آیین های سوگ استان مرکزی در آیینه عاشورای حسینی
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۹۴۵۱۸
اراک - ایرنا - مناسبت های مذهبی به عنوان بخشی از هویت فرهنگی هر منطقه محسوب می شود و عاشورا با مبانی غنی اعتقادی و پبام های اخلاقی و انسانی یکی از مناسک مهم شیعه است.
استان مرکزی با 29 هزار هکتار مساحت و 12 شهرستان در قلب کشور قرار دارد و با توجه به خرده فرهنگ هایی که در آن نهفته است در ایام عزاداری حسینی تابلویی از جلوه های سوگ و ارادت به امام حسین (ع) و یاران وفادارش را به نمایش می گذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیین علم گردانی روستای عزالدین، نخل بندان محله طرخوران، علم برانی، نخل گردانی و تعزیه در شهرستان تفرش، آیین علم گردانی روستای هزاوه، چغچغه زنی روستای انجدان و تعزیه سیار بازار در اراک، آیین نخل گردانی در نراق، نخل گردانی نیم ور، نخل گردانی خمین، تعزیه گرکان آشتیان بخشی از جلوههای عزاداری استان مرکزی است که در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیده است.
عزاداری برای امام حسین(ع) و زنده نگه داشتن پیام واقعه عاشورا برای شیعیان جنبه هویتی دارد و مردم مناطق مختلف استان مرکزی در آینه فرهنگ بومی ایام سوگواری سومین امام شیعیان را با خلوص نیست برگزار می کنند.
محرم و عاشورا در فرهنگ مذهبی شیعه همواره جایگاه خاص و برجستهای دارد و زمینه ساز مجموعهای از سنتها و مناسکی است که در طول تاریخ به عنوان میراثی معنوی نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده است.
شیوه برگزاری آیین ها در هر منطقه با داشتن تاریخچه کهن ارزشمند است و در استان مرکزی با قدمتی تاریخی، آیین های عاشورایی منحصر به فردی شامل تعزیه سیاراراک، تعزیه روستای وفس، علم گردانی روستای هزاوه، نخل گردانی خمین و پیر مراد آباد به این جریان عظیم دینی و مذهبی رنگ و لعاب خاصی داده است.
آیین های عاشورایی در متن زندگی شیعه و درعمق باورهای پاک مسلمانان جریان دارد و در طول 14 قرن با گذشت زمان محتوای معنایی خود را حفظ کرده و الهام بخش آزادی و انسانیت است.
در واقع ارزش و جایگاه ویژه محرم به عنوان یک رویداد معنوی در میان خرده فرهنگ های مناطق مختلف به گونه ای بوده است که نحوه برگزاری آن طبق آداب و رسوم هر منطقه، بومی شده است.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی گفت: 13 میراث معنوی استان مرتبط با ماه محرم، تحت عنوان آیین های عاشورایی، در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
سید«محمد حسینی» افزود: حفظ آیین و سنت های گذشته که ریشه در باورها و اعتقادات جامعه دارند، همواره مورد تاکید است چراکه از هرگونه تحریف و گزند زمانه و مخلوط شدن با باورهای غلط محفوظ می مانند.
وی توضیح داد: تعزیه از مناسکی است که از گذشته های دور با بهره گیری از ابزار هنر به انتقال مصائب کربلا پرداخته و استان مرکزی یکی از خاستگاه های آن است.
*تعزیه سیار
در برگزاری تعزیه سیار که بیش از سه دهه در اراک قدمت دارد، تعزیه خوان ها در دهه محرم ابتدا با نقاره زنان و حرکت کاروان شتر به بازار تاریخی و قدیمی اراک وارد می شوند و شبیه خوان ها در طول بازار بخش هایی از واقعه عاشورا را برای مردم در قالب هنر نمایش بیان می کنند.
حماسه بزرگ عاشورا با مراسمی همچون علم گرادنی مردم هزاوه در غروب آخرین روز ماه ذی الحجه که مقارن با شب اول محرم ادامه می یابد در این آیین تاریخی جمعی از سادات علم گردان هزاوه در این امامزاده جمع می شوند تا علم را برای شرکت در ایام محرم آماده کنند.
این علم یک قطعه چوب به ارتفاع 6متر و سرپنجه ای دارد که نماد انسان است، سرپنجه نوع اول« سرپنجه نقره ایی» که تا روز نهم محرم برروی تنه علم نصب می شود و سرپنجه نوع دوم «سرپنجه طلایی» که در روز عاشورا سرپنجه نقره ایی را برداشته و سر پنجه طلایی را نصب می کنند و به هنگام نماز ظهر (لحظه شهادت امام حسین(ع) سرپنجه را از تنه علم جدا می کنند.
سادات هزاوه بعدازظهر یا غروب، سه بار علم را دور امامزاده با نوحه های عاشورایی به گردش در می آورند سپس مسافت 600متری را تا محلی که به نام تپه حاج مبارک مشهور است طی کرده وعلم روی تپه منتقل می شود.
*چغپغه زنی در انجدان
چغچغه زنی از دیگر آیین های ویژه محرم است که با شور و حال خاصی در روستای انجدان برگزار می شود، چغچغه تکه چوبی است که به صورت جفت و به اشکال مختلف بکار گرفته می شود و نمونه های قدیمی تراین ابزار در روستای انجدان به شکل تراش خورده و خراطی شده وجود دارد.
این آیین که در فهرست میراث آثار معنوی کشور به ثبت رسیده هر سال با شکوه خاصی در روزهای نهم و یازدهم ماه محرم در روستای انجدان اراک برگزار می شود و مردم این خطه با شرکت پرشور در این آیین سوگ ارادت خود را به امام حسین (ع) و یاران باوفایش بیان می کنند.
آیین چغچغه زنی علاوه بر روستای انجدان اراک در یکی از روستاهای استان کرمان نیز برگزار می شود اما قدمت این آیین در روستای انجدان بیشتر است.
وجه تسمیه این آیین به گفته اهالی روستای انجدان به این گونه است که در زمان واقعه کربلا و شنیدن خبر شهادت امام حسین (ع) و یارانش به گوش شیعیان، مردم سوگوار سنگ بر سنگ می زنند که با گذشت زمان ابزار این نوع عزاداری به تماس دو قطعه چوب و با نام جغجغه زنی تغییر یافته است.
در این آیین هر فرد برای خود 2 قطعه چوب با نوعی تراش مخصوص دارد که به راحتی در دست گرفته می شود و همان صدای سنگ زدن را می دهد و با به هم زدن آن ها یاد و عزای سید الشهدا را به جا می آورند.
عزاداران حسینی در روستای انجدان در صبح روز نهم محرم از جلوی حسینیه شهدای این روستا حرکت کرده و کوچه به کوچه و محله به محله را طی می کنند تا به حسینیه «دیلم آباد» برسند و در طول مسیر سینه زنی، زنجیرزنی، نوحه خوانی و چغچغه زنی می کنند و این اعمال با ریتم خاصی اجرا می شود.
در این آیین همراه با نوای تک خوان، چغچغه ها را یک بارخم و جلوی زانو می زنند و یک بار بلند شده و بالای سر به هم می زنند.
گاهی هم با نوای تک خوان ابزارهای چوبی چغچغه ها را 2 بار در پایین و 2 بار در بالای سر به هم می زنند و تا هنگام اذان ظهر در تمام محله های روستا این عزاداران حضور دارند.
*علم گردانی در روستای هزاوه اراک
علم گردانی از آیین های سنتی و ویژه ماه محرم در استان مرکزی است که از 300 سال پیش از روز اول تا دهم محرم در روستای هزاوه اراک برگزار می شود.
این بیرق که نمادی از ابزار روز عاشورا است پس از تزئین به انواع پارچه های مخصوص توسط عزاداران به در خانه مردم روستا برده می شود و مردم نذورات خود را برای کمک به هیات عزاداری می دهند و دستمالی را به علم می بندند و افرادی که حاجتی دارند، دستمال پارچه ای را از آن باز می کنند.
آیین مذهبی علم گردانی در روز عاشورا با بردن علم به تپه ای موسوم به « مبارک » و عزاداری و سینه زنی ادامه می یابد و علم در میان سوگ و ماتم، دوباره به امامزاده احمد (ع) هزاوه برگردانده می شود.
آیین مذهبی علم گردانی توسط هیات سادات روستای هزاوه اجرا می شود و شروع این رسم بیرون آوردن علم از محل نگهداری آن در امامزاده احمد (ع) هزاوه در شب اول ماه محرم است.
عزاداران هیات سادات هزاوه همگی با لباس های مشکی و شال های سبز در این آیین شرکت می کنند و علم عاشورا را به عنوان نماد رشادت علمدار کربلا در روز اول محرم آذین کرده و در میان سینه زنان عزادار در بین محله های روستا به حرکت در می آورند.
همچنین، این علم در روزهای اول و دوم محرم در محله طره زار، پنجم و ششم محرم در محله سر آسیاب ، هفتم محرم در محله های پایین و میان روستا و نهم محرم در محله های دیگر روستا به حرکت درمی آید و هنگام علم گردانی هزاوه توسط هیات سادات، مردم محله های مختلف گوسفند و گاو قربانی کرده و به عزاداران این هیات نذری می دهند.
* نخل گردانی خمین
شکوه عزداری مردم سرزمین مادها در سوگواری روز عاشورا، آیین نخل گردانی است، آیین نخل گردانی در ایام محرم در نراق، خمین، نیم ور یاد آور انتقال اسرای کربلا با کجاوه حکومت یزید است، جنس این نخل از چوب بوده و به احتمال زیاد به خاطر آن که کجاوه حمل اسرای کربلا از چوب درخت خرما بوده است، نخل نام گرفته است.
نخل به معنی درخت خرماست و در اصطلاح عامیانه به هر درخت و درختچه ای تزئینی هم نخل گویند اما در آیین عزاداری این اصطلاح برای تابوت واره به کار می رود که آن را بر دوش می کشند و بیشتر به شکل اتاقکی چوبی، حجیم و مکعب مستطیل است.
مردم خمین و شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان هر سال با نمایش و حمل تابوت در آیین عزاداری ماه محرم و عاشورای حسینی، خاطرات رنج و مصائب سالار شهیدان را بازسازی می کنند.
نخل گردانی محور عزاداری در روز عاشورا در خمین است و که عزاداران در حالی که آیین سینه زنی و نوحه سرایی را دارند نخل را از محل به خود در امامزاده ابوطالب (ع) و از آنجا به سمت میدان 15 خرداد و پس از آن به میدان عاشورا حرکت دادند.
مقدمات برگزاری آیین نخل گردانی از اولین روز ماه محرم در خمین با نخل بندی در امامزاده ابوطالب(ع) خمین آغاز می شود و حاجت مندان از مناطق مختلف استان مرکزی و شهرهای همجوار به امامزاده می آیند و نخل را با پارچه های سیاه و سبز آذین بندی می کنند.
در صبح روز عاشورا نخل از امامزاده شاهزاده ابوطالب(ع) به سمت میدان 15 خرداد حرکت داده می شود و پس از توقف سه ساعته در این میدان مردم زادگاه امام راحل (ره) با عبور از زیر این نخل، از امام حسین (ع) حاجت می طلبند و برای سلامتی خود و بستگانشان دعا می کنند.
این نخل با حضور هیات های سینه زن از میدان 15 خرداد به سمت میدان عاشورای خمین حرکت داده می شود و در ظهر عاشورا بعد از اقامه نماز جماعت، عزاداران نخل را از میدان عاشورا به سمت آشیانه خود در شاهزاده ابوطالب برگرداندند.
شهروندان عزادار نراق نیز با اجرای مناسک آیینی نخل گردانی، ارادت قلبی و شفیتگی به امام حسین(ع) را به تصویر می کشند.
از زمان های بسیار دور پایه کشان نخل در نراق از قداست خاص برخوردار بوده و اغلب دارای وجاهت مذهبی بوده است و به همین منظور افرادی که این نخل را بر دوش می برند با وضو و نیت خیر، ابتدا نخل را بوسیده و سپس یا علی گویان پایه های سنگین را حمل می کنند.
خانواده های اصیل و مذهبی در نراق، هر کدام پایه هایی از این نخل ها را از پدران خود به ارث می برند و نسل به نسل به اولاد ذکور و ارشد خانواده رسیده به طوری که پایه ها به افراد یا طایفه خاصی تعلق دارد و مرسوم است به رسم ادب پایه نخل به افراد صلاحیت دار و محب اهل بیت(ع) واگذار می شود.
در صبح روز عاشورا پایه کش ها، چاچپ یا همان چادرشب و یا پارچه های مخصوص را به شانه تا کمر خود می بندند و کار تزئین نخل را انجام می دهند.
در پایه های طرفین نخل ها دو مرد توانمند که یکی پشت به نخل و دیگری مقابل می ایستند و با شیوه ای خاص به صورت تعادلی این نخل را که دارای وزن سنگینی است، حمل می کنند.
در پایه های جلو و عقب نخل نیز سه مرد توانمند می ایستند و چینش نیروها به گونه ای است که یکنواختی و تعادل وزن نخل در هنگام حرکت برای نخل کشان حفظ می شود.
نخل نراق روز عاشورا از آشیانه خود به جوار مسجد امام حسن(ع) ، قدیمی ترین مسجد نراق به حرکت در می آید و با گذر از مسیرهایی از محله پایین بازار، به محله بالا این شهر منتقل شده و دوباره با سلام و صلوات به آشیانه خود بازگشت داده می شود.
سابقه نخل گردانی در خمین و نراق به بیش از400 سال می رسد و آیین نخل گردانی شهرستان خمین به همراه پنج آیین عاشورایی از استان مرکزی در ششمین اجلاس سراسری شورای عالی سیاست گذاری ثبت کشور(آذرماه سال 91 ) در فهرست میراث معنوی، ثبت ملی شد.
*تعزیه وفس
هنر آیینی تعزیه روستای وفس شهرستان کمیجان در استان مرکزی به دلیل جلوه های قوی بصری و محتوایی به شماره 125 به عنوان میراث معنوی کشور به ثبت رسیده است.
بیش از 230 سال است که بازیگران نقشهای هنر آیینی تعزیه وفس دربرابر جمعیت عزادار و دوستدار اهل بیت (ع) هنرنمایی می کنند اگر چه در جای جای پهنه ایران زمین در ماه های محرم و صفر، آیین مذهبی تعزیه برگزار می شود اما این هنر نمایشی خودجوش درمیان مردمان « تات زبان» روستای وفس رنگ و بویی دیگر داشته و این منطقه را به یکی از قطب های ویژه تعزیه استان مرکزی تبدیل کرده است.
تعزیه گردانان وفسی با پرده های نمایشی متعدد با ویژگی های نمادین و پوشش خاص، علاوه بر داستان مصایب امام حسین(ع) در دشت کربلا، زندگی سایر معصومان را نیز روایت میکنند و در اجرای آن از اشعاری که با زبان محلی (زبان تاتی) که با سوز و گداز و عشق سروده شده، استفاده می کنند.
نسخه های تعزیه وفس مربوط به شخصی به نام « آقا خان بیگ » است که در خانواده او سینه به سینه گشته تا به امروز رسیده و در ماه های محرم و صفر در این منطقه اجرا می شود.
دو گروه تعزیه به نام دو محله وفس « مانداران » و « خیور» از گذشتههای دور تاکنون فعالیت داشته اند که علاوه بر تعزیه، آیین های عزاداری، زنجیرزنی، سینه زنی و شیون در عزای امام حسین(ع) و یارانش را در میدانگاه دو محله مذکور اجرا می کنند.
استفاده از ابزار خاص مانند اسب، زره، شمشیر، کلاهخود و نیزه و بهره گیری هوشمندانه از رنگ ها در تعزیه گردانی از ویژگی های بارز تعزیه وفس است.
*تعزیه در روستای گرکان
گرکان روستایی است در بخش مرکزی شهرستان آشتیان که با قدمت 100ساله در تکیه قدیمی روستا هرسال در مناسبت های دهه اول محرم، وفات حضرت محمد (ص)، شهادت امام جعفر صادق (ع)، شهادت حضرت فاطمه ( س ) تعزیه در آن برگزار می شود.
از بین مناسبت های یاد شده تعزیه در دهه محرم با شور حال خاصی برگزار می شود و مردمی که از این شهر مهاجرت کرده اند خود را به گرکان می رسانند و از تماشاچیان تعزیه می شوند.
در گذشته تعزیه در تکیه محل حسینیه برگزار می شد که در زمان قاجار این مکان ساخته شد و شیروانی این حسینیه در سال 1343 هجری شمسی به دست « حاجی محمدعلی فرزند حاجی زین العابدین شکوری» به اتمام رسیده است.
قبل از آن، حسینیه مسقف نبوده و در وسط حسینیه سکویی بزرگ وجود دارد که سن مخصوص تعزیه خوانی است، مقابل آن مکانی قرار دارد که رختکن تعزیه خوان ها است و وسایل تعزیه نیز در آنجا نگهداری می شود.
در هر روز و مناسبت خاص نسخه های مربوط به همان مناسبت ازجمله حجه الوداع، مسلم، طفلان مسلم، حر، حضرت علی اکبر و شهادت امام حسین ( ع ) خوانده می شود.
*تعزیه خوانی در تفرش
شهرستان تفرش از فعالترین نقاط تعزیه از دوره قاجار در استان مرکزی و کشور به شمار میرود و بیش از 20 گروه تعزیه خوان در این هنر فعالیت میکنند.
هر سال با فرا رسیدن ماه محرم و صفر مردم متدین تفرش میزبان عزاداری سید و سرور شهیدان هستند و گروههای هنری تعزیه و شبیه خوانی به رسم دیرینه با اجرای تعزیه و بازسازی وقایع صحرای نینوا مظلومیت امام حسین(ع) و اصحاب ایشان را به نمایش میگذارند.
از چهرههای شاخص تعزیه در تفرش میتوان از مرحوم « محمدتقی حیدری، میرزا غلامحسین طادی، رجبعلی تفرشی، محمد تفرشی » و استاد تعزیه ایران « رضا حیدری » که هم اکنون از استادان بزرگ تعزیه ایران است نام برد.
درتفرش و روستاهای پیرامون آن تکایایی ساخته شده که هر سال و با فرا رسیدن ماه محرم در آن ها تعزیه با استقبال و اشتیاق خاص از طرف عموم برگزار می شود.
در تمامی تکیه های محله فم از روز اول محرم تعزیه های مرسوم دهه برگزار شده و هر محله ( شش ناو، خلچان و زاغرم) جداگانه به اجرای این مراسم آیینی می پردازند.
* نخل گرانی تفرش
یکی از رسوم کهن در شهر تفرش، مراسم نخل گردانی است که در روز عاشورا و با حضور مردم محله فم و طرخوران برگزار شده و تابع قراردادهای خاص و از پیش تعیین شده است و آیین نخل گردانی از دوره صفویه تا به حال در این شهر تداوم داشته است.
* نخل گردانی نراق
نخل گردانی شهر نراق نیز از آیین های سنتی و دینی و مردم مذهبی این منطقه است که هرسال درایام عاشورا، 28 صفر، 21 رمضان و سالروز شهادت حضرت زهرا (س) انجام می شود.
این شهر دارای 2 نخل بزرگ و کوچک هست که در روز مراسم جوانان با حضور در کنار نخل های شهر با پوشش پارچه های مختلف لباس عزا را برتن نخل ها می پوشانند و با ذکر یا علی یا زهرا، نخل را از محل و جایگاه خود حرکت داده و آن را در میدان اصلی شهر می آورند.
نخل به مثال تابوت عزا در بین مردم است شکل آن به مانند تابوتی تو خالی درست شده و داخل آن دارای فضای توخالی است و دارای چندین پایه در اطراف و جلو است که در نراق هر پایه از دوران قدیم به نام طائفه ای بوده و نسل به نسل به فرزندان آنان رسیده است و به این دلیل هر پایه به نام خانواده یا خاندانی در نراق نام گرفته است.
نخل دارای یک راهنما یا مسئول است که در روی آن قرار گرفته و در بالای آن به ذکر مصیبت و نوحه خوانی می پردازد و هنگامی که مراسم عزاداری شروع می شود، بعد از آخرین هیات مردم و کسانی که نخل را همراهی می کنند پشت سر هیات عزادار نخل را بر روی دوش می گیرند و آن را پس از گذراندن مسیری تا جلوی درمسجد جامع می برند و بعد از عزاداری و سخنرانی دوباره به محل اولیه آن بازمی گردانند.
*علم گردانی تفرش
علم گردانی از جمله سنت های دیرینه مردم تفرش است که از دیرباز در این دیار رسم بوده و در روز اول محرم، تفرشی های مشتاق در سایر شهرها را به خود جذب می کند.
«علم » از چوبی بلند و محکم به طول دو تا سه متر ساخته شده که پارچه ای سیاه به دور آن پیچیده شده و برفراز و نوک آن قُبه ای گنبدی شکل و یا سرپنجه ای از جنس برنج نصب می شود که نقش پنج انگشت در بالای علم وجود دارد و بیانگر و نشانه انگشتان بریده حضرت ابوالفضل العباس (ع) است و از بالا تا پایین علم نیز با پارچه های رنگارنگ تزیین می شود.
در آخرین شب ماه ذیحجه، خانواده هایی که علم دارند مراسم عزاداری و قرائت دعا را در منزلشان برگزار می کنند و در روز اول با تجمع هیات ها و مردم، این علم ها به حسینیه ها منتقل می شود.
همراه با این علم گردانی افرادی زیادی حرکت می کنند و فردی علم را نگه داشته، فردی مداحی و مصیبت می خواند و بقیه افراد گروه نیز با همراهی و سینه زنی، یاد و نام شهدای صحرای کربلا را زنده می کنند.
قربانی کردن و توزیع نذورات و بدرقه عزاداران با اسفند دود، از دیگر برنامه هایی است که هنگام علم گردانی انجام می شود و هرکس هر نذری دارد در هنگام چرخاندن علم توزیع می کند.
* نخل بندان محله طرخوران تفرش
یکی دیگر از مراسم کهن شهر تفرش مراسم نخل گردانی است که در روز عاشورا با حضور مردم محله فم و طرخوران برگزار می شود و قدمت آن به دوره صفویه می رسد.
شب تاسوعا برای روز عاشورا محله طرخوران به آذین نخل محله می پردازند، که به اصطلاح نخل بندان می گویند، چند نفر از پیشکسوتان وسایل نخل از جمله آینه، طناب های پنبه ای، دوا گلی یا بتادین را شب می آورند و به تزیین نخل می پردازند سپس طناب پنبه ای را در گوشه ها قرار می دهند و پنبه ها را دوا گلی می زنند و در جلو و عقب علم وصل می کنند که نماد خون امام حسین (ع)در روز عاشورا است و با صلوات آینه ها را وصل می کنند که نمادی از روشنایی و نور است و پارچه ها را در اطراف نخل آویزان و عمامه ای در جلو یا عقب نخل قرار می دهند و به تزیین نخل می پردازند.
*علم گردانی در روستای عزالدین تفرش
عزالدین روستایی در26 کیلومتری تفرش و در حاشیه رودخانه قره چای است و مردم آن از « ترکان شاهسون »هستند که در دوره صفوی به منطقه کوچانده شده ودر قالب چند طایفه در مناطقی از دشت ساوه و منطقه رودبار تفرش سکنا داشته اند.
در این روستا چند علم وجود دارد که در روز تاسوعا ملبس شده و در بین روستا گردانده می شود، این علم ها به خانواده های خاصی تعلق دارند و روز تاسوعا از در خانه، صاحبان علم داده می شود و در محل های روستا چرخانده می شود و هر یک از اهالی که نذری در ارتباط با علم و مراسم سوگواری سردار کربلا و یارانش دارد با تقدیم پارچه ای یا به نوعی خلعتی که بیشتر شامل پارچه های مشکی و سبز ساده و یا گل دار در مراسم شرکت می کنند.
صاحب علم با چند نفر دیگر علم را حرکت داده و با خواندن 2 بیت ترکی که به طور دائم در مراسم تکرار می شود به درخانه اهالی می روند.
این دو بیت شامل: حسین یار الدی گلده یا محمد(حسین زخمی یا خون آلود آمد یا محمد) علم یار الدی گلده یا محمد(علم زخمی یا خون آلود آمد یا محمد)
یکی از نکات جالب توجه رسیدن دو علم به هم است که بسان دو شخص حقیقی به شانه یکدیگر زده و در اصطلاح علم گردانی سربوس می دهند و در هنگام برخورد دو علم اهالی نوحه سرایی کرده و ندای یا حسین سر می دهند.
در روز عاشورا این علم ها در جلوی هیأت های عزادار و با سایر مظاهر عزاداری از جمله نخل گردانده می شوند پس از انجام مراسم، علم ملبس را عاری از هرگونه پوششی کرده و در گوشه خانه صاحب علم تا انجام مراسم سال بعد نگه می دارند.
بیش از 2 هزار جاذبه گردشگری در استان مرکزی شناسایی شده که 899 اثر تاکنون در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
6991/6013/
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي ميراث فرهنگي آيين هاي عاشورايي استان مركزي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۹۴۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا صدا جان میگیرد
جادوی زبانگردانی کاری میکند که ساعتها میتوان نشست و با شوق و لذتی وصفناشدنی از تکیهکلامها و دیالوگهای فیلمها و سریالها گفت که با هنرنمایی بیبدیل گویندگان و مدیران دوبلاژ در ذهنها ماندگار میشوند و استودیوهای زبانگردانی مکانی جادویی است که آثار برجسته و بهیادماندنی دنیا را برای مخاطبان سیما دیدنی میکنند.
در جذابیتهای زبانگردانی برای مخاطب همان بس که بسیاری از جوانان بهدلیل شباهت صدایشان به یکی از صداپیشگان آرزوی صداپیشگی را در سر میپرورانند و به نظر آنها صرف تقلید صدا یا داشتن صدای خوب میتواند فرد را وارد این حرفه کند، اما با ورود به پشت صحنه دوبلاژ میتوان دریافت که این هنر چه سختیها و ویژگیهایی دارد و صداپیشگی مستلزم چه دانش گسترده و هنر و سختکوشیای است. حضور در استودیوی دوبلاژ و گفتگو با دوبلورها ما را با این فضا بیشتر آشنا میکند.
مرد طلایی دوبله، آکتور صدا
اکبر منانی، از مدیران دوبلاژ و گویندگان پیشکسوت کشورمان، این روزها تمایلی به مدیریت دوبله و گفتن نقشهای سینمایی ندارد و ترجیح میدهد وقتش را با حلکردن جدول، مطالعه و گویندگی برای مستند سپری کند. میگوید ۶۴ سال گویندگی کردهام و سه بار بازنشسته شدهام. چون مدیریت دوبلاژ کار دشواری است و در حوصله و توانش نمیبیند که نقشها را برای یک اثر سینمایی یا سریال پیدا کند، برای همین کار را به جوانها سپرده و هرازگاهی با آنها همکاری میکند.
اگر صدای اکبر منانی را با نقش هرکولپوآرو بشناسیم، نقشی که لقب آکتور صدا را به او داد، اما نمیتوان روح و صدایی که او به شخصیتهای کارتونی زبلخان، گلام در ماجراهای گالیور، صدای ویژه جان دالتون در مجموعه لوک خوششانس، تیتراژ مجموعه آن شرلی و شخصیت لورل در مجموعه لورلوهاردی داد، فراموش کرد. با این مدیر دوبلاژ پیشکسوت در روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ درحالیکه برای گفتن یکی از نقشهای فیلم سینمایی به مدیریت افشین زینوری آماده میشد، گفتگو کردیم.
این پیشکسوت عرصه صداپیشگی با اشاره به علاقهمندیاش به زبانگردانی مستندهای حیاتوحش میگوید: برخی از این مستندها که در استانها ساخته میشوند و بیشتر موضوع حیاتوحش و تاریخی دارند را قبول میکنم، اما در میان کارهای مستند، زبانگردانی مستندهای حیاتوحش دیوید اتنبرو مانند داستان تولد و شروع زندگی حیوانات در حیاتوحش را خیلی دوست دارم.
او در واکنش به ازدستدادن صداپیشگان پیشکسوت در چند سال اخیر بیان میکند: هیچکس ماندگار نیست. رفتن این دوستان برای ما خیلی غمناک و دردآور است. من یک عمر با آنها زندگی کردهام و با همه این دوستان خاطره داشتهام و سالها با هم کار کردهایم. با اینکه میدانم من هم روزی میروم و نمیشود کاری کرد، اما واقعا نبود بسیاری از این صداها ضایعه بزرگی برای جامعه دوبله است. آنها که در چشم بودند، رفتند؛ افراد معروف و باسابقهای که هیچوقت تکرار نمیشوند.
منانی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره ماندگاری صداهای توانمند در ایران میگوید: اینکه میگویم دیگر توان دوبله بلندمدت را ندارم به خاطر این است که صدایم پیر شدهاست. من ساعتها در استودیو میماندم و گاهی صبح وارد استودیو میشدم. آنقدر میماندم تا کار تمام شود و نیمهشب به خانه میرفتم. من تا چند سال قبل بهتر کار میکردم، اما اکنون فقط از سر علاقه اگر مستند یا پویانماییای باشد، آن را میپذیرم. آخرین کار پویانماییام «سفرهای سعدی» و «قند پارسی» بود.
صداپیشه نقش «اوپنهایمر» و «هری پاتر» درباره ورودش به دنیای صداپیشگی میگوید: من اتفاقی وارد رادیو شدم. سال ۱۳۳۹ که در اصفهان دیپلمم را گرفتم به عشق رادیو به تهران آمدم. در آزمون گویندگی شفاهی و کتبی شرکت کردم و از بین چند هزار نفر قبول شدم. همزمان با قبول شدن در رادیو، کلاسهای مختلف هم میرفتم تا برای گویندگی تمرین بیشتری کنم. در آن زمان برای گرفتن گوینده رادیو خیلی سختگیری میکردند و بعد از گذشت یک تا دو سال از قبول شدنم در رادیو همچنان روی هوا بودم. تا اینکه بعد از دو سال، گویندگی برنامه «راه شب» به من سپرده شد. طی دو دهه در رادیو در تمام برنامههای رادیویی صحبت کردم. از برنامههای جدی گرفته تا طنز، مذهبی، سیاسی و حتی گویندگی خبر. مدتی سردبیری هم انجام دادم.
وی ادامه میدهد: شرط گوینده شدن صبر و حوصله، تمرین کردن و درست گفتن ۳۲ حرف الفبای فارسی است. اغلب افراد حروف الفبا را درست بیان نمیکنند. این در حالی است که الفبای فارسی پایه گویندگی است. در آن مقطع من در عرصه صداپیشگی هم کار میکردم. یعنی صبحها میرفتم استودیو دوبله و شبها در رادیو کار میکردم. ورودم هم به دوبله کار راحتی نبود. این کار نیاز به صبر و حوصله زیادی داشت. من مرتب در استودیوهای زبانگردانی در وقتهای آزاد هم تمرین میکردم.
منانی درباره زبانگردانی پوآرو میگوید: آقای عطاءا... کاملی دوبله کار «پوآرو» را به من پیشنهاد داد. من روی نقش و شخصیت پوآرو و دیوید سوشِی مطالعه کردم. کتابهای آگاتا کریستی را هم خواندم. خود سوشی شش ماه در مرز فرانسه و بلژیک روی زبانش کار کرده بود و سه ماه روی راه رفتن و حرکات بدنش متمرکز شدهبود، پس من نیز باید این لحن و صدا را بهدرستی به مردم میرساندم. خیلی روی این نقش زحمت کشیدم. خیلی کارها مثلا «سین»های پوآرو را طور خاصی تلفظ میکردم و به آن اکو میدادم.
وی درباره دیدارش با سوشی بازیگر مجموعههای پوآرو یادآوری میکند: دیوید سوشی یک شکسپیری است. او را در جایی در تالار نمایش دیدم و خبرنگاری من را به او معرفی کرد. اوایل پخش این مجموعه در ایران بود. در دیداری که با او داشتم، از صدای من خوشش آمد و گفت تو من را معرفی کردی وگرنه من کسی نیستم. او میگفت من بهتر از او حرف زدهام.
این صداپیشه پیشکسوت درباره اضافه کردن تکیهکلام به نقشهایی که گفته، میگوید: در همه کارهایم این طور بودهاست؛ مثلا در «گالیور» آن تکیهکلام «من میدونم... کارمون تمومه، من میدونم!» به هیچ وجه این طور نبوده یا «زبلخان» که دیالوگ «زبلخان اینجا، زبلخان اونجا، زبلخان همهجا» داشت، تکیهکلامیبود که من برای این شخصیت ساخته بودم. میدیدم بچهها از این تکیهکلام خوششان میآید، به همین دلیل تکرارش میکردم. در مجموعه «پوآرو» نیز تکرار «مونامی» از پیشنهادهای خودم بود. عکسالعمل مردم خیلی خوب بود و من هم، چون دیدم مردم خوششان میآید، آن را تکیهکلام کردم و هزاران مورد دیگر که در متن سریال آنقدر پررنگ نیست، اما از آنها استفاده کردهام.
وی درباره زبانگردانی اثر پویانمایی میگوید: من بچهها را دوست دارم و در پویانماییهای زیادی حرف زدهام. در پویانمایی «گربههای اشرافی» به جای پنج شخصیت حرف زدم. همه را هم متفاوت گفتم. شاید صدا را تشخیص ندهید؛ مثلا من در فیلمی هفت نقش را بر عهده داشتم و هر هفتتای آنها را خودم میگفتم. کسی نمیداند؛ اینها جزو شاهکارهای من است.
منانی تصریح میکند: دوبله این نیست که شما با تغییر صدا یک متنی را بخوانید. من یک بار برای گفتن یک نقش بخشی از لپم را گرفتم و نقش را گفتم وقتی پرسیدند این چه کاری است میکنی؟ گفتم این صدا فقط به چهره این شخصیت میآید و دیگران هم تأیید کردند.
این مدیر دوبلاژ و گوینده پیشکسوت درباره نگارش کتابی درباره تاریخچه دوبله میگوید: من اولینگویندهایام که کتاب برای دوبله نوشتهام. نگارش کتاب «سرگذشت دوبله ایران و صداهای ماندگارش»، که بیشتر تجربیات خودم و گفتههای دیگران بود ۱۷ سال زمان برد و بیشتر حول محور چگونگی، چرایی و زمان ورود دوبله به ایران است. «فنبیان وگویندگی درصداوسیما» و «الفبای فن بیان (گویندگی، دوبله وگزارشگری)» را هم نوشتهام.
وی در پایان صحبتش یادآور میشود: بیش از ۷۰ هزار ساعت در دوبله حرف زدهام که شاید کسی آنقدر صحبت نکرده باشد. هیچ نقشی نیست که نگفته باشم و همه کارهایم را دوست دارم و دلم برای گفتن هیچ نقشی تنگ نمیشود، چون سالها هر جور نقشی را گفتهام و کارم را به نحو احسن انجام دادهام.
نگاه تحولی در دوبلاژ تلویزیون
فرشید شکیبا که از سال گذشته مدیریت دوبلاژ سیما را برعهده گرفته با بیان اینکه در مجموعه دوبلاژ ۲۵۰ نفر گوینده فعال داریم که در کنار بیش از ۴۰ مدیر دوبلاژ با جان و دل کار میکنند، گفت: این خانواده صمیمانه در کنار هم هستند تا بتوانند آثاری جذاب و دیدنی را برای مخاطبان تلویزیون آماده کنند.
وی افزود: فرآیند زبانگردانی یک کار گروهی است و همه اعضا در توفیق یک اثر دخیل هستند.
وی با بیان اینکه مسیر زبانگردانی یک فیلم، برای بسیاری از علاقهمندان جذاب است، زیرا فیلمیکه بیننده، آن را پس از گذر از مسیر پرپیچ و خم ترجمه، ویراستاری، زبانگردانی و صداگذاری در تلویزیون میبینند، حاصل زحمت و تلاش عده زیادی از هنرمندان و متخصصان این رشته است، گفت: این فرآیند از مرحله ترجمه تا انتخاب مدیر دوبلاژ، انتخاب گوینده گفتار فیلم و سینک و زبانگردانی همه در جهت خلق یک اثر هنری جدید است که با هنرمندی بخشی از همکاران این واحد انجام میگیرد.
مدیر واحد دوبلاژ سیما اضافه کرد: حجم کار در این هنر، سنگین و بسیار سخت است. به طور مستمر زبانگردانی آثار مختلف در ساختارهای مختلف نمایشی، مستند و حتی برنامههای کوتاه در حال انجام است. ضمن اینکه در واحد دوبلاژ صرفا فیلم، سریال یا مستند را زبانگردانی نمیکنیم و با رصد همکارانمان در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بینالملل سیما آثاری را برای مناسبتهای مختلف نیز آماده میکنیم که آثار مرتبط با حج، محرم، بهینهسازی مصرف انرژی، انرژی هستهای و... از این جمله است.
شکیبا با اشاره به اینکه یکی از مهمترین موضوعات، توجه به مناسبتهای ملی و بینالمللی است، عنوان کرد: لازم بود آثار مختلفی که در شبکههای دنیا پخش میشود، شناسایی شود، این مهم بهخوبی در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بینالملل سیما، رصد و پس از شناسایی آثار برای ترجمه و زبانگردانی به واحد دوبلاژ تلویزیون ارسال میشود.
مدیر واحد دوبلاژ سیما افزود: گویندگان و مدیران دوبلاژ هم با تسلطی که بر رویدادهای روز دارند سبب افزایش کیفی اینگونه آثار شدهاند. در همین زمینه فرآیند آمادهسازی و زبانگردانی سه عنوان از تولیدات پرس تی وی برای پخش هفتگی در شبکه یک سیما در سال گذشته از مهمترین اقدامات در دوره جدید بوده است.
وی در خصوص حضور جوانترها در واحد دوبلاژ نیز گفت: آزمون جذب و آموزش گوینده با هدف جذب استعدادهای جدید هم در حال اجراست تا بتوانیم از ظرفیت گویندههای جدید استفاده کنیم.
مدیر واحد دوبلاژ سیما از راهاندازی سامانه برخط برای مکانیزه شدن فرآیندهای دوبلاژ خبر داد و گفت: در سال جدید این سامانه راه اندازی خواهد شد.
شکیبا به لزوم توجه به هوش مصنوعی برای بهرهمندی از فناوریهای بهروز نیز تأکید کرد و گفت: در حوزه هوش مصنوعی و بهرهمندی از فناوریهای روز هم برای دوبله طراحیهایی کردهایم که بتوانیم از این ظرفیت برای ارتقای این صنعت استفاده کنیم. با این حال باید دید این فناوری تا چه اندازه به ایجاد خلق یک اثر هنری کمک میکند.
وی ادامه داد: در این واحد آثار از ۱۲ زبان رایج دنیا ترجمه میشود و همه این عزیزان در تلاشند تا بهترین اثر را برای بینندگان آماده کنند.
هنر صدابرداری برای ماندگارتر شدن صداها
مهدی پاینده، صدابردار دوبله شاگرد اول رشته الکترونیک گرایش صدابرداری در دانشگاه صداوسیما پس از صدابرداری در شبکه یک سیما از سال ۱۳۹۶ وارد عرصه دوبله شدهاست.
وی صدابرداری دوبله را حرفهای بسیار تخصصی میداند و میگوید: صدابرداری دوبله از دورهای که آپارات وجود داشته تا به امروز که همه دستگاهها دیجیتال و رایانهای شده، تخصصیتر شدهاست و صدابردار دوبله باید خودش را با دستگاههای روز منطبق کند. با اینحال این صدابرداری اگر ۵۰ درصد فنی باشد بقیه آن به سلیقه هنری صدابردار مربوط میشود و اینکه چه افکت یا موسیقیای را انتخاب کند، چقدر فیلمبین باشد و با شخصیتهای فیلمها و سریالهای خارجی آشنا باشد.
پاینده درباره مراحل کار دوبله توضیح میدهد: وقتی یک کار زبانگردانی میشود عوامل زیادی در آن مؤثرند. ابتدا مدیر دوبلاژ کار را به اصطلاح سینک میزند و گویندگانی متناسب با شخصیتهای داستان انتخاب میکند. صدابردار نیز باندسازی را شروع میکند. وقتی کار گویندگان روی ضبط دیالوگها تمام میشود، من بهعنوان صدابردار کار را گوش میدهم تا هر جا ایرادی در صدا باشد برطرفش کنم و بعد از یکدست کردن کار، با انجام دادن میکس و باند و تراز کردن صدا و انتخاب و اضافهکردن موسیقی، کار را نهایی میکنم.
بهگفته این صدابردار پس از کرونا تغییراتی در دوبله رخ داد. پیش از کرونا همه صداپیشهها دور هم جمع میشدند و به تناوب نقشهایشان را میگفتند، اما اکنون دوبلهها تکنفره شدهاست. یک مدیر دوبلاژ به همراه صدابردار در استودیو است و صداپیشه هر نقش جداگانه میآید و نقشش را میگوید، بدون اینکه بداند صداپیشه نقش مقابلش چه کسی است و با چه لحنی پاسخ آن نقش را دادهاست.
وی میافزاید: در این نوع دوبله تکنفره تعامل صدایی شکل نمیگیرد و حسی هم وجود ندارد. ضمن اینکه در این سبک، حجم کار صدابردار سه برابر بیشتر از قبل شدهاست. هر چند برخی پیشکسوتان براین باورند که دوبله دستهجمعی روح کار را حفظ میکرد، اما اکثر صداپیشهها به این وضع عادت کردهاند و آن را صرفهجویی در وقتشان میدانند.
پاینده در ادامه بیان میکند: کار صدابرداری دوبله با تلفیق صدا یا صدابرداری سر صحنه کاملا فرق دارد. شاید به لحاظ فنی برای صدابردار نباید فرق داشتهباشد که گوینده فقط یک جمله میگوید یا یک صفحه دیالوگ دارد، اما در دوبله باید همه صداها درست ضبط شود و نوسان نداشتهباشد. در مرحله باندسازی، باند و افکت باید با دیالوگ ترکیب شود و، چون بخشی از کار به صدای خوب بستگی دارد، این هنر صدابردار را نشان میدهد که کارش را درست انجام بدهد.
این صدابردار دوبله درباره علاقهمندیاش به این کار میگوید: صدابردار دوبله به صدای دوبلورها جان میبخشد و با انتخاب درست افکت و موسیقی، فضای غمگین یا شاد یک فیلم یا سریال را به بیننده منتقل میکند. در واقع ریزهکاریهای فنی صدابردار زمانی مشخص میشود که شما یک فیلم را با دوبلههای متفاوت (نمایش خانگی یا زیرزمینی و...) ببینید و آن زمان به نقش مهم مدیر دوبلاژ، صداپیشهها و صدابردار پی میبرید.