Web Analytics Made Easy - Statcounter

رکنا: «علی علیزاده» را خیلی‌ها به مواضع یک‌ سال گذشته‌اش می‌شناسند؛ مواضعی که از کارشناس شبکه‌هایی چون «من‌وتو»، «سی‌ان‌ان»، «بی‌بی‌سی» و... یک چهره مدافع منافع ایران به تصویر کشیده و حالا او را به‌واسطه گستره دامنه نفوذش در فضای رسانه‌ای، به یک چهره جنجالی تبدیل کرده است.

علی علیزاده در آخرین حضورش در «من‌وتو» حسابی سروصدا به‌پا کرد؛ آنجاکه پای موضوع شفافیت مالی این شبکه را به میان کشید و در روز‌های بعد آن را به یک کمپین تبدیل کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او البته «من‌وتو»، «BBC»، «صدای آمریکا»، «رادیو فردا»، «ایران‌وایر»، «ایران‌نشنال» و... را تنها بخشی از ارتش سایبری وسیعی می‌داند که روزانه علیه مردم ایران فعالیت می‌کنند و به تعبیر او یک حمله تروریستی رسانه‌ای را علیه جمهوری اسلامی ایران رقم زده‌اند.
درباره این حمله تروریستی رسانه‌ای و بازیگران آن، با او به گفت‌وگو نشستیم. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
چه شد که فقط روی من‌وتو تمرکز کردید و کمپین شفافیت مالی را درباره آن شکل دادید؟ به‌نظرتان این دغدغه‌ای که از سوی شما مطرح شد درباره سایر رسانه‌های فارسی‌زبان موضوعیت ندارد؟
همان‌طور که در مصاحبه من‌وتو و در ویدئوی مکمل آن در روز بعد گفتم معتقدم که ایران تحت یک حمله همه‌جانبه تروریستی ترامپ Trump و آمریکا، عربستان و اسرائیل قرار گرفته است و بخش عمده این حمله تروریستی، تروریسم رسانه‌ای است. پرسش من به‌هیچ‌وجه تنها درباره شبکه من‌و‌تو نیست. معتقدم بی‌بی‌سی، من‌وتو، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا، ایران‌وایر، توانا و... در کنار هم به‌عنوان یک مجموعه درهم‌تنیده عمل می‌کنند؛ اما مثل هر کمپین دیگری شما نیاز‌مند به شروع از یک موضوع خاص و محدود هستید.

کسی که کمپین مبارزه با فساد را آغاز می‌کند نمی‌تواند کلی‌گویی کند و به اجبار باید از یک فساد خاص و از یک پرونده خاص آغاز کند. در این کمپین من هم یکی از غلو‌شده‌ترین و عجیب‌ترین و حاد‌ترین اشکال این تروریسم رسانه‌ای شروع کرده‌ام. در این چارچوب، پرسشگری از من‌وتو مقدمه پرسشگری از تمام رسانه‌های فارسی‌زبان دولت‌های خارجی است که علیه مردم ایران هستند و ذهن مردم ایران را شب‌به‌شب تسخیر می‌کنند و سعی در استعمار ذهن و استعمار احساسات مردم ایران دارند و همین‌طور مقدمه و قدم اول از راه درازتری است که در قدم‌های بعدی اپوزیسیون وابسته به دولت‌های خارجی و همین‌طور همه نیروهای سیاسی غرب‌گرا و استعمارزده را به چالش خواهد کشید.

معتقدم این قدمی ساده، اما ضروری است. اینکه تلویزیون من‌وتو بعد از 9 سال حضور در فضای رسانه‌ای ایران و دریافت بیش از نیم ‌میلیارد دلار حتی یک دقیقه درباره منبع مالی خود توضیح نداده است، به سادگی قابل چشم‌پوشی نیست. به بیان دقیق‌تر، خبرنگاران من‌وتو که تظاهر می‌کنند با چراغ‌قوه‌ جست‌وجوگری از 6 هزار کیلومتر آن‌طرف‌تر می‌خواهند درباره عملکرد شهرداری شهری کوچک در فلان استان ایران یا بخشداری کوچکی در فلان شهر دیگر شفاف‌سازی کنند، حتی دو اتاق آن‌طرف‌تر نمی‌روند که ببینند مرجان عباسی و کیوان عباسی حقوقی را که در آخر ماه به این خبرنگاران می‌دهند از کدام کشور خارجی دریافت می‌کنند. شخصا اعتقادم بر این است که منبع مالی شبکه من‌وتو چنان غیرعادی و ضدایرانی است که تا هزار سال دیگر هم مدیران این شبکه امکان اعلام رسمی آن را به افکارعمومی ایرانیان نخواهند داشت.

اگر در جنگ هشت‌ساله صدام علیه مردم ایران ما بارها پرسیدیم که بمب‌های شیمیایی و موشک‌هایی که ارتش بعث به ایران می‌زد، ساخت کدام کشور بود امروز پرسش من از تلویزیون من‌وتو هم دقیقا همین است. ما می‌خواهیم بدانیم این بمب‌های رسانه‌ای که هر شب بر سر مردم ایران فرود می‌آید، ساخت کدام کشور خارجی است و بودجه آن توسط کدام دولت خارجی و برای چه هدفی تامین می‌شود؟
واکنش‌ها به صحبت‌های شما در من‌وتو چگونه بود؟
پس از مناظره من در شبکه من‌وتو عده‌ای از تندرو‌های یک جناح گفتند که هدف من منحرف کردن افکار عمومی از شفاف‌سازی نهاد‌های داخل کشور و رسانه‌های نزدیک به نهاد‌های امنیتی و... بوده است. امروز هم تندروهای جناح دیگر می‌گویند هدف پرسشگری از من‌وتو، منحرف کردن افکار عمومی از نقد دولت است. مثل همیشه تندرو‌های هر دو جناح آینه یکدیگر هستند، اما برای ما خط‌کشی اصلی، با دشمن خارجی، امپریالیسم و استعمار است.
شما از تعبیر نسبتا جدیدی تحت ‌عنوان حمله تروریستی رسانه‌ای استفاده کردید. لطفا درمورد این عبارت بیشتر توضیح دهید و از جزئیات آن بگویید.
من اعتقاد دارم امروز شکل جنگ نسبت به قبل پیچیده‌تر، هوشمندانه‌تر و چندلایه‌تر شده است. همان‌طور که در ماه‌های گذشته مشاهده کردیم هدف محور شرارت یعنی آمریکا، عربستان و اسرائیل پیش از هر چیزی تضعیف اقتصادی ایران است. هدف از تضعیف اقتصادی ایران نیز یار‌گیری از افکارعمومی ایران برای فشار به حکومت و عقب راندن حکومت ایران از نفوذ منطقه‌ای خود از یک‌سو و و تحمیل خلع سلاح بیشتر و کم‌کردن توان دفاعی کشور از دیگر سو است. این دلیل اصلی برای تروریسم اقتصادی علیه ایران در یک ‌سال گذشته است.
تروریسم رسانه‌ای که من از آن سخن می‌گویم مکمل و ابزار تروریسم اقتصادی است. به 6 ماه گذشته که نگاه کنید ملاحظه خواهید کرد که بخشی از تلاطم بازار Store ارز توسط فضای کاذب روانی از طریق رسانه‌ها ایجاد شده است. همین‌طور حمله به روابط استراتژیک ایران با همسایگان به‌منظور از بین بردن بازارهای اقتصادی ایران صورت گرفته. هدف تروریسم رسانه‌ای ضریب دادن به تروریسم اقتصادی و تحریم‌هایی است که از ماه آینده فشار بیشتری به اقتصاد ایران وارد می‌کنند.
به یاد می‌آوریم در دهه 60 فشارهای اقتصادی چندده برابر، باعث التهاب اجتماعی و روانی نمی‌شد و امروز به‌دلیل نفوذ رسانه‌های دولت‌های غربی کوچک‌ترین بی‌ثباتی در بازار و کوچک‌ترین کمبودی در یک کالای ساده تبدیل به التهابی عجیب و غیرعادی می‌شود. طبیعتا کسی منکر فشارهای اقتصادی به‌ویژه بر بخش‌های ضعیف جامعه ایران نسبت به یک ‌سال پیش نیست و ما هم بر ایجاد ضربه‌گیرهایی برای طبقات محروم تاکید و اصرار داریم؛ اما وقتی طبقه متوسط و دهک‌های بالایی هم با کوچک‌ترین تحریکی واکنش‌های شدید و بدون تناسب نشان می‌دهند می‌فهمیم بخشی از این فضا ساختگی است. از این رو اصرار دارم فضای روانی حاکم بر بازار و نیز بر افکار عمومی امروز تا حد زیادی ساخته و پرداخته رسانه‌های غربی است.
در خبر‌ها آمده بود چندهزار اکانت ‌فیک توئیتری وجود دارد که از کمپ منافقین در لیبرتی علیه ایران توئیت می‌زنند. ارزیابی شما از نقش آنها در تروریسم رسانه‌ای مورد اشاره‌تان چیست؟
سال‌ها درباره حضور ارتش سایبری علیه ملت و دولت ایران در شبکه‌های مجازی هشدار داده بودیم، اما بالاخره با منتشر شدن گزارش شبکه 4 تلویزیون انگلستان و گزارش لینسی هیلسوم، اسناد این موضوع رسمی ‌شد. همین‌طور هم اخباری درباره استخدام بیش از چندصد نفر در خود لندن توسط منابع سعودی وجود دارد که امیدوارم به‌زودی رسمی شود. بگذارید برای فهم عملکرد کلیت این فرآیند جنگ روانی اعم از من‌و‌تو و بی‌بی‌سی تا اکانت‌های فیک ‌توئیتر یک مثال ساده بزنم. من از منزل خود در لندن که خارج می‌شوم تا به ایستگاه قطار برسم بالای 40 تا 50 نفر بی‌خانمان را می‌بینم. دیدن این افراد به‌ویژه در زمستان باعث فلج‌شدن روح انسان می‌شود؛ اما حتی برای من به‌عنوان یک منتقد جامعه سرمایه‌داری آیا این بی‌خانمان‌ها به‌معنی فروپاشی اقتصاد انگلستان است؟ آیا این به‌معنی این است که کلیت اقتصاد و تلاش‌های کم و زیاد دولت-ملت انگلیس یا حتی همین باقی‌مانده سیستم رفاه اجتماعی این کشور یک‌سره هیچ است و انگلیس در حال فرو ریختن است؟ حتی تندروترین مخالفان نظام بریتانیا نیز چنین توهمی ندارند. اگر از یک فیلم چند ثانیه‌ای یا یک عکس برای حمله به کل کشور 65 میلیونی انگلستان و سیستم رفاه پیچیده آن عمل کنید، به شما می‌خندند. حالا این مثال را با ایران هم تطبیق دهید. با یک ویدئوی چند ثانیه‌ای از یک بی‌خانمان یا کسی که در سطل آشغال دنبال غذا می‌گردد، شما می‌توانید بخشی از فضای روانی چندده میلیون ایرانی را ملتهب کنید. انگار در دست شما جعبه‌ای است که از آن سیم‌هایی به مغز میلیون‌ها ایرانی کشیده شده است و شما با فشار دادن یک دگمه، افسار احساسات و ذهن آنها را در اختیار دارید.
معتقدم چنین چیزی به‌هیچ‌وجه طبیعی نیست. این همان استعمار احساسات است که به‌واسطه رسانه‌ به وجود آمده است. برای همین من از یک تروریسم رسانه‌ای تمام‌عیار حرف می‌زنم. یک بخش من‌وتو و بی‌بی‌سی و یک بخش کانال آمدنیوز و یک بخش مسیح علی‌نژاد و یک بخش دیگر ربات‌های فیک و مصنوعی هستند که ایفای نقش می‌کنند.
با این حال معتقدم اگر این دشمنان آشکار ایران با گفتارهای رسمی سیاسی در ایران هم‌پوشانی نداشته باشند، نمی‌توانند موفق شوند. معتقدم گفتارهای رسمی داخل ایران که مرزبندی محکم و دقیقی با دشمن خارجی ندارند، درواقع مانند کسانی هستند که لای مرزها را باز می‌کنند و اجازه می‌دهند صدای دشمنان در داخل ایران مشروعیت بیشتری پیدا کند. به بیان دقیق‌تر وقتی همان نوع سیاه‌نمایی که آمدنیوز و مسیح علی‌نژاد و من‌وتو انجام می‌دهند از دهان کسی بیرون می‌آید که نماینده مجلس ایران است یا فرضا معاون وزیر بوده، این سیاه‌نمایی‌ها مشروعیت پیدا می‌کند و ضریب نفوذ آن چندده برابر می‌شود. از همین رو معتقدم چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا موظفند که اول خط‌قرمز شفاف و مشخصی با مجموعه این قرارگاه‌های جنگ نرم علیه ایران با دشمن خارجی بکشند و بعد کنش سیاسی مطلوب خود را دنبال کنند.
بعد از گفت‌وگو در من‌وتو تعدادی از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران داخلی واکنش‌های تندی علیه شما داشتند. فکر می‌کنید دلیل همراه‌شدن تعدادی از فعالان رسانه‌ای با من‌وتو و نقد کسی که در این شبکه از جمهوری اسلامی دفاع کرده است، چیست؟
بیش از دو دهه است که یکی از نیروهای سیاسی داخل ایران معتقد هستند که امکانات رسانه‌ای در داخل کشور به‌طور عادلانه‌ای تقسیم نشده است. چه‌بسا حرف آنها سویه‌ای از حقیقت داشته باشد و درست بگویند؛ ولی جای آن حرف اینجا نیست و راه‌حل متوازن‌کردن امکانات همکاری با امپریالیسم نیست. این استدلال درباره عدم توازن امکانات نباید به بهانه‌ای برای مشروعیت دادن به استفاده از تریبون‌های دولت‌های خارجی مخالف ایران و دخالت دادن آنها در امور سیاسی کشور تبدیل شود.
درحقیقت از انتخابات 88 به این سمت در همه انتخابات‌ها، کارزارهای سیاسی روزمره، دعواهای جناح‌ها در داخل مجلس، بگومگوهای مسئولان ارشد کشور یا مهم‌تر از همه آنها مساله مذاکرات هسته‌ای، یعنی مسائلی که عمده آنها در همه‌جای دنیا و دموکراسی‌های جهان هم رایج است، شاهد هستید یک‌ پای این دعواها در این سال‌ها همیشه BBC بوده است.
این رسانه‌های بیگانه به علت ضریب نفوذ بالای خود، توانسته‌اند در مسائل داخلی ایران به بازیگری تاثیرگذار تبدیل شوند و گاهی توازن را در شکل‌دهی به افکارعمومی ایران عوض کنند و در جهت‌دهی به افکارعمومی مردم ایران تاثیر داشته باشند.
معتقدم این عمل رسما بازگشت به دوره قاجار است. به بیان دقیق‌تر، دخالت دادن BBC، ایران‌اینترنشنال، من‌وتو، رادیو فردا و... در مسائل داخلی ایران، قاجاری‌کردن سیاست ایران است. هر یک از نیروهای سیاسی حتی اگر فکر می‌کنند امکانات سیاسی به‌طور عادلانه تقسیم نشده است، همچنان موظفند اولویت را به استقلال Esteghlal و منافع ملی بدهند، نه به منافع جناحی خود.
امثال من هم خود را موظف می‌دانند کنار آنها بایستند و برای گرفتن امکانات رسانه‌ای بیشتر در داخل کشور تلاش کنند، اما شرط اول آن است که این افراد با دشمن خارجی و رسانه‌های دشمن خارجی خط‌کشی کنند. اینجاست که من شخصا از جناب آقای محمد خاتمی درخواست کردم که از همکاری اطرافیان و نزدیکان خود با BBC و امثال آن ممانعت به عمل آورند و هرگونه مصاحبه و همکاری با آنها را ممنوع اعلام کنند. برای همین فکر می‌کنم پس از مصاحبه با من‌وتو، بخشی از نیروهای سیاسی احساس کردند مشروعیت همکاری با تمامی رسانه‌های خارج از کشور به خطر می‌افتد و از این رو با یک بهانه پیش‌پاافتاده و دروغین، عملا سینه خود را برای تطهیر و مشروعیت خریدن برای این رسانه‌ها سپر کردند.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

این سرباز غیور را شناسایی کنید/ او در اهواز چه کرد؟! + عکس ها

حالا فهمیدید چرا مدافعان حرم در خارج از مرزها جنگیدند؟ +تصاویر

نجات یک خانواده توسط مامور وظیفه شناس در اشتهارد

وحشت از تیراندازی های مرگبار در منطقه فلاح تهران!

ارتباط شوم دختر ترامپ با شاهزاده مشهور سعودی لو رفت

این شهید حادثه اهواز در مشهد گفته بود شهید می شود! +فیلم

این 6 مامور پلیس ایرانی اعدام می شوند؟! + عکس و جزییات

خنده دختر زیبا در هیاهوی مرگ !

کبوتری که جان پسر 14 ساله تهرانی را گرفت

تلاش مهربان ترین مادر و پدر برای خریدن سارا کوچولو!

پاسخ دندان شکن محسن رضایی به مشاور ولیعهد ابوظبی / پشیمانی سختی در انتظار اوست

سعیده در پارتی شبانه دزد شد

ردخون اهواز در ریاض / حالا قدر موشک هایمان را بیشتر از گذشته می دانیم

منبع: رکنا

کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه حمله تروریستی اهواز ترامپ Trump سیاسی تلویزیون اقتصادی بازار Store اقتصاد استخدام منزل قطار فیلم غذا استقلال Esteghlal اقتصاد ایران ایران بی بی سی شرارت من حمله تروریستی اهواز حمله تروریستی اهواز عکس حمله تروریستی در اهواز فیلم حمله تروریستی اهواز حادثه تروریستی اخبار اهواز حوادث اهواز حادثه تروریستی اهواز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۴۴۰۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راز‌های ناگفته از تورم منفی ۱۰ درصدی افغانستان

براساس داده‌های بانک افغانستان، تورم این کشور در ماه مارس ۲۰۲۴ به حدود منفی ۹.۷ درصد رسیده است. نکته قابل تامل اینکه نرخ تورم اقلام خوراکی این کشور به منفی ۱۴.۴ درصد و همچنین نرخ اقلام غیرخوراکی نیز به حدود منفی ۴.۴ رسیده است.

ظاهر موضوع کنترل تورم، یک فضای رسانه‌ای گل‌وبلبل برای دولت طالبان را نشان می‌دهد؛ چراکه تورم این کشور نه‌تنها افزایش نیافته، بلکه منفی هم شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد در ماه مارس ۲۰۲۴ علاوه‌بر افغانستان، هشت کشور دیگر شامل سیشل، کامبوج، تایلند، برونئی، جمهوری آفریقای مرکزی، کاستاریکا، ارمنستان و مالی نیز تورم منفی داشته‌اند که البته به جز مالی که تورم منفی ۲ درصدی داشته، تورم مابقی کشور‌ها زیر منفی ۲ درصد بوده است.

بنابراین، افغانستان درحال حاضر رکورددار منفی‌ترین تورم در جهان است. از این منظر، تصویری که بعضا برخی از ایرانیان در فضای مجازی از این کشور ارائه می‌کنند گویی از یک لنز خوشبینانه سطحی و اتوپیایی در حوزه بهبود اوضاع اقتصادی منعکس می‌شود. اما موضوع آنجا پدیدار می‌شود که عینک سطحی‌نگری و مثبت‌نگری کاذب را از چشم دربیاوریم و به وقایع و داده‌های منتشر شده بپردازیم.

زهرا فتوره‌چی، استاد دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی می‌گوید افغانستان و چین در حال حاضر دو کشوری هستند که موفق شده‌اند نرخ تورم را کاهش دهند، اما این کجا و آن کجا! کاهش تورم در افغانستان به نزول رشد اقتصادی و در چین به ارتقای رشد اقتصادی متکی به تولید بازمی‌گردد. آنچنانکه مشخص است افزایش ارزش افغانی نیز ناشی از کمک مالی ۱.۸ میلیارد دلاری از طریق حواله در سال ۲۰۲۳ بوده که با کاهش اثر آن به مرور زمان در حال نزول است. موازنه تجاری این کشور نیز بر هم خورده و رهبر طالبان با ممنوعیت کشت خشخاش، تیشه به ریشه اقتصاد سنتی این کشور زده و درآمد کشاورزان را تا ۹۲ درصد کاهش داده است.

انعکاس واقعیت معکوس از اقتصاد افغانستان

زهرا فتوره‌چی، استاد دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی اظهار داشت: «نرخ تورم در افغانستان منفی شده است. در فضای عمومی گفته می‌شود نرخ تورم در افغانستان منفی شده یا ارزش پول افغانستان به نسبت دلار افزایش یافته است. افغانستان در حال حاضر دچار پدیده تورم منفی است.

براساس آخرین داده‌ها در ماه فوریه ۲۰۲۴ تورم این کشور منفی ۹.۷ درصد کاهش پیدا کرده است. در میان اقلام، تورم مواد خوراکی سهم بسیار زیادی را به خود اختصاص داده بود. اما سوال این است که چرا تورم کاهش پیدا کرده است؟ دلیل این موضوع به منفی شدن رشد اقتصادی افغانستان بازمی‌گردد. براساس داده‌ها، میزان رشد اقتصادی افغانستان در سال ۲۰۲۲ حدود منفی ۶.۲ درصد و در سال ۲۰۲۳ نزدیک به منفی ۴.۵ درصد بوده است. تقاضای کل اعم از تقاضای داخلی و خارجی برای محصولات افغانی کاهش یافته است. در افغانستان تقاضای مصرف‌کنندگان افغانی کاهش پیدا کرده، به این معنا که کالا هست، اما افغانستانی‌ها یا درآمد کافی برای خرید محصول ندارند یا اینکه افرادی که درآمد دارند به دلیل روند کاهشی قیمت‌ها تقاضا‌های خود را به تاخیر می‌اندازند.

این عوامل سبب می‌شود تولید کاهش و بیکاری افزایش پیدا کند و تهدید و زمینه‌ای برای فروپاشی اقتصاد فراهم می‌شود. برای مثال زمانی که قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند، افراد تلاش می‌کنند اولین خریدار باشند؛ چراکه نگران افزایش قیمت هستند، این درحالی است که اگر روند نرخ‌ها نزولی باشد افراد خرید خود را به تعویق می‌اندازند. افغانستان دچار خشکسالی ناشی از تغییرات اقلیمی است، درآمد کشاورز‌ها کاهش یافته، مهاجرت افزایش پیدا کرده و امنیت اجتماعی برهم خورده است.»

تیشه به ریشه اقتصاد سنتی افغانستان

فتوره‌چی در ادامه گفت: «هیبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان کشت خشخاش را ممنوع کرده است. در سال ۲۰۲۳ کشت خشخاش ۹۵ درصد، درآمد کشاورزان ۹۲ درصد و اقتصاد مواد افیونی ۹۰ درصد کاهش پیدا کرد. کشت خشخاش که یک‌سوم ارزش کل تولیدات کشاورزان در سال ۲۰۲۲ را تشکیل می‌دهد، منقبض شد و مردمی که به کار کشت خشخاش مشغول بودند ۵۰ درصد از درآمد خود را از دست دادند. توقف کشت خشخاش قطعا اتفاق خوبی است، اما این اتفاق عملا تیشه به ریشه اقتصاد سنتی افغانستان نیز زده است؛ چراکه حکومت طالبان یک کشت جایگزین برای این موضوع یا معرفی نکرده یا اینکه اقداماتش محدود بوده است.»

وقتی پاکستان تلافی می‌کند

استاد گروه مدیریت و اقتصاد دانشگاه محقق اردبیلی در ادامه و پیرامون ارتباط صادرات افغانستان با شرکای تجاری خود تصریح کرد: «از سوی دیگر نیز سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در این کشور نیز دستخوش تغییراتی شد. افغانستان در جامعه جهانی از لحاظ مسائل سیاسی و امنیتی مشروعیت کافی کسب نکرده است. به بیان بهتر سرمایه‌گذاران چشم‌انداز اقتصادی، سیاسی و امنیتی کافی را در این کشور نمی‌بینند. بررسی داده‌های صادرات و واردات ژانویه ۲۰۲۴ نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۲۳ که از سوی بانک جهانی منتشر شده حاکی از کاهش ۵ درصد صادرات و افزایش ۳۷ درصدی واردات است.

صادرات از عدد ۱۴۸.۱ میلیون دلار به ۱۴۰.۵ میلیون دلار کاهش و واردات از ۶۰۰ میلیون دلار به ۸۳۰ میلیون دلار رسیده است. اما این سوال مطرح می‌شود که چرا صادرات کاهش یافته است؟ شرکای اصلی افغانستان، پاکستان و هند هستند. افغانستان به پاکستان زغال‌سنگ صادر می‌کند. براساس آمار ۸۷ درصد صادرات افغانستان به پاکستان به واسطه بالاگرفتن تنش‌های سیاسی میان این دو کشور کاهش یافته است. به بیان بهتر پاکستان از طریق عدم خرید زغال‌سنگ از این کشور، انتقام سیاسی خود را از طریق اقتصاد می‌گیرد.

دولت طالبان اعلام می‌کند که وضعیت اقتصادی این کشور بهبود و تورم کاهش یافته است. بانک جهانی در سال ۲۰۲۴ انتظار دارد که تورم و رکود افزایش پیدا کند که به بروز رکود تورمی در این کشور منجر می‌شود. برای مثال تورمی که در ژانویه منفی ۱۰.۲ بوده در فوریه کاهش پیدا کرده است. اما باید توجه داشت که بانک جهانی ماهیانه انتظارات و پیش‌بینی‌های خود را براساس وضعیت اقتصاد جهان تغییر می‌دهد.»

کاهش تورم چین و افغانستان؛ این کجا و آن کجا

فتوره‌چی در ادامه عنوان کرد: «در حال حاضر در دو کشور جهان یعنی چین و افغانستان، دو الگوی کاهش تورم در جهان را شاهد هستیم. علت کاهش تورم در افغانستان، کاهش رشد اقتصادی و کاهش تورم در چین، افزایش تولید و تقویت رشد اقتصادی متکی به تولید است. مردم چین تقاضا نمی‌کنند بلکه پس‌انداز می‌کنند، اما مردم افغانستان پولی ندارند که صرف پس‌انداز کنند.

زمانی که حزب کمونیست در چین جریان کووید صفر را آغاز کرد، دیدند دولت آن‌طور که باید در مواقع بحران از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان حمایت نمی‌کند، درنتیجه مردم متوجه شدند باید پس‌انداز کنند تا از آن در دوران بحران استفاده کنند. شی جی پینگ سیاست‌های پولی انبساطی را در پیش گرفته تا رشد اقتصادی چین را از طریق تحریک تقاضای مصرف‌کنندگان خارجی تقویت کنند. در این راستا به صنایع یارانه دادند که این اقدام از طریق کاهش قیمت انجام شد.»

افزایش ارزش افغانی یا تحریف واقعیت؟

فتوره‌چی درباره افزایش مصنوعی ارزش واحد پول افغانستان یادآور شد: «از سوی دیگر گفته می‌شود ارزش افغانی، واحد پول افغانستان در سال ۲۰۲۳ در برابر دلار ۲۷ درصد افزایش پیدا کرده است. علت این امر به کمک مالی ۱.۸ میلیارد دلاری از طریق حواله در سال ۲۰۲۳ به دولت طالبان بازمی‌گردد. این کمک مالی سبب شد ارزش پول افغانستان حفظ شود، اما این روند با توجه به کاهش اثر اقدام مورد بحث، در حال نزول ارزش در مقایسه با دلار است. دولت افغانستان اشراف کاملی به سیاست‌های اقتصادی جهان و اوضاع اقتصادی داخل کشور ندارد و باید سیاست‌های تحریک تقاضا و انبساطی را به کار ببندد.

در وضعیت فعلی افغانستان به این کشور اجازه چنین اقدامی داده نمی‌شود و مخارج دولتی آن در حال افزایش است. داده‌های اقتصادی این کشور نشان می‌دهد مخارج دولتی نسبت به GDP روزبه‌روز در حال افزایش است. باید سیاست‌های ترتیبی افزایش تولید به کار گرفته شود، این درحالی است که تولید خشخاش خود را متوقف کرده است. همچنین نیاز است ارتباط خود را با کشور‌های خارجی ارتقا داده و با آن‌ها قرارداد سرمایه‌گذاری ببندد. در خاورمیانه امنیت، پیش‌شرط رشد اقتصادی است.

همه کشور‌های خاورمیانه باید یک منافع مشترک را انتخاب کنند تا همه رشد کنند. رشد اقتصادی افغانستان مستلزم سرمایه‌گذاری است که به واسطه عدم کسب مشروعیت امنیتی و سیاسی متوقف شده است. حوزه صادرات این کشور نیز به دلیل تنش‌های سیاسی با پاکستان کاهش یافته است. مردم نیز پولی برای خرید ندارند.»

دیگر خبرها

  • پربیننده‌ترین شبکه تلویزیون مشخص شد
  • عراقچی: میدان، دیپلماسی و رسانه سه ضلعِ مهم در هر واقعه نظامی یا سیاسی هستند
  • بازتاب گسترده سفر رئیسی به پاکستان در رسانه‌های محلی و بین‌المللی
  • (تصاویر) نگاه رسانه‌های خارجی به ایران؛ از عید نوروز تا شادی حمله به اسرائیل
  • از ارومیه تا تیم ملی: والیبال ایران و یک مربی جذاب
  • ناکامی اپوزیسیون در سفیدشویی از صهیونیست‌ها
  • راز‌های ناگفته از تورم منفی ۱۰ درصدی افغانستان
  • دروغ هایی که درباره ماجرای ریزپرنده ها گفته شد | اسرائیل پاسخ عملیات وعده صادق را داد؟
  • فیلم| واکنش کاربران فضای مجازی به ماجرای اصفهان
  • سربلندی رسانه ملی در پوشش رسانه‌ای عملیات «وعده صادق»