مسوولان تغییر کردهاند، مردم هم
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۸۷۵۶۷۳
سیدکاظم اکرمی که در دهه 60 تصدی وزارت آموزش و پرورش و نمایندگی دور اول مجلس را برعهده داشته معتقد است که با سخنرانی و موعظه نمیتوان مردم را به دهه 60 بازگرداند.
در گزیده ای از این گفت وگو آمده است: بازگشت به دهه 60 و احیای ارزشهای این دهه راهحلی است که برخی در شرایط سخت امروز و در مواجهه با مصایب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیشنهاد میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیدکاظم اکرمی که در دهه 60 تصدی وزارت آموزش و پرورش و نمایندگی دور اول مجلس را برعهده داشته معتقد است که با سخنرانی و موعظه نمیتوان مردم را به دهه 60 بازگرداند. او به «اعتماد» گفته با این حجم از فساد که بعضا پروندههایشان به جایی نرسیده و با سبک و سیاق مدیران امروز نمیتوان از مردم انتظار داشت که ارزشهای دهه 60 را احیا کنند. اکرمی معتقد است دهههای پس از دهه 60 بسیاری از ضدارزشها به ارزش تبدیل شد و کمکم تجملگرایی و ثروتاندوزی در مدیران امری عادی تلقی میشد در صورتی که مدیران دهه 60 برای خدمت آماده بودند.
**این روزها برخی راهکار برونرفت از مشکلات و مصایب را بازگشت به دهه 60 میدانند و برخی از چهرههای سیاسی که خود نیز در این دوران از مدیران کشور بودهاند، معتقدند باید ارزشهای این دهه را احیا کرد. تفسیر و تحلیل شما از این احیا و بازگشت به عنوان کسی که در این دهه در کابینه حضور داشتید و در دوره اول مجلس هم نماینده بودهاید، چیست؟ چرا در دهه 90 راهکار ما بازگشت به عقب است؟
تربیت کسانی که در دهه 60 مدیر و مسوول بودند بسیار متفاوت بود. این مدیران تربیت شده پیش از انقلاب بودند. قبل از انقلاب هم تربیت اشخاص ارادی و اختیاری بود در واقع با توجه به فضای حاکم پیش از انقلاب آنها انتخاب میکردند به کدام سمت و سو بروند. برای نمونه با مطالعه کتابها و سخنرانیهای شهید مطهری و مرحوم شریعتی و آثاری افرادی چون علامه طباطبایی راهشان را با اراده و اختیار انتخاب میکردند؛ خب مسلما فضای حاکم بر کشور و این مطالعات بر بینش و کنش افراد تاثیرگذار بود. پیش از انقلاب من به همراه برخی دوستان در همدان، شهر زادگاهم جلساتی برای دانشآموزان داشتیم؛ در این جلسات چکیدهای از آثار مرحوم مطهری، شریعتی و دیگران را تبیین میکردیم. خب این دست از جلسات در شکلگیری شخصیت افراد تاثیرگذار بود.
دو نفر از همین دانشآموزان پس از انقلاب به وزارت رسیدند؛ آقایان شریفزادگان، وزیر کار و دکتر اصغری، وزیر دادگستری شدند. همه این فعالیتها که در شخصیت افراد تاثیرگذار بود مسلما در مدیریت آنها نیز بیتاثیر نبود. در واقع ما با این ارزشها رشد کردیم و در مناصب پس از انقلاب قرار گرفتیم.
**چه تفاوتی میان مدیران و مسوولان آن دهه با مسوولان کنونی میبینید؟
کسانی که در دهه 60 مسوولیت داشتند و مشغول کار شدند خودساخته بودند و در رفتارهایشان صداقت، امانت و... وجود داشت. مسوولان دهه 60 دیندار و اخلاقمدار بودند. البته نه 100 درصد آنها اما اکثریت پاکدست بودند. بسیاری از آنها به دنبال کسب پول و عنوان و مقام نبودند که در یک منصب حضور یابند و قصدشان خدمت بود.
یک نمونه از دوران وزارتم در آموزش و پرورش مثال بزنم. من معاونی به نام مرحوم دکتر سیدمصطفی کیایی داشتم. ایشان معاونت مالی و اداری آموزش و پرورش را برعهده داشت. کیایی در همدان 24 هزار تومان حقوق میگرفت. در دو سال آخر کار بنده در وزارتخانه ایشان به عنوان معاون آموزش و پرورش وارد وزارتخانه شد و حقوقش به 14 هزار تومان تقلیل یافت. یعنی 10 هزار تومان از حقوقی که دریافت میکرد، کم شد. هرچه اصرار کردم که حداقل مبلغ دریافتی بیشتری برای او در نظر بگیریم، قبول نکرد و میگفت این افزایش حقوق را نمیخواهم چون من سرباز این انقلاب هستم. اغلب همینطور بودند. هیچ کدام به دنبال حق ماموریت و اضافه کار و ... نبودند.
در وزارت بازرگانی هم دکتر عابدی جعفری وزیر بود. ایشان بسیار پاکدست و سالم بود و بسیاری از کسانی که با او کار میکردند نیز همینطور بودند. دهه 60 مسوولان آمده بودند تا خدمت کنند و ایرانی اسلامی بسازند که بهتر از گذشته باشد. نیامده بودند خودشان را معرفی کنند و دنبال نام و نشان و ثروت نبودند.
**این روحیه را نشات گرفته از چه میدانید؟ آیا چنین روحیهای ناشی از هیجانات و عواطف پس از انقلاب اسلامی نبوده که امروز فروکش کرده و شاهد آن نیستیم؟
نشات گرفته از فضای پس از انقلاب هم بود اما تنها این موضوع تاثیرگذار نبود. به هر حال آن زمان همه به امام نگاه میکردند و رفتار ایشان الگو بود. اینگونه نبود که امام پولی در اختیار فرزندانش قرار دهد یا آنها را به خارج بفرستد. ممکن است خارجیها انتقاداتی به امام داشته باشند اما در مورد مسائل مالی نه آن روز و نه امروز به ایشان انتقاد نمیشد. بنابراین جو طوری بود که درستی و پاکی و اخلاقمداری ارزش بود. البته رهبری انقلاب امروز هم به همین نحو زندگی میکنند خلاصه باید علل و عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی که آرام آرام از این ارزشها فاصله گرفتیم را بررسی کرد. برخی از این مدیران دهه 60 به نحوی کنار رفتند یا بازنشسته شدند و البته کمکم این ارزشها هم در میان مسوولان از بین رفت.
در دورهای پولدار و ثروتمند شدن دیگر مطرود نبود بلکه به ارزش تبدیل شده بود. کسانی که در کشور موثر بودند در سخنرانیهایشان تاکید میکردند که ثروتمند بودن اشکالی ندارد. کمی که از انقلاب گذشت این صحبتها کمکم علنی شد و از سویی گروهی وارد کارهای دولتی شدند که با گروه دهه 60 تفاوت داشتند. عدهای از آنها توجه ویژهای به پول و نام و نشان و تجمل داشتند. خرد خرد اینها کار را به اینجا کشاندند.
**درست است تغییرات مدیریتی بعد از دهه 60 اتفاق افتاد اما کسانی که بر سر کار آمدند، نسلی نبودند که خیلی با انقلاب فاصله داشته باشند یا فرزندان پس از انقلاب باشند. این تغییری که میفرمایید در مدیران رخ داد به چه دلیل بود؟
نمیخواهم نام ببرم اما در دورهای کسانی در مورد تجمل و پول سخنرانی میکردند و میخواستند جا بیندازند که پول و قدرت مساوی نیست. بعد عدهای روی کار آمدند که برایشان همچون دهه اول انقلاب پول و تجمل ضدارزش نبود. پس از این دوران دیگر نمیشد به ارزشهای دهه 60 بازگشت. ما دورهای داشتیم که مدیر و معاون معتقد بودند برای خدمت به مردم و کشور در منصبی حضور یافتهاند اما در دولت پیش از آقای روحانی ما شاهد بودیم که رییس دولت به صورت علنی به کارگزاران و وزرایش برای تشویق سکه پرداخت میکرد. بنابراین کمکم این فرهنگ تغییر کرده و ضدارزشهای گذشته به ارزش تبدیل شد.
**شما بیشتر از ارزشهای حاکم بر مدیریت کشور صحبت میکنید اما این روزها بر ارزشهای آن دوران که در زندگی مردم نیز جاری و ساری بود، تاکید میشود. به نظر میرسد کسانی که این روزها بر احیای ارزشهای دهه 60 اصرار دارند در مورد احیای ارزشهایی همچون سادهزیستی و فرهنگ ایثار و ... در میان مردم صحبت میکنند تا با احیای آن از شرایط امروز عبور کنیم. به نظر شما در دهه 90 میتوان از مردم خواست به همان سبک و سیاق بازگردند؟
این ارزشها به راحتی قابل بازگشت نیست. میتوان سخنرانیهای زیادی کرد که ای مردم به ارزشهای دهه 60 بازگردید و میتوان مردم را دعوت کرد اما با گفتنها کار درست نمیشود. ضمن اینکه این تاکیدها و سخنرانیها راهحل عبور از مشکلات نیست و تاثیر اندکی دارد؛ به این دلیل که شرایط اقتصادی، روانی، سیاسی و اجتماعی آن روزها امروز وجود ندارد.
**خیلیها معتقدند اوایل انقلاب و دوران جنگ به دلیل مصایب و مشکلات زیادی که وجود داشته میتواند با شرایط امروز همانندسازی شود. شما با این همانندسازی موافق هستید؟
این همانندسازی درست نیست. همین که رفتار مسوولان به نحوی شده که مردم میبییند و میشنوند وزیری اعلام میکند صاحب هزار میلیارد ثروت است پس برایشان سوال میشود که چرا ما صاحب این ثروت نباشیم؟ در دهه 60 میان زندگی مردم و مسوولان تفاوت زیادی وجود نداشت. در دهه 60 آن طور که گفتم معاون وزارتخانهای حاضر نبود حقوق اضافه دریافت کند امروز یک وزیر حق خود میداند که از دارایی میلیاردیاش دفاع کند که مشخص نیست چگونه کسب شده. از همان زمان باید شروع میکردیم و جلوی این رفتارها را میگرفتیم.
علاوه بر این در زمانهای که هر روز یک فساد میلیاردی رخ میدهد اما پروندهها به نتیجه قطعی نمیرسد چطور میتوان توقع داشت که مردم مثل زمان جنگ کم توقع و سادهزیست باشند. در زمان وزارت بنده فردی بود که گزارش داده شد در خرید لوازمالتحریر سوءاستفاده کرده است وقتی مشخص شد این گزارش درست است، عذر ایشان خواسته شد. این در کل وزارتخانه پیچید اما وقتی کسی علاوه بر حقوق وزرا 100 سکه هم به آنها هدیه میدهد کسی هم مخالفت نمیکند و موضوع عجیبی به نظر نمیآید، نمیتوان از مردم خواست سادهزیست باشند. کسانی که باید در مقابل این رفتارهای غلط میایستادند، نایستادند.
همچنین رابطه مردم با حاکمیت متفاوت شده و همچون دهه اول انقلاب نیست و هم شرایط اقتصادی و اجتماعی ایجاب نمیکند که مردم به ارزشهای دهه 60 بازگردند. وقتی فساد امثال خاوری و زنجانی و پروندههای بلاتکلیف آنها را میبینند مسلما نمیتوان دهه 60 را احیا کرد. جو اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و روانی به وجود آمده به همین راحتی با موعظه و سخنرانی و نصیحت به دهه 60 باز نمیگردد. تصمیم قاطع میخواهد.
**علاوه بر تاکید برخی مسوولان به بازگشت به دهه 60 و بازگشت به ارزشهای آن دوران چند روز پیش آقای ولایتی تعبیری استفاده کرده بود که مردم باید از یمنیها یاد بگیرند که با یک لنگ به جنگ میروند و نان خشک در آب میزنند و میخورند. شما اساسا این همانندسازیها و مقایسهها با کشورهایی که بعضا شرایط بدتری از ما دارند یا حتی در شرایط جنگی به سر میبرند را چگونه میبینید؟
حتما مردم در جواب ایشان میگویند ما 8 سال در دوران جنگ را تحمل کردیم. حتی یک زن روستایی مرغ یا تخممرغش را به جبهه میفرستاد و مسوولی در رده بالا وقتی مورد سوال قرار میگیرد که چرا چک حقوق خود را 3500 تومان نوشتهای در حالی که من به عنوان کارمند شما 5 هزار تومان حقوق میگیرم و آن مسوول میگوید من باید از درد مردم جنوب شهر با خبر باشم، آری آن روز چنین جوی بود. اما امروز مردم در پاسخ کسی که میگوید باید تحمل کنیم، میگویند ما تحملهایمان را کردهایم.
منبع: روزنامه اعتماد؛ 1397،7،10
گروه اطلاع رسانی**2059**2002
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي اعتماد چالش هاي سياسي لزوم رسيدگي به مشكلات مردم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۷۵۶۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راز پویایی هنر انقلاب بارور شدن اندیشه انقلابی است
مریم میری در گفتوگو با خبرنگار مهر به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی ادر مورد فعالیت هنری خود و پرداختن به هنر انقلابی اظهار کرد: از اواخر دهه هفتاد دست به قلم بردم و صاحب سه مجموعه شعر هستم و برخی از ترانههایم توسط خوانندههای استانی و کشوری به اجرا درآمده و بزرگترین دستاورد هنریام را تعهد به خاک سرزمینم و قلمفرسایی برای وطنم میدانم.
وی با اشاره به اینکه هنر، مدافع ارزشهایی است که از بطن جامعه برخاسته، ابراز کرد: شاخصه اصلی هنر انقلاب هم زبان مردمی داشتن است؛ به این معنی که چون انقلاب ریشه در خواست مردم داشته است، لذا هنر انقلابی هم توجه به ارزشها و آرمانهای انقلابی دارد که با اندیشه و افکار انقلابی عجین شده باشد و بتواند روح تعالی هنر را گسترش دهد.
شاعر و ترانهسرای زنجانی با بیان اینکه هنرمند انقلابی پایبند به اصول و ارزشهای انقلابی است و خود را مدافع و متعهد به ارزشهایی میداند که در جهت رشد و تعالی روحش باشد، عنوان کرد: هنر در واقع بازتاب رویکردهای اجتماعی است و نمیتواند دور از آنها باشد و هنرمند انقلابی در واقع زبان مردم است و باید بتواند به تقویت ارزشهای جامعه کمک کند.
وی پویایی و بالندگی را از ویژگیهای اصلی هنر دانست و گفت: تحولات انقلابی تأثیر بسزایی در پرورش و شکوفایی روح هنر و هنرمند انقلابی دارد و لذا هنر و هنرمند انقلابی همواره در جهت اعتلای روح و استعداد هنری والا، قدم بر میدارند و نمیتوان این دو مقوله را جدا از هم دانست.
میری خاطرنشان کرد: البته پویایی هنر انقلاب، بستگی به نوع جهانبینی هنرمند و بازتاب آن در هنری که ارائه میدهد دارد و خوشبختانه هنرمندان متعهد همواره در جهت رشد و بالندگی و پویایی هنرشان گامهای ارزشمندی برداشتهاند و باید اذعان داشت راز پویایی هنر انقلابی توجه به اندیشهها و ایجاد فرصت برای باور شدن اندیشههای انقلابی است.
وی با بیان اینکه مهمترین دغدغه یک هنرمند ارائه اثر هنریاش است، تصریح کرد: با توجه به اوضاع و شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، بسیاری از هنرمندان انگیزه هنریشان را برای خلق اثر، از دست دادهاند و این هشدار بسیار جدی برای مسئولان است.
شاعر و ترانهسرای زنجانی با اشاره به اینکه طی سالهای اخیر شاهد سکوت و رخوت هنر در بسیاری از هنرمندان بودیم، اظهار کرد: مسئولان باید به دغدغههای هنرمندان متعهد و انقلابی اهمیت دهند و حداقل مسیر را برای ساخت اثر هنری، هموارتر کنند.
وی در مورد نقش هنرمند در جایگاه یک کنشگر در مسائل روز بیان کرد: هنرمند انقلابی نسبت به اتفاقات پیرامونش واکنش نشان میدهد و بیتفاوت نیست و در واقع هنرمند انقلابی، هنرمندی است که همیشه در بزنگاهها حضور خودش را نشان میدهد و حرفی برای گفتن داشته و نسبت به ارزشهایی که ریشه در باور او دارد، دغدغهمند است.
میری ادامه داد: هنرمند انقلابی باید بتواند متأثر از اتفاقات پیرامونش، متعهدانه هنرش را عرضه کند و این موضوع سبب میشود هنرمند حرف و هنرش اثرگذار و جریانساز باشد، همچنین هنرمند انقلابی نسبت به اتفاقات پیرامونش منفعل نیست و همیشه در تلاطم و در عین حال افشاگر و اثربخش است.
وی در مورد گرایش نوجوانان و جوانان به هنر انقلاب عنوان کرد: با توجه به این مهم که جوانان و نوجوانان ما با موانع و بحران اقتصادی و اجتماعی گوناگونی مواجه هستند، باید فرصتها را در اختیارشان قرار دهیم و با اعتماد به توانستن، آنها را در مسیر رشد و بالندگی هدایت کنیم تا ثمره این اعتماد را ببینیم وگرنه به شدت دچار آسیب فرهنگی خواهیم بود که قابل جبران نیست.
این شاعر زنجانی با اشاره به اینکه متأسفانه کشف استعدادها در جریان هنر انقلاب به خوبی صورت نگرفته است و انتظار نمیرود هنرمندان، آثار فرهنگی و هنری قابلی را عرضه کنند، یادآور شد: هنرمند انتظار دارد هنرش خریدار داشته باشد و به اثر هنریاش توجه شود.
وی افزود: حال با توجه به وضع موجود اقتصادی حاکم بر جامعه، مسئولان فرهنگی باید ترتیبی اتخاذ کنند که عرصه برای تولید آثار فاخر و تأثیرگذار باز شود تا استعدادهای هنری جوانان و نوجوانان، در جهت تولید آثار ارزشی پیش برود و این مستلزم دستگیری و حمایتهای مادی و انگیزهبخشی مسئولان است تا تحقق به این امر آسانتر شود.
میری ذات اصلی هنر انقلابی را مطالبه گری آن دانست و گفت: با اشاره به مشکلات فرهنگی رایج در جامعه، هنر انقلابی آنطور که باید نتوانسته است حق خود را از مسئولان فرهنگی و حتی هنرمندان مطالبه کند و مسئولین باید خلاءهای موجود را برای رسیدن به جایگاه هنر والای انقلابی بررسی و زمینهها و فرصت پر کردن این خلاءها را برای هنرمندان فراهم کنند.
کد خبر 6080162