Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-04-25@06:59:30 GMT

روایت پدر از پسری که مشتاق سوریه بود

تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۸۳۷۶۷

روایت پدر از پسری که مشتاق سوریه بود

محمدعلی جعفری نویسنده کتاب «سربلند» در مراسم رونمایی این کتاب، گفت: نوشتن درباره شهدا از عمر من محسوب نمی‌شود آرزویم این است این رزق و روزی‌ها را خدا از من نگیرد.

خبرگزاری فارس: کتاب «قرعه‌ای از آسمان» روایت زندگی شهید عمار بهمنی و «سربلند» مربوط به زندگی شهید محسن حججی عصر امروز در پاتوق کتاب تهران رونمایی شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این آثار از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

در این مراسم پدر و مادر شهید عمار بهمنی پیش از رونمایی و امضای کتاب اظهار داشتند: یکسری از مسائل است که دست به دست هم می‌دهند تا فرزندان از کوچکی جرقه شهادت در ذهنشان زده شود و نهایتاً به آرزوی خود برسند.

پدر شهید عمار بهمنی اظهار داشت: شهید عمار ۲۵ شهریور ۱۳۶۴ در فسا از توابع استان فارس متولد شد، اما در یک سالگی به بیماری سختی مبتلا شد و پزشکان از او قطع امید کرده بودند. من مسئول شناسایی عملیات در جبهه‌ها بودم که روزی مادرش با من تماس گرفت که هر چه زودتر برای بار آخر برای دیدن پسرت به بیمارستان بیا.

وی افزود: از فرمانده خود اجازه خواستم که ۲۴ ساعت به من مرخصی بدهند تا به بیمارستان بروم. صبح از منطقه عملیاتی حرکت کردم و حدود ۱۱ شب به محل سکونتمان رسیدم. به سرعت خود را بیمارستان رساندم. با وضعیت عمار که مواجه شدم فرزندم را از دست رفته دیدم یک لحظه به آقا امام حسین (ع) متوسل شدم و گفتم بچه من را شفا بده تا در آینده فدایی راه شما باشد.

بهمنی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه از عصر فردای آن روز عمار به حالت عادی برگشت، گفت: پزشکان با تعجب از من می‌پرسیدند چه دعایی کردی که امام حسین (ع) به این سرعت پاسخ تو را داده است. به سرعت فرزندم را به منزل منتقل کردیم و من به جبهه برگشتم.

وی ادامه داد: در سن ۲۰ سالگی عمار دفاع مقدسی را ندیده بود و جنگ عراق و سوریه را به این شکل ندیده بود، اما به یکی از آشنا‌ها می‌گویند من در آینده شهید خواهم شد. این فرد از عمار می‌پرسد جنگ نیست که تو شهید شوی و عمار در پاسخش می‌گوید این لحظه را ثبت کن من شهید خواهم شد.

به گفته این پدر شهید، سال ۹۴ و در روز‌های ۲۴ شهریور که نزدیک تولد عمار بود غروب به منزل آمد و به مناسبت تولدش یکی از دوستانش کتاب شهید ابراهیم هادی را به او هدیه داده بود کتاب را که باز کرد از من پرسید شهید هادی کیست و من هم مفصل توضیح دادم بلافاصله به من گفت: بابا این شهید به من لبخند زده است و من گفتم خیر است. او تو را دعوت کرده یعنی باید آماده باشی.

وی افزود: پس از خواندن کتاب حال و هوای شهید عمار عوض شد به یکی از دوستانم گفتم دفاع مقدس که تمام شد این بار نوبت دفاع از سوریه است هماهنگ‌ها را انجام بده تا تجربیات جنگمان را به سوریه ببریم و مدافع حرم باشیم. این موضوع را در منزل هم مطرح کردم که عمار دستش را به نشانه اعتراض بلند کرد و گفت: نوبت من است، شما وظیفه خود را در هشت سال دفاع مقدس انجام داده‌اید، ولی من توضیح دادم که جبهه آن زمان با امروز متفاوت بود.

وی در ادامه با اشاره به اینکه شهید عمار از طریق دوستان متعدد خواستار حضور در جبهه سوریه بود، گفت: از من مرتب می‌خواست که به واسطه دوستان و آشنایانم او را ابتدا به آموزش بفرستم و سپس به سوریه. به من می‌گفت: شما شنیده‌اید که کسی شنیده باشد أین قاسم، اما مقام معظم رهبری بار‌ها از قول حضرت علی (ع) فرموده‌اند أین عمار. من در پاسخ او تنها خندیدم، ولی با دوستانم تماس گرفتم تا برای آموزش اعزام شوم.

قاسم بهمنی پدر شهید عمار به نارضایتی مادر و نگرانی‌های مادر این شهید بزرگوار اشاره کرد و گفت: در برابر این نگرانی‌های مادر شهید من مدام می‌گفتم مرگ و زندگی دست ما نیست؛ عمار نهایتاً عازم آموزشی شد و از میان ۷۰۰ نفر در تست‌ها نفر پنجم شده بود. روزی به من گفت: پدر باید خانه را تعمیر کنی، چون در آینده نزدیک میهمانان بسیار به خانه ما می‌آیند گفتم هم وقت ندارم و هم دستم خالی است، اما به سرعت دیدم خودش دست به کار شده و برای تعمیر خانه تماس می‌گیرد، اما به دلیل عدم اعزام کمی ناراحت بود.

وی گفت: روزی تلفن را برداشت و به یکی از فرماندهان زنگ زد او هم گفت: آماده باش تا اعزام شوی آن هم به عنوان فرمانده گروهان بچه‌های فاطمیون. پس از عملیات از سوریه به من زنگ زد که ما دو شهر را آزاد کرده‌ایم به او گفتم چرا نمی‌آیی گفت: یک کار نیمه‌تمام و مهم دارم انجام داده و می‌آیم، اما به دلیل بی‌خوابی‌های چند روزه‌اش فرمانده اجازه نداده بود به این عملیات آخر برود، ولی او پافشاری کرده و عازم شده بود و در نهایت صبح سه‌شنبه ۹۵/۰۱/۲۴ ساعت ۱۰:۳۳ که با دوستانش در یک مقر تجمیع کرده بودند خمپاره‌ای اصابت کرده از همه عبور می‌کند و یک ترکش به پشت گردن عمار می‌خورد و در نهایت به شهادت می‌رسد.

* جعفری: نوشتن از شهدا جزو عمر من محسوب نمی‌شود

در بخش دیگری از این مراسم، محمدعلی جعفری نویسنده کتاب «سربلند» روایت مستند زندگی شهید محسن حججی در سخنانی کوتاه، گفت: اصطلاحی بین فوتبالیست‌ها رواج دارد و آن اینکه ما حرف‌هایمان را در زمین می‌زنیم من هم هر چه داشتم در کتاب نوشتم امیدوارم خدا آن را از من بپذیرد و شهید نیز قبول کند.

وی گفت: رزمنده‌ای شهید شده و فرزند بی‌پدر، اما من امروز باید اینجا بیایم و کتاب را امضا کنم در حالی که کار بزرگ را این شهدا کرده‌اند. نوشتن از شهدا جزو عمر من محسوب نمی‌شود و آرزویم این است این رزق و روزی‌ها را خدا از ما نگیرد و این چند صفحه نوشته شده را از من بپذیرد.

منبع: فردا

کلیدواژه: زندگی نامه مستند شهید حججی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۸۳۷۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات در محل تجمع و عیش و نوش مستشاران آمریکایی‌ به روایت حسین مظفر

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حسین مظفر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، وزیر اسبق آموزش و پرورش و از اعضای گروه توحیدی صف در ورامین درباره ماجرای نخستین ارتباطش با شهید محمد بروجردی و جانباز شهید احد ترشیچی می‌گوید: «پیش از انقلاب در محله اتابک معلم بودم، زمان بازگشت از مدرسه به ورامین، در مینی‌بوس با این شخصیت آشنا شدم؛ محمد قمی از دانش‌آموزان فعال مدرسه هم همراهم بود.

آنگونه که فارس روایت می‌کند، گفتگوی کوتاه ولی دلنشین من با احد این چهره ساده و بی آلایش و پیشنهاد او برای فروش کتاب‌هایش، قرار ملاقات ما را به منزل محقر او در مامازند ورامین کشاند. دیدن کتابهای تاریخی، معارف و سیاسی و خرید آنها باب رفت و آمد و گفتگویمان را گسترده‌تر کرد و ابعاد جدیدی از شخصیت و اندیشه احد برایم آشکارتر شد. احد، خود، همسر، خانه و زندگی‌اش را وقف مبارزه کرده بود. او برای تأمین هزینه‌های مبارزه از فروش کتاب‌هایش هم ابایی نداشت.»مظفر ادامه می‌دهد: «در گذر زمان و ارتباط‌های بعدی با اطمینان یافتن احد، آشنایی با محمد بروجردی با نام مستعار محمود رقم خورد . در واقع رابط آشنایی من با شهید بروجردی، احد ترشیچی بود و کار من و او را به ارتباط تشکیلاتی با بخشی از گروه توحیدی صف کشید. رفتن به کوه، تمرین خودسازی در شرایط سخت، آموزش کار با اسلحه، تاکتیک، تهیه و تولید مواد برای ساخت بمب‌های انفجاری رابطه ما را محکم‌تر کرد.»

مظفر ماجرای خرید مواد شیمیایی با ترفند تجهیز آزمایشگاه مدرسه‌ای که در آن تدریس می‌کرد، را اینگونه روایت کرد: «شهید بروجردی انجام عملیات در محل تجمع و عیش و نوش مستشاران آمریکایی‌ها در کافه خوانسالار را مطرح کرد. توفیق انجام این عملیات از بنده سلب شد؛ اما عباسعلی احمدی و علی تحیری(مصطفی) از مسئولین ارشد نظامی گروه توحیدی صف، عهده‌دار این مأموریت شدند که در این عملیات عباسعلی احمدی به شهادت رسید.»

جانباز شهید «احد ترشیچی» متولد ۱۵ فروردین ۱۳۳۶ بود. جانبازی که از چهره‌های مبارز قبل از انقلاب اسلامی و از دوستان شهید محمد بروجردی بود. مرد مجاهد و مبارزی که یکبار در دوران شاهنشاهی مجروح شد و ۳ بار هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس. آن هم جراحتی که چندین بار او را برای معالجه به خارج از کشور کشاند. او سرانجام ۱۵ فروردین ۱۳۷۵ بعد از تحمل ۱۴ سال جانبازی به شهادت رسید و در قطعه ۲۹ بهشت زهرا(س) آرام گرفت.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899254

دیگر خبرها

  • عملیات در محل تجمع و عیش و نوش مستشاران آمریکایی‌ به روایت حسین مظفر
  • کری خوانی فوتبالی پدر پسری فردین و امیررضا معصومی +فیلم
  • دیدار مسئولان استان زنجان با مادر شهید سیدرضی+تصاویر
  • کنایه رئیس سازمان تأمین اجتماعی به مشاغل سخت! / جدّیت قالیباف به روایت یک عضو جبهه پایداری
  • آخرین وضعیت ساختمان جدید اهدای خون مشتاق کرمان+تصویر
  • فیلم/ ۲۰۰ روز جنایت رژیم صهیونیستی به روایت آمار و ارقام
  • موضع‌گیری جدید عمار حکیم درباره غزه
  • این شهید پسردایی ۱۵۰ افغانستانی بود ! +عکس
  • عرضه رمان ایرانی «باغ کَج» در بازار نشر
  • این شهید پسردایی ۱۵۰ افغانستانی بود!+عکس