Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در سومین شب از سلسله نشست‌های عاشورا و امروز ما که با همکاری انجمن اندیشه و قلم، خانه اندیشمندان علوم انسان و بنیاد اندیشه و احسان توحید برگزار می‌شود، عنوان کرد: دیدگاه تفکیک بین تکلیف و نتیجه دو مبنا دارد و اگر کسی یکی از این دو مبنا را بپذیرد می‌تواند ملتزم شود که تکالیف حساب جداگانه‌ای از نتایج دارند و می‌توان بدون توجه به نتایج، تکالیف را انجام داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در این باره توضیح داد: مبنای اول تأکید دارد اساسا در تکالیف الهی نباید دنبال نتیجه بود؛ چون تکلیف برای رسیدن به نتیجه نیست و تکلیف برای تکلیف است. اشاعره چنین نظری دارند و معتقدند احکام مبتنی بر مصالح و مفاسد نیستند. آنان معتقدند در پس امر و نهی الهی ملاک و غایتی وجود ندارد که انسان بخواهد با انجام تکلیف به نتیجه‌ای برسد. انسان فقط و فقط با انجام تکلیف، عبودیت و بندگی‌اش را اثبات می‌کند.

سروش‌محلاتی با بیان اینکه «این مبنای اشاعره در بین متفکرین شیعی جایگاهی ندارد»، اضافه کرد: علمای شیعی در کلام و اصول پذیرفته‌اند که احکم الهی مبتنی بر مصالح است و خداوند چون حکیم است هرگز حکمی را بدون مصلحت جعل نمی‌کند و همه احکام الهی برای رسیدن انسان به مصالحی است یا اگر خدا نهی می‌کند برای این است که جلوی مفسده‌ای گرفته شود. بنابراین مبنای اول در میان متفکرین شیعی جایگاهی ندارد.

 برخی تکلیف گرایی ها جاعلانه و خطرناک است

او گفت: اما مبنای دوم نظریه تفکیک بین تکلیف و نتیجه که در بین علمای ما هم کم و بیش طرفداران جدی دارد، می‌گوید هرچند تکلیف دارای نتیجه و برای نتیجه است اما انسان آن را نمی‌داند و درک نمی‌کند؛ لذا بشر باید دغدغه تکلیف داشته باشد اما دغدغه نتیجه خیر. آنان معتقدند خداوندی که عالم و حکیم است احکام را برای رسیدن انسان به نتایج مطلوب قرار داده ولی از آنجا که آگاهی بشر محدود و ناقص است باید بدون محاسبه نتایج، تکالیف را انجام دهد.

سروش‌محلاتی با ذکر مثالی از علمای معاصر که به تفکیک بین نتیجه و تکلیف باور دارند، گفت: در عصر و زمان ما استاد مصباح یزدی از این دیدگاه دوم تبعیت و آن را ترویج می‌کند. بحثی از ایشان خواندم که مصر بودند ما تکلیف‌گرا نیستیم و نتیجه‌گرا هستیم ولی نتیجه‌گرایی که چیزی جز تکلیف‌گرایی نیست؛ چون راه برای تشخیص نتایج به روی انسان به طور کلی مسدود است.

این استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه «به این دیدگاه نقد عملی و کاربردی وارد است»، گفت: مشکلی که تفکیک بین نتیجه و تکلیف به وجود می‌آورد بسیار خطرناک و وحشتناک است. ما در بسیاری از تکالیف اجتماعی دچار این مشکل می‌شویم که از یک طرف شخص قصد ادای تکلیف دارد و از طرف دیگر حاضر به قبول نتایج عمل خود نیست. وقتی به او می‌گویید کار تو پیامدهای ناگواری دارد، می‌گوید من کاری به نتیجه ندارم و تکلیفم را عمل می‌کنم؛ لذا این بحث مطرح می‌شود که ما در اقدامات و تصمیم‌گیری‌های حکومتی اصلا کاری به هزینه‌هایی که آن تصمیم بر جامعه تحمیل می‌کند نداریم. چون ما موظفیم تکلیف را دریابیم اما نتایج به ما ربطی ندارد و هر مشکل، مفسده و هزینه‌ای اتفاق بیفتد، باید پذیرفت.

سروش‌محلاتی افزود: طرفداران این عقیده برای اثبات خود به نهضت امام حسین(ع) اشاره می‌کنند. آنان می‌گویند امام حسین مبارزه کرد، به شهادت رسید، اصحاب و یارانش به شهادت رسیدند، خانواده‌اش نیز اسارت کشیدند اما امام از انجام تکلیف خود کوتاه نیامد. امام محاسبه نکرد نتیجه تکلیفش چه خواهد بود و چه هزینه‌ای باید بپردازد بنابراین ما هم باید خط تکلیف‌گرایی بدون التزام به نتایج را دنبال کنیم.

او یادآور شد: این تفکر جاعلانه و خطرناک به قدری وحشتاک و زیان‌بار بود که حدود سه سال قبل رهبری مجبور شدند به صراحت در مقابل این تفکر که در حال شیوع در جامعه بود موضع‌گیری کنند. ایشان گفتند «اینکه امام فرمودند ما دنبال تکلیف هستیم آیا معنایش این است که دنبال نتیجه نبود؟ چطور می‌شود چنین چیزی را گفت؟ حتما تکلیف‌گرایی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب، طبق تکلیف عمل کند.»

سروش‌محلاتی تأکید کرد: معنای تکلیف‌گرایی این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب بر طبق تکلیف عمل کند. یعنی ابتدا باید غایت و اهداف را مشخص کرد، سپس برای رسیدن به هدف، راه مشخص می‌شود. تکالیفی که پیامبران انجام دادند همه برای رسیدن به نتایج معین بود. البته کسی که برای رسیدن به نتیجه طبق تکلیف عمل می‌کند اگر هم به نتیجه مطلوب نرسید احساس پشیمانی نمی‌کند.

 هرجا راه رسیدن به نتایج مسدود شد، راه تکلیف هم مسدود است

او اضافه کرد: اینکه تصور کنیم تکلیف‌گرایی معنایش این است به نتیجه نظر نداشته باشیم نگاه درستی نیست. به عقیده من رهبری احساس خطر کردند و صرفا اظهارنظر علمی نداشتند. اگر در جامعه‌ای چنین تصوری بر مردم، نخبگان یا متولیان امور حاصل شود که ما تکالیفی را بدون نظر به نتایج و آثار آن دنبال کنیم، می‌تواند برای جامعه بسیار خطرناک و مفسده‌آفرین باشد.

این استاد حوزه علمیه قم در ادامه سخنانش گفت: مثلا در امر به معروف و نهی از منکر فقها شریط انجام این عمل را گفته‌اند که از آنها احتمال تأثیر است. بنابراین امر به معروف و نهی از منکر در جایی که انسان احتمال تأثیر و نتیجه نمی‌دهد نه واجب است و نه تکلیف.

او با تأکید بر اینکه «هرکجا راه رسیدن به نتایج مسدود شد، راه تکلیف هم مسدود می‌شود»، گفت: «در جهاد هم همین‌طور است. فقها پذیرفته‌اند اگر دشمن بیش از دو برابر باشد تکلیف ساقط است؛ چون زمینه تحقق نتیجه که غلبه هست، وجود ندارد. بنا نیست ما انسانها را برای کشته شدن به میدان جنگ بفرستیم.

سروش‌محلاتی در ادامه با اشاره به اینکه «در زمینه رسیدن به نتیجه نیز سه حالت وجود دارد»، گفت: در حالت اول انسان اطمینان دارد به نتیجه می‌رسد؛ در این صورت هم تکلیف است و هم نتیجه پست سرش می‌آید. در حالت دوم انسان اطمینان دارد به نتیجه نمی‌رسد؛ بنابراین چون نتیجه منتفی است تکلیف هم منتفی است. در حالت سوم انسان احتمال می‌دهد نتیجه تحقق یابد یا نیابد که بسیاری از اقدامات روزانه ما اینگونه است.

او با بیان اینکه «احتمال، موجب سقوط تکلیف نیست ولی باید هزینه و فایده آن را محاسبه کرد»، گفت: «کسی که با احتمال مبارزه‌ای را شروع می‌کند باید بین آنچه به دست می‌آورد و آنچه از دست می‌دهد محاسبه کند. اینجاست که منطق جای خود را در مبارزه نشان می‌دهد و تصمیم‌گیری در این زمینه باید برعهده خردمندترین انسان‌های هر جامعه‌ای باشد؛ چون تصمیمات آنها برای همه مردم هزینه دارد. کسی که جامعه را نمی‌شناسد، از شرایط نظام بین‌الملل آگاهی ندارد نمی‌تواند چشم‌بسته تصمیم بگیرد و بگوید ما تکلیف‌گرا هستیم. اینگونه تکلیف‌گرایی منجر به سقوط و فساد است و هرگز چنین چیزی را نمی‌توان به اسلام نسبت داد.

 نتایجی که امام حسین(ع) به آنها رسید چه بود؟

سروش‌محلاتی سپس با اشاره به قیام امام حسین (ع) گفت: روزی که حضرت می‌خواست از مکه بیرون بیایند فرزدق را دیدند و از او پرسیدند از کجا می‌آیی و چه خبر است؟ فرزدق برای امام اوضاع کوفه را توصیف کرد. گرچه هنوز مسلم شهید نشده بود و شرایط کوفه عادی بود اما فرزدق نگه بدبینانه‌ای به مردم کوفه داشت. امام حسین بعد از توضیحات او سه احتمال بیان کردند. اول اینکه، اگر تقدیرات الهی آنگونه اتفاق افتد که ما می‌خواهیم خدا را به خاطر نعمت‌هایش شکر می‌کنیم. اما اگر قضای الهی جلوی این امیدها را گرفت و آنچه ما امید داشتیم تحقق نیافت، آن کسی که درصدد رسیدن به حق است و انگیزه الهی دارد ضرر و زیان نکرده است. از بیان حضرت اینطور می‌توان استنباط کرد که امام در این موقعیت نه اطمینان به نتیجه دارند و نه اطمینان به عدم رسیدن به نتیجه. ولی زمانی که گزارش‌های بعدی از کوفه به حضرت رسید و نشان می‌داد شرایط تغییر کرده است، امام اولین کاری که کرد این بود که به اصحاب خود فرمودند شرایط کوفه تغییر پیدا کرده و زمینه برای موفقیتی که ما دنبال آن بودیم فراهم نیست بنابراین هر کس می‌خواهد برود، می‌تواند برود.

او افزود: در اینجا نتیجه تغییر پیدا کرده پس تکلیف هم تغییر پیدا می‌کند؛ بنابراین امام برای آخرین بار در شب عاشورا این مطلب را تکرار می‌کند.

سروش‌محلاتی با طرح این پرسش که «آیا امام حسین به نتیجه رسید یا نه؟»، گفت: اگر هدف امام ایستادن جلوی حکومت ظالم یزید بود، امام به نتیجه رسید و واقعه عاشورا باعث شد جامعه مقابل این حکومت بایستد.

او تصریح کرد: حتی اگر فرض بگیریم حرکت امام حسین به ساقط کردن و ضربه زدن به حکومت یزید نینجامید اما نتایج مهم دیگری داشت. هدف امام حسین، جدا کردن حساب دین از حکومت فاسد بنی‌امیه بود که خود را به دین منتسب می‌کرد و این به نتیجه رسید. امام با مبارزه خود پرده نفاق را از حکومت یزید کشید تا معلوم شود حساب دین یک چیز است و حساب حکومت یزید چیز دیگر.

مراد امام خمینی از جمله معروف

او در پایان با اشاره به سخنان امام خمینی مبنی بر اینکه «ما مأمور به تکلفیم هستیم، نه مأمور به نتیجه» گفت: این سخن امام هرگز به معنای این نیست که ما در تکالیف نتایج را محاسبه نکنیم. جمله امام خمینی بدین معناست که اگر ما براساس نتایج و بررسی عقلانی به تکلیفی رسیدیم، اما در عمل اتفاقاتی پیش بینی نشده‌ای افتاد، در پیشگاه خدا مؤاخذه نمی‌شویم.

این سلسله نشست‌ها، امشب در شب تاسوعای حسینی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی ادامه می‌یابد. سخنرانان امشب، دکتر فهیمه فرهمندپور و حجت‌الاسلام در سلسله نشست‌های «عاشورا و امروز ما» مطرح شد

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی در شب سوم از سلسله نشست‌های «عاشورا و امروز ما» که دوشنبه‌شب به همت انجمن اندیشه و قلم، خانه اندیشمندان علوم انسانی و بنیاد اندیشه و احسان توحید برگزار شد، در سخنان خود با موضوع «جاهلیت و فساد، دو بستر حادثه عاشورا»، گفت: پرسش این است که در یک جامعه چه اتفاقی می‌افتد که حادثه‌ای مانند شهادت امام حسین(ع) و خاندانشان با آن وضع غیرانسانی صورت می‌گیرد؟

 جاهلیت مردم، به حاکمان اجازه فساد می دهد

این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد: به نظرم یک بخشی از این مصائب به عموم مردم و بخشی نیز به دستگاه حاکم برمی‌گردد، یعنی همیشه اتفاقات ناگوار معلول یک دستگاه حاکم بد و فاسد نیست. اگر زمینه‌های اجتماعی فراهم نباشد، هرچقدر هم که یک حکومت بد باشد، اجازه چنین کاری را نخواهد یافت.

او در ادامه با اشاره به موضوع سخنرانی خود، واژه «جاهلیت» را برای وصف جامعه و مردم و واژه «فاسد» را نیز برای وصف دستگاه حاکم مطرح کرد و افزود: بارها شنیده‌ایم که بعد از پیامبر فاصله حاکمان از ویژگی‌های حکومت پیامبر دور شد. اما اگر همین دستگاه حاکم، جاهلیت را نبیند جرأت فساد نمی‌یابد. جاهلیت اجتماعی، فساد دستگاه حاکم را بوجود می‌آورد و این دو با هم به مصائب ناگوار منجر می‌شود.

 بعد سیاسی و مناسکی دین را غلبه داده‌ایم

مهریزی در بخش دیگری از سخنان خود به غلبه بعد سیاسی و مناسکی دین اشاره و بیان کرد: در جامعه ما دو بعد از ابعاد اسلام یعنی بعد سیاسی و مناسکی آن پررنگ شده است. در جریان‌های سیاسی این دو بعد غلبه پیدا می‌کنند و آنچه که مغفول واقع شده، بُعد معرفتی، معنوی و اخلاقی دین است که به حاشیه رفته است.

او همچنین با اشاره به بعد سیاسی دین بیان کرد: توجه به بعد سیاسی همین است. این روزها این بحث که چه تعداد از منبرها و مداحی‌ها سیاسی حرف می‌زنند، داغ شده است. اما اشتباه نشود؛ بخش زیادی از مسائل دینی، اجتماعی است و پرداختن به آن از این جهت غلط نیست. آنچه من از بعد سیاسی می‌گویم به معنای خاص حاکمیت و حکومت است. اما مسأله دیگر که بعضی از بزرگان ما هم گرفتار این موضوع شده‌اند، این است که به جای آنکه به بعد اجتماعی نماز جمعه بپردازند از آن برداشت سیاسی کرده‌اند.

مهریزی ادامه داد: ما اوایل انقلاب از بعد سیاسی به همه این مسائل پرداختیم تا مفهوم حکومت اسلامی و دینی را تبیین کنیم. اما باید بدانیم سیاست جزء دین است اما یک بعد از آن و وسیله است. مانند آنچه امام علی(ع) گفتند که حکومت پشیزی ارزش ندارد و مانند آب بینی بز است. اما ما ناخوداگاه آن بعد را تقویت می‌کنیم.

 امام حسین به دنبال حکومت نبود

این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به سخنان حضرت امام حسین درباره فساد حاکمان زمان خود اضافه کرد: امام حسین در جای دیگری که فراوان شنیده‌ایم از این فساد برائت می‌جوید و می‌گوید خروج من (بیرون رفتن) به دنبال جنجال و احساس نیست بلکه برای ایجاد اصلاح در امت جدم بیرون رفتم.

مهریزی همچنین با اشاره به حدیثی از پیامبر، گفت: پیامبر در جایی می‌فرمایند ما دنبال حکومت نیستیم، این موضوع خیلی عجیب است. موسی و هارون وقتی پیش فرعون رفتند گفتند تو حاکم باش اما ظلم نکن. این جمله امام حسین هم شاید این تعبیر را داشته باشد. ما می‌خواهیم نشانه‌ها، مرزها و حدود دین را مشخص کنیم و اصلاح و درستی را در شهرها همگانی کنیم.

 مؤلفه‌های درونی و بیرونی جاهلیت در فرد و جامعه

این استاد دانشگاه با اشاره به موضوع جاهلیت در ادبیات دینی ما می‌گوید: 800 حدیث درباره عقل و جهل داریم. مشخص است این موضوع کلیدی است. کمترین مؤلفه عقلانیت قدرت تشخیص است. جامعه‌ای که نمی‌تواند تشخیص دهد، جاهل است. لایه دوم عقلانیت، قدرت تحلیل است که فرد بتواند تشخیص دهد چرا این خوب و یا بد است.

مهریزی افزود: از میان جوامع درگیر با حادثه عاشورا، صفت جاهل برای شام کاربرد دارد چراکه تنها یک روایت و آن هم روایت معاویه را از اسلام شنیده بودند. اما کوفه امام حسن و امام علی را دیده بود. کوفیان یا ترسیدند یا تطمیع شدند اما شامی‌ها نمی‌دانستند.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: نماینده‌ای که انتخاب می‌کنیم، رأیی که می‌دهیم و دوستان نزدیکی که انتخاب می‌کنیم، نشانه عقل یا جهل ماست. همچنین بر اساس حرف زدن می‌توان فهمید یک فرد یا جامعه چقدر خرمند است. یکی از نشانه‌های عاقل بودن، نوع حرف زدن است. اگر جامعه خودمان را درباره حرف زدن بسنجیم امتیاز بدی می‌گیریم.

قرآن حرف زدن بدون عمل را هم‌عرض شرک و کفر می‌داند

مهریزی همچنین تصریح کرد: قرآن تأکید دارد حرفی که به آن عمل نمی‌کنید، نزنید و حرف زدن بدون عمل را هم‌عرض شرک و کفر آورده است. بسیاری از مشکلات در جامعه ما بخاطر حرف زدن‌های بیجاست. کسی که در جایگاهی نباید حرف بزند، حرفی می‌زند و مصیبت‌های زیادی برای آن فرد و دایره حکومت ایجاد می‌شود. ساکت باشید، حرف زدن نشانه عقل است. در حادثه عاشورا وقتی یاران امام حسین حرف می‌زدند، سپاه مقابل می‌گفتند ما حوصله شنیدن نداریم.

وی درباره راه اصلاح عمومی جامعه اظهار کرد: سه مدل وجود دارد؛ عده‌ای می‌گویند ما باید سراغ توده‌ها برویم و جامعه را آگاه کنیم و عده‌ای دیگر معتقدند باید قدرت را به دست آورد و با قدرت‌ها روبه‌رو شد. اما مدل سوم آن است که با تربیت توده‌ها آنها را به تعامل با قدرت ببریم نه رویارویی با آن.

مهریزی در پایان سخنان خود با بیان اینکه «قدرت و آگاهی مثل پدر و مادر هستند و جایی که آگاهان و قدرتمندان هماهنگ در عمل باشند همه چیز درست می‌شود»، بیان کرد: ما الان در دور باطلی افتادیم که نمی‌دانیم اول مردم باید درست شوند و یا حکومت. در 150 سال گذشته، هر 30 سال یک اتفاقاتی می‌افتد. گیر قصه کجاست؟ این دو هماهنگ با هم نیستند. تعامل با قدرت و نه رویارویی با قدرت مهم است. همانطور که موسی به بنی‌اسرائیل می‌گوید ما نیامدیم جای تو بنشینیم، تو رئیس باش اما ظلم نکن.

این سلسله نشست‌ها، در شب تاسوعای حسینی با سخنرانی فهیمه فرهمندپور و حجت‌‎الاسلام سیدجواد ورعی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی خیابان استاد نجات اللهی، نبش ورشو ادامه می‌یابد.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: امر به معروف و نهی از منکر خانواده عاشورا محرم مشکلات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۸۹۹۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مقابله با معضلات فرهنگی به کمک کاربردی‌سازی سیره حضرت عبدالعظیم(ع)

امروز، 15 شوال مصادف با سالروز رحلت حضرت عبدالعظیم(ع) است. حضرت عبدالعظیم(ع) در روز پنجشنبه، چهارم ماه ربیع‌الثانی سال ۱۷۳ قمری در زمان پیشوای هفتم شیعیان امام موسی کاظم(ع) در شهر مدینه زاده شد. پدر ایشان عبدالله و مادرش فاطمه یا حیفا نام داشتند و همسر وی خدیجه دختر قاسم بن‌حسن‌بن زیدبن حسن مجتبی(ع) بود.

حضرت عبدالعظیم(ع) به دستور امام علی النقی(ع) به شهر ری وارد می‌شود و در سرداب خانه یکی از شیعیان آن شهر به زندگی پنهانی روی می‌آورد. او روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها به نماز می‌ایستاد. گاهی پنهانی از خانه بیرون می‌آمد و قبری را که اکنون روبروی آرامگاهش است، زیارت می‌کرد. وی پس از مدتی بیمار می‌شود و چندی بعد در 79 سالگی در روز سه‌شنبه، پانزدهم شوال سال ۲۵۲ قمری در زمان پیشوای دهم شیعیان امام هادی(ع) درگذشت.

حجت‌الاسلام احمد غلامعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث در گفت‌وگو با ایکنا، در رابطه با ضرورت تبدیل آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به قطب فرهنگی در کشور اشاره و اظهار کرد: به نظر می‌رسد که توجه به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) ویژگی خاصی دارد که شاید بسیاری از اعتاب دیگر نداشته باشد. یعنی زمانی که ما به حرم مطهر امام حسین(ع) و امام رضا(ع) و دیگر ائمه اطهار(ع) قدم می‌گذاریم، می‌دانیم که ایشان امام معصوم هستند و زمانی که مخاطبان به این حرم‌های مطهر مراجعه می‌کنند، آن‌ها را دارای مقام امامت می‌دانند و ایشان را به صورتی در اوج مقام معنوی و علمی می‌بینند که هیچ انسانی قادر به دست یافتن به چنین مقامی نیست که البته تا حدی نیز این مسئله صحیح است.

وی افزود: البته در رابطه با حضرت عبدالعظیم(ع) بدین صورت نیست و ایشان انسان نیکو و صالحی از نسل امام حسن(ع) بودند که به مقامات بالای فقهی و علمی دست پیدا کردند. برخی از نوادگان امام حسن(ع) حتی در برابر ائمه(ع) ایستاده و ایشان را آزار دادند اما حضرت عبدالعظیم(ع) در حالیکه شخصیتی خودساخته و عالم بودند، به مقامی می‌رسند که ائمه(ع) مانند امام جواد(ع) و امام هادی(ع) نسبت به ایشان سفارشات فراوانی می‌کنند و حتی به کسانی که برای دریافت پاسخ سؤالات خود به ائمه(ع) مراجعه می‌کردند، آن‌ها را به حضرت عبدالعظیم(ع) رجوع می‌دادند.

غلامعلی ادامه داد: امام هادی(ع) در پاسخ به ابا حماد، از شاگردان و اصحاب خود می‌فرمایند که هر زمانی که در امور دینی منطقه خود با مشکل مواجه شدی، پاسخ خود را از عبدالعظیم(ع) بپرس و سلام ما را به او برسان. اینکه امام معصوم به افراد این‌گونه می‌فرمایند که برای دریافت پاسخ خود به حضرت عبدالعظیم(ع) مراجعه کنید، نشان دهنده جایگاه والای ایشان است. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند که بقاع متبرکه باید به اقطاب فرهنگی تبدیل شود، این سؤال را پیش می‌آورد که امروز در تهران، چند نفر وجود دارند که به این مقام دست یافته باشند و امام زمان(عج) افراد را برای دریافت پاسخ خود به ایشان ارجاع دهند.

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث بیان کرد: امروز این ظرفیت وجود دارد که با معرفی حضرت عبدالعظیم(ع) به مردم، زمینه را برای الگو شدن ایشان و قطب فرهنگی شدن آستان مقدس ایشان برای مردم فراهم کنیم. حضرت عبدالعظیم(ع) با پیروی از ائمه(ع) و علمی که داشتند، به مقامی دست پیدا کردند که امام معصوم مردم را برای حل مشکلات به ایشان ارجاع می‌دادند.

وی افزود: یکی از ویژگی‌های دیگر حضرت عبدالعظیم(ع) علم ایشان است. پیش از تحریر نهج‌البلاغه از سوی سید رضی(ره)، حضرت عبدالعظیم(ع) کتابی از خطبه‌های امیرالمؤمنین(ع) را گردآوری کرد و این کتاب بعدها یکی از مصادر نهج‌البلاغه شد. کتاب دیگری از احادیث امام علی(ع) وجود دارد که خوشبختانه طی سال‌های اخیر منتشر شد و این کتاب شامل احادیثی از امیرالمؤمنین(ع) است که حضرت عبدالعظیم(ع) از امام جواد(ع) نقل کرده است. این کتاب امروز در دسترس ما قرار دارد و مردم باید با آن آشنا شوند.
حرم حضرت عبدالعظیم(ع)؛ قبله تهران

غلامعلی با اشاره به اینکه حضرت عبدالعظیم(ع) زمان حیات پنج امام معصوم را درک کرده است، ‌تصریح کرد: کتاب‌های حضرت عبدالعظیم(ع) در رابطه با امیرالمؤمنین(ع) کتب بسیار گرانبهایی هستند و این مسئله نشان دهنده آن است که مردم نیز باید به تأسی از ایشان از سخنان امام علی(ع) به صورت کاربردی استفاده کنند. نکته دیگری در رابطه با بارگاه حضرت عبدالعظیم(ع) این است که به عنوان قبله تهران مطرح می‌شود، بدان معنا که قبله مردم تهران باید معنویت، زهد، علم، نور خدا و ولی خدا باشد. هدف مردم تهران باید رسیدن به نقطه کمالی باشد که در آن هم دنیا و هم آخرت را داشته باشند و بتوانند این معنویت را در زندگی خود پیاده کنند.

وی افزود: لذا حضرت عبدالعظیم(ع) صرفا یک محدث و راوی نبودند، بلکه یکی از علمای بزرگی محسوب می‌شدند که توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و این توانمندی علمی را نیز امام معصوم تأیید کرده بودند. این سؤال مطرح می‌شود که امروز چه تعداد از عالمان وجود دارند که این‌گونه بوده و توان پاسخگویی به جوانان و مردم را داشته باشند؟ متأسفانه امروز حتی نمی‌توانیم پاسخ جوانان خود را به خوبی بیان کنیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث تصریح کرد: تأسی به سیره حضرت عبدالعظیم(ع) و اینکه بارگاه ایشان قبله تهران است، نشان می‌دهد که باید در پاسخگویی علمی و شبهات توانمند شویم. یک از ویژگی‌های حضرت عبدالعظیم(ع) عرضه دین خود به امام معصوم بود که در نهایت نیز امام هادی(ع) مهر تأییدی بر ایشان زده و فقاهت و مرجعیتشان را تأیید کردند. امروز نیز باید همگان دین و دین‌داری خود را بررسی و تحلیل کرده و آن را به قرآن و روایات اهل بیت(ع) عرضه کنند. لذا باید ظرفیت فرهنگی اعتاب مقدسه را احیا کنیم تا بتوانند قدرت و عظمت معنوی و علمی ایشان را به جامعه نشان داد.

وی با اشاره به حدیث امام هادی(ع) که فرمودند: «هر کسی عبدالعظیم(ع) را در ری زیارت کند، مانند کسی است که امام حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده باشد» گفت: در میان ائمه(ع) برای دو امام یعنی امام حسین(ع) و امام رضا(ع) ثواب زیادی نقل شده است. اینکه زیارت یک امامزاده ثواب زیارت سیدالشهدا(ع) را داشته باشد، مسئله بسیار مهمی است که باید مورد توجه باشد. امامزادگان بسیار بزرگی وجود دارند که برای هیچ‌کدام از این شخصیت‌ها نقل نشده و یا به دست ما نرسیده که ثواب زیارت ایشان هم‌اندازه ثواب زیارت سیدالشهدا(ع) باشد.

غلامعلی تصریح کرد: در روایات آمده است که هرکسی قبر حضرت عبدالعظیم(ع) را زیارت کند، بر خدا لازم می‌شود که او را داخل بهشت کند. این مسئله نشان می‌دهد که باید از لحاظ فرهنگی به صورت خیلی دقیق و حساب شده بر روی شخصیت حضرت عبدالعظیم(ع) و شناساندن آن به مردم تلاش کنیم تا زمینه برای آگاهی مردم و تبدیل بقعه ایشان به قطب فرهنگی برای مردم فراهم شود. صاحب بن عباد یکی از وزرای بزرگ آل‌بویه بود و زمانی که می‌خواست حضرت عبدالعظیم(ع) را معرفی می‌کند، این‌گونه بیان می‌کند که حضرت عبدالعظیم(ع) شخصی بود که ورع داشت، وارد شبهه نمی‌شد، دین‌دار بود، اهل عبادت بود، به امانت‌گویی و راستگویی شهرت داشت، به امور دینی دانا بود، توحید و عدل را باور داشت و احادیث بسیاری را از اهل بیت(ع) نقل می‌کرد.

وی اظهار کرد: آستان حضرت عبدالعظیم(ع) قبله تهران است. ایشان صاحب ورع و پرهیزکار بود. تکیه بر همین نکته از زندگی حضرت عبدالعظیم(ع) باعث می‌شود تا بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی در جامه حل شود. لذا باید بیش از پیش به شخصیت حضرت عبدالعظیم(ع) بپردازیم و سیره ایشان را به عنوان الگویی تمام‌عیار به جامعه معرفی کنیم. امروز مجموعه‌ روایاتی که حضرت عبدالعظیم(ع) از ائمه(ع) نقل کرده در کتابی به نام حکمت‌نامه حضرت عبدالعظیم(ع) گردآوری شده است که حاوی نکات بسیار آموزنده در رابطه با سبک زندگی متعالی است.


روایات عبدالعظیم(ع)؛ زمینه‌ساز سبک زندگی متعالی

غلامعلی تصریح کرد: عمل به روایات و برجستگی‌های زندگی حضرت عبدالعظیم(ع) زمینه‌ساز رسیدن به سبک زندگی صحیح و متعالی است. ایشان در حدیثی از امام جواد(ع) که از امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده‌اند این‌گونه بیان می‌کند که انسان در زیر زبان خود پنهان است. اگر فقط به همین نکته از احادیث نقل شده از حضرت عبدالعظیم(ع) تمسک کنیم، بسیاری از رفتارها و مدیریت‌های نادرست در جامعه حل شده و به تبع آن نیز مشکلات جامعه کاهش پیدا می‌کند. لذا برای اینکه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به قطب فرهنگی در جامعه تبدیل شود، باید اخلاقیات و سیره ایشان را به مردم و جامعه شناسانده و آن‌ها را در جامعه کاربردی کنیم.     

گفت‌وگو از مجتبی افشار

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • استفاده از روش‌های نوین برای به نتیجه رسیدن کارهای فرهنگی
  • اعلام زمان انتشار نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۳
  • اجازه ندهید حتی یک کودک از تحصیل جا بماند
  • رسیدن به سن تکلیف آغاز مرحله جدید زندگی است
  • مقابله با معضلات فرهنگی به کمک کاربردی‌سازی سیره حضرت عبدالعظیم(ع)
  • نتایج نمایندگان ایران در روز نخست اسکواش قطر جونیور
  • نتایج روز نخست مسابقات اسکواش قطر جونیور
  • نتایج روز نخست ملی پوشان ایران در مسابقات اسکواش قطر جونیور
  • در کشوری که یک فساد بزرگ را «فسادنمایی» می‌نامید، می‌شود دم از عدالت زد؟
  • طعنه روزنامه جمهوری اسلامی به پرونده چای دبش: در کشوری که یک فساد بزرگ را «فسادنمایی» می‌نامید، می‌شود دم از عدالت زد؟