"نه" بزرگ ایرانیها به جنگ: فرزند جنگم، عشقهای جوانیام در هیاهوی جنگ گم شد
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۸۰۱۲۰۹
جامعه > آسیبها - اعتماد نوشت: همزمان با سخنرانی حسن روحانی در مجمع سالانه سازمان ملل و به وقت 9 شب تهران، اهالی توییتر فارسی توفان هشتگی راه انداختند برای مبارزه با جنگ و تحریم.
كاربران توييتر فارسي ميخواستند همراه رييسجمهور ايران، پيام صلح و دوستي را مخابره كنند و موفق هم شدند. هشتگ «نه به تحريم، نه به جنگ» و «No Sanction No War» داغ شد و همزمان با سخنان روحاني، تصويري واقعي از ايران به جهان مخابره كرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«ميگويند چرا نه به جنگ، مگر جنگ هست، تحريم خودش يعني جنگ، يعني ويراني، يعني فقر و بي سوادي، تحريم يعني به محاق رفتن دموكراسي و آزادي، يعني فراموش كردن عدالت»، «با مهر و صلح نه به تحريم نه به جنگ و نه به حصر ايران وطنم هميشه پاينده باش»، «با نه گفتن به جنگ اقتصادي و تحريم ميتوانيد در كنار ملت ايران باشيد، نه با تجديد و تشديد تحريمها!»، «شهيدي كه بر خاك ميخفت سرانگشت در خون خود ميزد و مينوشت دو، سه حرف بر سنگ: به اميد پيروزي واقعي نه در جنگ كه بر جنگ»،
«تحريم، جنگ خاموش است و هردو دشمنان گفتوگو، آزادي و دموكراسي. براي دفاع از حق زندگي، زيستن در صلح و اميد داشتن به آينده، نه به جنگ نه به تحريم و نه به تهديد»، « نه به جنگ يعني پدرهاي ما كه 30 ساله جنگ براشون تموم نشده نه به جنگ يعني نه به سومار و شيميايي و جانباز اعصاب و روان و... »، «ما مردم ايران با عمل خود و نه به صورت شعار «نه به جنگ و نه به تحريم»
ميگوييم. ما مردم ايران در برابر هر عملي كه باعث ويراني كشور شود تمام قد ايستادگي ميكنيم. جنگ و تحريم باعث بالا رفتن شاخصه دموكراسي و حقوق بشر نميشود»، «با زور و فشار و خشونت هيچ حقي به صاحبش نميرسد»، «ما تو ايران متفاوت از هم فكر ميكنيم. اما اينجا اتفاق نظر داريم. هيچ جنگي براي ما آزادي، صلح و امنيت نمياره. نه به جنگ. نه به تحريم»، «گفتند چرا نه به جنگ؟ مگر جنگ است؟ بله هست. جنگ اقتصادي مگر كم از جنگ نظامي است؟»، «قرار بود براي به دنيا آمدنم يك اتاق جديد بسازند. قرار بود كمي بزرگتر شوم عصرها با بابا بروم خيابان اميريه. قرار بود مدرسه انصاري ثبت نامم كنند. شبها با هم برويم كنار شط جنگ شد خانهمان موشك خورد تمام قرارهايمان كنار شمشادهاي حياط سوخت. از قرارمان نه پدر ماند نه خانه»،
«به گمان من جنگ لااقل به معناي كلاسيك آن در حال حاضر مساله ايران نيست، اما تحريم چرا و تحريم در درازمدت نه تنها هيچ كم از جنگ ندارد كه شايد به يك معنا بنيانكنتر و مخربتر هم باشد... پس من هم ميگويم كه با آن مخالفم»، «به جامعه جهاني ميگوييم كه مردم ايران به تحريم و جنگ نه ميگويند. مردم ما، جامعه مدني ما ميخواهند با عزت زندگي كنند. مساله ما ايران و مردمش است نه حكومتها. ايران و مردمش با جنگ و تحريم نجات نخواهند يافت»، «تحريمطلبان و جنگطلبان نماينده افكار عمومي ايران نيستند! صداي ديگري نيز وجود دارد كه خواهان صلح است و نه خشونت! اين صداي ما قشر متوسط و ضعيف است كه يكپارچه فرياد ميزنيم: نه به تحريم! نه به جنگ»،
«نه به جنگ و نه به تحريم، معنايش الزاما شادماني و آباداني و ثروت نيست. آري به تعقل، آري به تشخيص منافع ملي، آري به رفاه، آري به افزايش ارزش پول ملي، آري به عزت پاسپورت ايراني، آري به تعامل سرافرازانه با جهان»، «حسن روحاني در سازمان ملل: سياست ايران روشن است: نه جنگ نه تحريم؛ نه تهديد نه زورگويي؛ فقط وفاي به عهد و عمل به قانون»، «با تجربه تلخ جنگ هشت ساله، با هزاران شهيد و جانباز، اين خاك به اندازه كافي خون داده و جنگ ديده. به جنگ و زيادهخواهي دشمن، توامان نه ميگيم»،
«نه به تحريم و جنگ از عمق واقعيتي تلخ و ملموس برميآيد براي نسل من كه: درجنگ متولد شد بهترين دوران كودكياش در اضطراب آژير و پرواز جنگندهها بر فراز شهر و بهترين سالهاي جوانياش در تحريمهاي ناعادلانه گذشت و حالا در آستانه ميانسالي دوباره نواي جنگ و تحريم را ميشنود»، « نسل ما حق حيات اميدوارانه دارد، مگر بهار عربي منتج به صلح، توسعه و دموكراسي شد؟ »،
«اگر يك صبح، گوينده راديو بگويد: خوشبختانه زلزلهاي آمده كه هزاران نفر در آن كشته شدند همه ميگويند لابد ديوانه است كه با خوشحالي خبر از زلزله و مرگ ميدهد. كسي كه از جنگ با خوشحالي ياد ميكند هم همين است؛ شايد جنگ نديده»، « با افزايش تحريمها، فساد و ناكارآمدي دولتها و كنترل آنها بر شهروندان بيشتر ميشود. تحريم تاكنون هيچ دولتي را به زير نكشيده است. جز ضعيفتر كردن مردم و نهادهاي مدني»، «من فرزند جنگم: عشقهاي جواني نورُسته در هياهو و گردوغبار جنگ گم ميشد... خيابان و كوچه سوت و كور بود و مدارس تعطيل... آواره شهرها شديم. كاري نداشتيم جز خيابانگردي، ايستادن در صفهاي نان، سيلندر گاز، پنير و گوشت... بعدها يكي يكي كشته شديم..»،
«ما سياستهاي جنگطلبانه را نميپذيريم مردم ايران هرگز موافق تحريمهاي ناعادلانه نيستند؛ تحريمهايي كه مستقيما مردم را نشانه رفته و زندگي مردم را سخت ميكند ايرانيان با تمام وجود حامي صلح هستند با شعار مردم، مردم را تحريم كردن غير قابل قبول است»، «لالايي ما صداي آژير قرمز بود، فردارو پر از صداي موسيقي صلح ميخواهيم»، «هم جنگ و هم تحريم نخستين قربانيان را از كودكان ميگيرند»، «ما همه باهم هستيم. در اينجا، در ايران، از همه طيفها، فرهنگها و باورها. ما اينجا ميمانيم و زندگي را زنده نگه ميداريم.»
23231
کلید واژهها : دفاع مقدس جنگ تحمیلی - جنگ - عشق - شبکه اجتماعی -
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی جنگ عشق شبکه اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۰۱۲۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دهه ۹۰؛ دههی «رکود، عبرت، تجربه»
خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی ۹۰، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد. - اخبار اقتصادی -
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم-
وقتی میان فعالان اقتصادی از دههی 1390 شمسی سخن به میان میآید، تصویر یک دهه «عقبماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالشهای اقتصادی» در ذهنهایشان نقش میبندد و زمانی که میخواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویهای آسیبهای این دهه را بر میشمرند: از وضعیت نامناسب شاخصهای کلان اقتصاد تا رکود در کسبوکارهای خرد و کلان، از آسیبهای تشدید تحریمها تا انفعال دولتها در برابر تحریم و بیتوجهی به برنامهها و سیاستهای «خنثیکردن اثر تحریمها».
تاجران زبده و پژوهشگران اقتصاد بینالملل نیز از «شرطیکردن اقتصاد» نسبت به مذاکره با غرب میگویند و بیتوجهی به سیاست اصولی «ترجیح شرق به غرب»؛ آن هم درست در دههای که قدرت اقتصادی در حال انتقال از غرب به شرق بود. دههی 1390 چه بود و چه مختصاتی داشت؟ آن دوران تمام شده یا دههی جدید، دههی 1390 جدیدی است!؟
افول شاخصهای کلانمیانگین رشد اقتصادی دههی 1360 -با وجود آثار انقلاب و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی- برابر با 4.3 درصد بود. این شاخص در دههی 1370 برابر با 3.1 درصد و در دههی 1380 برابر با 4.4 درصد بود. میانگین رشد اقتصادی پس از انقلاب (از 1360 تا پیش از آغاز دههی 1390) نیز برابر با 3.9 درصد بود. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دههی 1390 به 0.9 درصد کاهش یافت.
درآمد ملی سرانه که در سال 1390 برابر با 8.1 میلیون تومان بود در سالهای پس از آن کاهش یافت؛ تا جایی که میانگین درآمد سرانه در این دهه به 7.4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 1390) رسید. فقر مطلق که از 46.8 درصد در سال 1989 میلادی (تقریباً معادل سال 1368؛ سال پایانی جمگ تحمیلی) به 12.3 درصد در سال 2011 میلادی (تقریباً معادل سال 1390 شمسی) رسیده بود، در دههی تعطیل اقتصاد ایران دوباره افزایش یافت و به 21.9 درصد در سال 2020 میلادی (تقریباً معادل 1399 شمسی) رسید؛ به عبارت دیگر قدرت خرید عموم مردم در این دهه آب رفت و فقر مطلق نیز تقریباً دو برابر شد.
تحریم و انفعالدر تحلیل دههی 1390 نمیتوان از نقش تحریمها غافل شد؛ تشدید تحریمهای ظالمانه از ابتدای دههی 1390 به این سو حتماً به اقتصاد ایران آسیب زد اما انفعال سیاستگذار در برابر تحریمها نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه -یعنی افول شاخصهای کلان اقتصادی- داشت.
کاهش وابستگی اقتصاد به نفت در دههی 1390، نه یک سیاست مطلوب سیاستگذار بلکه همواره اجبار بود. از دل همین اجبار بود که کلانایدهی «مذاکره برای رفع تحریمها» و «رفعتحریم به مثابه حل همهی مشکلات از آب خوردن تا بهبود شاخصهای کلان اقتصادی» زاییده شد.
سیاستمدارِ عادتکرده به زیستِ نفتی که نظم آمریکایی جهان را نیز پذیرفته بود، حتی بهزور هم حاضر به ترک اعتیاد اقتصاد ایران به نفت نبود. میخواست دوباره ذیل نظم آمریکایی، نفت بفروشد و گرد و غبار ضعف کارآمدی مدیریت و سیاستهای اقتصادیاش را زیر فرش درآمد نفتی پنهان کند. «برجام» را تجربه کرد و با خروج آمریکا از برجام، سرش به سنگ خورد. از این منظر، دههی 1390 را باید دههی تجربه و عبرت نیز نامید. سیاستمدار در این دهه، عملاً اقدام جدیای برای درمان عیوب ساختاری اقتصاد ایران از جمله تصدیگری افراطی دولت، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، وجود هزینههای زائد و مسرفانه و ... نکرد.
تغییر نظم بینالمللاز دیگر ویژگیهای مهم دههی 1390 نیز سرعت گرفتن تغییر نظم بینالمللی بود. در این دهه قدرت اقتصادی به مرور از غرب به شرق -بهطور خاص آسیا- منتقل شد. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) معادل 15600 میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی چین برابر با 13740 میلیارد دلار بود. در سال 2017 ورق برگشت و اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگتر شد. تولید ناخالص داخلی چین در 2024 برابر با 35290 میلیارد دلار است در حالی که این شاخص برای اقتصاد آمریکا برابر با 28780 میلیارد دلار است. رشد اقتصادی هند و سایر اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز مشابه بود.
در میانهی این تغییر نظم مهم در دههی 1390، دولت در ایران عملاً روابط اقتصادی با شرق را از اولویت خارج کرد و تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب برای رفع تحریمها گذاشت. رای آوردن ترامپ در ایالات متحده، قدرت گرفتن بنسلمان در عربستان، کرونا و سقوط قیمت نفت را نیز باید به لیست اتفاقات شاخص این دهه اضافه کرد.
درسهایی برای آیندهخلاصه اینکه در دههی 1390 یک دهه «رکود»، انباشت چالشهای اقتصادی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی را شاهد بودیم. در عمل دولتها در اقتصاد داخلی، اصلاح «عیوب ساختاری» را بهتعویق انداختند و در نسبت اقتصاد ملی با دنیای خارج، بدون توجه به تغییر نظم بینالملل تمام تخممرغها را در سبد مذاکره با غرب برای «رفع تحریم» گذاشتند و استراتژی «خنثیسازی اثر تحریم» را کنار گذاشتند؛ در حالی که در ابتدای دهه، با ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» راهها نشان داده شده بود و در انتهای دهه نیز در «بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم»، مجدداً بر آنها تاکید شد. در واقع سیاستگذار در این دهه دست به «تجربه»ای خارج از سیاستهای کلی نظام زد و درس «عبرت»ی برای دهههای پیش رو شد.
حال آیا ما از تجربههای دههی 1390 درس خواهیم گرفت!؟ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی 90، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد.
انتهای پیام/