پلیس بازی پیرزن ،دست دزدان کلاهبردار را رو کرد/شوهردخترسارق هم شاکی او شد:او با پسرهمسایه رابطه دارد
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۴۹۲۹۵
جامعه > حوادث - روزنامه ایران در گزارشی نوشت:چندی قبل زنی میانسال با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایی خود توسط چندتن از سرنشینان یک خودروی شاسی بلند شکایت کرد.
شاکی پرونده به مأموران گفت: در حال عبور از خیابان بودم که ناگهان یک خودروی شاسی بلند مقابل پایم نگه داشت. پسر جوانی راننده بود و زن میانسالی هم روی صندلی جلو نشسته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاکی ادامه داد: زن میانسال گفت یک رمال به او گفته است که اگر آب طلاهای یک پیرزن را به دخترش بدهند شفا پیدا میکند و از من خواست تا طلایم را به طور موقت به او بدهم تا داخل آب بیندازد و آب را به دخترش بدهد. با دیدن دختر جوان دلم به حالشان سوخت و از طرفی با خودم گفتم که افراد خیری هستند و اگر واقعاً با این کار مشکلشان حل میشود چرا کمک نکنم. برای همین النگوهایم را به آنها دادم. زن میانسال النگوها را داخل آب انداخت و بعد کیسه پول را از من گرفت و النگو را داخل کیسه گذاشت و دوباره کیسه را به من برگرداند. آنها رفتند و زمانی که به خانه برگشتم از النگوهایم خبری نبود. بستههای پولی هم که به من داده بودند همه تقلبی بودند. آن موقع بود که متوجه شدم آنها دزد بودند و طلاهایم را سرقت کردهاند.
با شکایت این زن، تحقیقات آغاز شد و در ادامه بررسیها کارآگاهان با شکایتهای مشابه دیگری مواجه شدند.
کارآگاه بازی پیرزن تنها
درحالی که به دستور بازپرس بهشتی بررسیها برای شناسایی و دستگیری سارقان ادامه داشت، کارآگاهان در جریان سرقت ناکام این باند از یک پیرزن قرار گرفتند. این درحالی بود که این پیرزن با کمک مردم یکی از اعضای این باند را دستگیر کرده بود.
پیرزن باهوش به پلیس گفت: من علاقه شدیدی به خواندن صفحات حوادث روزنامه دارم. اخبارش را کامل میخوانم. در همین صفحه بود که خواندم افرادی با شگردهای مختلف طلاهای پیرزنها را سرقت میکردند. امروز در خیابان میرفتم که یک خودروی شاسی بلند جلوی پایم توقف کرد و سرنشینان خودرو کیسهای را که حاوی 5 میلیون تومان بود به من دادند تا به فردی نیازمند بدهم. بعد هم به این بهانه که آب طلا حال بیمارشان را خوب میکند طلاهای مرا گرفتند، اما چون من خبرهای حوادثی خوانده بودم برای یک لحظه با خودم گفتم نکند اینها کلاهبردار هستند و شگردشان را تغییر دادهاند. برای همین داخل کیسه را نگاه کردم که دیدم سوراخ است و از طلاهایم خبری نیست. با داد وبیداد طلاهایم را پس گرفتم و در این میان دست دخترشان را که روی صندلی عقب نشسته بود گرفتم و از خودرو بیرون کشیدم. مردم هم به کمکم آمدند، دختر را دستگیر کردیم اما آنها فرار کردند.
دختر جوان که فرنگیس نام داشت در تحقیقات اولیه به سرقتهای سریالی از پیرزنها با همدستی مادر و برادرش اعتراف کرد. بدین ترتیب بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت دستور بازداشت فرنگیس و شناسایی مادر و برادر او را صادر کرد.
درحالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت مرد جوانی به دادسرای ویژه سرقت رفت و از فرنگیس شکایت کرد. او گفت: من همسر فرنگیس هستم و کارم خرید و فروش طلاست. او مدتی قبل با پسر همسایهمان که از اوباش محل است ارتباط برقرار کرد .آنها نقشه کشیدند تا اموالم را سرقت کنند به همین خاطر طبق نقشهای که فرنگیس کشیده بود او داخل چای من داروی بیهوشی ریخت بعد با همدستی مرد شرور 700 گرم طلای مرا سرقت کرده و از خانه فرار کردند. من 15 ساعت بعد به هوش آمدم و متوجه شدم که همسرم نیست. وقتی به ماجرا پی بردم از آنها شکایت کردم.
با برملا شدن راز سرقت میلیونی فرنگیس، تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان اعضای این باند و دستگیری مادر و برادر فراری فرنگیس ادامه دارد.
17302
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۴۹۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسر جوان مادرش را در خانه آتش زد
پسر جوان که بعد از قتل مادر و آتش زدن جسدش، میخواست با اسید خودش را بسوزاند با حضور مأموران پلیس دستگیر شد.
به گزارش مشرق، ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۵ اردیبهشت ساکنان ساختمانی در محله وردآورد صدای درگیری و مشاجره مادر و پسر همسایه طبقه سوم را شنیدند. دقایقی بعد ناگهان صدای زن همسایه خاموش شد اما استشمام بوی شدید سوختگی که کل ساختمان را پر کرده بود همسایهها را از خانههایشان بیرون کشید.
جسدی داخل خانه
بهدنبال بوی دود و سوختگی، آنها به طبقه سوم رسیدند و دریافتند این بو از خانه مادر و پسر میآید. بلافاصله آنها با آتشنشانی و پلیس تماس گرفتند. وقتی همسایهها پشت در خانه رسیدند پسر جوان فریاد میزد: «بروید! اگر از اینجا دور نشوید خودم را با اسید میسوزانم.»
لحظاتی بعد مأموران کلانتری وردآورد و آتشنشانی وارد محل شده و از پسر جوان خواستند تا در را باز کند. اما تهدیدهای او ادامه داشت و فریاد میزد: اگر کسی نزدیک شود خودم را با اسید میسوزانم.از آنجایی که صدایی از زن صاحبخانه به گوش نمیرسید، مأموران احتمال دادند که بلایی سر پیرزن آمده باشد.با این احتمال موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. با حضور تیم جنایی در محل و پس از دقایقی صحبت با پسر جوان، او تسلیم شد و در را باز کرد.
با ورود تیم جنایی به محل آنها با جسد پیرزن جلوی در آپارتمان روبهرو شدند که در حال سوختن بود. خانه بهم ریخته و کنار جسد چاقو، پیچ گوشتی و ظرفی افتاده بود که پسر جوان مدعی بود داخل آن اسید است و میخواسته با آن، خودش را بسوزاند. امدادگران آتشنشانی، بلافاصله جسد را خاموش کردند.یکی از همسایهها در تحقیقات میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: این پسر مشکل روحی و روانی دارد و حتی مدتی هم در مرکز درمانی بستری بود. شب حادثه صدای مشاجره او و مادرش را شنیدم که مادرش میخواست او قرصهایش را بخورد اما وی امتناع میکرد.
اعتراف به قتل
پسر جوان که وضعیت روحی خوبی نداشت در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: مادرم مدام میگفت تو دیوانهای و باید قرصهایت را بخوری. این کلمات مرا تحریک کرد. حس بدی به من دست داده بود و صداهایی میشنیدم که از من میخواست از مادرم انتقام بگیرم. وقتی داخل آشپزخانه بود به سمتش رفتم و چاقو و پیچ گوشتی را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله کردم. مادرم فرار کرد و من دنبالش دویدم و او را زدم بعد روی جسد بنزین ریختم و آن را به آتش کشیدم. با دیدن شعلههای آتش تازه متوجه شدم که چهکار کردهام. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با اسید خودم را بکشم. به سراغ ظرفی رفتم که داخل آن اسید بود. من نمیتوانستم بدون مادرم زندگی کنم.
در بررسی محتویات بطری، مشخص شد که داخل بطری جوهر نمک بوده اما متهم تصور میکرده که داخل آن اسید است. پسر جوان که وضعیت روحی مناسبی نداشت به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.
منبع: روزنامه ایران