Web Analytics Made Easy - Statcounter

خراسان نوشت: نمی‌دانم از دیدن دخترم در این وضعیت اسفبار خوشحال باشم یا ناراحت شوم. دعا می‌کنم هیچ مادری این گونه در دو راهی تردید قرار نگیرد الان اشک‌ها و لبخند‌های من درآمیخته است به طوری که حال خودم را نمی‌فهمم. بار‌ها برای دیدن دخترم سر اجساد مجهول الهویه در پزشکی قانونی رفته ام به امید آن که یکی از آن اجساد مربوط به دخترم باشد، اما .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

پیرزن با شنیدن دستگیری دخترش با وضعیتی هراسان و مضطرب در حالی وارد کلانتری سناباد مشهد شد که این بار نیز احتمال می‌داد تشابه اسمی رخ داده باشد. او از چند ماه قبل به دنبال دختر گمشده اش همه شهر را زیر پا گذاشته بود و اکنون دخترش را گیج و منگ در کلانتری یافته بود.

پیرزن نفس زنان و در حالی که مدام مروارید‌های غلتان روی صورتش را با گوشه چادر پاک می‌کرد با دیدن جوان غریبه‌ای که همراه دخترش به اتهام سرقت و رابطه نامشروع دستگیر شده بود سرش را از شدت شرم پایین انداخت و در تشریح سرگذشت تلخ آخرین فرزندش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: «خورشید» نهمین فرزندم است که به خاطر ته تغاری بودنش خیلی مورد توجه ما قرار می‌گرفت او از همان دوران کودکی علاقه عجیبی به شیطنت بازی و رفتار‌های خطرناک، اما هیجان انگیز داشت.
به طوری که مدام با پسر‌ها همبازی می‌شد و به تذکرات ما نیز توجهی نمی‌کرد. او حتی با پول‌هایی که از فروشگاه کوچک پدرش برمی داشت و با مبالغ توجیبی که از پدر یا خواهر و برادرانش می‌گرفت «ترقه» یا فشفشه می‌خرید و در کوچه و خیابان به همراه پسر‌ها سر و صدا به راه می‌انداخت. ما در انتهای شهرک شهید باهنر (قلعه خیابان) زندگی می‌کردیم و من مدام باید به خاطر رفتار‌های زشت دخترم از همسایگان عذرخواهی می‌کردم.
متاسفانه «خورشید» که الان نامش را به «پرنیا» تغییر داده است در مدرسه نیز شیطنت می‌کرد به طوری که همه معلمان و مدیر مدرسه از رفتار‌های او با دیگر دانش آموزان عاصی شده بودند. به همین دلیل دخترم در کلاس سوم راهنمایی ترک تحصیل کرد و خانه نشین شد. ما که می‌ترسیدیم او به خاطر همراه بودن با پسر‌های همسایه‌ها آبروریزی کند بلافاصله به خواستگاری جوانی برازنده و اهل کار و زندگی پاسخ مثبت دادیم که دخترم بعد از ازدواج مشغول خانه داری و زندگی مشترک شود تا رفتارش تغییر کند.
اگرچه «علی» از هر لحاظ جوان شایسته‌ای بود و خورشید را عاشقانه دوست داشت، اما نمی‌دانم چرا دخترم فقط به این بهانه که علاقه‌ای به همسرش ندارد سر ناسازگاری گذاشت و ۱۱ ماه بعد از ازدواج از او طلاق گرفت. البته بعد‌ها فهمیدم که یکی از پسران محله با جملاتی عاشقانه دخترم را فریب داده و با یک عشق خیابانی خیالی او را تشویق به طلاق کرده بود، اما بعد از این ماجرا همه حرف‌های عاشقانه اش را تنها یک شوخی دوستانه خوانده بود.
خلاصه دخترم به خاطر خودسری‌هایش و سیر در فضا‌های مجازی و شبکه‌های هولناک گروه‌های دوست یابی وارد پارتی‌ها و دورهمی‌های شبانه شد و من زمانی به خود آمدم که «خورشید» را به اتهام ارتباط نامشروع پشت میله‌های زندان دیدم او بعد از آزادی از زندان دیگر در منجلاب فساد و اعتیاد افتاد به طوری که دیگر خیلی کم او را در خانه می‌دیدم. مواد مخدر صنعتی تا عمق جانش نفوذ کرده بود و من هر بار با گریه و زاری و خواهش و التماس او را به مرکز ترک اعتیاد می‌سپردم، اما هیچ وقت دست از خلافکاری‌هایش برنداشت به طوری که فقط پنج میلیون تومان برای ترک اعتیادش هزینه کردم، ولی بی فایده بود.
او دیگر دختر و پسر برایش فرقی نداشت و من همیشه از این که بلایی به سرش بیاید نگران بودم با وجود این به سختی می‌توانستم او را پیدا کنم و از دیدن وضعیت اسفبارش ناله می‌کردم تا این که این بار از شش ماه قبل هیچ خبری از او نداشتم.   برای دیدن «خورشید» همه بیمارستان‌ها را زیر پا گذاشتم چندین میلیون تومان به رمال‌ها و فالگیر‌ها دادم تا شاید ردی از دخترم پیدا کنند بار‌ها در پزشکی قانونی سر اجساد مجهول الهویه حاضر شدم، اما اثری از خورشید نبود تا این که ...   شایان ذکر است به دستور سرگرد قدیمی (رئیس کلانتری سناباد) زن جوان به همراه پرونده متشکله به مراجع قضایی معرفی شد.
*ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع: فرارو

کلیدواژه: رابطه نامشروع فضای مجازی خیانت اعتیاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۶۰۰۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شجاعی: دخترم قبل از بازی قسمم داد که ببازیم!

به گزارش "ورزش سه"، محمود شجاعی، مربی هوادار درباره برد تیمش مقابل صنعت نفت و ناراحتی دخترش از این اتفاق گفت: خدا را شکر، دیروز هم گفتم آدم باید نسبت به هرجایی که لباسش را می‌پوشد، تعصب و تعهد داشته باشد و ما هم تمام وجودمان را برای این بازی گذاشتیم. متاسفانه بد موقعی بود و امیدوارم که وزارت نفت نگاه دیگری به این تیم داشته باشد و یک بودجه‌ای تعیین کند که این تیم به چه کنم چه کنم نیفتد. مردم مظلوم و محجوب آبادان لیاقت‌شان خیلی بیشتر از این‌هاست و امیدوارم که این اتفاق بیفتد. دخترم همین ظهر هم ویس فرستاده بود که "بابا تو رو خدا ببازید" باید بروم و با او منطقی صحبت کنم که جبر زمانه است و باید بازی را می‌بردیم.

او درباره صحبتش با کمالوند پی از پایان بازی گفت: آقای کمالوند از دوستان خوب من است و یک سوتفاهمی پیش آمده بود و داشتم درباره آن صحبت می‌کردم و بابت آن سوتفاهم از ایشان عذرخواهی کردم.

او درباره شرکت نکردن مسعود شجاعی، سرمربی تیم در نشست‌‌های خبری گفت: آقا مسعود دو هفته پیش که با گل‌گهر بازی داشتیم کنفرانس قبل از بازی را آمدند ولی حتما به او می‌گویم. مدلش اینگونه است و آن موقعی که بازی می‌کرد هم زیاد اهل مصاحبه و تلوزیون نبود. سعی می‌کنیم که ان‌شالله بازی‌های بعدی حتما در خدمت‌تان باشد.

دیگر خبرها

  • آشکار شدن ماهیت واقعی دولتمردان آمریکا در برخورد خشن با جنبش اعتراضی دانشجویان
  • (ویدئو) اولین صحبت‌های مادر «یسنا» درباره مفقود شدن دخترش
  • ببینید | اولین توضیحات مادر یسنا درباره مفقود شدن دخترش
  • دخترم قبل از بازی قسمم داد که ببازیم!
  • شجاعی: دخترم قبل از بازی قسمم داد که ببازیم!
  • بازگشت کریم بنزما به رئال مادری برای درمان
  • «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند»
  • کتاب «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند» منتشر شد
  • تولید اتوبوس ناوگان حمل ونقل عمومی در سال گذشته زیر ۱۰۰۰ دستگاه بود
  • جنایات کومله به روایت تنها معلم بازمانده زندان «برده سور»