جنس غم امام حسین با تمام غمهای عالم فرق دارد
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۸۰۰۴۵
خبرگزاری مهر- گروه استانها، مهرداد حمزه*: صبحها هنوز آفتاب طلوع نکرده، علی سرگرم جوش آوردن آب دیگها میشود؛ بساط خورشت هر چه باشد، قورمه سبزی یا قیمه یا مواد عدس پلو از شب قبل آماده شده است.
کم کم آب دیگها به قلقل میافتد، حالا وقت ریختن برنج داخل دیگ است؛ برنج معمولاً از شب قبل خیس میشود؛ صافی برنجها که به درون دیگ ریخته شد، با کپسول گاز و سرپیک شعلههای اجاق را باید یاری کرد تا زودتر آماده آبکش شود و حدود یک ربع تا بیست دقیقه طول میکشد تا به مرحله آبکش برنج برسیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
احمد با کفگیر بزرگ برنج را هم میزند و هر چند دقیقه یکبار چند دانه از آن را زیر انگشتانش له میکند و وقتی میگوید سرپیک را خاموش کنید یعنی برنج آماده آبکش شده است.
حالا یکی صافی خالی میآورد؛ حسین، مهدی، آرمان یا من. علی آبگردان بزرگ را برمیدارد و داخل دیگ میبرد و صافی را پر میکند.
صافیها به ترتیب روی نردبان چیده میشوند؛ خالی کردن برنج مانده در ته دیگ کمی سخت است و حالا باید روغن و نان آورد و تهدیگ گذاشت؛ بعد دوباره برنج را در دیگ خالی کرد و دمکنی را روی آن قرار داد آن هم با شعله کم.
این تقریباً کار هر روز دهه اول محرم است؛ از سرخ کردن سیب زمینی و پیاز و سبزی گرفته تا تفت گوشت و لپه و پخت لوبیا و عدس و در نهایت پخت برنج.
کار دیگ برنجها که تمام میشود آفتاب دیگر طلوع کرده و حالا باید تا ظهر برای آماده شدن غذا و پذیرایی از عزاداران حسین صبر کرد.
این روزها که در فضای مجازی حرف از ندادن نذری و نپختن غذا و... است مدام با خودم فکر میکنم اینها که این پیامها را بدون کوچکترین تاملی فوروارد میکنند اصلا میدانند بوی قیمه نذری یعنی چه!؟ اصلا میدانند جماعت عاشق حسین چطور از زندگی خود میگذرند تا چراغ خیمه اباعبدالله روشن بماند!؟
اینها میدانند عشقبازی پای دیگ غذای نذری حسین یعنی چه!؟ کاش میآمدند کمی بخار آشپزخانه هیئت را تجربه میکردند، میآمدند و میدیدند میشود سیبزمینی پوست کند، پیاز سرخ کرد، گوشت تفت داد، برنج آبکش کرد، تی کشید، بیخوابی مداوم و خستگی را امتحان کرد اما عاشق بود.
کاش حال خوب همه این اتفاقات را تجربه میکردند و میفهمیدند این حال خوب را در هیچ جای دنیا پیدا نخواهند کرد چرا که حسین یکی است و جنس غمش هم با تمام غمهای عالم فرق دارد.
اگر جایی کسی اشتباه رفتار کرد، اشتباهاتش را پای خودش بنویسید اما باور کنیم در کنار همه کارهای نیکی که میتوان انجام داد، در کنار همه نذرهای قشنگی که میتوان داشت، نذر برای حسین و کار کردن در این دستگاه عالم دیگری دارد و با هیچ چیز قابل قیاس نیست.
این مردم سالهاست پای کار حسین ایستادهاند و برای غمش اشک ریختهاند، لباس سیاه پوشیدهاند، خیمه به پا کردهاند، نذری دادهاند و... .
این مردم سالهاست با این عشق زیستهاند و حالشان هم با همین عشق بهتر میشود؛ حال خوبشان را قدر بدانیم. همین.
* مدیرعامل خانه مطبوعات استان همدان
کد خبر 4406538منبع: مهر
کلیدواژه: خانه مطبوعات همدان غذای نذری ماه محرم مراسم عزاداری ماه محرم کرمانشاه خبرگزاری مهر بوشهر مشهد گرگان شهرکرد مراسم عزاداری مجلس شورای اسلامی شیراز بیرجند خرم آباد احتکار خطبه های نماز جمعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۸۰۰۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصههای رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»