حمایت مشاور ولیعهد از حمله اهواز؛ گاف یا استراتژی؟
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۳۷۸۰۰
فرارو- اظهارنظر مشاور ولیعهد ابوظبی درباره حمله اهواز، او را در معرض انتقادات عربی و ایرانی گستردهای قرار داد. اما این اظهارات، صرفا تکرار یک اظهارنظر جنجالی قدیمی است.
به گزارش فرارو، روز گذشته اهواز شاهد یک حمله تروریستی بود. چند فرد مسلح به محل برگزاری یک رژه نظامی وارد شدند و حاضران را به رگبار بستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عبدالخالق بن عبدالله، مشاور محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، هم برای اینکه از قافله عقب نماند از حمله خونین اهواز استقبال کرد.
مشاور ولیعهد در توئیتر نوشت: "۱۰ نظامی در حین حمله به یک رژه نظامی در شهر اهواز در جنوب غرب ایران کشته شدند. حمله به یک هدف نظامی، اقدام تروریستی نیست. انتقال نزاع به عمق ایران یک گزینه علنی است و در مرحله آینده تشدید خواهد شد".
این توئیت، در رسانههای عربی و ایرانی واکنشهای گستردهای به دنبال داشت.
رسانههای عربی این اظهارات عبدالله را اشارهای به مسئولیت عربستان در حمله اهواز دانستند. وبگاه وطنسرب در این باره نوشت: "عبدالخالق عبدالله، مشاور محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، به مسئولیت عربستان در حمله اهواز اشاره کرد".
تحلیلگران عرب در توئیتر اظهارات عبدالله را تلاشی برای اتهامزنی به عربستان دانستند و از آن ابراز تعجب کردند. زیرا عربستان همپیمان امارات است.
مشاور "خودفروخته" و "هذیانگو"
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در واکنش به توئیت مشاور اماراتی، تهدید تندی علیه او بیان کرد و نوشت: "مشاور بیخرد و خود فروخته ولیعهد ابوظبی با نقض آشکار قوانین بینالملل بر دخالت بیگانگان در حادثه تروریستی #اهواز صحه گذاشت. پشیمانی سختی درانتظار اوست". توئیت تند محسن رضایی خطاب به عبدالخالق عبدالله
لحضاتی بعد مشاور ولیعهد به توئیت رضایی واکنش نشان داد. عبدالله مدعی شد هرگونه اتفاق ناگواری که برای او بیافتد مسئولیت آن برعهده نظام ایران خواهد. مظلومنمایی عبدالله در واکنش به تهدید رضایی؛ "اگر خدای نکرده برای من اتفاق ناگواری بیافتد، مسئولیت آن برعهده" ایران خواهد بود.
اما انتقاد از عبدالله، محدود به ایران نبود. برخی از چهرههای سیاسی و رسانهای جهان عرب هم موضعگیری "خبیث" عبدالله را محکوم کردند.
ناصر الدوله، عضو سابق پارلمان کویت، در خصوص اظهارات عبدالله نوشت: "سخنانی غیرمسئولانه که از دیپلماسی بسیار دور است. آیا مشاور شیخ محمد بن زاید میفهمد چه میگوید یا آنکه این یک نوع حالت هذیانگویی است که برخی از روزنامهنگاران خلیج (فارس) به آن عادت کردهاند. معنای سخنان دکتر عبدالخالق این است که خلیج (فارس) مسئول حمله است و (این حمله) یک اقدام نظامی موجه برعلیه ارتش ایران است. پس عقل کجا رفت؟ "
موضع عبدالله تعجب بسیاری از ناظران عرب را برانگیخت. روزنامه رأی الیوم، اظهارات این مشاور را پذیرش مسئولیت حمله اهواز دانست و آن را جدید و غافلگیرانه توصیف کرد.
رأی الیوم نوشت: "کاربران دیگری از عبدالخالق پرسیدند آیا این (اظهارات) به معنی پذیرش رسمی مسئولیت حمله اهواز از سوی امارات است؟ یکی از کاربران گفت: آیا معنای سخنان تو این است که هر حمله به رژه نظامی در امارات، مشروع است و تروریستی نیست؟ یکی دیگر افزود فکر میکنم این توئیت باقی نخواهد ماند و پس از دریافت دستورات، حذف خواهد شد".
همه این انتقادات از مشاور اماراتی در حالی مطرح میشود که او در واقع به اظهارات سال گذشته محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، اشاره کرد.
بن سلمان در گفتگویی با شبکه العربیه گفته بود: "ما هدف اصلی نظام ایران هستیم. یعنی رسیدن به قبله مسلمانان. ما منتظر نمیمانیم که نبرد در داخل عربستان اتفاق بیافتد. بلکه تلاش میکنیم نزاع در نزد آنها در ایران باشد".
یکی از کاربران عرب به همین نکته اشاره کرد و نوشت: "در سخنان او (عبدالله) مبنی بر اینکه 'انتقال نبرد یک گزینه علنی است'، خباثت بسیاری وجود دارد. او به ایران یادآوری میکند که بن سلمان گفته بود نبرد را به داخل ایران منتقل خواهیم کرد".
منبع: فرارو
کلیدواژه: حمله اهواز ایران مشاور ولیعهد ابوظبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۳۷۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.