پاسخ روحانی به ترامپ: من گفتوگو را از همین جا آغاز میکنم/ نیاز به گرفتن عکس دو نفره نیست/ به میز مذاکره بازگردید
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۸۷۳۲۹
فرارو- سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی برای تبیین مواضع کشورمان درباره آخرین تحولات منطقهای و بینالمللی در هفتادوسومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دقایقی پیش آغاز شد.
متن کامل سخنرانی رییس جمهور در سازمان ملل به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین و الصلوة والسلام علی رسول الله و آله و صحبه»
خانم رئیس،
انتخاب شما را به ریاست هفتاد و سومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تبریک میگویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امروز در شرایطی گرد هم آمدهایم که جهان، از خودسری و بیتوجهی برخی از دولتها به ارزشها و نهادهای بینالمللی در رنج است. پیام حضور ما در اینجا، آن است که ایجاد منافع و امنیتِ جهان با کمترین هزینه، در سایۀ هماهنگی و همکاری کشورها امکانپذیر است. اما متأسفانه در جهان امروز شاهد حاکمانی هستیم که فکر میکنند با تقویت ناسیونالیزمِ افراطی، نژادپرستی و بیگانه ستیزی که یادآور تفکر نازی هاست و با زیر پا گذاشتن مقررات جهانی و تضعیف سازمانهای بینالمللی بهتر میتوانند به منافع خود دست یابند و یا حداقل برای کوتاه مدت، میتوانند بر احساسات عمومی و جذب آرای مردم، تأثیر بگذارند و برای این منظور، به نمایشهای مضحکی حتی در قالب تشکیل جلسه غیرمعمول شورای امنیت، دست میزنند.
باید برای همیشه، این خیالپردازی را کنار بگذاریم که، میتوان با سلب امنیت و صلح از دیگران، صلح و امنیت بیشتری را برای خود، دست و پا کرد. باید مجال رشد به این تفکر را ندهیم که میتوان با ایجاد ناامنیِ ساختگی، از دیگران باجخواهی کرد. در این مسیر، مقابله با چندجانبهگرایی، نه نشانه قدرت بازو، که علامت ضعفِ اندیشه است و حکایت از عدم شناخت از جهانی درهمتنیده و پیچیده، دارد.
در این شرایط، بیتفاوتی و بیاثری نهادهای بینالمللی میتواند خطری برای صلح جهانی باشد. دولتهای اقتدارگرا دشمنان صلح و پدران جنگ هستند.
دولت ایالات متحده آمریکا، دستکم در صورت هیأت حاکمۀ کنونی خود، عزم آن دارد که کلیه نهادهای بینالمللی را بیخاصیت سازد. این دولت درحالیکه برخلاف قواعد و حقوق بینالملل، از یک توافق چندجانبۀ مصّوب شورای امنیت خارج شده، جمهوری اسلامی ایران را به گفتوگوی دوجانبه میخواند. دولتی که هنوز به دولت بودن خود آگاه نیست و عهد و پیمان سَلَف خود را نقض میکند و اصل حقوقیِ مسئولیت دائمیِ دولتها را نمیشناسد. دولتی که به مشورت نخبگان، بها نمیدهد؛ از ایران میخواهد با او گفتوگو کند!
ما با چه معیاری میتوانیم با چنین دولتِ بدعهدی، عهدِ جدیدی ببندیم! هرگونه گفتوگویی باید در تداوم برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت باشد، نه با اِعراض از آن و بازگشت به گذشته، که این ارتجاعی بزرگ است. ارتجاعِ بزرگتر آنکه دولت آمریکا پنهان نمیکند که در پی براندازی همان دولتی است که خواستار گفتوگو با آن است!
حضار محترم؛
رویکرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی همواره مبتنی بر چندجانبه گرائی و پایبندی به اصول شناخته شده حقوق بینالملل بوده است. احترام ما به معاهده عدمِ اشاعه، و مذاکرات سخت و طولانی ما با گروه ۱+۵ که منجر به توافق برجام شد، نمونه بارزی از این رویکرد است.
خرسندیم که جامعه بینالمللی، خروج یکجانبه و غیرقانونیِ دولت آمریکا از برجام را برنتافت و در برابر آن موضعی قاطع اتخاذ نمود. برجام حاصل بیش از یک دهه تلاش دیپلماتیک و یک دوره مذاکرات فشرده برای رفع یک بحرانِ ساختگی بود. این سند توسط قطعنامه 2231 شورای امنیت به اتفاق آراء تأیید و به تعهدی بینالمللی تبدیل شد. بر اساس این قطعنامه، همه کشورها و سازمانهای بینالمللی و منطقهای موظفاند از هر اقدامی در مغایرت با آن خودداری کرده و از اجرای برجام حمایت نمایند.
بر پایه دوازده گزارش متوالیِ آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران تا به امروز به کلیه تعهدات خود پایبند بوده است؛ لکن آمریکا از همان ابتدا به اجرای تعهداتش وفادار نماند. متعاقباً دولت فعلی آمریکا به بهانههای واهی با نقض تعهدات خود، از این توافق خارج شد. سازمان ملل متحد نباید اجازه دهد که مصوباتش، گروگانِ بازیهای انتخاباتی و تبلیغاتی برخی از اعضا گردد و به هیچ عضوی نباید اجازه داد که به دلیل مسائل داخلی، از اجرای تعهدات بینالمللی، شانه خالی کند.
علاوه بر این، آمریکا از سایر کشورها نیز میخواهد برجام را نقض کنند. خطرناکتر اینکه، آمریکا همه کشورها و سازمانهای بینالمللی را تهدید میکند که اگر به قطعنامه 2231 شورای امنیت عمل کنند، مجازات خواهند شد. این دو، یعنی «دعوت عام برای سرپیچی از قانون» و «تهدید قانون مداران به مجازات»، برای اولین بار است که در تاریخ این سازمان، اتفاق میافتد. این روش منحصر به برجام نیست، و در برخورد آمریکا حتی با دیوان کیفری بینالمللی نیز حاکم است.
ما از حمایت جامعه جهانی و تلاشهای اتحادیه اروپا، روسیه و چین در حمایت از اجرای برجام، قدردانی کرده و تحقق کامل تعهداتِ مصرح در آن را، شرط بقای این دستآوردِ مهم دیپلماسی میدانیم.
خانمها، آقایان؛
تحریمهای یکجانبه و نامشروع، خود نوعی تروریسمِ اقتصادی و ناقض حقِ توسعه است. جنگ اقتصادی که آمریکا تحت عنوان تحریمهای تازه، آغاز کرده نه تنها مردم ایران را هدف قرار داده، بلکه آثار زیانباری برای مردم کشورهای دیگر داشته و در روند تجارت جهانی، اِخلال کرده است.
ملت ایران در خلال چهل سال گذشته نشان داده که علیرغم سختیها و تنگناهای ناشی از تحریمها، همچنان مقاوم است و میتواند از این مرحله دشوار نیز به خوبی عبور کند. تاریخ هزاران ساله کشور ما نشان میدهد که ایران و ایرانی، در مقابل طوفان حوادث هرگز نشکسته و حتی سر خم نکرده است. در اینجا به صراحت اعلام می کنم که سیاست آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران از ابتدا غلط بوده و رویکرد لجاجت در مقابل خواستِ مردم ایران، که در انتخاباتهای متعدد بروز و ظهور یافته، یقیناً محکوم به شکست است. ایران با قدمت تاریخی و تمدنی و فرهنگیِ غنی و با جایگاه مهم ژئوپولیتیک خود، واقعیتی غیرقابل انکار است. بدون شک، سیاست مشارکت با ایران، آثار مبارکی برای ملتها در بر داشته، که یک نمونه آن همکاری ایران با کشورهای دوست در مبارزه با تروریسم است.
درک ایالات متحده آمریکا از روابط بینالملل، اقتدارگرایانه است. آمریکا فکر میکند چون زور دارد حق هم دارد. درک آنها از قدرت، نه اقتدارِ مشروع و قانونی، که زورگویی است. هیچ دولت و ملتی را نمیتوان به زور به پایِ میز مذاکره آورد و اگر چنین شود آنچه انباشت میشود، خوشههای خشم ملتهاست که نصیب زورگویان خواهد شد.
ما هم معتقدیم که در نهایت، شاید راه بهتری جز گفتوگو وجود ندارد اما گفتوگو، دوسویه است، و براساس برابری، عدالت و منزلت انسانها و بر مبنای قواعد و حقوق بینالملل. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، «ورق پاره» نیست. ما از شما دعوت میکنیم که به قطعنامه ۲۲۳۱ بازگردید؛ ما از شما دعوت میکنیم که به میز مذاکرهای که آن را برهم زدید، بازگردید. اگر از برجام میترسید و آن را کارنامه رقیبان سیاسی خود در آمریکا میدانید، ما از شما دعوت میکنیم به مصوبه شورای امنیت بازگردید. ما از شما دعوت میکنیم که در نهادهای بینالمللی بمانید. تحریم نکنید که تحریم و تکفیر دو روی یک سکه است؛ در تکفیر، اندیشه انسانها انکار میشود و در تحریم، زندگی و رفاه مردم نفی میگردد.
برای گفتوگو نیازی به گرفتن عکسهای دونفره نیست، میتوان در همین جا و در این مجمع عمومی، سخنِ یکدیگر را شنید. من گفتوگو را از همین جا آغاز میکنم و به صراحت اعلام میکنم: موضوع امنیت بینالملل، بازیچه سیاستِ داخلی آمریکا نیست. سازمان ملل، یکی از ادارات ِدولت ایالات متحده آمریکا نیست. هر گفتوگویی میتواند، از همان جایی و از همان کسی که گفتگو را قطع کرده و پیمان را زیر پا گذاشته است، شروع شود. شروع آن، پایان دادن به تهدید و تحریم ظالمانهای است که، ناقضِ اصولِ اخلاقی و حقوق بینالملل است.
سخن ما روشن است: تعهد در برابر تعهد، نقض در برابر نقض،تهدید در برابر تهدید. و گام در برابر گام، به جای حرف در برابر حرف.
سیاست ایران روشن است: نه جنگ، نه تحریم؛ نه تهدید، نه زورگویی؛ فقط وفای به عهد و عمل به قانون. ما از صلح و دموکراسی در همه خاورمیانه، حمایت میکنیم. دانش هستهای را واجب و سلاح هستهای را حرام میدانیم.
ما به عنوان قربانیان دیروز و امروز تروریسم همواره در صف مقدم مبارزه واقعی با تروریسم بودهایم و خواهیم بود. مردم ما امروز عزادار شهادت دهها انسان بیگناه اند که روز شنبه توسط تروریستهایی بخاک و خون کشیده شدند که با کمال وقاحت از برخی پایتختهای غربی و در مصاحبه با رسانههایی که در غرب با دلارهای نفتی اداره میشوند مسئولیت این وحشیگری را پذیرفتند. ما در ایران تمامی اقدامات تروریستی را بدون ملاحظه محکوم کرده و می کنیم. ما از بیانیه محکم شورای امنیت ملل متحد در این زمینه استقبال می کنیم. ولی چرا رؤسای سازمانهای تروریستی منجمله سازمانی که مسئولیت رسمی عملیات شنبه را به عهده گرفت در کشورهای غربی فعالیت می کنند و برنامه رسمی برای جمعاوری پول میگذارند؟ آیا این اقدامات مغایر مقررات بینالمللی نیست؟ چرا هیچیک از کشورهای تامین کننده مالی گروههای تروریستی ضد مردم ایران که سابقه تامین مالی و تسلیحاتی داعش و النصره و القاعده را نیز دارند نه تنها مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند بلکه تشویق و تسلیح هم میشوند؟ برای اینکه دنیا ادعای مبارزه با تروریزم را جدی بگیرد، نیازمند یک اقدام مشترک جهانی برای برخورد جدی با این پدیده شوم بدون توجه به عاملین و قربانیان آن هستیم.
حضار محترم؛
بر همین اساس، ما از همان ابتدای بحران سوریه نسبت به هرگونه مداخله در امور داخلی این کشور و استفاده از راهکارهای غیر قانونی از جمله حمایت از گروههای افراطی و ترویستی برای اعمال فشار بر دولت سوریه، هشدار داده و تاکید کردیم که این بحران صرفاً از طریق گفتوگو میان طرفهای سوری، قابل حل است. در همین راستا، حضور مشاورین نظامی ما در سوریه، به در خواست دولت سوریه انجام شده و منطبق بر حقوق بینالملل، و برای مبارزه با تروریزم است. ایران، روسیه و ترکیه در همکاری با دولت سوریه و طرفهای سوری موفق شدهاند در قالب فرایند آستانه، که اوایل ماه جاری میلادی، سومین اجلاس سرانِ آن، در تهران برگزار شد، نقش مؤثری در کاهش تنش در سوریه ایفا کرده و در آخرین اقدام مشترک، از درگیری و خونریزی در منطقه ادلَب جلوگیری کنند.
در طی بیش از سه سال گذشته، شاهد وضعیت وخیم انسانی در یمن هستیم که منجر به تخریبِ زیرساختها، کشتار و مجروح شدن صدها هزار نفر از مردم بیگناه و آوارگی میلیونها نفر و وقوع قحطی و بیماریهای مزمن شده است. این اقدامات غیر انسانی، مصداق بارز جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی است. بحران یمن صرفاً از طریق گفتوگویهای یمنی – یمنی و بدون مداخله خارجی، قابل حل است. و در این راستا، آماده هر نوع کمک هستیم.
اصلیترین بحران خاورمیانه، بیتردید مسأله فلسطین است. گذشت زمان نباید و نمیتواند موجب توجیه اشغالگری باشد. جنایات بی شمار رژیم اسرائیل علیه فلسطینیها بدون کمکهای مادی و تسلیحاتی و سیاسی ایالات متحده، امکانپذیر نبوده است. اسراییل با داشتن زرادخانه هستهای و تهدید صلح دیگران به نابودی با سلاح هستهای، بزرگترین خطر برای صلح و ثبات منطقه و جهان است.
اقدام زشت دولت امریکا در انتقال سفارت این کشور به بیت المقدس و تصویب قانون نژادپرستانه «دولت یهود» در اسرائیل، ناقض موازین بینالمللی بوده و مصداق بارز آپارتاید است.
خانم رئیس،
گسترش روابط با همسایگان و ایجاد منطقه امنتر و توسعهیافتهتر، از اولویتهای اصلی سیاست خارجی ایران است. چند هفته پیش، جمهوری اسلامی ایران، به همراه چهار کشور ساحلیِ دیگرِ دریای خزر، کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را به امضا رساندند. اطمینان دارم این اقدام تاریخی موجب تقویت حُسن همجواری و پیشرفت برای همه کشورهای ساحلی دریای خزر خواهد بود. ما با همسایگان جنوبی خود در سواحل خلیج فارس نیز همین روابط را می خواهیم. ما معتقد به تشکیل سازوکاری مشترک برای منطقه خلیج فارس با حضور و مشارکت همه کشورهای منطقه میباشیم. امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز، همیشه برای ما مهم بوده و همانطور که در طول جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران، از آن حفاظت کردیم، در آینده نیز با هرگونه تلاش برای اِخلال در این آبراهِ حیاتی، مقابله خواهیم کرد.
ایران نگاهی صلحطلبانه به مسائل سیاسی و بینالمللی داشته و بنای جنگ با هیچ کشوری را نداشته و ندارد. ایران نیازی به امپراتوری ندارد. ایران نه بر اساس سیاست که در فرهنگ و تمدن خود یک امپراتوری است.
ایران حلقه وصل شرق به غرب بوده است و خواهد بود؛ دیدبانی هوشیار برای جهانی عاری از خشونت.
جمهوری اسلامی ایران همان دولتی است که قبل از همه جهان، ماهیت فاشیستیِ رژیمِ بعثی را شناخت و در برابر تجاوز آن مردانه جنگید. ما با حزب بعث میجنگیدیم قبل از آن که کویت اشغال شود.
جمهوری اسلامی ایران همان دولتی است که در خط مقدم مبارزه با طالبان بود و در نبرد با تروریسم طالبان، شهید داد. ما با القاعده و طالبان میجنگیدیم قبل از آنکه به نیویورک حمله شود.
جمهوری اسلامی ایران همان دولتی است که با داعش جنگید و آن را تصویری مجعول از اسلامگرایی نشان داد. ما با داعش میجنگیدیم قبل از آن که در پاریس و لندن و بروکسل، عملیات کنند.
واقعیات تاریخی درباره ایران را بپذیرید. از تحریم دست بردارید و به تکفیر پایان دهید. جهان، دوستی بهتر از ایران نخواهد داشت، اگر صلح، آرمان شماست.
از توجه شما سپاسگذارم.»
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۸۷۳۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیامدهای تقابل نظامی اسرائیل و ایران
به گزارش «تابناک»، روزنامه هم میهن یادداشت سیدحسین موسویان-پژوهشگر دانشگاه پرینستون در نشریه «شورای سیاست خاورمیانه» آمریکا را منتشر کرده است:
ایران در ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، با صدها پهپاد و موشک مستقیماً خاک اسرائیل را مورد هدف قرارداد. این حمله بزرگترین و مهمترین حمله نظامی به اسرائیل بعد از جنگ سال ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل و بزرگترین حمله پهپادی تاریخ بود که پیامدهای آن میتواند معادلات آینده در خاورمیانه را تغییر دهد. ذیلاً به شش پیامد مهم اشاره میکنم:
۱- متعاقب حمله نظامی اسرائیل به سرکنسولگری ایران در دمشق، هفت تن از مستشاران ارشد نظامی ایران شهید شدند. در حقیقت اسرائیل از «خط قرمز» ایران عبور کرد. اسرائیل در حمله به اماکن دیپلماتیک ایران شناختهشدهترین قراردادها و نُرمهای حقوق بینالملل را نقض و به حاکمیت ایران خدشه وارد کرد. ولی قدرتهای جهانی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل حاضر نشدند این اقدام را محکوم کنند؛ لذا ایران در پاسخ، مبادرت به حمله نظامی به اسرائیل نمود. ایران اعلام کرد که این اقدام «پاسخ» بوده که براساس اصل «دفاع مشروع» مطابق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل صورت گرفته است. قدرتهای غربی بلافاصله، اقدام ایران را محکوم کردند. ایران تصریح کرد که اگر شورای امنیت سازمان ملل حمله نظامی اسرائیل را محکوم کرده بود، احتمالاً نیازی به اقدام متقابل ایران نبود؛ لذا استاندارد دوگانه و تبعیضآمیز شورای امنیت سازمان ملل میتواند مخل صلح و امنیت جهانی شود.
۲- مقامات آمریکا و اسرائیل ابراز نمودند که حمله ایران گستردهتر از حد تصور بوده است. این نکته درست است. اما واقعیت این است که پاسخ ایران تنها به حمله اسرائیل به سرکنسولگری در سوریه نبود. در ۱۵ سال گذشته، اسرائیل دهها تن از دانشمندان هستهای و فرماندهان نظامی ایران را در داخل و خارج ایران ترور کرده و حملات سایبری و خرابکاری زیادی علیه تاسیسات هستهای و نظامی ایران داشت. ایران در موارد گذشته صبر و خویشتنداری از خود نشان داد. اسرائیل با اشتباه محاسبهای، این خویشتنداری را حمل بر «ضعف» ایران تلقی کرد و به حملات خود ادامه داد، اما حمله اسرائیل به مرکز دیپلماتیک ایران، شرایطی برای تهران بهوجود آورد که در یک حمله، پاسخ همه حملات گذشته اسرائیل را یکجا بدهد.
۳- بایدن رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که درصورت حمله نظامی مجدد اسرائیل به ایران، آمریکا مشارکت نخواهد کرد. این یک تصمیم درست و بهموقعی است، زیرا درصورتیکه اسرائیل حمله دوم به ایران را انجام دهد، ایران این بار در سطحی وسیعتر و بدون اطلاع قبلی، اسرائیل را مورد حمله قرار خواهد داد. اگر آمریکا وارد عمل شود، ایران و تمام گروههای جهادی منطقه همچون حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و حشدالشعبی عراق نیز وارد معرکه شده و علاوه برمشارکت در حمله به اسرائیل، پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را مورد حمله قرار خواهند داد که بدترین سناریوی ممکن یعنی «جنگ بزرگتر» به وقوع خواهد پیوست.
۴- من در سالهای گذشته در مقالات و مصاحبههای زیادی مکرر گفتهام که حمله نظامی به ایران، تنها عاملی است که میتواند برنامه صلحآمیز فعلی ایران را به سمت ساخت بمب هستهای سوق دهد؛ لذا از این جهت نیز تصمیم پرزیدنت بایدن در مورد عدم مشارکت در حمله به ایران یک تصمیم عاقلانهای است.
۵- جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا پیشنهاد کرد که اسرائیل باید به تاسیسات هستهای ایران حمله کند و تاکید کرد که ایران تنها زبان زور را میفهمد. عدم درک درست، تصورات و محاسبات غلط عامل اصلی جنگها و بحرانهای چند دهه گذشته است. تفکر جان بولتون هم تفکری است که برخی سیاستمداران قدرتمند آمریکایی طرفداران پروپا قرص آن بوده و طرفدار «مداخلهگرایی» آمریکا هستند. حقیقت این است که استراتژی اصلی آمریکا بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ در ایران هم برپایه «تحریم و فشار» و «تغییر رژیم» بوده است. نتیجه این سیاست و طرز تفکر به اینجا ختم شده که امروزه روابط ایران با آمریکا، غرب و اسرائیل در خصمانهترین وضعیت ممکن قرار گرفته است.
من در سال ۲۰۰۷ بهخاطر مخالفت با سیاست خارجی دولت محافظهکار احمدینژاد، متهم به اقدام علیه امنیت ملی ایران و جاسوسی شده، زندانی و بعد از یکسال هم به دوسال حبس تعلیقی و محرومیت از پست دیپلماتیک محکوم و مجبور به ترک ایران شدم. اما در طول ۱۵ سال گذشته در تألیفات و مقالاتم سعی کردهام که به درک متقابل صحیح آمریکا و ایران کمک کنم، چون معتقدم دو کشور با وجود اختلافات زیاد، دارای منافع مشترکی هم هستند و نهایتاً باید از طریق دیپلماسی به صلح برسند.
در این راستا مکرر برای آمریکاییها توضیح دادهام که ایرانیها با تاریخ و تمدنی چندهزارساله، ملت مغروری هستند. آنها فارغ از اینکه شاه یا روحانیون در کشورشان حاکم باشد، زیر بار «زور و تحقیر و توهین» نمیروند. اکنون واشنگتن و تلآویو به این واقعیت فکر کنند که ایران تحت شدیدترین تحریمها و فشارها و دشوارترین شرایط اقتصادی در چهل سال گذشته، پاسخ حملات اسرائیل را بهگونهای داد که غیرقابل تصور همگان بود. درحالیکه کشورهای عربی در چند دهه گذشته جرأت پرتاب یک فشنگ به اسرائیل را نداشتند، ایران با صدها موشک و پهپاد پاسخ حمله نظامی اسرائیل را داد.
۶- قابل پیشبینی است که بعد از حادثه اخیر، غرب و اسرائیل سعی خواهند کرد اهمیت نظامی اقدام ایران را کماهمیت جلوه دهند و برخی در ایران نیز در مورد آن بزرگنمایی نمایند. اما حقیقت این است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ساعتها پیش از رسیدن موشکها و پهپادها به اسرائیل، جهان را از آغاز عملیات ترکیبی علیه اسرائیل مطلع ساخت. از دیدگاه من تهران از یکطرف حجم سنگینی از موشکها و پهپادها را پرتاب کرد و از طرف دیگر قبل از آن اطلاعرسانی کرد تا به آمریکا و اسرائیل فرصت بدهد در حد ممکن مانع اصابت موشکها و پهپادها شوند، چون ایران نمیخواست این پاسخ، منجر به فاجعه بزرگ و یک جنگ فراگیر شود. به نظر من ایران با این عملیات خواست یک پیام به واشنگتن و تلآویو بدهد که «حمله به ایران را متوقف کنید درغیر اینصورت عملیات بعدی را وسیعتر و جدیتر انجام و از قبل اطلاع هم نخواهیم داد.»
۷- نکته آخر هم اینکه سیاستهای «تحریم و فشار و تخریب» غرب علیه ایران به رهبری آمریکا در چند دهه گذشته موجب ایجاد «یک جبهه مقاومت» در کشورهایی همچون یمن، عراق، سوریه، لبنان در غرب آسیا شده که جملگی مسلح به هزاران موشک و پهپاد هستند. از طرف دیگر موجب نوعی از اتحاد ایران با قدرتهای بلوک شرق بهویژه چین و روسیه شده که منافع مشترک آنها از پای درآوردن آمریکا در منطقه خاورمیانه است.
آرام کردن اوضاع بحرانی غرب آسیا نیازمند روشهای خلاقانهتر و ابتکارهای بیشتر قدرتهای منطقهای و جهانی بهویژه آمریکا است. اتخاذ سیاستهای غیرمسئولانه و نامتوازن آنها میتواند منطقه غرب آسیا را به مدت طولانی دچار بیثباتی کرده و بحرانهای آن را بیش از پیش دچار بنبست کند.
صلح و ثبات در غرب آسیا به پنج گام اساسی نیاز دارد:
اول: اسرائیل آتشبس باثبات در غزه را هرچه زودتر پذیرفته، راه کمکهای انسانی بینالمللی به غزه را باز کند و به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل درمورد تشکیل دو دولت فلسطینی-اسرائیلی، احترام بگذارد.
دوم: ابتکار قدرتهای جهانی برای برقراری یک آتشبس پایدار بین اسرائیل و ایران.
سوم: گفتوگوی ایران و آمریکا برای احیاء برجام و رفع خصومتهای منطقهای.
چهارم: تشکیل سیستم امنیت و همکاری جمعی در حوزه خلیجفارس جهت پایان دادن به تنشهای دیرینه عربی-فارسی.
پنجم: عملیاتی شدن تصمیمات سازمان ملل در مورد عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای کشتارجمعی.