کارگردان «شوق پرواز» انتخاب شهید بابایی بود
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۸۶۲۲۷۷
به گزارش جهان نيوز، اینکه برخی از منتقدان رفتارهای اجتماعی میگویند ما ایرانیها مُردهپرست هستیم و وقتی قدر آدمها را میدانیم که دیگر در این دنیا نیستند تا حدودی درست است اما نمیتوان آن را به همه مردم تعمیم داد. ستاره اسکندری که در سریالهای هفتسین و شوق پرواز با زندهیاد یدالله صمدی همکاری کرده بود، روزی که این کارگردان از دنیا رفت پستی در اینستاگرامش منتشر کرد و از بیمهری آدمها نوشت و اینکه بسیاری حتی صدایشان را از زندهیاد صمدی دریغ کردند و در ادامه نوشت: «دلخور نباشید که مرگتان تنها به یک خبر تبدیل شد، در این دنیای مجاز کسی قدم به دنیای واقعی تنهایی شما نگذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما واقعیت این است که من چند باری به آقای صمدی تلفن زدم تا با او گفتوگو کنم، به مناسبتهای مختلفی و بیخبر بودم از بیماریاش.دو، سه باری خودشان صحبت نکردند و گفتند فرصت ندارند و آخرین بار شاید سه هفته قبل از فوتشان بود که تماس گرفتم و آقایی که خودش را دستیار ایشان معرفی کرد ، گفت: آقای صمدی نمیتواند صحبت کند ! نگفت که بیمار است یا در بیمارستان بستری است، حتی پرسیدم کی تلفن بزنم که بتوانم با آقای صمدی صحبت کنم در جواب گفت، فکر نمیکنم تمایلی به صحبت داشته باشند !
زندهیاد یدالله صمدی یکی از کارگردانان محبوبم بود. هر چند بارها از نزدیک دیده بودمش اما نمیدانم چرا همیشه با شنیدن نام یدالله صمدی چهره مرحوم جعفر والی در فیلم «مردی که زیاد میدانست» در ذهنم مجسم میشود، شاید چون این شخصیت تجسم مهربانی و دانایی بود و یدالله صمدی هم دقیقا چنین شخصیتی داشت؛ صبور، مهربان، آگاه و خلاق.مهربانیاش از جنس مهر پدری بود.شاید به همین دلیل صحنههای خانوادگی و رابطه عاطفی در سریال «شوق پرواز» اینقدر خوب از کار درآمده .آنقدر خوب که سلما بابایی دختر شهید بابایی را هم تحت تاثیر قرار داده و توانسته در دل او عطوفت پدری را زنده کند.
درگذشت یدا... صمدی، سلما بابایی را بسیار غمگین کرده، حجم این اندوه در روز تشیعپیکر زندهیاد صمدی در چهره سلما کاملا مشهود بود. او درباره این کارگردان میگوید:«برای ساخت سریال شوقپرواز آقای صمدی همراه دیگر سازندگان این سریال چندین بار به منزل ما آمدند و با مادرم صحبت کردند و خاطرات او را شنیدند.مادرم همه نامههایی را که پدرم برایش نوشته بود به آقای صمدی داد تا آنها را مطالعه کند.آقای صمدی آنقدر نجیب و مهربان بود که خیلی زود توانست اعتماد ما را جلب کند.فیلمهای درخشانی که در کارنامه ایشان است ما را متقاعد کرد که آقای صمدی میتواند زندگی پدر را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد.توانمندی ایشان باعث شد تا آقای شهاب حسینی هم نقش شهید بابایی را بسیار باورپذیر بازی کند.سریال شوق پرواز آنقدر در جذب مخاطب موفق و باورپذیر شد که همه ما به این باور رسیدیم که آقای صمدی انتخاب خود شهید بابایی بود و خودش به ایشان کمک کرد تا شوق پرواز به سرانجام خوبی برسد.شوق پرواز باعث شد تا بیشتر مردم پدر را بشناسند، حتی بچهها به شهید بابایی علاقمند شدند.یادم هست رفته بودیم قزوین پدر یک بچه به ما گفت که پسرش با دیدن سریال شوق پرواز عاشق خلبانی و شهید بابایی شده و حتی عکسهای پدر را به دیوار اتاقش زده است.به نظرم آقای صمدی کاملا شرایط عاطفی و کاری پدر را درک کرده و با جان و دل زندگی شهید بابایی را به تصویر کشید و همه را شگفتزده کرد.
پنج، شش سال است که وارد کار فیلمسازی شدهام و در همه این سالها آقای صمدی مثل یک پدر مهربان و دلسوز هر زمان که از ایشان مشورتی میخواستم یا از ایشان دعوت میکردم که به دفتر بیایند و کارم را ببینند، قبول میکردند و همیشه تاکید میکردند که در زمینه فیلمسازی از هیچ کمکی به من دریغ نخواهند کرد اما حیف که آقای صمدی را زود از دست دادیم و من نتوانستم از حضور و توانمندیهای ایشان بهره کافی ببرم.»
مرحوم یدا... صمدی روز جمعه به خاک سپرده شد، ارتش برایش مارش نظامی نواخت، انگار فرشتهها آمده بودند تا او را نزد شهید بابایی ببرند و این دو بر فراز آسمان بنشینند و با هم درباره ما زمینیهای نامهربان صحبت کنند و در نهایت ما را ببخشند. مایی که تا آنها در قید حیات بودند، قدرشان را ندانستیم.
زنده یاد صمدی، مهر پدرانهای داشت.بزرگوار بود و از همه مهمتر اینکه مصلحتاندیش نبود.یادم هست برای تهیه گزارش از فیلم «بانوی من» سر صحنه این فیلم رفته بودم ، بازیگر نقش اول خانم این فیلم که به دلیل یک یادداشت از من مکدر بود، برخورد تندی با من کرد ! یادم میآید ، آقای صمدی نگاهی به آن خانم بازیگر کرد و نگاهی به من.صورت برافروخته او را دید و سکوت و لبخند مرا...کات داد و به من گفت: « دخترم بیا با هم گپ بزنیم، مگر نمیخواهی با من مصاحبه کنی !» کار را تعطیل کرد و سر صبر و حوصله به سوالاتم جواب داد، با هم چایی و میوه خوردیم، اصلا برایش مهم نبود که گروه معطل اوست و آن خانم بازیگر در اتاق گریم منتظر است که مقابل دوربین برود...
آنچه برای تهیه گزارشم لازم بود را تهیه کردم، هوا تاریک شده بود، رفتم که از آقای صمدی خداحافظی کنم، گفت: باید شام را با ما بخوری... امکان ندارد بگذارم بروی... شام را که آوردند، مرا دعوت کرد سر میزی که برایش آماده کرده بودند.دو نفری شام خوردیم و از هر دری صحبت کردیم.وقت آمدن تا سرکوچه با من آمد و در آخر گفت: «به دل نگیری دخترم... خسته بود و بیخود عصبانی شد.ببخش که در جمع بهتو پرخاش کرد...» آقای صمدی عزیز؛ ما را ببخش که رسم انسانیت را از شما یاد نگرفتیم نه از خودتان و نه از فیلمها و سریالهایی که ساختید.اگر از آن بالا که هستید مرا میبینید، این خاطره را گفتم تا یادآوری کنم، مرام شما و دلجویی پدرانهتان را برای همیشه به یاد خواهم داشت و برای همه تعریف خواهم کرد.شما مرد شریفی بودید.حتما الان جای خیلی خوبی هستید و روحتان حتما شاد است... برای ما دعا کنید.
منبع:جام جم
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۶۲۲۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آسمان غرب موفق نبود/ شیرودی: درجه تشویقیام را پس بگیرید
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود ـ فیلم سینمایی «آسمان غرب» به کارگردانی محمدعسگری و تهیه کنندگی حبیب والینژاد در حالی با محوریت زندگی و رشادتهای شهید علی اکبر شیرودی ساخته شد که به نظر میرسد نتوانسته آنگونه که شایسته است ادای دینی به این شخصیت دوران دفاع مقدس باشد.
فیلم «آسمان غرب» با نقشآفرینی میلاد کیمرام با محوریت رشادت و میهن دوستی خلبان شهید، علی اکبر شیرودی و همرزمان وی در چهل و دومین دوره از جشنواره فیلم فجر رونمایی شد. این فیلم سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری و سیمرغ زرین فیلم از نگاه ملی را از آن خود کرد.
در همین ارتباط، قربانعلی تنگ شیر استاد دانشگاه و منتقد فیلم تصریح کرد: این فیلم به لحاظ ساختار، پرداخت به موضوع و انتخاب بازیگر فیلم موفقی نیست و شتابزده ساخته شده است.
وی افزود: در ژانر سینمای جنگ آثار موفق متعددی در دنیا وجود دارد و اروپاییان همچنان برای جنگ جهانی اول و دوم فیلم میسازند؛ اما آثار تولیدی ما از جمله آسمان غرب میتوانست بسیار بهتر باشد و متأسفانه اینطور نبود.
وی تاکید کرد: اینکه با فوریت فیلمی ساخته شود تا صرفاً به جشنواره برسد روند صحیحی نیست و نتیجه آن این شد که آسمان غرب نتوانسته به شیرودی ادای دین کند و مراحل زندگی وی را به خوبی معرفی کند.
به گفته این منتقد یکی از نیازهای فیلمهای مرتبط با سینمای جنگ، پرداخت خوب داستانی و انتخاب مناسب بازیگران است و آقای کی مرام آنطور که باید نتوانست بازی ماندگاری را برای نقش شیرودی داشته باشد.
این اظهارات که از گوشه و کنار و از سوی منتقدان متعددی شنیده میشود در وضعیتی است که آسمان غرب در جشنواره فجر نیز با استقبال تماشاگران مواجه نبود و این روزها که در سینماهای کشور اکران میشود نیز انتخاب شماره یک تماشاگران نیست. بر اساس اعلام سامانه سمفا میزان فروش این فیلم که اکران خود را از نوروز امسال شروع کرده، حدود ۴ میلیارد و ۱۲۵ میلیون تومان بوده و در رتبه ششم فیلمهای در حال اکران قرار گرفته است.
اما شهید شیرودی که بود؟ شهید علی اکبر شیرودی که رهبر معظم انقلاب دربارهاش فرمودند اولین نظامی است که به او اقتدا کرده است، یک از خلبانان زبده در جنگ ایران و عراق بود. وی به عنوان فردی که بالاترین میزان پرواز در دوران جنگ را داشته و از ۳۶۰ مورد خطر نجات یافته شناخته شده است. وی در سال ۱۳۵۱ به ارتش پیوست و دوره خلبانی را سپری کرد و بعدها با پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران به سپاه غرب کشور پیوست و در عملیات متعدد جنگی شرکت کرد. در هشتم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ در حالیکه تانکهای عراقی به طرف قره بلاغ دشت ذهاب در حرکت بودند با هلی کوپتر به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به آرزوی دیرینه خود، شهادت دست یافت. در معرفی شخصیت والای او همین بس که وی در نامهای به پایگاه هوانیروز کرمانشاه، درجه تشویقی اعطایی خود را پس داده و هدف والای جنگ با دشمن را دفاع از ارزشها مطرح میکند.
متن این نامه به شرح زیر است:
از: خلبان علیاکبر شیرودی
به: پایگاه هوانیروز کرمانشاه
موضوع: گزارش
اینجانب که خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفتهام؛ لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که قبلاً بودهام برگردانید. در صورتامکانامر به رسیدگی این درخواست بفرمائید.
باتقدیم احترامات نظامی
خلبان علیاکبر شیرودی
۹/۷/۱۳۵۹
انتهای پیام/