نظریه پردازی نتوانسته همپای ادبیات حرکت کند
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۷۶۳۹۹
علی داوودی می گوید افرادی که درک درستی از شرایط ندارند و حتی سواد این کار را هم ندارند به تحلیل آثار روی آوردهاند و گاهی نظرهایی میدهند که تا مدتها خوراک رسانهها میشود و اذهان را به سمت نادرستی میبرد.
به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، از روزی که علی اصغر شعردوست نماینده اسبق مردم تبریز، سالروز درگذشت شهریار را به عنوان روز شعر و ادب فارسی اعلام کرد با وجود برخی انتقادها به این تصمیم، 27 شهریور به عنوان روز شعر و ادب فارسی انتخاب شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتخاب یک روز به عنوان روز شعر و ادب فارسی برای سرزمینی که شاعرانش در قلههای ادبی جهان جای داشتهاند فرصت مغتنمی است. البته هنوز این روز میان عامه مردم شناخته شده نیست تا حداقل به بهانه همین یک روز، در میان روزمرگیهای معمول، کمی بیشتر شعر بخوانیم و در احوالات ادبی کشورمان بیندیشیم.
به انگیزه این روز میخواهیم کارنامه چهار دهه شعر فارسی را بررسی کنیم و ببینیم شعر ایران بعد از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، چه جایگاهی در منظومه شعر فارسی دارد. این مسئله از چند جهت قابل بررسی است؛ اینکه آیا شعر چهار دهه گذشته به شاخصهها و ویژگیهای خاصی دست پیدا کرده است، فضای نقد چگونه بوده و چقدر توانسته شعر امروز ایران را تحلیل کند، از طرفی مخاطب در جریان شعر امروز چه جایگاهی دارد و چقدر توانسته تعیین کننده جریانهای شعری دهههای گذشته باشد.
برای پاسخ به این سؤالات و تحلیل شرایط شعر امروز با علی داوودی شاعر، طراح، گرافیست و طنزپرداز به گفتوگو نشستهایم که میخوانید.
■ داشتن سبک، امتیازی برای شعر نیست
علی داوودی صریح و شفاف در خصوص جایگاه شعر چهار دهه گذشته و نشانههای سبکی آن میگوید: داشتن سبک لزوماً امتیازی برای شعر نیست. شعر انقلاب که عنوانی محتوا محور است به صرف همین محتوا و کارکردش ارزش زیادی دارد. ما بعد از انقلاب یک دهه شعر متفاوت و متمایز داریم که به لحاظ زبان، محتوا و تصویر فضای دیگری دارد؛ عالم و آدم متفاوت! همین مقدار برای ثبت شدن در تاریخ کفایت میکند. امروز و این چند دهه نیز هر چه دارد از همان سرچشمه بهره میبرد، به جهت اینکه بنیانهای آن چنان قدرتمند است که توان پشتیبانی دارد وای کاش امکانات زبانی و یا فضای فرهنگی و ترجمه میتوانست آن را به جهان معرفی کند.
به پیوست همین نکته باید افزود که نظریه پردازی نتوانسته همپای تولید شعر و ادبیات حرکت و نقش آفرینی کند، لذا به آن میزانی که باید و شاید در جامعه ادبی دانشگاهی مباحث مربوط به ادبیات انقلاب مطرح نشد.به صورت کلی پاسخ به این پرسش که شعر انقلاب در کجای منظومه شعر فارسی قرار گرفته آسان نیست، چون باید سالها فاصله بگیریم تا بتوانیم تحلیل خوبی از یک برهه تاریخی ارائه دهیم و از آن جا که فضای نقد هم بخصوص در حوزه شعر در جامعه ما وجود ندارد، نمیتوان تحلیل روشنی در خصوص جایگاه شعر امروز ارائه کرد بویژه اینکه شما آن را در مقابل همه سال هایی که بر شعر فارسی گذشته است، قرار میدهید.
او میگوید: «اساساً تحلیل شعر امروز برای شاعران و منتقدان راحت نیست چون حتماً با حرف و حدیث هایی از سوی عدهای موافق یا مخالف موضعی که در این مورد گرفتهایم، روبهرو خواهیم شد، ضمن اینکه افرادی که درک درستی از شرایط ندارند و حتی سواد این کار را هم ندارند به تحلیل آثار روی آوردهاند و گاهی نظرهایی میدهند که تا مدتها خوراک رسانهها میشود و اذهان را به سمت نادرستی میبرد. این تحلیلها بیشتر از آنکه روشنگری کند و تحلیل فضای موجود باشد ضربه زننده است. با همه اینها ادبیات مسیر خودش را میرود. در این مسیر میتوان به مسائل زیادی اشاره کرد، از جریانهای شعری موضوعی گرفته تا مسائلی مثل تأثیر ارگانها بر شعر و شاعر و یا چگونگی چاپ و انتشار مجموعههای شعری».
■ کمک فضای مجازی به شعرهای زرد
یکی از مسائلی که شعر امروز و بخصوص شعر سالهای اخیر با آن روبهرو بوده است رواج شعر زرد در میان جامعه است که با توجه مخاطب به این نوع شعر و نگرانی شاعران مواجه شده است. رشد این گونه شعر در دهه اخیر زیاد شده و طرفدارانی هم پیدا کرده است. طرفداران این جریان شعری کسانی هستند که از ورود به عرصه های عمیق معانی شعر ناتوانند و به سطح نازل تری گرایش دارند، در واقع به لحاظ هنری و فکری در حدی نیستند که قابل مقایسه با شعر اصیل فارسی باشند به همین دلیل به همین نوع شعر دل خوش می کنند و آثاری تولید می کنند که نمونه آن در رسانهها فراوان است، ضمن اینکه دسترسی به عرصه مجازی هم سهلتر و فراوانتر شده است و همین سهولت باعث شده این شعرها بیشتر از گذشته دیده شوند.
این شاعر ادامه میدهد: «شعر زرد همیشه وجود داشته و همیشه هم طرفدارانی داشته اما اکنون به مدد فضای مجازی و ارتباطات بیشتر، این نوع شعر بیش از گذشته خودش را نشان میدهد. البته در همین فضا هم شاعر حرفهای دیده میشود. آثار شاعران حرفهای هم منتشر میشود و خوانده میشود حالا شاید در تیراژ پایین اما به هر حال شاعر مطمئن است همان تعداد مخاطبی که اثرش را میخوانند مخاطبان جدی و واقعی ادبیات هستند و کتابش برای همین تعداد قابل توجه است که چاپ میشود».
■ شعر زرد برای ادبیات مغتنم است
شاعر مجموعه «سوءتفاهم» بر خلاف بسیاری از شاعران از ظهور و بروز شعر زرد اظهار نگرانی نمیکند و حتی آن را برای ادبیات و شعر کشورمان مغتنم میداند، او توضیح میدهد: «به نظر من همان مسائلی را که زمانی برای داستانهای عامه پسند مطرح میشد و این ژانر را باعث کتابخوان کردن آحاد جامعه میدانست، به شعر آن هم از نوع زردش میتوان تعمیم داد!
■ در فواید و مضرات حمایت ارگان ها
شاعر مجموعه غزل «نام تو چیست» در ادامه در خصوص حمایت ارگانها و نهادها از شعر و تأثیر این حمایت بر جریان شعر امروز هم گفت: حمایت ارگانها و مؤسسات با تمام خیر و برکاتی که داشته بی توقع و طمع نبوده و همین امر باعث ایجاد ناهنجاری در فضای شعر شده چرا که هر کسی با حداقل حمایتی، چند فقره شعر موضوعی طلب کرده و اکنون عمده جریان متوجه این امر شده که کجا و چه کسی فراخوان جشنواره و کنگره داده است.به نظر حمایتی هم اگر هست باید از خود شاعر بشود شاعری که به طور آزاد و متأثر از جامعه، شعری سروده، همان نفس حضورش در جامعه و جماعت باید تقویت شده و به فال نیک گرفته شود و تولید موضوعی شعر اگر نه به کلی حذف، بلکه از اولویت خارج و یا به حداقلترین شکل تقلیل پیدا کند».
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شاعر شعر قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۷۶۳۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأملاتی در بومینبودن نظریههای جامعهشناسی کشور
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بیشتر پژوهشهایی که در اجتماع علمی ایران صورت گرفته و میگیرد، مبتنی بر دستاوردهای دانشمندان غربی است و این دستآوردها چه در نظریهها و چه در روشها و فنون پژوهشهای تجربی، دارای دقت و اعتبار بالایی هستند.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که تئوریها و روشها با دقت تقریباً وسواسگونهای توسط دانشمندان و پژوهشگران غربی، ابداع و ساخته و برخی از آنها به وفور در جامعۀ خودشان به کار گرفته میشوند.
* دلایل خطای شناختی در پژوهشهای تجربی جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر مفاهیم و تبیینها و اِسنادهای آن نظریهها، برای جامعهشناسی و پژوهشهای تجربی جامعهشناختی در جامعۀ ایران ممکن است نوعی خطای شناختی شکل بدهد و احتمالا داده است، از آنجا که جامعۀ آمریکا، آلمان، فرانسه و دیگر جوامع غربی که نظریهپردازان در آن زمینه و مبتنی بر آن جوامع، به برساختن نظریههای خود اقدام کردهاند و میکنند.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ بهرغم شباهتهای انسانی ما آدمیان، از نظر دین و اعتقادات، از نظر ارزشها و هنجارها و رمزگان تفسیر معنا، از نظر شیوه توزیع قدرت، از نظر کمّوکیف وقایع و رویدادهایی که در دورههای تاریخی گذشته در جوامع آنها روی داده و اثرات و پیامدهای آن باقی است، از نظر رشد و توسعۀ اقتصادی، از نظر محیط طبیعی و جغرافیایی و نیز از نظر برخی عوامل دیگر، با جامعۀ ایران بطور معناداری متفاوت است واین خطای شناختی شکل میگیرد.
نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود* عواقب حل مسائل با مفاهیم عاریتی
این پژوهش توضیح میدهد که کاربست نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود. گرچه به عنوان جامعهشناس موظف هستیم - به قول گیدنز- به فرازبان جامعهشناسی سخن بگوییم، اما نگرانی این است که اطمینانی نیست که مفاهیم عاریتی، بتوانند شناخت دقیق و صحیحی را برای ما شکل دهند و ما را در حل برخی از مسائلمان، اجتماعی یا فرهنگی بهطور مؤثری یاری دهند.
نبوی ادامه میدهد که احتمالا بسیاری از پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشود. بماند از اینکه برخی از پژوهشگران بنا به دلایل اجرایی، فرهنگی یا بخش اقتصادی، حتی همان اصول علمی را در نقدنشدههای مختلف پژوهش خود رعایت نمیکنند.
خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشودنبوی بیان میکند که زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی از دو سو مبدل به مسأله شده است:
نظریههای برساختهشده در جوامع غربی برای کاربست در پژوهشهای بومی، مناسبت کمتری دارند و ممکن است ما را دچار خطای شناختی کنند، اما ما از آن آگاه نیستیم یا اگر آگاه باشیم تلاش جدی برای اصلاح نظریهها و بومیسازی آن آنجام نمیدهیم. نظرهای ساخته وپرداخته شده توسط اندیشمندان بومی به علت ناآشنایی با فرازبان جامعهشناسی، دارای ماهیت جامعهشناختی نیستند و در اجتماع علمی جامعهشناختی به رسمیت شناخته نمیشوند.این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجهایم و این وضعیت، آنقدر عادی و طبیعی شده است که مسألهبودن آن را درنمییابیم. چه بسا بخش قابل ملاحظهای از بحرانها و ابربحرانها، ناشی از سوءمدیریت نباشد و در اثر تشخیص نادرست یا نادقیق که به علت خطای شناختی روی میدهد، شکل گرفته باشد.
انتهای پیام/