تحریمهای یکجانبه و نامشروع، نوعی تروریسم اقتصادی و ناقض حق توسعه است/سازمان ملل یکی از ادارات دولت آمریکا نیست/ چرا رؤسای سازمانهای تروریستی در کشورهای غربی فعالیت میکنند و برنامه رسمی برای جمعاوری پول میگذارند؟
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۸۲۱۷۷
خبرگزاری میزان- رئیس جمهور کشورمان گفت: سیاست ایران روشن است: نه جنگ، نه تحریم؛ نه تهدید، نه زورگویی؛ فقط وفای به عهد و عمل به قانون. ما از صلح و دموکراسی در همه خاورمیانه، حمایت میکنیم. دانش هستهای را واجب و سلاح هستهای را حرام میدانیم.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان،رئیس جمهوری اسلامی ایران تشکیل «نشست غیر معمول شورای امنیت» را «نمایش مضحکی برای جذب آرای مردم» دانست و به آمریکاییها گفت: قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد «ورق پاره» نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن کامل سخنرانی روز سه شنبه حسن روحانی در هفتاد و سومین نشست عالی رتبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوة والسلام علی رسول الله و آله و صحبه
خانم رئیس.
انتخاب شما را به ریاست هفتاد و سومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تبریک میگویم.
امروز در شرایطی گرد هم آمدهایم که جهان، از خودسری و بیتوجهی برخی از دولتها به ارزشها و نهادهای بینالمللی در رنج است. پیام حضور ما در اینجا، آن است که ایجاد منافع و امنیتِ جهان با کمترین هزینه، در سایۀ هماهنگی و همکاری کشورها امکانپذیر است. اما متأسفانه در جهان امروز شاهد حاکمانی هستیم که فکر میکنند با تقویت ناسیونالیزمِ افراطی، نژادپرستی و بیگانه ستیزی که یادآور تفکر نازی هاست و با زیر پا گذاشتن مقررات جهانی و تضعیف سازمانهای بینالمللی بهتر میتوانند به منافع خود دست یابند و یا حداقل برای کوتاه مدت، میتوانند بر احساسات عمومی و جذب آرای مردم، تأثیر بگذارند و برای این منظور، به نمایشهای مضحکی حتی در قالب تشکیل جلسه غیرمعمول شورای امنیت، دست میزنند.
باید برای همیشه، این خیالپردازی را کنار بگذاریم که، میتوان با سلب امنیت و صلح از دیگران، صلح و امنیت بیشتری را برای خود، دست و پا کرد. باید مجال رشد به این تفکر را ندهیم که میتوان با ایجاد ناامنیِ ساختگی، از دیگران باجخواهی کرد. در این مسیر، مقابله با چندجانبهگرایی، نه نشانه قدرت بازو، که علامت ضعفِ اندیشه است و حکایت از عدم شناخت از جهانی درهمتنیده و پیچیده، دارد.
در این شرایط، بیتفاوتی و بیاثری نهادهای بینالمللی میتواند خطری برای صلح جهانی باشد. دولتهای اقتدارگرا دشمنان صلح و پدران جنگ هستند.
دولت ایالات متحده آمریکا، دستکم در صورت هیأت حاکمۀ کنونی خود، عزم آن دارد که کلیه نهادهای بینالمللی را بیخاصیت سازد. این دولت درحالیکه برخلاف قواعد و حقوق بینالملل، از یک توافق چندجانبۀ مصّوب شورای امنیت خارج شده، جمهوری اسلامی ایران را به گفتوگوی دوجانبه میخواند. دولتی که هنوز به دولت بودن خود آگاه نیست و عهد و پیمان سَلَف خود را نقض میکند و اصل حقوقیِ مسئولیت دائمیِ دولتها را نمیشناسد. دولتی که به مشورت نخبگان، بها نمیدهد؛ از ایران میخواهد با او گفتگو کند!
ما با چه معیاری میتوانیم با چنین دولتِ بدعهدی، عهدِ جدیدی ببندیم! هرگونه گفتوگویی باید در تداوم برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت باشد، نه با اِعراض از آن و بازگشت به گذشته، که این ارتجاعی بزرگ است. ارتجاعِ بزرگتر آنکه دولت آمریکا پنهان نمیکند که در پی براندازی همان دولتی است که خواستار گفتگو با آن است!
حضار محترم.
رویکرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی همواره مبتنی بر چندجانبه گرائی و پایبندی به اصول شناخته شده حقوق بینالملل بوده است. احترام ما به معاهده عدمِ اشاعه، و مذاکرات سخت و طولانی ما با گروه ۱+۵ که منجر به توافق برجام شد، نمونه بارزی از این رویکرد است.
خرسندیم که جامعه بینالمللی، خروج یکجانبه و غیرقانونیِ دولت آمریکا از برجام را برنتافت و در برابر آن موضعی قاطع اتخاذ نمود. برجام حاصل بیش از یک دهه تلاش دیپلماتیک و یک دوره مذاکرات فشرده برای رفع یک بحرانِ ساختگی بود. این سند توسط قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به اتفاق آراء تأیید و به تعهدی بینالمللی تبدیل شد. بر اساس این قطعنامه، همه کشورها و سازمانهای بینالمللی و منطقهای موظفاند از هر اقدامی در مغایرت با آن خودداری کرده و از اجرای برجام حمایت نمایند.
بر پایه دوازده گزارش متوالیِ آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران تا به امروز به کلیه تعهدات خود پایبند بوده است؛ لکن آمریکا از همان ابتدا به اجرای تعهداتش وفادار نماند. متعاقباً دولت فعلی آمریکا به بهانههای واهی با نقض تعهدات خود، از این توافق خارج شد. سازمان ملل متحد نباید اجازه دهد که مصوباتش، گروگانِ بازیهای انتخاباتی و تبلیغاتی برخی از اعضا گردد و به هیچ عضوی نباید اجازه داد که به دلیل مسائل داخلی، از اجرای تعهدات بینالمللی، شانه خالی کند.
علاوه بر این، آمریکا از سایر کشورها نیز میخواهد برجام را نقض کنند. خطرناکتر اینکه، آمریکا همه کشورها و سازمانهای بینالمللی را تهدید میکند که اگر به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت عمل کنند، مجازات خواهند شد. این دو، یعنی «دعوت عام برای سرپیچی از قانون» و «تهدید قانون مداران به مجازات»، برای اولین بار است که در تاریخ این سازمان، اتفاق میافتد. این روش منحصر به برجام نیست، و در برخورد آمریکا حتی با دیوان کیفری بینالمللی نیز حاکم است.
ما از حمایت جامعه جهانی و تلاشهای اتحادیه اروپا، روسیه و چین در حمایت از اجرای برجام، قدردانی کرده و تحقق کامل تعهداتِ مصرح در آن را، شرط بقای این دستآوردِ مهم دیپلماسی میدانیم.
خانمها، آقایان.
تحریمهای یکجانبه و نامشروع، خود نوعی تروریسمِ اقتصادی و ناقض حقِ توسعه است. جنگ اقتصادی که آمریکا تحت عنوان تحریمهای تازه، آغاز کرده نه تنها مردم ایران را هدف قرار داده، بلکه آثار زیانباری برای مردم کشورهای دیگر داشته و در روند تجارت جهانی، اِخلال کرده است.
ملت ایران در خلال چهل سال گذشته نشان داده که علیرغم سختیها و تنگناهای ناشی از تحریمها، همچنان مقاوم است و میتواند از این مرحله دشوار نیز به خوبی عبور کند. تاریخ هزاران ساله کشور ما نشان میدهد که ایران و ایرانی، در مقابل طوفان حوادث هرگز نشکسته و حتی سر خم نکرده است. در اینجا به صراحت اعلام میکنم که سیاست آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران از ابتدا غلط بوده و رویکرد لجاجت در مقابل خواستِ مردم ایران، که در انتخاباتهای متعدد بروز و ظهور یافته، یقیناً محکوم به شکست است. ایران با قدمت تاریخی و تمدنی و فرهنگیِ غنی و با جایگاه مهم ژئوپولیتیک خود، واقعیتی غیرقابل انکار است. بدون شک، سیاست مشارکت با ایران، آثار مبارکی برای ملتها در بر داشته که یک نمونه آن همکاری ایران با کشورهای دوست در مبارزه با تروریسم است.
درک ایالات متحده آمریکا از روابط بینالملل، اقتدارگرایانه است. آمریکا فکر میکند، چون زور دارد حق هم دارد. درک آنها از قدرت، نه اقتدارِ مشروع و قانونی، که زورگویی است. هیچ دولت و ملتی را نمیتوان به زور به پای میز مذاکره آورد و اگر چنین شود آنچه انباشت میشود، خوشههای خشم ملتهاست که نصیب زورگویان خواهد شد.
ما هم معتقدیم که در نهایت، راه بهتری جز گفتگو وجود ندارد، اما گفتگو، دوسویه است، و براساس برابری، عدالت و منزلت انسانها و بر مبنای قواعد و حقوق بینالملل. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، «ورق پاره» نیست. ما از شما دعوت میکنیم که به قطعنامه ۲۲۳۱ بازگردید؛ ما از شما دعوت میکنیم که به میز مذاکرهای که آن را برهم زدید، بازگردید. اگر از برجام میترسید و آن را کارنامه رقیبان سیاسی خود در آمریکا میدانید، ما از شما دعوت میکنیم به مصوبه شورای امنیت بازگردید. ما از شما دعوت میکنیم که در نهادهای بینالمللی بمانید. تحریم نکنید که تحریم و تکفیر دو روی یک سکه است؛ در تکفیر، اندیشه انسانها انکار میشود و در تحریم، زندگی و رفاه مردم نفی میگردد.
برای گفتگو نیازی به گرفتن عکسهای دونفره نیست، میتوان در همین جا و در این مجمع عمومی، سخنِ یکدیگر را شنید. من گفتگو را از همین جا آغاز میکنم و به صراحت اعلام میکنم: موضوع امنیت بینالملل، بازیچه سیاستِ داخلی آمریکا نیست. سازمان ملل، یکی از ادارات ِدولت ایالات متحده آمریکا نیست. هر گفتوگویی میتواند، از همان جایی و از همان کسی که گفتگو را قطع کرده و پیمان را زیر پا گذاشته است، شروع شود. شروع آن، پایان دادن به تهدید و تحریم ظالمانهای است که، ناقضِ اصولِ اخلاقی و حقوق بینالملل است.
سخن ما روشن است: تعهد در برابر تعهد، نقض در برابر نقض، تهدید در برابر تهدید؛ و گام در برابر گام، به جای حرف در برابر حرف.
سیاست ایران روشن است: نه جنگ، نه تحریم؛ نه تهدید، نه زورگویی؛ فقط وفای به عهد و عمل به قانون. ما از صلح و دموکراسی در همه خاورمیانه، حمایت میکنیم. دانش هستهای را واجب و سلاح هستهای را حرام میدانیم.
ما به عنوان قربانیان دیروز و امروز تروریسم همواره در صف مقدم مبارزه واقعی با تروریسم بودهایم و خواهیم بود. مردم ما امروز عزادار شهادت دهها انسان بیگناه اند که روز شنبه توسط تروریستهایی بخاک و خون کشیده شدند که با کمال وقاحت از برخی پایتختهای غربی و در مصاحبه با رسانههایی که در غرب با دلارهای نفتی اداره میشوند مسئولیت این وحشیگری را پذیرفتند. ما در ایران تمامی اقدامات تروریستی را بدون ملاحظه محکوم کرده و میکنیم. ما از بیانیه محکم شورای امنیت ملل متحد در این زمینه استقبال میکنیم. ولی چرا رؤسای سازمانهای تروریستی منجمله سازمانی که مسئولیت رسمی عملیات شنبه را به عهده گرفت در کشورهای غربی فعالیت میکنند و برنامه رسمی برای جمعاوری پول میگذارند؟ آیا این اقدامات مغایر مقررات بینالمللی نیست؟ چرا هیچیک از کشورهای تامین کننده مالی گروههای تروریستی ضد مردم ایران که سابقه تامین مالی و تسلیحاتی داعش و النصره و القاعده را نیز دارند نه تنها مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند بلکه تشویق و تسلیح هم میشوند؟ برای اینکه دنیا ادعای مبارزه با تروریزم را جدی بگیرد، نیازمند یک اقدام مشترک جهانی برای برخورد جدی با این پدیده شوم بدون توجه به عاملین و قربانیان آن هستیم.
حضار محترم.
بر همین اساس، ما از همان ابتدای بحران سوریه نسبت به هرگونه مداخله در امور داخلی این کشور و استفاده از راهکارهای غیر قانونی از جمله حمایت از گروههای افراطی و ترویستی برای اعمال فشار بر دولت سوریه، هشدار داده و تاکید کردیم که این بحران صرفاً از طریق گفتگو میان طرفهای سوری، قابل حل است. در همین راستا، حضور مشاورین نظامی ما در سوریه، به در خواست دولت سوریه انجام شده و منطبق بر حقوق بینالملل، و برای مبارزه با تروریزم است. ایران، روسیه و ترکیه در همکاری با دولت سوریه و طرفهای سوری موفق شدهاند در قالب فرایند آستانه، که اوایل ماه جاری میلادی، سومین اجلاس سرانِ آن، در تهران برگزار شد، نقش مؤثری در کاهش تنش در سوریه ایفا کرده و در آخرین اقدام مشترک، از درگیری و خونریزی در منطقه ادلَب جلوگیری کنند.
در طی بیش از سه سال گذشته، شاهد وضعیت وخیم انسانی در یمن هستیم که منجر به تخریبِ زیرساختها، کشتار و مجروح شدن صدها هزار نفر از مردم بیگناه و آوارگی میلیونها نفر و وقوع قحطی و بیماریهای مزمن شده است. این اقدامات غیر انسانی، مصداق بارز جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی است. بحران یمن صرفاً از طریق گفتوگویهای یمنی – یمنی و بدون مداخله خارجی، قابل حل است؛ و در این راستا، آماده هر نوع کمک هستیم.
اصلیترین بحران خاورمیانه، بیتردید مسأله فلسطین است. گذشت زمان نباید و نمیتواند موجب توجیه اشغالگری باشد. جنایات بی شمار رژیم اسرائیل علیه فلسطینیها بدون کمکهای مادی و تسلیحاتی و سیاسی ایالات متحده، امکانپذیر نبوده است. اسراییل با داشتن زرادخانه هستهای و تهدید صریح دیگران به نابودی با سلاح هستهای، بزرگترین خطر برای صلح و ثبات منطقه و جهان است.
اقدام زشت دولت امریکا در انتقال سفارت این کشور به بیت المقدس و تصویب قانون نژادپرستانه «دولت یهود» در اسرائیل، ناقض موازین بینالمللی بوده و مصداق بارز آپارتاید است.
خانم رئیس.
گسترش روابط با همسایگان و ایجاد منطقه امنتر و توسعهیافتهتر، از اولویتهای اصلی سیاست خارجی ایران است. چند هفته پیش، جمهوری اسلامی ایران، به همراه چهار کشور ساحلیِ دیگرِ دریای خزر، کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را به امضا رساندند. اطمینان دارم این اقدام تاریخی موجب تقویت حُسن همجواری و پیشرفت برای همه کشورهای ساحلی خواهد بود. ما با همسایگان جنوبی خود در سواحل خلیج فارس نیز همین روابط را میخواهیم. ما معتقد به تشکیل سازوکاری مشترک برای منطقه خلیج فارس با حضور و مشارکت همه کشورهای منطقه میباشیم. امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز، همیشه برای ما مهم بوده و همانطور که در طول جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران، از آن حفاظت کردیم، در آینده نیز با هرگونه تلاش برای اِخلال در این آبراهِ حیاتی، مقابله خواهیم کرد.
ایران نگاهی صلحطلبانه به مسائل سیاسی و بینالمللی داشته و بنای جنگ با هیچ کشوری را نداشته و ندارد. ایران نیازی به امپراتوری ندارد. ایران نه بر اساس سیاست که در فرهنگ و تمدن خود یک امپراتوری است.
ایران حلقه وصل شرق به غرب بوده است و خواهد بود؛ دیدبانی هوشیار برای جهانی عاری از خشونت.
جمهوری اسلامی ایران همان دولتی است که قبل از همه جهان، ماهیت فاشیستیِ رژیمِ بعثی را شناخت و در برابر تجاوز آن مردانه جنگید. ما با حزب بعث میجنگیدیم قبل از آن که کویت اشغال شود.
جمهوری اسلامی ایران همان دولتی است که در خط مقدم مبارزه با طالبان بود و در نبرد با تروریسم طالبان، شهید داد. ما با القاعده و طالبان میجنگیدیم قبل از آنکه به نیویورک حمله شود.
جمهوری اسلامی ایران همان دولتی است که با داعش جنگید و آن را تصویری مجعول از اسلامگرایی نشان داد. ما با داعش میجنگیدیم قبل از آن که در پاریس و لندن و بروکسل، عملیات کنند.
واقعیات تاریخی درباره ایران را بپذیرید. از تحریم دست بردارید و به تکفیر پایان دهید. جهان، دوستی بهتر از ایران نخواهد داشت، اگر صلح، آرمان شماست.
از توجه شما سپاسگذارم.»
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: روحانی سازمان ملل سخنرانی قطعنامه میز مذاکره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۸۲۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد
فرارو- الیزابت اکانومی؛ رئیس بخش مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی آمریکا است. او مشاور ارشد وزیر بازرگانی چین در دولت بایدن و عضو ارشد در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ در حال حاضر جاهطلبی "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین برای دوباره شکل بخشیدن به جهان غیر قابل انکار است. او میخواهد شبکه اتحادهای واشنگتن را منحل کرده و آن چه از آن تحت عنوان "ارزشهای غربی" یاد میکند را از نهادهای بین المللی حذف نماید. او میخواهد دلار جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهانی را از دست بدهد. در نظم چند قطبی جدید مدنظر شی، نهادها و هنجارهای جهانی تحت تاثیر مفاهیم چینی در مورد امنیت و توسعه اقتصادی مشترک، ارزشهای چینی درباره حقوق سیاسی تعیین شده توسط دولت و فناوری چینی قرار خواهند گرفت. در آن شرایط چین دیگر نیازی به جنگ برای رهبری نخواهد داشت و در هدف تعیین شده شی، نقش محوری چین تضمین خواهد شد.
شی در سخنرانی دسامبر گذشته خود گفته بود: "چین یک کشور بزرگ با اعتماد به نفس، باز و فراگیر است که بزرگترین بستر همکاریهای بین المللی را ایجاد نموده و راهنمای اصلاح نظام بین المللی بوده است". او مدعی شد که برداشت اش برای نظم جهانی "جامعهای با آینده مشترک برای بشر" از "ابتکار عمل چینی" به "اجماع بین المللی" تبدیل شد و با اجرای چهار برنامه چینی تحقق مییابد: ابتکارعمل کمربند و جاده، ابتکارعمل توسعه جهانی، ابتکارعمل امنیت جهانی و ابتکارعمل جهانی تمدن.
در خارج از چین چنین سخنرانیهای دلپذیری عموما به خصوص از جانب مقامهای امریکایی نادیده گرفته میشوند. علت مشخص است: به نظر میرسد تعداد زیادی از برنامههای چین در حال شکست یا عقب نشینی هستند. بسیاری از همسایگان چین به واشنگتن نزدیک میشوند. هم چنین اقتصاد چین متلاطم است. علاوه بر آن سبک دیپلماسی گرگ جنگجو ممکن است شی را راضی کند، اما از این طریق چین تعداد دوستان اندکی در خارج از کشور به دست خواهد آورد.
پیشنهادهای چین به بسیاری از کشورهایی که از نظم کنونی ناامید هستند و به حاشیه رانده شدهاند قدرت میبخشد. ابتکارعملهای چین توسط یک استراتژی عملیاتی جامع با منابع خوب و منضبط پشتیبانی میشوند. این موضوع باعث جلب حمایت کشورهای غیر دموکراتیک از چین از طریق عضویت در سازمانهای چند جانبه شده است. چین موفق شده خود را عامل تغییرات خوشایند نشان داده و در عین حال ایالات متحده را به عنوان مدافع وضعیت موجودی که کمتر کسی آن را دوست دارد نشان دهد.
دستور بازی پکن با یک چشم انداز کاملا تعریف شده از نظم جهانی دگرگون شده آغاز میشود. دولت چین خواهان سیستمی است که نه تنها بر اساس چند قطبی گرایی بلکه براساس حاکمیت مطلق ساخته شده باشد. امنیت از این دیدگاه ریشه در اجماع بین المللی و منشور سازمان ملل دارد. حقوق بشر تعیین شده توسط دولت بر اساس شرایط هر کشور خواهد بود و توسعه به عنوان "کلید اصلی" برای همه راه حلها قلمداد میشود. در چنین ایده آلی از سوی چین جهان شاهد پایان سلطه دلار آمریکا خواهد بود. این دیدگاه به گفته پکن در تضاد کامل با سیستمی است که ایالات متحده از آن حمایت میکند.
پکن مدعی است که چشم انداز ترسمی آن کشور منافع اکثریت مردم جهان را پیش میبرد. چشم انداز چین طوری طراحی شده است که تقریبا برای همه کشورها قانع کننده باشد. کشورهایی که دموکراتیک نیستند انتخابهای شان تایید خواهد شد. کشورهایی که دموکراتیک هستند، اما در زمره قدرتهای بزرگ نیستند صدای بیشتری در نظام بین الملل به دست خواهند آورد و سهم بیش تری از مزایای جهانی شدن خواهند داشت. حتی قدرتهای اصلی دموکراتیک نیز میتوانند به این موضوع فکر کنند که آیا سیستم فعلی برای مقابله با چالشهای امروزی مناسب است یا آن که چین چیز بهتری برای ارائه دارد.
شاید ناظران در امریکا بخواهند چشم شان را بر روی این واقعیت ببندند که نارضایتی از نظم بین المللی کنونی باعث ایجاد مخاطبانی در جهان شده که نسبت به پیشنهادهای چین رویکرد بازتری از خود نشان داده و از آن استقبال میکنند. نادیده گرفتن این موضوع از سوی سیاستگذاران امریکایی و غربی امری خطرناک خواهد بود.
برای بیش از دو دهه چین به "مفهوم امنیتی جدید" اشاره کرده است که هنجارهایی مانند امنیت مشترک، تنوع سیستم و چند قطبی گرایی را در بر میگیرد. در سالیان اخیر چین به این باور رسیده که توانایی پیشبرد چشم انداز خود را به دست اورده است. به همین منظور شی در اولین دهه زمامداری خود برنامههای جهانیای را ارائه کرد از جمله ابتکارعمل کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳، ابتکارعمل توسعه جهانی در سال ۲۰۲۱ و ابتکارعمل جهانی امنیت در سال ۲۰۲۲ میلادی. هر یک از آن ابتکارعملها به نحوی در پیشبرد تحول نظام بین المللی و مرکزیت چین در آن نقش دارند. برنامه ابتکارعمل کمربند و جاده بستری برای پکن بود تا ضمن استفاده از ظرفیت مازاد صنعت ساخت و ساز چین به نیازهای زیرساختی اقتصادهای نوظهور و با درآمد متوسط رسیدگی کند.
ابتکارعمل توسعه جهانی به طور گسترده تری بر توسعه جهانی تمرکز دارد و چین را کاملا در جایگاه راننده قرار میدهد. چین در این راستا از طریق سازمانهای همکاری مشترک از پروژههای در مقیاس کوچک حمایت میکند که به کاهش فقر، اتصال دیجیتال، تغییرات آب و هوا و سلامت و امنیت غذایی میپردازند. این اقدام اولویت پکن برای توسعه اقتصادی به عنوان مبنایی برای حقوق بشر را ارتقا میدهد. برای مثال، یک سند دولتی در مورد این برنامه کشورهای دیگر را متهم میکند که "مسائل توسعه را با تاکید بر حقوق بشر و دموکراسی" به حاشیه رانده اند.
ابتکارعمل امنیت جهانی به عنوان سیستمی برای ارائه "خرد چینی و راه حلهای چینی" برای ترویج "صلح و آرامش جهانی" قلمداد شده است. به گفته شی هدف از این ابتکارعمل آن است که از کشورهایی حمایت شود که ذهنیت جنگ سرد و یکجانبه گرایی را رد میکنند و معتقد به حل اختلافات از طریق گفتگو و مشورت بوده و از عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر حمایت میکنند. در پشت این لفاظیها واقعیت آن است که چنین ابتکارعملی با هدف پایان دادن به سیستمهای اتحاد ایالات متحده، ایجاد امنیت به عنوان پیش شرط توسعه و ارتقای حاکمیت مطلق و امنیت تفکیک ناپذیر طراحی شده است یا این تصور که امنیت یک کشور با هزینه دادن دیگر کشورها تامین نشود. چین و روسیه از این مفهوم برای توجیه حمله روسیه به اوکراین استفاده کردهاند و استدلال میکنند که حمله مسکو به اوکراین برای متوقف کردن ناتو که در حال گسترش قلمرو به سوی روسیه بود امری ضروری بوده است.
با این وجود، استراتژی شی سال گذشته و با انتشار طرح تمدن جهانی در ماه مه ۲۰۲۳ تکمیل شد و این ایده را پیش میبرد که کشورهایی با تمدن و سطوح توسعه متفاوت مدلهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی خواهند داشت.
این استراتژی مدعی است که دولتها حقوق را تعیین میکنند و هیچ کشور یا مدلی وظیفه کنترل گفتمان حقوق بشر را ندارد. همان گونه که "کین گانگ" وزیر خارجه سابق چین گفت:"هیچ مدل واحدی برای حمایت از حقوق بشر وجود ندارد". بنابراین، از دیدگاه چینی یونان با سنتهای فلسفی و فرهنگی و سطح توسعه خاص خود ممکن است تصور و عملکرد متفاوتی نسبت به چین نسبت به حقوق بشر داشته باشد، اما از دید زمامداران چین هر دو به یک اندازه معتبر هستند. رهبران چین سخت کار میکنند تا کشورها و موسسات بین المللی را وادار به پذیرش چشم انداز جهانی خود کنند. استراتژی آنان چند سطحی است: انعقاد قراردادهای مهم با کشورها، ادغام ابتکارعملها یا اجزای آنها در سازمانهای چند جانبه و گنجاندن پیشنهادات آنها در نهادهای حاکمیتی جهانی.
چین برخلاف ایالات متحده سرمایه گذاری زیادی در منابع دیپلماتیک لازم برای بازاریابی ابتکارعملهای خود انجام میدهد. آن کشور بیش از هر کشور دیگری سفارتخانه و دفاتر نمایندگی در سرتاسر جهان دارد و دیپلماتهای چینی اغلب در کنفرانسها سخنرانی میکنند و جریانی از مقالات را در مورد ابتکارعملهای مختلف چین در رسانههای خبری محلی منتشر میکنند.
این دستگاه دیپلماسی توسط شبکههای رسانهای چینی به همان اندازه گسترده حمایت میشود. برای مثال، CGTN شبکه خبری بین المللی چین دو برابر شبکه خبری امریکایی "سی ان ان" دفاتر خارجی دارد و "شین هوا" سرویس خبری رسمی چین بیش از ۱۸۰ دفتر در سراسر جهان دارد.
کارشناسان آلمانی فاش ساختند که فناوری هواوی باعث مسدود شدن وب سایتها در ۱۷ کشور جهان شده است. هرچه دولتها هنجارها و فناوریهای چینی که آزادیهای سیاسی و مدنی را سرکوب میکنند بیشتر بپذیرند پکن بیشتر میتواند حقوق بشر جهانی در نظام بین المللی کنونی را تضعیف کند.
علاوه بر این، شی نقش دستگاه امنیتی چین را به عنوان یک ابزار دیپلماتیک افزایش داده است. ارتش آزادیبخش خلق چین نیز در حال انجام مانورها با تعداد فزایندهای از کشورها و ارائه آموزش به نظامیان در سراسر جهان است. برای مثال، سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ مقام نظامی ارشد را از تقریبا ۵۰ کشور آفریقایی و اتحادیه آفریقا برای شرکت در سومین مجمع صلح و امنیت چین و آفریقا به پکن دعوت کرد.
چین استراتژی خود را با صبور بودن و فرصت طلبی تقویت کرده است. پکن منابع انبوهی را برای ابتکارعملهای خود فراهم میکند و به دیگر کشورها درباره تداوم حمایت بلند مدت خود اطمینان خاطر میدهد و مقامهای چینی را قادر میسازد تا در صورت بروز فرصتها به سرعت عمل کنند. برای مثال، پکن برای اولین بار نسخهای از ابتکارعمل جاده ابریشم سلامت را در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد، اما توجه کمی به آن جلب شد. با این وجود، در سال ۲۰۲۰ آن کشور از پاندمی کووید-۱۹ برای دمیدن جان تازهای به آن پروژه استفاده کرد. شی نطق مهمی در مجمع جهانی بهداشت ایراد کرد و چین را به عنوان مرکزی برای منابع پزشکی معرفی کرد.
ابتکارعمل کمربند و جاده چشم انداز ژئواستراتژیک و اقتصادی را در بسیاری از مناطق آفریقا، جنوب شرقی آسیا و به طور فزایندهای در آمریکای لاتین تغییر داده است. برای مثال، هواوی ۷۰ درصد از تمام قطعات زیرساخت مخابراتی اینترنت نسل چهارم آفریقا را فراهم میکند.
بخشی از این که چرا تلاشهای پکن در حال گسترش است به این موضوع ارتباط دارد که سیستم کنونی تحت رهبری ایالات متحده در بسیاری از نقاط جهان محبوبیت ندارد. آن کشور سابقه خوبی در مواجهه با چالشهای جهانی مانند پاندمی ها، تغییرات آب و هوایی، بحرانهای بدهی یا کمبود مواد غذایی ندارد که همگی به طور نامتناسبی بر آسیب پذیرترین افراد سیاره تاثیر میگذارند. بسیاری از کشورها بر این باورند که سازمان ملل و نهادهای آن از جمله شورای امنیت توزیع قدرت در جهان را به اندازه کافی بازتاب نمیدهند. نظام بین الملل نیز توانایی حل مناقشات طولانی مدت یا جلوگیری از منازعات جدید را اثبات نکرده است و ایالات متحده به طور فزایندهای خارج از نهادها و هنجارهایی که به ایجاد آنها کمک کرد عمل میکند: اعمال تحریمهای گسترده بدون تایید شورای امنیت، کمک به تضعیف نهادهای بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و در دوران دولت ترامپ خروج از توافقهای جهانی.
سرانجام، چارچوب بندی دورهای واشنگتن از نظام جهانی به عنوان سیستمی که بین خودکامهها و دموکراسیها تقسیم شده است بسیاری از کشورها از جمله برخی از کشورهای دموکراتیک را از خود بیگانه میکند.
حتی اگر چشم انداز چین به طور کامل محقق نشود آن کشور میتواند از این نارضایتی برای دستیابی به پیشرفت قابل توجهی در تحقیر مادی نظام بین المللی فعلی استفاده کند مگر آن که جهان جایگزین معتبری داشته باشد.
بنابراین، ایالات متحده باید به شدت حرکت کند تا خود را به عنوان نیرویی برای تغییر سیستم معرفی نماید. . دورنمای امریکا باید با پیشبرد یک انقلاب اقتصادی و تکنولوژیکی آغاز شود که چشم انداز دیجیتال، انرژی، کشاورزی و سلامت جهان را به شیوههایی فراگیر تغییر دهد و به رفاه جهانی مشترک کمک نماید. واشنگتن برخی از بلوکهای سازنده این چشم انداز را از طریق شورای تجارت و فناوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام و مشارکت برای سرمایه گذاری در زیرساخت جهانی به کار گرفته است.
اقتصادهای نوظهور و کشورهای غیر دموکراتیک از چشم انداز امریکا طرد شده اند. در نتیجه، واشنگتن باید ترتیبات منطقهای مشابه آن چه را که با شرکای آسیایی و اروپایی خود ایجاد کرده برای آن کشورها نیز در دستور کار قرار دهد. کشورهای بیش تری باید وارد شبکههایی شوند که واشنگتن ایجاد میکند تا زنجیرههای تامین قوی تری ایجاد کند مانند آن چه که توسط قانون تراشه ایجاد شده است. هم چنین، برای کشورهایی مانند کامبوج و لائوس که از ترتیبات موجود مرتبط مانند چارچوب هند و اقیانوس آرام کنار گذاشته شده اند باید راهی به منظور عضویت در نظر گرفته شود. این کار باعث میشود ردپای توسعه امریکا گسترش یافته و مسیر متفاوتی را در مقابل مسیر چین به دیگر کشورها ارائه دهد.
هوش مصنوعی یک فرصت منحصر به فرد برای ایالات متحده ارائه میکند تا رویکردی جدید و فراگیرتر را نشان دهد. همان طور که کاربردهای کامل آن مورد توجه قرار میگیرد هوش مصنوعی به هنجارهای بین المللی جدید و نهادهای بالقوه جدید نیاز دارد تا اثرات منفی آن را محدود کنند. ایالات متحده باید با کشورهایی غیر از متحدان و شرکای سنتی خود برای تدوین مقررات هوش مصنوعی وارد تعامل شود. این تلاش مستلزم آن است که واشنگتن به طور موثرتری از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایالات متحده استفاده کند همان طور که چین از شرکتهای دولتی و بخش خصوصی خود برای پیشبرد ایتکارعمل هایش استفاده کرده است.
در نهایت، برای جلوگیری از اصطکاک غیر ضروری ایالات متحده باید به تثبیت روابط ایالات متحده و چین از طریق تعریف زمینههای جدید همکاری، گسترش تعامل جامعه مدنی، کاهش لفاظیهای بی مورد خصمانه، مدیریت استراتژیک سیاست خود در قبال تایوان ادامه دهد.
چین درست میگوید: نظام بین المللی نیاز به اصلاح دارد". با این وجود، پایههای این اصلاح به بهترین وجه در صراحت، شفافیت، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری رسمی است که مشخصههای دموکراسیهای مبتنی بر بازار در جهان است. نوآوری جهانی و خلاقیت لازم برای حل چالشهای جهان در جوامع باز به بهترین وجه رشد میکند. شفافیت، حاکمیت قانون و پاسخگویی رسمی پایه و اساس رشد اقتصادی سالم و پایدار جهانی است و نظام کنونی اتحادها اگرچه برای تضمین صلح و امنیت جهانی ناکافی است، اما به مدت بیش از هفت دهه به جلوگیری از وقوع جنگ بین قدرتهای بزرگ جهان کمک کرده است. چین هنوز نتوانسته اکثریت مردم کره زمین را متقاعد کند که نیات و توانایی هایش برای شکل دادن به قرن بیست و یکم مورد نیاز است.