شعر عاشورایی جلوتر از نثر آن است
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۱۵۹۰۸
سیدمهدی شجاعی گفت: اگر میخواهیم نثری قوی داشته باشیم باید بیشتر شعر کهن را بخوانیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی قدس آنلاین، روز گذشته سیدمهدی شجاعی نویسنده، فیلمنامه نویس و نمایشنامه نویس به مشهد آمده بود. او مقابل مخاطبان و هوادارانش نشست و از ادبیاتی که سال هاست ذهن، روح و جسم او را درگیر کرده، سخن گفت.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نویسنده که تحصیلاتش در حوزه تئاتر است علت ورودش به ادبیات آیینی را دغدغههای ذهنیاش در دوران جوانی عنوان کرد. او گفت: یکی از مهمترین دغدغههای روزگار جوانی من، این بود که مفاهیم دینی با زبانی امروزی و برای مخاطب امروز بیان شود ضمن اینکه هر چه گذشت بیشتر به این باور رسیدم که فرهنگ یک ملت با الگوهای آن شناخته میشود. در همه دنیا این مسئله یک اصل است که شناخت ملتها با شناخت الگوها و افراد محبوب محرز میشود و هر چه این الگوها متعالیتر باشد جامعه رشد بیشتری خواهد داشت.
سطحی نگری در مخاطب با ارائه الگوهای نامناسب
شجاعی ارائه الگوی نامناسب امروز را یکی از آسیبهای فرهنگیای دانست که خودش سعی کرده با ادبیات با آن مقابله کند. او گفت: یکی از راههای جلوگیری از ارتقای مخاطب این است که با الگوهای نامناسب او را در سطح پایینی قرار دهیم. باور من این است که ادبیات آیینی وسیلهای است تا الگوی واقعی را در جامعه مطرح کنم و از آن جا که بشر ذاتاً به دنبال اسطوره سازی است تا شخصیت هایی را که دوست دارد در تاریخ ماندگار کند، من هم همین دغدغه را داشتم فقط اسطوره هایی که من ساختهام، واقعیاند که توجه و پرداختن به اینها میتواند رشد و اعتلای فرهنگی را در جامعه پدید آورد. این جدیترین انگیزه من در پرداخت به ادبیات دینی و غور و تأمل در آن است.
او تأکید کرد که برای نوشتن آثار عاشوراییاش فقط به دنبال جمع ثواب و ذکر اهل بیت(ع) نبوده بلکه معتقد است واقعه کربلا بعد از گذشت قرن ها، برای نسل امروز و جامعه ما حرفهای زیادی دارد و با این رویکرد، واقعه عاشورا بزرگترین معدنی است که میشود چیزهای زیادی از آن استخراج کرد.
مهمترین دغدغه ذهنیام دشمنان امام حسین(ع)اند
شجاعی با بیان اینکه مهمترین دغدغه ذهنیاش دشمنان امام حسین(ع) است، گفت: چیزی که همیشه دغدغه من بوده، این است که کسانی که مقابل امام حسین(ع) ایستادند آدمهای مشروبخوار و بی دین نبودند، اتفاقاً بسیاری شان آدمهای مقدس و پیشانی پینه بسته از عبادت بودند. این مسئله برای انسان امروز بسیار راهگشاست، خیلی وقتها ضد مذهب، لباس مذهبی میپوشد. من با این نگاه و دیدگاه به سراغ معادن دینی مان میروم، چون حس میکنم نیاز انسان امروز رجوع به گذشته است و انتقال آن با زبان و بیان امروزی. نویسنده «سانتاماریا» مطالعه آثار دکتر علی شریعتی و پرویز خرسند را محرکهای او در ورود به حوزه ادبیات دینی عنوان کرد. به گفته او پرویز خرسند اولین قدمهای ادبیات آیینی را در کشور برداشته است.
یکی دیگر از دغدغههای آقای نویسنده در حوزه ادبیات دینی و آیینی پیدا کردن زبانی است که بتواند این مفاهیم را به مخاطب امروز منتقل کند. او میگوید: بصراحت میگویم من هنوز نتوانستهام این زبان را پیدا کنم. آنچه من نوشتهام ادبیات نیست بلکه سیاه مشق هایی است که هنوز نیاز به تأمل دارند. به نظر من، هنوز به ادبیاتی که بتواند مفاهیم آسمانی را منتقل کند دست پیدا نکردهایم. در تأملاتی که در ادبیات دینی دارم گاهی به مرحلهای میرسم که حس میکنم مقابل اقیانوسی ایستادهام و حالا من باید ظرفی از این اقیانوس را بردارم و برای انسان تشنه امروز بیاورم. تنهاخوری را دوست ندارم و به دنبال این هستم زبان انتقال این مفاهیم بلند را پیدا کنم اما هنوز قاطعانه نمیتوانم بگویم به این زبان دست پیدا کردهام.
غور در متون کهن لازمه خلق ادبیات هویت دار
شجاعی نوشتن در گونهها و شکلهای مختلف ادبی را دلیل دست یافتن به همین زبان دانست. او گفت: به هر حال مفاهیم آسمانیاند و کلمات زمینی و انتقال آن مفاهیم با این کلمات واقعاً سخت و طاقت فرساست. آزمودن گونههای مختلف بیانی در آثار من نشان دهنده تلاش من برای رسیدن به آن زبان است.
به اعتقاد نویسنده «آفتاب در حجاب»، رجوع به ادبیات کهن یک ابزار انتقال این بیانها و مفاهیم است چون ادبیات کهن میتواند به نویسنده کمک کند مفاهیم ذهنیاش را منتقل کند. نویسنده صاحب سبک قطعاً با ادبیات کهن کشور خودش مانوس است، مثلاً جلال، کسی که در ایران صاحب سبک است، بارها گفته بود که ادبیات کهن را میشناسد و تاریخ بیهقی را 16 بار خوانده و آن را درس داده است.
او یکی از مشکلات نویسندگان امروز را عجله آنها برای انتشار اثرشان میداند. «عجله در انتشار یک اثر راه را بر تحقیق و تدبر و خلق اثری ماندگار میبندد. یکی از دلایلی که من همه مستندات را در پایان کتاب هایم میآورم همین است تا هم مستندات اثر و هم میزان تحقیقی را که برای نوشتن یک اثر شده است، نشان دهم».
شجاعی در پاسخ به این پرسش که در چه بخشی از ادبیات کهن غور و تأمل داشتید، گفت: «البته در ادبیات کهن بیش از آنکه در نثر صاحب گنجینه باشیم در شعر صاحب گنجینه هستیم و تأکید من این است که اگر میخواهیم نثری قوی داشته باشیم باید بیشتر شعر کهن را بخوانیم. بهترین متون کهن ما مضامین دینی داشتهاند.
مشکلات نویسنده دینی نویس
در ادامه نشست سید مهدی شجاعی به مسئله مشکلات نویسندگان در خلق آثار دینی و سختی هایی که یک نویسنده دینی نویس با آن مواجه است، پرداخت.
به اعتقاد او یک نویسنده دینی باید به مستندات وفادار باشد و به مستند بودن اثرش توجه جدی داشته باشد از طرفی نویسنده باید در کارش خلاقیت هم داشته باشد.
او گفت: شاید در نگاه اول این دو مسئله با هم تعارض دارند، اما واقعیت این است که اگر نویسندهای بخواهد راجع به معصومی دست به خلق اثر بزند نباید نقل قولها خلاف واقع باشد. خارج از این مسئله برای تخیل دست نویسنده باز است اما برای فضاسازی هم نمیشود تخیل کرد، مثلاً نویسنده باید با آداب و رسوم زمانه آشنایی کامل داشته باشد، آدابی مثل نوع لباس پوشیدن و غذا خوردن؛ پس نویسنده در این بخشها هم باید تحقیقهای لازم را انجام دهد.
او در میان گفته هایش به ایجاد جذابیت نویسنده برای مخاطب، تأکید کرد:«ایجاد جذابیت و گره گشایی مسئله مهمی است که نویسنده دینی نویس باید به آن توجه کند، چون مخاطب معمولاً زندگی معصومین و بزرگان را میداند پس باید بر عنصر گره گشایی که خاص درام است توجه کند و به دنبال جاذبههای داستانیاش هم باشد. ضمن اینکه نویسنده در دوره حاضر بیشتر باید به مستندات توجه کند چون در زمانه حاضر بسیاری از مداحها و ذاکران در حال تحریف تاریخ تشیع هستند. در گذشته این مسائل بیشتر رعایت میشد و فاصله گذاریهای لازم انجام میشد اما متأسفانه امروزه این بی قیدیها هم در ادبیات شفاهی و هم ادبیات کتبی وجود دارد».
در زمینه نثر دینی هنوز خلأ داریم
نویسنده «ضریح چشمهای تو» در ادامه نشست به وضعیت آثار منثور دینی و توجه نویسنده و مخاطب به این حوزه پرداخت و گفت که در زمینه رشد آثار عاشورایی شعر از نثر پیشگامتر بوده است و خلق شعرهای خوب را در شب شعر عاشورایی شیراز دلیل این ادعا عنوان کرد. شجاعی گفت: «در شب شعر عاشورایی شیراز وقتی شعر شاعران جوان را میشنوم حس میکنم هر سال اتفاقهای تازهای در حال رخ دادن است و شاعران خوبی بروز و ظهور پیدا کردهاند، اما در زمینه نثر هنوز خلأ داریم که خیلی از این خلأها به دلیل شرایط فرهنگی کشور ماست. به هر حال نویسندهای که بخواهد اثر ارزشمندی خلق کند باید دو یا سه سال برای نوشتن اثرش زمان بگذارد اما وقتی اثر چاپ میشود حق التألیف کتاب به اندازه خرج دو ماه او زندگی هم نیست همین مسائل باعث میشود نویسنده برای نوشتن اثر فاخر زمان نگذارد یا تحقیقات لازم انجام ندهد، برای همین کتابهای عمیق هم کمتر خلق میشود».
خدیجه زمانیان
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سید مهدی شجاعی قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۱۵۹۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از پیشتازی نصفجهان و اهالی آن در عرصه شعر و ادبیات
یک دانشیار زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه اصفهان سالها زبان بومی خود را داشته است، گفت: خاقانی از افرادی بود که هیچکس را به شاعری قبول نداشت اما در برابر شاعری به نام سنایی سر تعظیم فرو میآورد؛ در همین راستا باید بگوییم سنایی خود را شاگرد استادی چون ابوالفتح اصفهانی میداند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، محمد ابراهیم ایرجپور شامگاه سهشنبه _چهارم اردیبهشت_ در برنامه تلویزیونی بهار بهار با اشاره به فرهنگ غنی اصفهان در حوزههای مختلف اظهار کرد: حقیقت این است که اصفهان در حوزههای مختلف حرفهای زیادی برای گفتن دارد و ادبیات نیز از این قاعده مستثنی نیست.
وی افزود: دریای سخنی که در اصفهان جوشیده تا اقصی نقاط جهان را پیموده و در همین راستا برنامههای بسیاری میتوان از آن ساخت.
این دانشیار زبان و ادبیات فارسی با اشاره به سیر تاریخ ادبیات، شعر و فرهنگ اصفهان تصریح کرد: بعد از اسلام و در چند دوره تاریخی، اصفهان بهعنوان پایتخت قرار گرفته و از مهمترین این دورهها میتوان به دوره صفوی و سلجوقی اشاره داشت که رنگ و بوی ادبیات بیشتر بر مشام میرسد.
ایرجپور با نگاهی به سبکشناسی در شعر فارسی عنوان کرد: شعر فارسی از لحاظ سبک شناسی چند دوره عمده دارد که سبک خراسانی آغازین است چراکه زبان فارسی نو یا دری از خطه خراسان سرچشمه گرفته و طبیعتاً شعر فارسی نیز از آن دوره و مکان برخاسته است.
وی با اشاره به اینکه دوره بعدی سبک عراقی است که دو مکان عرب و عجم دارد، گفت: منظور از عراق عجم جایی است که ما در آن قرار داریم و شامل قسمت میانی ایران همچون اصفهان، ری، همدان، اراک و مواردی از این دست است که سبک عراقی برخاسته از این ناحیه است؛ همچنین سبک بعدی هندی است و بعد از آن دوره بازگشت را داریم.
این دانشیار زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه اصفهان سالها زبان بومی خود را داشته و فارسی مشهور پس از دوره صفوی رایج شده است، اظهار کرد: خاقانی از افرادی بود که هیچکس را به شاعری قبول نداشته اما در برابر شاعری به نام سنایی سر تعظیم فرو میآورد؛ در همین راستا باید بگوییم سنایی خود را شاگرد استادی چون ابوالفتح اصفهانی میداند که به دو زبان شعر میگفته.
ایرجپور با بیان اینکه در سبک عراقی شاعران بزرگی همچون کمالالدین اصفهانی را داریم، ادامه داد: در دوره صفوی و سبک هندی که معروف به سبک اصفهانی است، چون از شعر کمتر استقبال میشد شاعران زیادی به هند رفتند اما ویژگی اصلی سبک هندی این است که پرورندگان آن همچون صائب و شاعران زیادی همچون او از اصفهان برخاستند.
وی با بیان اینکه پس از سبک هندی دوره بازگشت را داریم که در آن شاعران دانشمند با محوریت مشتاق اصفهانی کنار هم آمدند و انجمنی بنیانگذاری کرده و دوره جدیدی را در شعر آغاز کردند، تصریح کرد: اگرچه در این دوره تقلید و تکرار وجود داشته اما استاد صفا و سایر افرادی همچون او میگویند چه بسا زبان فارسی به طور کلی دچار نابودی میشد و این افراد تنها کسانی بودند که با بازگشت خود به شاعران بزرگ سعی کردند این زبان را پاس داشته و آن را حفظ کنند.
این دانشیار زبان و ادبیات فارسی با بیان داستانی از سفرنامه ناصرخسرو در ۱۰۰۱ سال پیش و در طی سفر کوتاه خود به اصفهان گفت: امید به اینکه بازگردیم و این شهر را بشناسیم و برای فرهنگ خود وقت بگذاریم چراکه فرهنگ، هنر و ادب ما غذای روح است که از آن غافل هستیم.
ایرجپور اظهار کرد: ما شهر، فرهنگ و داشتههای اصفهان را نمیشناسیم در همین راستا معرفی کردن مهمترین کاری که میتوانیم انجام دهیم تا جایگاه آن را شناخته، به او احترام بگذاریم و در حفظ و پویایی آن تلاش کنیم.
در بخشی دیگر از این برنامه نیز محمد قدسی استاد دانشگاه و حوزه اظهار کرد: از دیرباز شاعرانی همچون سعدی، مولانا، حافظ، صائب و افرادی از این دست را داشتیم که مطالعاتی در مورد معارف دینی داشتند و با دقت نظرهای خود در روایات و آیات و با آمیختن تخیل، شعر فارسی را ارائه و برای ما فرهنگ ساختند.
وی ادامه داد: در ابتدا به نظر میرسد که شاعر و شاعر شدن شدن ساده است، غافل از اینکه شاعری اگر بخواهد تمام ابعاد فرهنگی را داشته باشد باید مطالعات سنگینی کند، به خواندن هیچ کتابی بسنده نکند، رنج، تحقیق و تفحص کند، از شاعران پیشین خود الهام بگیرد و روز به روز ذوق خود را تقویت، خلوت سحر و تقوا داشته و مانند سعدی، مولانا و… جامعیت داشته باشد.
این استاد دانشگاه و حوزه تصریح کرد: هر عصری ویژگیها و نقطه نظرات خود را دارد اما اگر شاعری بخواهد در عصر مدرنیته فرهنگسازی کند باید خیلی رنج بکشد تا معارف خود یعنی قرآن و روایات را به اضافه زبان نو که جوان ما آن را بفهمد، تلفیق کند.
قدسی با بیان داستانی افزود: نام قدیمی اصفهان جی بوده و افتخار داریم که از جی ما سلمان فارسی برخاسته؛ همچنین لازم به ذکر است که در ۷۶۰ کتاب، از اصفهان سخن گفته شده و این عجیب است و نشان از مهم بودن آن در دورهها و سلسلههای مختلف دارد.
کد خبر 747389