یادداشت تسنیم| مطالبات غربی – عربی برای بنبست سیاسی لبنان
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۵۹۰۸۲
بنبست سیاسی در لبنان هیچ افق روشنی پیش روی خود نمیبیند، چرا که کشورهای غربی و رژیمهای منطقهای تمایلی برای تشکیل دولت در شرایط کنونی ندارند. ۰۲ مهر ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۷ بین الملل آسیای غربی نظرات
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سستی و اهمال در روند مذاکرات گروههای سیاسی لبنان برای تشکیل دولت این کشور نشان میدهد که آنچه که باعث تعویق روند تشکیل دولت میشود، عدم تمایل برخی گروههای وابسته به غرب و رژیمهای عربی برای به تعویق انداختن تشکیل دولت است و موانع مربوط به سهمیهبندیهای وزارتی و ساختار دولت، موضوعاتی است که از طریق مذاکره جدی قابل حل است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی اخیر خود با اشاره به این موضوع تاکید کرد که با وجود اینکه همه از خطرات مربوط به اوضاع اقتصادی و موضوع زبالهها و آلودگی رود لیتانی و ضرورت تشکیل دولت صحبت میکنند، اما همچنان روند تشکیل دولت به تعطیلی کشیده میشود.
وی ابراز داشت بر اساس اطلاعاتی که در اختیار دارد نشانهای مبنی بر تشکیل دولت در کوتاه مدت و بلند مدت وجود ندارد. وی خواستار حفظ فضای گفتگوها در شرایط مختلف شد، چرا که در نهایت دولت تشکیل خواهد شد و هیچ کس نمی تواند دیگران را از حضور در دولت منع کند.
دبیرکل حزب الله لبنان اوضاع داخلی را در ابعاد سیاسی و اجتماعی متشنج خواند و بار دیگر خواستار بررسی تمامی مسائل و پروندهها با گفتگو و حکمت و درایت شد.
این اظهارات نشان میدهد که با وجود اوضاع نابسامان داخلی در لبنان و بحران واقعی در این کشور هیچ افقی برای تشکیل دولت وجود ندارد و تنها آرزویی که میتوان برای این کشور داشت، این است که فضای گفتگوها برای عبور از این مرحله حفظ شود، گفتگوهایی که البته ثمربخشی آن نیازمند زمان قابل توجهی است.
در شرایط کنونی موسسات عمومی و دولتی قادر به تصمیم گیریهای جدی برای حل و فصل مشکلات ریشهای مردم نیستند و روند مبارزه با فساد که وعده جدی در دولت آینده برای آن داده شده، همچنان به تعطیلی کشانده شده و فساد در موسسات دولتی بیداد میکند و عناصر فاسد از مصونیتهای مختلف قضایی و طایفهای برخوردار هستند.
بدهیهای عمومی دولت و کسری بودجه این کشور در حالی افزایش پیدا میکند که هیچ برنامه مدونی برای هزینه کرد و بررسی بودجه عمومی دولت وجود ندارد. مردم لبنان در اثر بحرانهای اقتصادی قدرت خرید خود را از دست داده اند و مشکلات متعددی در زمینه تامین برق و آب و حمل و نقل و دفع زبالهها وجود دارد.
گرچه در حال حاضر برخی رسانههای غربگرای لبنان رکود در مذاکرات برای تشکیل دولت را به غیبت میشل عون رئیس جمهور این کشور که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرده، مرتبط میدانند، اما باید گفت که اراده سیاسی سعد حریری و تیم متبوع وی همچنان مبنی بر ادامه روند خلأ سیاسی در این کشور است.
سعد حریری گرچه به تازگی از سفر خارجی خانوادگی خود و حضور در دادگاه بینالمللی رفیق حریری به لبنان بازگشته، اما اقدام قابل توجهی را برای پیشبرد روند مذاکرات و حل و فصل مشکلات موجود انجام نمیدهد.
گرچه رسانههای وابسته به دلارهای نفتی رژیمهای منطقهای و برخی شخصیتهای سیاسی متکی به برنامه کاری کشورهای عربی و اروپایی تلاش دارند ایران را به مانعتراشی در روند تشکیل دولت متهم کنند و مدعی شدهاند که ایران به دنبال تعیین تکلیف پروندههای مختلف منطقهای از جمله بحران سوریه است تا پس از آن به روند تشکیل دولت در لبنان بپردازد، اما نگاهی به تحولات داخلی این کشور نشان میدهد که متحدان جمهوری اسلامی ایران هیچ شرط غیر قابل تحققی را برای تشکیل دولت مطرح نکردهاند. شروط سختگیرانه و مواضع غیر قابل تحقق همگی از سوی ولید جنبلاط و سمیر جعجع مطرح میشود که این روزها روابط گرمی با ریاض دارند.
از سوی دیگر عدم جدیت سعد حریری به عنوان مانع اساسی در عدم پیشبرد مذاکرات مطرح است. حریری گرچه در گفتگوهای مطبوعاتی و موضعگیریهای خود اعلام میکند که به دنبال حل و فصل اختلاف و شکافهای موجود بین مطالبات گروههای سیاسی لبنانی است، اما تحلیلگران اعتقاد دارند انگیزههای کافی را برای بررسی جدی این شکافها ندارد و بیشتر تمایل دارد کشور را در شرایط کنونی به پیش ببرد.
بن بست سیاسی موجود در لبنان که به نظر میرسد بعد از هر انتخابات پارلمانی، انتظار این کشور را میکشد، افق روشنی را پیش روی خود نمیبیند. لذا باید منتظر ماند و دید چه موقع طرفهای غربی و رژیمهای عربی وابسته به آمریکا برنامه کاری خود را در لبنان تغییر میدهند و به دنبال تسریع در روند تشکیل دولت خواهند بود.
البته فشار افکار عمومی لبنانیها و جریانهای مستقل نیز میتواند در مجبور کردن گروههای سیاسی مختلف به پیشبرد روند مذاکرات تشکیل دولت کارساز باشد.
انتهای پیام/
R36346/P36442/S8,90/CT4منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۵۹۰۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت قالیایرانی و موکتآمریکایی/ یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریمها و محاصره، بر زخمهایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقهایاش با سوریه و سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبشهای مقاومت و پافشاری در حمایت از آنها.
۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافلگیری مضاعف شد. همهچیز گویا بود که آمریکا – همانطور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروههای تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آنطور که آمریکا میخواست به پایان نرسید. اگر غافلگیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافلگیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.
۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافلگیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در بهکارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکههای موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشکهای ایران، آمادهباش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشکهاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشکهای معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آنها باشند، به اهداف خود رسیدند.
۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، ارادهها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» بهنفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، بهویژه در مورد پروندههای جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالشهای خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر میشود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشمانداز منطقه، سرنوشت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضعگیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور میکند.
این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کمفشار ایرانی میشود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.
مصطفی لشکری