Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-07@17:11:24 GMT

مقام امامت و کرامت حضرت عباس(س)

تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۷۸۹۴۳

مقام امامت و کرامت حضرت عباس(س)

وبلاگ > شیرازی، سید رضی - حقیقت این است که حضرت عباس، امام نیست. برخی که بیشتر البته در عوام رائج است حضرت عباس را امام می شمرند.

ایشان امام نیست و مقام امامت را دارا نیست. اما حقیقتی دیگر هم در عالم معرفت نهفته است و آن اینکه حضرت عباس هیچ چیزی از مقام امام کم ندارد. این معنای این است که وجود ایشان مقامات اخلاقی و ایمانی که در امام معصوم هست را سیر کرده و رسیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از منظر کلامی هیچ ایرادی به این موضوع وارد نیست. بنابراین مقام حضرت عباس پس از امام حسین مقامی عالی رتبه است که همه ائمه معصومین ما بر آن اذعان دارند. باب الحواحج است به طور ویژه. درک این خودش یک مقام علمی است که کار هر کسی نیست. مقام عصمت هم مراتب دارد. بله در مراتب بالایی حضرت عباس به مقام عصمت هم دست یافته است. اما قطعا عصمت پیامبران و چهارده معصوم مقاماتی دارد و عصمت حضرت زینب و حضرت عباس هم در مقاماتی است که قابل فهم و اثبات است.

اما درباره مسائل مربوط به کرامات حضرت عباس این طور نیست که کرامات خرافه باشد. این کرامات که از حضرات معصومین بیان شده عین عقل است. قطعا با عقل معاش و عقل ماده و دنیا قابل فهم نیست. اما اگر آدمی عقل عرفی دنیایی اش در ساحت عقل کبریایی و عقل قدسی وارد شود می تواند حقیقت اثبات پذیر این کرامات را درک کند. بنابراین اینکه می گویید آیا عقلی است باید بپرسید کدام عقل می خواهد این مقام کرامت را درک و فهم کند. البته عامه مردم که این کرامات را می بینند و با توسل به آن می رسند اینها از راه دل است که کرامت نصیب آنها می شود. اما در ک عقلی این مقام با عقل ملکوتی برای بزرگان معرفت حاصل می شود. از طرفی هم فرق هست بین معجزه و کرامت و خرافه. برخی کرامات حضرت عباس را معجزه می نامند که این هم اشتباه است. معجزه متعلق به پیامبران است. اختصاصی است. کرامات هم مراتب دارد. که حضرت عباس تمام مقامات را برای صدور کرامات از خودش طی کرده است. این با روایات قابل اثبات است. بگذریم از برخی یا بسیاری که با این کرامات سوء استفاده می کنند که خیلی راحت قابل تشخیص هستند. که اگر نگاه عقلانی و دقیق به معارف دینی داشته باشید، این سوء استفاده ها قابل شناخت است.

حضرت قمربنی هاشم، نمونه کامل تحقق ادب در شخصیت یک انسان است. تولدش ادب بوده است. مادرش پس از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) باید گفت که مادر ادب بوده است. لذا تمام مراتب و مقاماتی که در اخلاق برای ادب ذکر شده در شخصیت حضرت عباس حلول پیدا کرده است. حالا این شخصیت مودب در مدینه، در مکه، در کربلا، در خانه و خانواده، در جامعه در بین زنان، در بین بازاریان در بین همه به نام شخصیتی با ادب فردی و اجتماعی معرفی شده است. شخصیتی که گفته شده تمام مردان و زنان عرب مدینه و مکه بر ادب و غیرت و پاکی این مردبزرگ غبطه می خوردند. حالا این ادب کجای جامعه مسلمان ما هست؟ چقدر هست؟ زنان مسلمان ما باید وقتی مردی را می بینند غیرت و جوانمردی او را چنان درک کنند که، نشانه آن در حضرت عباس نمود داشته است. اگر می گوییم یا ابالفضل، باید تمام فضائل و نیکویی های اخلاقی هر کس به قدر و اندازه خودش در ما دیده شود.

کلید واژه‌ها : حضرت عباس - عاشورا - محرم -

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: حضرت عباس عاشورا محرم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۷۸۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود

بنی‌عباس در آغاز کار به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما حضرت خلافتی که از مسیر بنی عباس و آدم‌کشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نپذیرفت. این یکی از تفاوت‌های ائمه با دیگران است که دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشستی با عنوان «امام صادق(ع) و مسئله حکومت» طی سخنانی افزایش تعداد شیعیان در زمان امام صادق (ع) و سیره آن حضرت در مواجه با قیام‌های آن دوران پرداخت.

بخش‌هایی از سخنان این استاد دانشگاه را می‌خوانید:

ولادت امام صادق(ع) در سال 80 هجری و شهادت ایشان در سال 148 هجری رخ داد. از سال 83 تا 132، مصادف با دوره بنی امیه و خلفای ستمگری است که البته بعد از هشام، بنی امیه دچار ضعف شده و در سال 132، بنی امیه با کشته شدن مروان حمار ساقط می‌شود.

نکته مهم این است که دوره ضعف بنی‌امیه برای امام صادق (ع) بسیار مغتنم بود چون آنها دیگر نمی‌توانستند فشار زیادی به امام بیاورند لذا امام صادق(ع) هم از سقوط بنی امیه و هم تثبیت بنی عباس، نهایت استفاده را کردند چون فرصت ارزشمندی برای ایشان رخ داد.

گسترش مکتب شیعه در دوران امامت امام صادق (ع)

در زمان امام صادق(ع) تعداد شیعیان زیاد شد در حالی‌که این تعداد مثلاً در زمان امام حسن (ع) کم بود تا جایی که فرزندان آنها حتی امکان ازدواج با شیعه را نداشتند. بنی عباس، سال‌ها از هر راهی حتی راه‌های غیرشرعی و خدعه و نیرنگ استفاده کردند تا بتوانند بنی‌امیه را کنار بگذارند. آنها از روایات نبوی نیز سوء استفاده می‌کردند و حتی شروع به کشتار سادات کردند.

بنابراین لازم است این دشمنان اهل بیت (ع) را به خوبی بشناسیم که البته افراد بی‌سوادی نبودند و بسیاری از آنها از جمله مهدی، هادی و هارون، محدث بودند و برخی از آنها با علما مناظره می‌کردند.

 

کار قرآنی در شمار مبارک‌ترین کارهای اسلامی و جهادی است

 

بنی‌عباس، موقع روی کار آمدن به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما امام(ع)، خلافتی که از مسیر بنی عباس و از راه آدم‌کشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نمی‌تواند بپذیرد چون اگر پیشنهاد آنها را می‌پذیرفت چه جوابی در قبال تاریخ داشت؟ این از تفاوت‌های ائمه ما با دیگران است که قدرت برای آنها موضوعیتی ندارد و دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند و آن را حفظ کنند.

اگر امام حسن (ع) صلح کرد به این دلیل بود که اگر چنین کاری انجام نمی‌داد تشیع از بین می‌رفت هرچند که برخی از افراد، او را به خوار کردند شیعیان متهم کردند اما این سیاستی مثبت از جانب ایشان بود. بنابراین نباید سیاسی‌کاری به معنای منفی انجام دهیم چراکه واقعیت این است که خلافتی که از مسیر بنی‌عباس به دست بیاید مشروع نیست. از سوی دیگر مردم آماده پذیرش چنین چیزی از جانب امام صادق (ع) نبودند.

قیام‌‌های سادات حسنی علیه عباسیان

بنده تعجب می‌کنم که سر کلاس درس، برخی دانشجویان می‌گویند در چنین شرایطی هدف وسیله را توجیه می‌کند اما شهید بهشتی می‌گوید، با استفاده از پلکان حرام، کسی به پشت بام حلال نمی‌رسد. مطلب دیگر اینکه قیام‌‌های سادات حسنی علیه عباسیان را در آن دوران شاهد هستیم که می‌گفتند اینها دروغ گفتند و خدعه و نیرنگ به کار بردند و اسم اهل بیت(ع) را آوردند و عنوان ما را غصب کردند بنابراین قدرت باید در دست خاندان علی باشد نه آل عباس. البته امام صادق(ع) در قیام‌های محمد نفس زکیه و برادرش ابراهیم شرکت و همراهی نمی‌کند.

 بعد از واقعه عاشورا، برخی گمان کردند تنها درسی که می‌شود از حسین بن علی(ع) گرفت فقط مبارزه مسلحانه است که زیدیه نمونه بارز آنهاست اما مگر امام حسین (ع) در تمام زندگی‌اش فقط قیام مسلحانه داشته است؟ این انسان، 57 سال عمر کرد و بیست سال از آن را در صلح با معاویه بود.

چه کسی گفته است در هر شرایطی باید قیام کرد؟ ما باید ببینیم آیا چنین قیامی، نتیجه‌ای در پی دارد؟ امام حسین(ع) وقتی مشاهده کرد خلافت در حال تبدیل به سلطنت است قیام کرد و شهید شد. بنابراین مسیری که ائمه ما رفتند ادامه فکر و فرهنگ و معرفت حسینی بود اما مسیری که زیدیه در پیش گرفت این بود که در هر حالی باید قیام کرد و این منطقی نیست لذا امام صادق(ع) قیام زید را تأیید نکرده است.

 

اسرار موفقیت امام صادق (ع) در تقویت بنیان‌های وحدت امت اسلام

 

پشتوانه معرفتی در قیام‌ها

خط امام در آن زمان خط قیام نبود در حالی‌که زیدیه می‌گفتند امامی که در خانه بماند و درس بگوید به درد نمی‌خورد. آنها می‌گفتند جعفر بن محمد، اعتقادی به جهاد ندارد در حالی‌که امام صادق(ع) می‌گفتند من به جهاد اعتقاد دارم اما علم خودم را در کنار جهل آنان نمی‌گذارم. در قیام فخ در زمان امام کاظم(ع)، یکصد سید به شهادت رسیدند اما آیا در مکه و در حرم خدا، کسی قیام می‌کند آن هم در مقابل لشکر عباسی؟ بنابراین قیام‌های بدون معرفت، کور و بی‌هدف و سطحی، اثری در پی ندارد.

زمانی که زیدیان وارد قیام شدند از نظر فقهی وابسته به مکتب ابوحنیفه شدند. خود زید می‌گفتند امام صادق (ع) فقط در احکام، امام ماست. آنها در کلام یعنی عقاید نیز وابسته به معتزله شدند چون باز هم از اهل بیت(ع) فاصله گرفتند. پشت هر قیامی باید یک معرفت باشد مثلاً انقلاب اسلامی بر اساس پشتوانه معرفتی ولایت فقیه شکل گرفت لذا موفق شد.

فرض کنید اگر شرایط مهیا بود و امام صادق(ع) در دوران پس از بنی‌امیه به خلافت می‌رسید آن وقت چه اتفاقی می‌افتاد؟ در روایت شریفی از امام صادق آمده است بنی امیه و بنی عباس نمی‌خواهند دین را در جامعه رواج دهند. حال آیا امام صادق اگر به قدرت می‌رسید می‌توانست با استفاده از همان روش‌ها، دین را در جامعه ترویج کند؟ در این صورت چه تفاوتی بین امام صادق (ع) و بنی امیه وجود دارد؟ شیخ صدوق در کتاب شریف «الخصال» این حدیث را نقل کرده است و نکات مهمی هم در آن وجود دارد.

گفته شده آنهایی که بالاترند باید بر آنهایی که پائین‌تر هستند آسان بگیرند و با مدارا رفتار کنند. سپس به این داستان اشاره می‌شود که شخصی مسلمان می‌شود و سپس دوست مسلمانش به او می‌گوید برویم نماز صبح بخوانیم و پس از نماز می‌گوید حالا تعقیبات نماز را بخوانیم، سپس شروع به مباحثه می‌کنند تا اینکه نزدیک نماز ظهر و عصر می‌شود، این روند ادامه پیدا می‌کند تا اینکه نوبت به نماز مغرب و عشاء می‌شود. طرف ناراحت می‌شود و می‌گوید این چه دینی است که شما دارید؟

امام صادق (ع) می‌گوید این گونه نکنید چون باعث می‌شود مردم از دین زده شوند. این کاری است که بنی امیه انجام داده و با شمشیر با مردم سخن می‌گفتند اما ما نباید تصویری خشن از اسلام به نماش بگذاریم. در سکانس آخر فیلم «محمد رسول الله» از مصطفی عقاد که مربوط به فتح مکه است ابوسفیان می‌گوید این پیروزی از قلب‌ها وارد شد نه از دیوارها.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • تجدید میثاق مسوولان حج و زیارت با آرمان‌های امام خمینی (ره)
  • تجدید میثاق مسئولان حوزه حج و زیارت با آرمان‌های امام خمینی (قدس سره)
  • آیا بانوان می‌توانند امام جماعت شوند؟ + نظرات مراجع تقلید
  • انتشارات بین‌الملل با ۶۰ عنوان کتاب جدید در نمایشگاه کتاب
  • درب طلای حرم امام رضا (ع) آماده شد + جزئیات
  • اعزام زائر اولی ها به مشهد طی دهه کرامت در ورامین
  • درب طلای حرم امام رضا (ع) آماده شد
  • امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود
  • عزاداری امام صادق(ع) در امامزاده آقا علی عباس
  • شمه ای از کرامات امام صادق(ع)