Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام عبدالهادی مسعودی قائم‌مقام دانشگاه قرآن و حدیث با حضور در استودیوی مبین خبرگزاری ایکنا به بحث پیرامون راهکارها و لوازم کاربردی‌سازی مطالعات قرآن و حدیث پرداخت و پرسش‌های مطرح در این زمینه پاسخ داد. مشروح این گفت‌وگو از نظر می‌گذرد؛

ایکنا: یکی از سؤالاتی که امروزه در مجامع علمی زیاد مطرح می‌شود این است که ما چگونه می‌توانیم گنجینه عظیم حدیثی که در اختیار داریم و همچنین مطالعات روزافزون قرآن و حدیث در حوزه و دانشگاه را کاربردی‌سازی کنیم و با بهره‌گیری از آن درصدد حل مشکلات جامعه برآییم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اساسا سوالی که مطرح فرمودید به جایگاه خود حدیث مربوط می‌شود. با وجود اینکه ما قرآن را به عنوان قانون اساسی اسلام و خاستکاه معرفت دینی در اختیار داشته‌ایم، چرا نیازمند به سنت و حدیث شدیم؟ به عبارت دیگر چرا پیامبر اکرم(ص) نفرمود «انی تارک فیکم القرآن»؛ چرا فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین»؟ به عبارت دیگر در کنار قرآن ما چه نیازی به عترت داشتیم که پیامبر(ص) به هردو سفارش فرمود. همان ارتباطی که میان میان قرآن و حدیث وجود دارد، امروزه به ایجاد آن رابطه میان حدیث و دانش‌های بشری نیازمندیم.

شما از یک رودخانه بزرگ نمی‌توانیم مستقیما آب بردارید؛ بلکه باید آبراهه و آبشخورهای کوچکتری کنار آن ایجاد کنید، بخشی از آب را منتقل کنید و بعد از آن آبراهه آب بردارید. قرآن کریم یک شاهراه معرفتی است. برای اینکه این معارف در مسائل جزئی و مناسبت انسانی و روابط میان‌فردی به کار برده شود باید آن را به آبراهه‌های کوچک‌تر درآوریم. حدیث این کارکرد را دارد. ائمه(ع) این کار را انجام دادند. آن بخشی از قرآن را که در ارتباط با سوال شخصی مثل «زراره» یا «محمد بن مسلم» بوده را است احیا کرده‌اند؛ یعنی به آیه جان بخشیده‌اند؛ نه اینکه آیه خودش جان نداشته باشد، بلکه آیه در آن مسئله حضور پیدا کرده است. آیات قرآن در جایگاه خودشان معنایی دارند اما آیا برای پاسخ به فلان سوال فقهی یا عقیدتی می‌توانند استفاده شوند؟ اهل بیت(ع) این کار را انجام می‌دهند.

ما می‌توانیم از همین کار الگوبرداری کنیم و احادیث را در ارتباط با سوالات روز احیا کنیم. اگر ما توانستیم ارتباط ذهنی میان پرسش و مواد خام‌مان در احادیث ایجاد کنیم آن وقت می‌توانیم ادعا کنیم آن حدیث را کاربردی کرده‌ایم.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

ایکنا: اساسا قرآن و حدیث چه ظرفیت بالقوه‌ای در جهت تمدن‌سازی دارد؟ همواره دو نگاه در این زمینه وجود داشته است: یک نگاه حداکثری و یک نگاه حداقلی. موافقان نظریه حداکثری بعضا مطالب عجیبی را به قرآن و روایات نسبت می‌دهند؛ مثلا با استفاده از قرآن و روایات درباره «برجام» و مسائل این‌چنینی کتاب منتشر می‌کنند. از دیدگاه شما ظرفیت واقعی قرآن و حدیث در این جهت چیست؟

ما طلبه‌ها یک جمله‌ای داریم: «ادلّ دلیل علی امکان شیء وقوعه»؛ یعنی اگر می‌خواهیم ببینید امری امکان دارد یا نه، ببینید واقع شده است یا نه. لازم نیست هر امری که امکان وقوع دارد واقع شده باشد اما عکس‌اش صحیح است؛ یعنی هر امری واقع شود امکان وقوع داشته است. ما به تاریخ مراجعه می‌کنیم. یک سلسله اعراب بدوی، یک سلسله اعرابی که ایران و روم، دو کشور بزرگ آن روز، به آنها توجهی نمی‌کردند در پرتو تعلیمات اسلامی بر هر دو کشور فائق آمدند. فقط هم تفوق نظامی نبود؛ بلکه در طول چندین قرن، تمدن‌ساز شدند. تمدن اصلی دنیا از خاور دور تا غرب اروپا تحت سیطره اسلام قرار گرفت. قوانین قضایی و مناسبات اجتماعی و اقتصادی‌شان اسلامی شده بود. حالا کاری نداریم کامل بود یا نبود، ولی به هرحال «تمدن» بود. تمدنی که توانست حدود پانصد سال دوام بیاورد و باقی بماند. پس می‌توان گفت قرآن و حدیث تمدن‌ساز هستند.

اما اکنون چطور؟ آیا در این عصر هم می‌توانند تمدن‌ساز شوند؟ باید توجه داشت که ادیان صرفاً تحت حمایت الهی موفق نمی‌شوند. ادیان و تمدن‌های برخواسته از آنها نیازمند تلاش‌ها و مجاهدات پیروان آنهاست. دین اسلام اساسا برای هدایت آمده است. علامه طباطبایی نیز در ذیل آیه: «تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ؛ روشنگر هر چيزى است» (نحل/89) می‌فرمایند این عبارت یعنی در راستای هدایت انسان. اما هدایت انسان بدون ساختن یک تمدن آخرت‌نگر محقق نمی‌شود. کلمه «آخرت» یعنی آخر این دنیا. یعنی رسیدن به آخرت از طریق این دنیاست. مسیر رسیدن به جهان اخروی دنیاست. پس باید مسیر دنیایی‌مان درست شود. از این منظر دین به دنیا و علوم بشری نظر دارد. اما معنایش این نیست که دین بخواهد سوالات فیزیک هسته‌ای را هم پاسخ دهد یا مثلا اگر به بیماری مبتلا شدید شما را درمان کند. وظیفه اصلی دین هدایت شماست و هدایت شما با مناسبات اقتصادی و انسانی صحیح امکان‌پذیر است.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

ایکنا: در اینجا یک شبهه مطرح می‌شود و آن اینکه در جامعه عربستان هزار و چهارصدسال پیش نظام اقتصادی منسجمی وجود داشت و نظام اقتصادی آن جامعه ساز و کارهای ساده‌ای داشت. آیا با استفاده از احکامی که در قرآن و روایات در حوزه روابط اقتصادی بیان شده است مانند حرمت ربا و ... می‌توان در دنیای مدرن که نظام اقتصادی بسیار پیچیده و گسترده شده است یک ساختار اقتصادی نوین ایجاد کرد؟

این شبهه کاملا گسترده‌ای است. در اینجا یک مغالطه کوچکی شکل گرفته است. درست است که جامعه عربستان یک جامعه بدوی بوده اما جامعه‌ای که اسلام ساخت جامعه بدوی نبود. جامعه اسلامی در قرن سوم و چهارم به تمدنی رسید که بسیاری از کشورهای دیگر را تابع خودش کرد، نه با زور بلکه با فرهنگ. در همین جامعه ابن‌سینا تربیت شد. کتاب قانون ابن‌سینا قریب به هشتصد سال تدریس می‌شد. هنوز هم برخی قسمت‌هایش قابل استفاده است. شخصیت‌هایی مانند ابن‌مسکویه، کلینی و طوسی و در قرن‌های بعد شخصیتی مثل ابن‌هیثم در این جامعه پرورش یافتند. جامعه قرن سه تا شش مسلمانان جامعه ساده‌ای نبود و آن جامعه بر اساس قوانین اسلامی اداره می‌شد.

شما به همین قانون حرمت ربا دقت کنید. الآن ما در شرایطی هستیم که یک‌سوم ارزش پول ملی سقوط کرده است. چرا؟ شما بازگردید به چند سال پیش. بانک‌ها وام‌های کلان می‌دادند با امید بازگشت تسهیلات با سودهای بیست و چند درصد. این مفهومی جز ربا ندارد. وقتی شما آن پول را به تولید نرسانید و بخواهید از روی پول، پول بگیرید تا چند سال جواب می‌دهد اما به یکباره فرو می‌ریزد. این مفهوم آیه: «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ؛ خدا از (بركت‏) ربا مى‌كاهد، و بر صدقات مى‏‌افزايد»(بقره/276) است. این قانون تا هزار سال دیگر هم همین است.

باید به اینکه توجه داشت که برای اداره جامعه امروز نیاز به تفکر داریم. پایه فقه اجتهادی شیعه همین مسئله است. شما نمی‌توانید حدیث را به طور خام وارد جامعه کنید. حدیث باید پردازش شود. حدیث هم مانند شاه‌راهی است که باید در کانال‌های فرعی وارد شود و روی آن پردازش فکری صورت بگیرد.

 

ایکنا: ما برای پردازش فکری احادیث و کاربردی‌سازی آن با یک‌سری موانع مواجه هستیم. یک بخش از این موانع مربوط به بحث سندی و صحت صدور روایات است که شما نسبت به مسائل آن واقف هستید. یک بخش این موانع مربوط به بحث دلالت روایات است. امروزه با گسترش دانش هرمنوتیک شبهاتی جدیدی مضاف بر شبهاتی که از گذشته بوده در این حوزه مطرح شده است. به نظر شما چگونه باید با این مشکلات مواجه شویم؟

ما در دانشگاه قرآن و حدیث ابتدا کوشیدیم روش فهم حدیث خودمان را ابراز کنیم؛ یعنی ما بر چه اساسی حدیث‌فهمی می‌کنیم. منطق فهم حدیث ما چیست؟ ما در برخی از زمان‌ها و مکان‌ها با این مسئله مواجه بوده‌ایم که کسی ادعا می‌کرد من از حدیث این‌گونه می‌فهمم. وقتی از دلیلش سؤال می‌شد دلیلی ارائه نمی‌شد. ما کوشیدیم منطق و فرآیند فهم حدیث خودمان را به صورت پلکانی و به صورت سیر منطقی ارائه دهیم تا اگر نسبت به این فرآیند نقدی ارائه می‌شود اصلاحش کنیم. بعد از ارائه این منطق ما باید آن را به کار ببریم. ادعای ما این است که اگر بر اساس یک سیر منطقی و منطق درست وارد فرآیند فهم حدیث شویم اگر هم به مقصود نهایی دست پیدا نکنیم لااقل به آن نزدیک می‌شویم. دست‌کم می‌توانیم خطای آن را بیابیم. اگر ما بتوانیم این فهم را مرحله‌بندی کنیم قادر خواهیم بود در ایستگاه‌ها و مراحل مختلف به نقد آن بپرد ازیم؛ به خلاف اینکه فرآیند فهم حدیث را دفعی بدانیم.

اگر این‌گونه به فهم حدیث پرداختیم آنگاه نمی‌توانیم ادعا کنیم ما چندگونه فهم حدیث داریم. اگر شما سیر منطقی فهم حدیث را پذیرفتید باید در هر مرحله به لوازم آن مرحله عمل کنید و خواهید دید اگر همه با همان مراحل جلو بیایند به فهم واحدی می‌رسند. پس ابتدا برای اینکه در مقابل قرائات مختلف چیزی برای گفتن داشته باشیم باید فهم‌مان را روش‌مند کنیم. اگر فهم‌مان را روش‌مند کردیم می‌توانیم از دستاوردهای هرمنوتیک و سمانتیک هم استفاده کنیم.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

ایکنا: یکی دیگر از لوازم کاربردی‌سازی مطالعات قرآن و حدیث روش استنباط است. در این خصوص آیا روش اجتهاد سنتی کفایت می‌کند یا ما نیازمند روش جدید هستیم؟

بنده در کلاس‌های خودم یک مثال می‌زنم که اینجا تکرار می‌کنم: ما دو روش برای یادگیری شنا داریم. یک روش این است که شخص را داخل آب بیندازی، آنقدر دست و پا بزند تا شنا بیاموزد. روش دیگر این است که ما باید تئوری و مدل‌های شنا را آموزش دهیم. بهترین روش این است که ما این دو شیوه را تلفیق کنیم. هم آموزش نظری بدهیم و هم عملا این آموزش‌ها را به کار ببریم. روشی که ما برای فهم حدیث ارائه دهیم تلفیق این دو است. به نظر ما روش سنتی حوزه که بر اساس خواندن مکرر احادیث و به کار بردن آنها در فقه است و روش دانشگاهی که بر اساس خواندن تئوری‌ها و نظریه‌هاست باید تلفیق شوند تا روش قابل اتکا برای تمدن‌سازی ایجاد شود.

گفت‌وگو از مصطفی شاکری

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: ایکنا قرآن حدیث تمدن کاربردی سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۴۲۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدن‌سازی

شکل‌گیری تمدن اسلامی در پرتو سیره علمی و عملی اهل‌بیت(ع) امری قابل توجه است و در این میان امام صادق(ع) در تمدن‌سازی اسلامی نقش اساسی داشته‌اند که لازم است مورد توجه قرار بگیرد و سالروز شهادت رئیس مذهب تشیع زمینه‌ای شد تا موضوع نقش ایشان در تمدن‌سازی اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، حضرت جعفربن محمد (ع) ملقب به امام صادق (ع) ششمین امام شیعیان دوازده امامی پس از پدر بزرگوارشان امام باقر (ع) است؛ ایشان به مدت ۳۴ سال عهده‌دار امام شیعیان با خلافت پنج خلیفه و آخر اموی و دو خلیفه‌ی اول عباسی معاصر بودند؛ امام صادق (ع) نه تنها در میان شیعیان بلکه در سطح جهانی به‌عنوان یک شخصیت برجسته علمی به شمار می‌روند تا جایی که ابوحنیفه فقیه به نام اهل سنت ایشان را عالم‌ترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.

امام صادق (ع) با تلاش‌های علمی گسترده خویش و تربیت اصحاب و شاگردان دانشمند، نقش بسیار چشمگیری در شکل‌گیری تمدن اسلامی داشتند و بر این اساس وجود انبوه روایات امام صادق (ع) در منابع شیعه و اهل سنت بیانگر نقش علمی حضرت در زمان خویش است؛ از امام صادق (ع) با وجود چهار راوی و بیش از ۳۵ هزار حدیث، روایات و آموزه‌های بسیاری در دست است که می‌توان با الهام گرفتن از زندگی پربار این امام معصوم در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی گام برداشت؛ در همین راستا با حجت‌الاسلام محسن الویری عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و پژوهشگر سیره اهل‌بیت (ع) گفت‌وگو کردیم:

ایمنا: یکی از مهم‌ترین اهداف رهبران یک جامعه دینی و مذهبی، تشکیل تمدن اسلامی است؛ بر این اساس و در مقدمه توضیحی در خصوص جایگاه تمدن اسلامی در اندیشه اسلامی بفرمائید.

حجت‌الاسلام الویری: اگر هدف دین را تأثیر گذاری در دو عرصه مختلف فردی و اجتماعی در نظر بگیریم و بگوییم یکی از کارکردهای اصلی دین تربیت انسان و نشان دادن مسیر کمال‌یافتگی و فرهیختگی به اوست، در عرصه اجتماعی هم وظیفه تربیت جامعه و سوق آن به سمت کمال و فرهیختگی‌است، پس دین می‌خواهد هم انسان و هم جامعه را به بالاترین مرتبه‌ی امکان خود برساند، همانگونه که انسان‌ها در مسیر کمال‌یافتگی حائز مراتب و درجاتی هستند که مصداق بالاترین این درجه برای یک انسان حضرات معصومیت (ع) هستند، جوامع هم از این حیث در درجات مختلفی قرار می‌گیرند؛ گاهی جامعه‌ای در عرصه‌ای پیشرفت کرده و در عرصه دیگر خیر یا در جامعه‌ای این پیشرفت و رشدیافتگی استمرار دارد و در دیگری نه، در اینجا هم جامعه‌ای که نمره کامل را در کمال‌یافتگی و فرهیختگی کسب می‌کند جامعه موعود مهدوی است و سایر جوامع با سلسله مراتبی در مرتبه پایین‌تری نسبت به آن قرار می‌گیرند.

منظور از تمدن در اندیشه اسلامی بالاترین و گسترده‌ترین سطح تحقق اجتماعی اسلام است و تمدن یافتگی یکی از مهم‌ترین اهداف اسلام است؛ بنا بر این وقتی در عرصه‌های مختلف جامعه‌ی اسلامی، نه تنها در علم به تنهایی یا اخلاق به تنهایی یا به طور اخص ساخت اجتماعی شاهد پیشرفت دین محور و مستمر به مدت بیش از یک سده باشیم به این حالت می‌گوئیم جامعه‌ی اسلامی، که اگر شرایط ارتقا همچنان مساعد بود جامعه‌ی اسلامی پیدایش تمدن اسلامی را سبب می‌شود؛ در همین راستا جایگاه تمدن در اندیشه اسلامی رساندن جوامع به بالاترین مرتبه کمال است.

ایمنا: نقش امام صادق (ع) در این مسیر و شکوفایی تمدن اسلامی چه بوده است؟

حجت‌الاسلام الویری: نحوه تمدن سازی اهل بیت باهم تفاوتی ندارد و از لحاظ اصول و مبانی از یک مبنا تبعیت می‌کند و تنها در عرصه بروز و ظهور بسته به شرایط و اقتضائات هر زمان تفاوت می‌کند؛ به همین دلیل هم امام صادق (ع) انند سایر ائمه معصومین سه نقش عمده در شکوفایی تمدن اسلامی داشتند:

نقش اول ایشان کوشش برای حفظ میراث موجود بود، میراث وحیانی که همان قرآن کریم و کلام وحی بود، میراث نبوی که سیره نبی اکرم (ص) به حساب می‌آمد و میراث علوی که ما پیروان مکتب اهل بیت به آن قائلیم؛ میراث‌های گران‌بهای قرآن و سنت عترت پیامبر (ص) به منزله چراغ پر نور هدایت و راه‌نشان مسیر دست یافتن به جامعه مطلوب و تحقق عملی آموزه‌های اسلام بودند که در شرایط جامعه آن روز و حضور امویان و عباسیان در رأس امور حکومت تلاش‌های بسیاری برای خاموش کردن این نور هدایت انجام می‌شد که از نقش‌های مهم ائمه از جمله امام صادق (ع) زنده نگه داشتن این راه‌نشان و میراث‌های گرانمایه بود و این نقش تمدنی بسیار بزرگی است؛ از این جهت که حتی اگر در آن زمان جامعه در مسیر تحقق تمدن اسلامی حرکت نمی‌کرد آن اهداف و آن راهنمای طی طریق زنده نگه داشته شد که تا امروز معیاری برای تشخیص راه درست از گمراهی‌ها و ضلالت‌هاست.

نقش دوم امام کوشش برای زدودن کژکاری‌ها و ناراستی‌هایی بود که در جامعه آن زمان وجود داشت؛ مقابله با برخی از آن‌ها در توان امام بود و در برخی دیگر شرایط این مقابله و تغییر فراهم نبود، برای مثال اعمال تغییر در عرصه حکومت امری نبود که امام بتوانند با آن اقتضائات یا تذکر به آن دست پیدا کنند؛ اما با این وجود در زمینه‌هایی که امکان اصلاح بود اصلاح می‌کردند و در سایر زمینه‌ها در پاسخ به سوالات پیروانشان و به بهانه‌های مختلف روشنگری می‌کردند و راه درست را نشان می‌دادند.

سومین نقش امام صادق (ع) در شکوفایی تمدن اسلامی مسئله یاری رساندن به جامعه اسلامی بود؛ امام در عرصه‌هایی که این امکان وجود داشت به جامعه اسلامی کمک می‌کردند و این هرگز به معنای تأیید حاکمیت نبود به این دلیل که تمدن مساوی با حکومت نیست، اگرچه حاکمیت یکی از ارکان مهم تمدن است اما تمدن ابعاد و جوانب گوناگونی دارد که می‌توان بدون تأیید و هم راستایی با حاکمیت در شکوفایی و توسعه آن‌ها نقش داشتند و امام بدون تأیید حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس در عرصه‌های مختلف علمی، اجتماعی و حتی سیاسی در جامعه حضور داشتند و جامعه اسلامی را یاری می‌کردند.

ایمنا: گام‌های محقق کردن تمدن اسلامی در سیره امام صادق (ع) چیست؟

حجت‌الاسلام الویری: به اعتقاد ما از سیره ائمه معصومین و به‌صورت مشخص امام صادق (ع) می‌توان یک الگوی تمدنی همه جانبه برای حرکت امروز جامعه به سوی تمدن اسلامی برداشت کرد؛ منظور از الگوی همه جانبه الگویی است که نه تنها از لحاظ مباحث نظری و معرفتی دارای اهمیت است بلکه در بعد عملی هم امتداد آن معارف را در جامعه قابل رؤیت کرده، در همین راستا بر پایه سیره امام صادق (ع) سه گام برای الگو برداری امروز ما در مسیر تمدنی وجود دارد:

گام اول تقویت امّت گرایی است، برخی بر این عقیده‌اند که تمدن نوین اسلامی منحصراً به دست ایرانیان محقق می‌شود و تنها ایرانی‌ها هستند که به آن دست پیدا می‌کنند، حال آنکه گستره یک تمدن یک ملت و یک ملیت نیست، گستره تمدن اسلامی یک مذهب نیست، بلکه گستره تمدن اسلامی عینیت یافتن امت اسلامی در همه عرصه‌هاست؛ یکی از بایسته‌های حرکت ما به سمت ساخت تمدن اسلامی همین امت گرایی‌است که متأسفانه بر خلاف رهبر انقلاب که این دید در رفتار و گفتار ایشان به خوبی مشهود است در برخی افراد شکل نگرفته و تنها به صورت شعاری خواستار شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی هستند.

گام دوم تقویت مثبت‌نگری تمدنی است، به این معنا که ما پیروان امام صادق (ع) باید بکوشیم همانگونه که ایشان به کاستی‌های جامعه زمان خودشان محدود نشدند و میراث بینش‌های فرا زمانی و فرا ساختاری خود را برای ما به یادگار گذاشتند ما نیز در برکه مشکلات و نقص‌های زمان خودمان گیر نکنیم و از جایی بالاتر به مسائل نگاه کنیم و رویارویی با این مشکلات خرد مسیر تمدن سازی دید و نگرشمان محدود نشود و آنقدر خود را به آن‌ها مشغول نسازیم که نتوانیم تمدن‌ساز شویم.

سومین الگوی امروز تمدن ساز در سیره‌ی امام صادق (ع) ضرورت امتدادیافتگی آموزه‌های دینی در عرصه‌ی اجتماعی‌است، ما بسیاری از آموزه‌های دینی را از طریق مطالعه‌ی آیات قرآن یا احادیث و روایات معصومین علیهم السلام در می‌یابیم و با استناد بر آنها از قانون‌های تمدنی یا اصول دینی سخن می‌گوئیم اما دین ما چطور می‌تواند امتداد اجتماعی داشته باشد؟ چطور می‌تواند در جامعه بروز و ظهور پیدا کند؟ چطور می‌تواند در رفتارهای سازمانی ما جاری شود؟ در پاسخ به این سوالات ما اغلب پاسخی نداریم و این در حالیست که امام صادق علیه السلام تمامی این معارف را در کنش‌های فردی و اجتماعی خود به طور کامل اعمال می‌کردند و ما نیز باید با تاسی به ایشان پا را از حیطه سخن و مطالعات نظری فراتر بگذاریم تا معارف اسلامی در جامعه امتداد اجتماعی بیابند.

کد خبر 750472

دیگر خبرها

  • امروز با سعدی: چه جرم رفت که با ما سخن نمی‌گویی
  • جلوگیری از ناهنجاری‌های جامعه با بهره‌گیری از آموزه‌های قرآن
  • دیدگاه‌های متعدد در اسلامی‌سازی علوم انسانی بررسی شد
  • اسلامی‌سازی علوم انسانی امری ضروری است
  • فارسیان، پلکانی به بلندای تاریخ
  • چرا ابن بابویه قمى به شیخ صدوق مشهور شد؟ + فیلم
  • حدیث روز | نتیجه نافرمانی پدر و مادر
  • روزگاری جامعه مداحی از مراجع تقلید اجازه نقل حدیث می‌گرفت
  • اقدامات بی بدیل امام صادق علیه السلام در حفظ و صیانت از روایات
  • پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدن‌سازی