Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-25@08:28:16 GMT

این مادر و دختر شب ها به خانه نمی روند

تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۸۹۲۳۷

رکنا: روزی که برای خوشبختی و سعادت خانواده ام پای تخته سیاه می ایستادم تا لقمه نان حلالی در سفره آنان بگذارم هیچ گاه به ذهنم خطور نمی کرد که روزی مال و منال دنیا چشمان همسرم را کور کند و من این گونه مورد بی مهری و بی توجهی قرار بگیرم به طوری که ...

مرد بازنشسته در حالی که بیان می کرد دیگر تحمل توهین ها و پاسخ های سربالای همسر و دخترم را ندارم در تشریح ماجرای زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری 24 میرزا کوچک خان مشهد گفت: تازه در آموزش و پرورش استخدام شده بودم که مادرم دختر یکی از آشنایانش را برایم خواستگاری کرد و خیلی زود مراسم ازدواج ما برگزار شد با آن که تحصیلات همسرم تا مقطع راهنمایی بود ولی زندگی شیرینی داشتیم چرا که درآمد کارمندی من کفاف زندگی را می داد و همه مایحتاجمان را برآورده می کرد .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با آن که در چند سال اول زندگی همسرم باردار نشد ولی هیچ گاه این موضوع خللی در ارتباط عاطفی ما به وجود نیاورد چرا که من همسرم را عاشقانه دوست داشتم و هرگز به این مسائل نمی اندیشیدم اما آرام آرام احساس کردم همسرم دچار افسردگی شده و از این ماجرا رنج می برد با همه وجود کمر به خدمت او بستم تا نگذارم موضوع باردار نشدن همسرم موجب شود که غبار غم بر چهره اش بنشیند. در همین روزها بود که همسرم تصمیم گرفت برای رهایی از این وضعیت در بیرون از منزل فعالیت کند. من هم بلافاصله پیشنهادش را پذیرفتم تا او در منزل احساس تنهایی نکند. خلاصه همسرم در یکی از آموزشگاه های آرایش و پیرایش زنانه ثبت نام کرد و من هم همه شرایط را برای آسایش و آرامش او فراهم می کردم بالاخره دوران آموزشی به پایان رسید و همسرم با اجاره یک سالن آرایشگری در پی گرفتن جواز کسب برآمد من هم در همه این مراحل پا به پای او بودم تا این که سه سال بعد خداوند پسر و دختری دو قلو به ما عنایت کرد. از آن روز به بعد همسرم کمتر به سالن آرایشگری می رفت تا بیشتر به فرزندانم رسیدگی کند. اما طمع درآمد و پولی که به راحتی خرج می کرد آرام آرام موجب اختلافاتی در زندگی ما شد. به طوری که همواره درآمد بالایش را به رخم می کشید و فرزندانمان را نیز به مهدهای کودک می سپرد، در همین سال ها با کمک یکدیگر خانه ای خریدیم که او سند را به نام خودش ثبت کرد درحالی که فرزند سوم و چهارم مان نیز به دنیا آمده بودند اختلافات ما هر روز بیشتر شدت می گرفت به طوری که دیگر به چشم زن و شوهر به یکدیگر نگاه نمی کردیم و تقریبا هم خانه بودیم. وقتی عقربه های ساعت تعطیلی اداره را نوید می داد در درون من غوغایی برپا می شد چرا که هیچ کس منتظرم نبود. خلاصه به مدت 10 سال در یک ساختمان ولی در دو طبقه مجزا زندگی می کردیم با وجود این سعی می کردم کانون خانواده ام را حفظ کنم تا اطرافیان و بستگانمان در جریان اختلافات و زندگی جداگانه توام با توهین و تهدید ما قرار نگیرند. حتی همسرم چندین بار برای گرفتن مهریه و نفقه مرا به دادگاه کشاند ولی باز هم آبروداری کردم و دم برنیاوردم. اما حالا دخترم و مادرش در یکی از شرکت های هرمی عضو شدند و برای افزایش زیرگروه های خودشان تا سپیده دم در بیرون از منزل به سر می برند. آن ها اعتراض های مرا با توهین و تهدید پاسخ می دهند به طوری که هیچ اهمیتی برای آنان ندارم دیگر نمی توانم این آزارهای روحی را تحمل کنم و همسر و دخترم در نیمه های شب به دنبال درآمدهای خیالی باشند و ... شایان ذکر است به دستور سرهنگ حمیدرضا علایی (رئیس کلانتری) این خانواده به مراکز مشاوره ای پلیس Police معرفی شدند. 
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

وقتی مامور پلیس، خودرو را برای گرفتن سلفی متوقف کرد +عکس

انتقام ناجوانمردانه سمیرا از زنان / او انتقام مطلقه بودنش را می گرفت

مردی دخترش راحله را برای مواد فروخت !

تجاوز بیرحمانه مرد ایدزی به 2 دخترش! + عکس

شلیک به پلیس بخاطر یک دستور! + تصویر

دستگیری استاد دانشگاه بخاطر جلوگیری از یک فاجعه!

مرحوم کافی مخفیانه به پای منبر خودش رفت +تصویر

باز شدن غربیلک فرمان به جای کیسه هوا+تصویر

فریده عاشق مرد همسایه شد / او برای ازدواج با او دست به هر کاری زد

این 2 زن تهرانی را می شناسید؟! / آنها پول پارو می کردند! + عکس

خانم مجری در برنامه زنده تلویزیون خودکشی کرد! + فیلم

بوکسور معروف نامزدش را به خاطر دوشیزه نبودن تکه تکه کرد + عکس 16+

ناگفته های آناهیتا از همخوابی اجباری با مردان خارجی !

اعترافات تلخ نفیسه 20 ساله درباره خانه فحشای خاله خانم! / پلیس فاش کرد

 

منبع: رکنا

کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه استخدام منزل پلیس Police خانواده دنیا خوشبختی همسرم من عکس فیلم تهران اتوبوس دختر قتل تصاویر مرد حکم بیمارستان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۸۹۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرد میانسال با دیدن مرد غریبه در منزلش مرتکب قتل شد

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، زمستان سال ۱۴۰۰ مردی ۵۰ ساله به نام اکبر در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ عنوان کرد که مردی غریبه و همسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده است. پس از آن مأموران پلیس اسلامشهر به محل که آپارتمانی ۴ طبقه بود رفتند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد مردی حدودا ۴۰ ساله به نام بهروز در محل جان باخته و همسر اکبر به نام مریم هم در حالت نیمه‌جان روی پله‌های راهرو افتاده است.

بیشتر بخوانید: مرگ مشکوک پسر جوان در ایستگاه مترو سرسبز + جزئیات

در ادامه جسد بهروز با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مریم از سوی اورژانس به بیمارستان انتقال پیدا کرد و اکبر نیز در محل جنایت دستگیر شد.

وی پس از انتقال به پلیس آگاهی، ضمن اعتراف به قتل، در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۲ سال قبل به همسرم مشکوک شده بودم و بعد از مدتی در تلفن همراه همسرم به شماره و پیامک‌هایی برخوردم که با اسم یک زن ذخیره شده بود، اما وقتی با آن شماره تماس گرفتم، یک مرد پاسخم را داد. در ادامه با شکایت من و محکومیت مریم به شلاق پرونده بسته شد و او قول داد که دیگر خطا نکند.

وی ادامه داد: روز حادثه سرزده به خانه برگشتم و صدای پچ‌پچ دو نفر راشنیدم. بعد هم همسرم در را باز کرد و نگرانی را در چهره‌اش دیدم. به سراغ اتاق‌ها و کمد دیواری رفتم اما کسی آنجا نبود و قرار شد همسرم را به کلاسش برسانم اما به یکباره احساس کردم کسی در خانه است و همسرم می‌خواهد به بهانه کلاس رفتن من را از خانه بیرون ببرد. همان موقع صدایی از داخل سرویس بهداشتی شنیدم و فهمیدم کسی داخل آنجاست.

متهم گفت: به باجناقم زنگ زدم و خواستم به خانه ما بیاید. او هم ۵ دقیقه‌ای خودش را رساند. بعد به‌سرعت به آشپزخانه رفتم و چاقویی را برداشتم و به سمت سرویس بهداشتی دویدم که مریم سعی داشت مانع ورودم شود و در نهایت با زور در را باز کردم و مرد غریبه‌ای را دیدم و چند ضربه چاقو به او زدم. بعد هم سراغ مریم رفتم و به او هم چاقو زدم و با پلیس تماس گرفتم.

در ادامه مأموران سراغ خانواده مقتول رفتند و مشخص شد که او همسر و دو فرزند دارد. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

نخستین جلسه دادگاه

در این جلسه مادر مقتول درخواست قصاص کرد. پس از آن متهم با پذیرش اتهامش گفت: از قتل نه‌تنها پشیمان نیستم، بلکه اگر او ۱۰ بار دیگر هم زنده می‌شد باز هم او را می‌کشتم. با پایان دفاعیات متهم، قضات ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعدی و تحقیقات بیشتر موکول کردند.

دومین جلسه دادگاه

در این جلسه بار دیگر مادر قربانی درخواست قصاص کرد. بعد از آن دوباره متهم به جایگاه رفت و اظهاراتش را در مراحل بازجویی و جلسه اول رسیدگی تکرار کرد.

با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به قصاص و همچنین حبس و دیه محکوم کردند.

منبع: همشهری آنلاین

انتهای پیام/

کد خبر: 1228025 برچسب‌ها اخبار حوادث

دیگر خبرها

  • قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به‌ مدت ۲ شبانه‌ روز در تهران!
  • ۱۴ سال پرستاری از جانبازی که بی‌نام و نشان بود
  • ماجرای خودروی شراکتی دکتر معتمدی و دکتر مرندی و خرید بلیت قسطی هواپیما
  • درگیری شدید و عجیب زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز در تهران/ قاتل: جسد را زیر تختخواب داخل اتاق گذاشتم        
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز!
  • مرد میانسال با دیدن مرد غریبه در منزلش مرتکب قتل شد
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز در تهران!
  • آزاد شوم همسرم را هم می‌کشم!