلبش ایستاد. پزشک‌ها با عملیات احیا او را برگرداندند و بعد گفتند که سارینا به کما رفته است.
دقیقا چه دارویی به سارینا تزریق شد؟
برای کم‌شدن درد شکم، باید داروی مترونیدازول به دخترم تزریق می‌کردند که به اشتباه داروی سولفات منیزیم را داخل سرمش ریخته بودند.
سارینا چقدر در کما به سر برد؟
او یک ماه در حالت کما قرار داشت تا اینکه بالاخره بدنش واکنش نشان داد و از کما خارج شد؛ اما دخترم بعد از آن فقط نفس می‌کشید. دیگر برای نفس‌کشیدن به دستگاه نیازی نداشت، ولی نتوانست حرکت کند؛ تقریبا ٩٩‌درصد فلج شد.
الان او در چه وضعیتی است؟
دخترم روی تخت افتاده و توان هیچ حرکتی را ندارد. چشمانش می‌بیند، درد را احساس می‌کند، اما حتی نمی‌تواند حرف بزند، تمام بدنش فلج است و قدرت و توانایی حرکت ندارد. هر دو ساعت یک‌بار باید به او دارو بدهیم بعضی از داروهایش تزریقی هستند. وقتی آمپول را می‌زنم، صدای ناله خفیفش را می‌شنوم و دلم می‌خواهد که بمیرم. وقتی اشک در چشمانش حلقه می‌زند، قلبم از حرکت می‌ایستد. دخترم در ٩ سالگی نابود شده و گوشه‌ای از خانه افتاده؛ به جای اینکه شیطنت کند، باید روی زمین بی‌حرکت بماند. ٩ ماه است که ما زندگی نداریم. من و همسرم هر دو از صبح تا شب بالای سرش هستیم و مرتب باید به او رسیدگی کنیم. هر دو کار و زندگیمان را وقف سارینا کرده‌ایم.
شغل شما چیست؟
من کارگر ساختمانی بودم، ولی به خاطر رسیدگی به سارینا نتوانستم سر کار بروم؛ الان ٩ ماه است که بیکارم.
همسرتان هم شغلی ندارد؟
او هم سر کار می‌رفت، در زمین‌های کشاورزی میوه می‌چید، اما او هم دیگر نتوانست سر کار برود؛ به خاطر رسیدگی به سارینا نمی‌توانیم کار کنیم، برای همین است که بی‌پول‌تر از گذشته شده‌ایم.
هزینه درمان و دارو‌های سارینا را چه کسی می‌دهد؟
تمام هزینه‌های داروهایش را دانشگاه علوم پزشکی پرداخت می‌کند. از آنجا که تغذیه سارینا با خودمان فرق دارد و باید غذا‌های خاص و مقوی برایش تهیه کنیم، تا یک ماه پیش من خودم این غذا را تهیه می‌کردم، اما دیگر پولی برای تهیه غذایش نداشتم تا اینکه بیمارستان کمی از اقلام مورد نیاز را برای تغذیه سارینا برایمان فرستاد و الان در هزینه غذا‌ها کمکمان می‌کند.
هزینه زندگیتان از کجا تأمین می‌شود؟
باور کنید همسایه‌ها و بستگانمان به ما کمک می‌کنند. اگر آن‌ها نباشند به نان شب هم محتاج می‌شویم. آن‌ها هر بار به خانه‌مان می‌آیند و کمی پول و اقلام به ما می‌دهند. آن‌قدر شرمنده‌شان هستم که خجالت می‌کشم حتی از خانه بیرون بیایم که آن‌ها را نبینم. از همه آن‌ها خجالت می‌کشم؛ آن‌ها خودشان هم وضع مالی خوبی ندارند، اما مهربانیشان را از ما دریغ نمی‌کنند.
به‌جز سارینا چند فرزند دیگر دارید؟
یک دختر ١٣ ساله و یک پسر ٧ ساله دارم. آن‌ها هم به خاطر سارینا مرتب غصه می‌خورند. زندگی برای آن‌ها هم سخت شده است. اول مهر است و من هیچ پولی برای تهیه کتاب و وسایل مدرسه‌شان ندارم. نمی‌دانیم باید چکار کنیم.
در این مدت به جز پول دارو، هیچ پول دیگری به شما پرداخت نشد؟
نه اصلا؛ حتی یک ریال هم پول ندادند. هیچ خسارتی دریافت نکردیم. زندگیمان نابود شد و الان ٩ ماه گذشته و هیچ‌کس پاسخگو نیست. ما هم داریم به‌سختی به زندگیمان ادامه می‌دهیم.
الان از چه کسی شکایت دارید؟
بیشتر از همه از آن شرکت داروسازی که برچسب دارو‌های مترونیدازول و سولفات منیزیم را شبیه به هم طراحی کرده است، شکایت دارم. برای چنین دارو‌های حساسی نباید برچسب مشابه بزنند. بعد از آن هم مسئول داروخانه و پرستاری که دارو را به دخترم تزریق کرده، مقصرند. هیچ‌کدام دقت نکردند و به راحتی با زندگی یک دختربچه بازی کردند. دخترم سالم بود، شاد بود و شیطنت می‌کرد، اما دیگر از هیچ‌کدام از شادی‌هایش خبری نیست. دادگاه هم این افراد را مقصر شناخته و برای هر کدامشان‌درصدی تقصیر اعلام کرده است، ولی فعلا پرونده در کمیسیون پزشکی است تا دقیقا مقصران مشخص شوند. ما هم از هرکس که در این ماجرا مقصر بوده و بی‌دقتی کرده شکایت داریم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: تخلفات پزشکی اشتباه پزشکی فلج شدن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۶۶۹۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی دیوید فینچر ۷ ساله کتاب «سینما به روایت هیچکاک» را روی میز پدرش دید

آفتاب‌‌نیوز :

تروفو که از منتقدِ پرشور مجله سینمایی «کایه دو سینما» به یکی از کارگردانان برجسته موج نو سینمای فرانسه بدل شده بود، وقتی در سال ۱۹۶۲ برای نمایش «ژول و ژیم» به امریکا رفته بود، مدام با این سؤال مواجه می‌شد چرا منتقدان «کایه دو سینما» هیچکاک را این‌قدر جدی می‌گیرند؟ همین هم شد که در بازگشت به پاریس تصمیم گرفت نشان دهد که هیچکاک صرفا فیلمسازی سرگرمی‌ساز نیست، بلکه مؤلفی حقیقی است که فیلم‌هایش همچون آثار هر هنرمند خلاق و صاحب‌سبک دیگری باید جدی گرفته شود. وقتی کتاب در سال ۱۹۶۶ منتشر شد، تروفو به هدفش رسید و منتقدان، فیلمسازان و تماشاگران به لطف کتاب او ابعاد جدیدی از هیچکاک را کشف کردند. به همین دلیل هم هست که «هیچکاک/ تروفو» یکی از مهم‌ترین کتاب‌های تاریخ سینما به شمار می‌رود.

پسرکی که کارگردانی در تقدیرش بود

تقریبا حول‌وحوش سال ۱۹۶۹ دیوید فینچر ۷ ساله کتاب «هیچکاک/ تروفو» را روی میز پدرش می‌بیند و فورا شروع به ورق زدنش می‌کند. فینچر تاثیر این کتاب را بر خودش این‌طور شرح داده است: «این کتاب بخشی از آموزش سینمایی من در خانه بود. قبلاً هرگز به نوعی ماتریس زبان فیلم فکر نکرده بودم.» برای بچه‌ای که از ۷ سالگی «هیچکاک/ تروفو» تروفو می‌خوانده، از ۸ سالگی دوربین به دست گرفته و با آن بازی می‌کرده و از ۱۱ سالگی در همسایگی‌شان جورج لوکاس را هر روز صبح با لباس‌خواب در حال برداشتن روزنامه‌اش از دم در خانه می‌دیده، عجیب نیست سرنوشت طوری رقم بخورد که او بخواهد فیلمی از استاد بزرگ تعلیق در سینما را بازسازی کند.

«ورلد آف ریل» خبر داده که فیلم بعدی دیوید فینچر بازسازی «بیگانگان در قطار» (۱۹۵۱) هیچکاک است. این در حالی است که قبلا خبر‌هایی درباره بازسازی سریال «بازی ماهی مرکب» برای نتفلیکس به دست فینچر منتشر شده بود؛ اما گویا حالا باید فیلم بعدی فینچر را تریلر جنایی «بیگانگان» دانست. فینچر یک‌بار در سال ۲۰۱۵ برای بازسازی این فیلم دورخیز کرده بود، اما این پروژه دو سال بعد متوقف شد.

«بیگانگان در قطار» داستان دو مرد غریبه به نام‌های گای و برونو است که در قطار با هم برخورد می‌کنند. برونو به گای پیشنهاد می‌دهد که او همسر گای را که راضی به طلاق نیست بُکشد تا گای بتواند به دختر مورد علاقه‌اش برسد و در عوض گای هم کلک پدر برونو را بِکند. گای وانمود می‌کند ایده خوبی است، اما فقط می‌خواهد از شر برونو خلاص شود. ولی برونو معتقد است بین او و گای توافقی انجام شده که هر دو طرف باید به آن پایبند بمانند.

فینچر قبلا قصد داشت که لوکیشن اصلی فیلم را از قطار به هواپیما تغییر دهد، اما گویا حالا باز به ایده هیچکاک برگشته و دوباره ماجرا در قطار می‌گذرد. احتمالا بن افلک در بازسازی «بیگانگان» حضور خواهد داشت، شاید هم تداخل سایر پروژه‌های او با فیلم جدید فینچر باعث شود که بازیگر جدیدی جای او را بگیرد. در «بیگانگان در قطار» هیچکاک انتخاب بازیگران بسیار مهم بود و بخشی از معنای اسطوره‌ای فیلم که اشاره‌ای به انسانی است که می‌خواهد آتش را از خدایان برباید و سرنوشتش را در دست بگیرد، در سایه انتخاب درست بازیگران حاصل‌شده بود. در ابتدا قرار بود ویلیام هلدن در فیلم هیچکاک نقش گای را بازی کند که این نقش را نپذیرفت و در نهایت فارلی گرنجر در نقش گای ظاهر شد که به نظر راجر ایبرت، منتقد فقید، انتخاب معقول‌تری بود. مسلما بازیگران فیلم جدید فینچر هم در شکل دادن به جان‌مایه فیلم حائز اهمیت هستند.

فیلم قبلی فینچر، «آدمکش»، هم تا حدودی ادای دینی به «سامورایی» ژان پیر ملویل، کارگردان فقید فرانسوی، بود. این‌طور که پیداست فینچر ۶۱ ساله در کار‌های متأخرش تمایل زیادی به ادای احترام به کارگردانانی دارد که در تمام حرفه‌اش تحت تاثیر آن‌ها بوده است.

این مقایسه ناگزیر

فینچر که بار‌ها با هیچکاک مقایسه شده، خود درباره این قیاس چه فکر می‌کند؟ آیا او خودش را شبیه هیچکاک می‌داند؟ فینچر این سوال را چنین جواب داده: «عنصر اصلی سینمای هیچکاک کنایه دراماتیک است. ایجاد تعلیق در فیلم مستلزم آن است که مخاطب بیشتر از بازیگران بداند. معمولا داستان‌هایی را که انتخاب می‌کنم با آنچه مخاطب حدس می‌زند متفاوت است. ضد هیچکاک نیستم، اما احساس شباهت با او نمی‌کنم.» البته این اولین بار نیست که فینچر سراغ هیچکاک می‌رود. برخی منتقدان بر این باورند، همیشه حسی از تعلیق و مایه‌های هیچکاکی را می‌توان در فیلم‌های فینچر یافت، چه فینچر خوشش بیاید یا نیاید. فینچر خودش درباره «اتاق امن» که سال ۲۰۰۲ ساخته، گفته بود این فیلم ترکیب دو فیلم «پنجره عقبی» هیچکاک و «سگ‌های پوشالی» سام پکین‌پا است.

منبع: همشهری آنلاین

دیگر خبرها

  • روایت ترسناک مبارزه زن ۶۰ ساله و خرس در پیرانشهر +تصویر دلخراش
  • حق حضانت فرزند، اهرم فشار والدین
  • ۸ شهید از جمله ۵ کودک در حمله به آوارگان غزه
  • تفاوت قد عجیب این زوج در گینس ثبت شد
  • روایت زندگی شهید حسین نیا از زبان خانواده شهید
  • روایت تجربه‌ای ۲ ساله در یک جشنواره رادیویی/ من یک مادر هستم
  • چرا زندگی پس از زندگی هنوز پربیننده است؟
  • حسرت زندگی نزیسته در جنگل پرتقال
  • وقتی دیوید فینچر ۷ ساله کتاب «سینما به روایت هیچکاک» را روی میز پدرش دید
  • چهار روایت معتبر از سبک زندگی با آموزه های قرآنی