Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-25@04:38:30 GMT

سردردهاي شغلي و عوامل بروز آنها

تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۹۹۹۰۸

سردردهاي شغلي و عوامل بروز آنها

خبرگزاري آريا - سردردهاي شغلي عمدتا دو نوع هستند؛ يک نوع سردردهاي حاد عصبي و نوع ديگر سردردهاي مزمن.
به گزارش خبرگزاري آريا از ايسنا، بايد توجه کرد که مواجهه با مواد شيميايي از طريق کاهش اکسيژن بدن و يا زيادي CO2 در خون باعث گشادي عروق شده و سردرد حاد ايجاد مي‌کند. علاوه بر نوع حاد، انواع سردردهاي مزمن هم مانند ميگرن مشاهده شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اين سردردها به صورت حملات ناگهاني و با علائم اوليه اختلال در بينايي و علائم عصبي ديگر آغاز مي‏‌شوند.
چگونه سردردهاي شغلي را از غير شغلي تشخيص دهيم؟
هنگام برخورد با يک فرد دچار سردرد بايد مواردي مانند چگونگي شروع سردرد، محل درد، نوع مواردي که فرد با آنها در ارتباط است، دفعات بروز سردرد و سوابق خانوادگي را به دقت مورد بررسي قرار داد.
راهکار خاصي براي تشخيص سردردهاي شغلي وجود ندارد، اما مي‌توان با استفاده از سوابق سردرد در فرد، معاينه دقيق و در صورت نياز عکس­برداري، مطالعه آينده‌نگر و بررسي تغييرات هنگام حذف مواجهه فرد با مواد آلاينده، در خصوص ارتباط شغل با سردرد اظهار نظر کرد.
در عين حال مواردي مانند الکل، کافئين، هيستامين‌­ها، نيترات‌­ها، تروما، سينوزيت، درد عصب، فشارخون، التهاب سرخرگ گيجگاهي، التهاب برون جمجمه‌‏اي، تومورهاي مغزي، روش‌هاي خوراکي پيشگيري از بارداري و... از عواملي هستند که مي‌توانند سردرد غيرشغلي ايجاد کنند.
البته براي سردردهاي شغلي هم عللي ذکر مي‌شوند. معمولا مواجهه شغلي با فلزاتي مانند آرسينيک، سرب، نيکل، قلع و تلوريوم، حلال­‌هاي آلي، گازها و برخي حشره‌‏کش‌­ها باعث بروز سردرد مي‌شوند.
همچنين استنشاق حلال­‌هاي آلي عمدتا همراه با آسيب‌­هاي ادراکي، افسردگي يا اضطراب است که در طولاني مدت به سمت آنسفالوپاتي (اختلال عملکرد يا بيماري مغز) سمي حرکت مي‌کند.
در عين حال هنگام مواجهه با مونوکسيدکربن ابتدا سردرد خفيفي به شکل سنگيني جلوي سر، خودنمايي مي‌­کند که با افزايش غلظت اين ماده به سمت سردردهاي ضرباني قدامي و سپس سردردهاي شديد پس‌سري گسترش مي‌يابد. مواجهه حاد با گازهايي چون متان و گازهاي بيهوشي‌آور در غلظت‌­هاي بالا توليد سردرد و درد در ناحيه صورت مي‌کند.
بنابر اعلام پايگاه جامع آموزش و فرهنگسازي سلامت وزارت بهداشت، همچنين هنگام مواجهه با قلع و سرب به دليل تورم مغز، سردرد روي مي‌دهد. روي، تلوريوم، منگنز و نيکل باعث کاهش اکسيژن بدن و اتساع شرائين و در نهايت سردرد خواهند شد.
منوکسيدکربن هم بر اثر اتساع شرائين، توليد سردرد مي‌کند. بهترين راه براي پيشگيري از اين سردردها کاهش مواجهه با سموم عصبي و ديگر عوامل بوجودآورنده آنهاست.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۹۹۹۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

5 درس از مواجهه ایران با رژیم صهیونیستی

1-افکارعمومی همیشه مهم است. در این یک هفته مشخص شد که برداشت شهروندان عادی هر یک از طرفین و حس غرور یا شکست آنها چقدر می تواند در عملکرد رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی موثر باشد. 

در ایران بخش عظیمی از مردم به خاطر اعتراضات عمده، واکنش یا فرصتی برای فکر کردن به این مواجهه ی نظامی نداشتند و اگر نیم نگاهی هم داشتند از این منظر بود که پول این درگیری از کجا تأمین می شود یا آیا شعله هایش دامن آنها را هم می گیرد یا نه؟! البته بخش های قابل توجهی از جامعه، چه آن گروهی که در هر شرایط تابع نظام و وفادار به انقلاب محسوب می شوند و چه کسانی که دارای فهمی کلان تر از وضع موجود هستند، بی شک حس غرور و افتخار کردند. در ایجاد چنین حالتی، گرایشات مذهبی/ ایدئولوژیک، میزان تحصیلات، سطح رفاه، سواد رسانه ای و منابغ تغذیه اطلاعاتی و... عامل مهم و موثری است.

در آن سو، رژیم صهیونیستی وضعی پیچیده دارد. فارغ از اینکه مقایسه جامعه ای چون ایران با تاریخی کهن و رژیم صهیونیستی که بر مبنای یک دروغ از حدود 75 سال قبل شکل گرفته به جا نیست، اما عملیات 7 اکتبر خودش به تنهایی حس امنیت و «کشور بودن» را تا حدی قابل ملاحظه ای از ساکنان سرزمین های اشغالی گرفت. حالا اگر همین عملیات را در کنار شکاف های داخلی در رأس اسرائیل بگذاریم وضع به مراتب وخیم تر می شود؛ وضعی که «رونین برگمن» در توصیفش می گوید، اگر مردم از جزئیات جلسه کابینه بعد از حمله ایران مطلع می شدند نصفشان ایرائیل را ترک می کردند!

منفی شدن نرخ رشد اقتصادی، کساد شدن گردشگری پس از 7 اکتبر، غیرقابل سکونت شدن و آوارگی ساکنان مناطق شمالی و جنوبی و خطر جنگ با حزب الله، تداوم اعتراضات خیابانی و شکاف های عمیق داخلی حتی پس از 7 اکتبر(و اضافه شدن خانواده اسرا به آنها) نیز در این وضع بغرنج موثرند. 

علاوه بر اینها، فرار سربازان از دوره خدمت ضروری و اخیرا آغاز موج استعفای فرماندهان ارتش اطلاعات این رژیم حکایت؛ از وضعیت ناپایدار اجتماعی آن است.

 

2-ایران در کنترل تندروها موفق تر از اسرائیل بود. اگر بگوییم توئیت بن گویر وزیر امنیت داخلی اسرائیل کل عملیات روز جمعه اسرائیل علیه ایران را(هرچه که بود و هر اندازه که بود) را سوزاند و آن را به نفع ایران تغییر داد، گزافه گویی نیست. چنین گاف هایی را این بار در ایران شاهد نبودیم که علت آن را در 2 عامل می توان یافت؛ یکی در «حاکمیت یگانه» که باعث شد تیری به سمت دولت شلیک نشود. دیگری هم ایدئولوژیک بودن منازعات در اسرائیل؛ در حالی که این اختلافات در ایران از جنس قدرت و رقابت های داخلی است و در زمانی که این جنس غالب باشد، با کنترل و توجیه و برگزاری جلسات می توان فضا را کنترل کرد.

البته اکنون که عملیات نظامی تمام شده، توییت های یکی از نمایندگان مجلس در مورد توان نظامی و هسته ای کشور در صورت عدم کنترل توسط مسئولان مربوطه می تواند در ایران هراسی کمک شایانی کند که امری نگران کننده است.

 

3-بی تردید برنده ی تصویر سازی این جنگ ایران بود. ایران توانست تصویری از مانور موشک هایش بر بالای قبه الصخره را خلق کند. تصویری که هم دلگرم کننده ی فلسطینیان اشغال زده و جنگ زده بود و هم خونی در رگ های تمام کسانی تزریق کرد که دل به ایده و آرمان مبارزه با اسرائیل داده اند و حالا برای اولین بار شمایی در دسترس و خیلی نزدیک به هدف را دیدند. این اتفاقی مهم بود. 

از طرفی، این نزدیکی القاءکننده ی ترس و ناتوانی به صهیونیست ها هم بود، فارغ از اینکه از نظر عملیاتی درصد ضربه ای که به آنها وارد شد چقدر بود. البته اصابت چند موشک به «نواتیم» و انتشار تصاویرش در تمعیق و تحکیم آن تصویر نمادین موثر بود.

در مقابل اما، اسرائیل روز جمعه هرچه انجام داد، تصویری خلق نکرد و حرکتی کرد که هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد و رنگ و بوی انفعال و ترس می دهد.

 

4-همه دریافتند تعهد غرب-اعم از آمریکا و قدرتمندان اروپایی-به امنیت اسرائیل به حفظ موجودیت و امنیت اسرائیل امری غیرقابل خدشه است؛ حداقل فعلا! تصویب کمک 23/5 میلیارد دلاری امریکا به اسرائیل گواه این گزاره است. 

از این رو، کسانی که مبارزه با اسرائیل را به عنوان یک آرمان و استراتژی مدنظر دارند باید بدانند که ابین مسیر نیازمند برنامه ای ترکیبی و بلندمدت است و صرفا با ابزار موشک و پهپاد و سوخن منظق شهادت طلبی نمی توان به این هدف نائل آمد و انتظار برای یک جنگ آخرالزمانی بیهوده استف بلکه ترکیبی از امر نظامی، اطلاعاتی، رسانه ای و دیپلماتیک را باید شامل شود.

البته درگیری های درون اسرائیل و معضل رادیکالیسم مذهبی که منجر به خشونت های بی سابقه در حق مردم فلسطین می شود حتما در این معادله اثری چشمگیر دارد. به تعبیر شهید حاج قاسم سلیمانی، «اعمالی که رژیم صهیونیستی انجام می‌دهد بیانگر ناپایداری این رژیم صهیونیستی است و ما این آثار را دیده و حس می‌کنیم. ما این وحشت و دست و پا زدن‌ها و دیوانه‌وار عملیات‌های غیرانجام را می‌بینیم و این‌ها آثار تلاش‌های مذبوحانه آخرین است. به همین دلیل این نظام پایدار نخواهد بود».

 

5-اصولگرایان رسما پذیرفتند که در صورت وحدت دیپلماسی و میدان است که می توان توفیق یافت. در این مورد 3 نکته قابل تأمل و بیان است:

الف) پذیرفته اند که این وحدت قبلا وجود نداشته است و جناح گرایی در امور مهم و کلان کشور نیز وارد می شد.

ب) اگر روزی دوباره دولت به دست جریانی متفاوت از جریان فعلی افتاد نیز طبعا باید به این وحدت ملتزم بود. البته همین هم جای نگرانی دارد که به همین دلیل دیگر هیچ وقت شاهد انتخابات رقابتی و معنادار نباشیم تا کارها با وحدت یاد شده انجام شود!

اما همانطور که در بند اول به موضوع افکارعمومی اشاره شد، اگر مردم همراهی کافی نداشته باشند دامنه عملیاتی میدان و قدرت مانور دیپلماسی هم کاهش می یاید و نمی توان اقدامات بزرگ که هزینه های بزرگی هم دارند انجام داد و کارها در حد تاکتیک و مقاطع کوتاه باقی می ماند. برخلاف جنگ 8 ساله که هم مسیرش بزرگ و پر هزینه بود و هم اتخاذ آن تصمیم بزرگ توسط امام خمینی در پذیرش قطعنامه کاری بسیار بزرگ بود که شخصیتی پر نفوذ جز ایشان قادر به اتخاذ آن نبود. همه اینها به خاطر پشتوانه مردمی بود. غرض اینکه هر تصمیم بزرگ، چه جنگ و چه مصالحه، بدون همراهی افکارعمومی میسر نیست. ج) ادعای مشاور وزیر کشور مبنی بر احضار سفیر سوئیس به سپاه به جای وزارت خارجه، توسط وزارت امور خارجه تکذیب شد. اما نفس چنین زمزمه هایی در کنار برخی اتفاقات دیگر، باید این دغدغه را ایجاد کند که نکند وحدت دیپلماسی و میدان به معنای انحلال یکی در دیگری گرفته شود! چنانکه برخی دیپلمات های با سابقه بارها نسبت به این موضوع تذکر داده اند.

 

در پایان چند توصیه:

1-اسرائیل معمولا بی سروصدا و سخن عمل می کند و نمی توان به تصویرسازی موفق خرسند و قانع بود. باید نگران برنامه ریزی های بلندمدت و پیچیده اسرائیل در تضعیف ایران بود.

2-نباید گذاشت در سایه موشک ها و پهپادها نهاد دیپلماسی و امر مصالحه و توافق تضعیف شود. چون ما با اسرائیل به تنهایی ظرف نیستیم؛ بلکه حداقل در همین عملیات وعده صادق با ده کشور مواجه بودیم. لذا با استفاده از تمام ابزارهای امنیت ملی خود را تقویت کنیم. اگر صرفا بر ابزار نظامی متکی باشیم ضربه پذیر می شویم.

3-ائتلاف های منطقه ای و رفع نگرانی از کشورهای منطقه را جدی بگیریم. در غیر این صورت، ایران هراسی می تواند آنها را بیش از پیش به سمت صهیونیست ها سوق دهد. این نیز محتاج نهاد دیپلماسی قوی است. در غیر این صورت، تصویرسازی موافق ذکر شده در جهت معکوس عمل می کند.

دیگر خبرها

  • (ویدیو) واکنش دستیار رئیس جمهور به رفتار‌های تند در مواجهه با بی‌حجابی
  • دردهای سمت چپ سر نشانه چیست؟
  • آمادگی استان برای مواجهه با خطرات احتمالی، خسارات‌ ناشی از سیل را کاهش داد
  • آمادگی استان برای مواجهه با خطرات احتمالی، خسارات‌های ناشی از سیل را کاهش داد
  • تلاش بی وقفه کارکنان شرکت آب منطقه‌ای یزد در مواجهه با سیل
  • تلاش بی وقفه کارکنان شرکت آب منطقه‌ای یزد جهت مواجهه با سیل
  • علت افزایش فشار داخل سر و راه های درمان آن
  • 5 درس از مواجهه ایران با رژیم صهیونیستی
  • لحظه دردناک مواجهه مادر با پیکر فرزندش در غزه | ببینید
  • «مواجهه‌ای نامتعارف با منطق هگل» در کتابفروشی‌ها