بحران اقتصادی چگونه "هیتلر" را روی کار آورد؟
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۸۷۹۱۸۱
تاریخ پرمنازعه آلمان در قرن بیستم همیشه زیر سایه وقوع نازیسم و جنگ جهانی دوم قرار گرفته است، یا در نهایت اطلاعات ما به وقایع پس از سالهای ۱۹۳۳ (بهقدرترسیدن نازیها) مربوط میشود، اما درباره اینکه چه حوادثی روی داد که به وقوع این فاجعه و مرگ میلیونها انسان ختم شد کمتر منابعی بهویژه در زبان فارسی موجود است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فصل دوم، پس از مقدمه کتاب بیشتر حول موضوع شکلگیری جمهوری و نیروهای فعال در آلمان پس از جنگ میگردد. از مشخصههای آن دوران تعدد نیروهای مختلف سیاسی بود، از چپهای رادیکال مثل رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت که گروه اسپارتاکوس را تشکیل داده بودند تا سوسیالدموکراتهای بورژوا. اما در ادامه شاخههای نظامی این تنوع را تحمل نکردند. چپها غالبا بهعلت سازماندهی اعتراضات و اعتصابات بزرگ و تلاش برای استقرار یک جمهوری شورایی سرکوب شدند. تس دراینباره مینویسد: «مرگ لوکزامبورگ و لیبکنشت که اکنون هر دو بهعنوان شهدای انقلاب سوسیالیستی شناخته میشوند، عامل اصلی اوجگیری یک کشمکش سیاسی فرااردوگاهی شد؛ کشمکشی که از آن پس سایه سنگین آن به همه شئون روزمره نخستین جمهوری آلمان حکمفرما بود» (ص ۴۴). پس از این سرکوبها تلاش برای خارجشدن از حالوهوای انقلابی و بهقدرترساندن دولتی مقتدر در شهر وایمار آغاز شد؛ درحالیکه توجه مردم به غرامتها و رابطه آلمان با نیروهای متفقین معطوف بود، قانون اساسی به تصویب رسید که قدرت زیادی برای رایش قائل میشد: «از جمله اختیارات رئیسجمهور رایش این بود که میتوانست دولت را منصوب و معزول کند؛ میتوانست پارلمان را منحل و موعد برگزاری انتخابات جدید مجلس را تعیین کند» (ص ۵۲). نکته عجیب، اما در این قانون قدرتی بهعنوان «اختیار دیکتاتوری» بود که به رئیس دولت واگذار میشد. براساس این حق رئیسجمهور رایش میتوانست هر زمان در کشور حالت فوقالعاده وضع کند. میتوان گفت: اعطای همین قدرت بود که در سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۲ به سقوط نخستین نظام دموکراتیک آلمان انجامید. در کنار این قانون، احساس تحقیر فراگیر بین مردم پس از معاهده صلح فرصت خوبی برای گروههای افراطی و راستگرا بود تا از این احساسات سوءاستفاده کنند، آنهم با افراطیشدن گروههای دستراستی مثل «سازمان کنسول» و عدم موضعگیری دولت در برابر آنها که بستر مناسبی برای رشدشان فراهم کرد. تس مینویسد: «دولتمردان در برابر این تحرکات راستهای افراطی هیچ موضعگیری نمیکردند و همین محیط مساعد بود که برای هیتلر و حزب «ناسیونالسوسیالیست کارگران آلمان» [حزب نازی]مجالی فراهم آورد تا در عرض چند سال بهراحتی از اعماق یک سیاست منزوی و منطقهای، خود را بهعنوان یک عامل قدرت سطح بالا در ابعاد ملی مطرح سازند» (ص ۷۷). در همین زمان سیاستهای تهاجمی متفقین بهویژه فرانسه و اشغال منطقهای از آلمان بهدلیل عدم توانایی این کشور در پرداخت بدهیها باعث شکلگیری همبستگی میان احزاب مختلف شد. سیاستهای مقاومتی آلمان در برابر توان فرسایشی اشغالگران سبب بهوجودآمدن فشارهای اقتصادی و تورم بیسابقه شد. تس درباره این بحران مینویسد: «در ژوئن ۱۹۱۹ دلار آمریکا از ۷ مارک به ۱۴ مارک افزایش یافته بود؛ درحالیکه در آوریل ۱۹۲۰ به ۸۴ مارک رسید. پس از پذیرش اولتیماتوم لندن، مارک بیش از پیش سقوط کرد؛ چنانکه نرخ دلار در ژوئیه ۱۹۲۲ به بیش از ۴۹۳ مارک رسید» (ص ۸۷). همزمان با این ابرتورم شمار بیکاران نیز در کشور بهشدت افزایش یافته بود. وضعیت سیاسی آن دوران بهگونهای شد که بیکاران، مستمریبگیران، بازنشستگان و کارگران از تورم سخت به تنگنا افتاده بودند. مستمریهای بازنشستگی و پرداختهای اجتماعی بههیچعنوان با نرخ گرانی برابری نمیکرد.
فصل سوم کتاب با عنوان «دهه طلایی بیست: از خیال تا واقعیت» به بررسی شرایط و برداشت مردم از دهه بیست میپردازد. نارضایتیهای ناشی از مشکلات اقتصادی باعث رویگردانی مردم از احزاب میانهرو و لیبرالبورژوا میشد: «وضعیت اقتصادی فاجعهبار پیشهوران خُرد، کارمندان، اداریان، مستمریبگیران و بازنشستگان باعث شده بود این اقشار به حزب ملی مردم آلمان و راستگرایان افراطی روی آورند» (ص ۱۰۸). شاید ازهمینروی والتر بنیامین سالها بعد نوشت هرگونه ظهور و بروز فاشیسم شاهدی بر یک انقلاب شکستخورده است. در نهایت بحران اقتصادی ۱۹۲۹ که کشورهای پیشرفته را فراگرفت، برای اقتصاد آلمان پیامدهای بیش از پیش فاجعهباری بههمراه داشت: «از ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۲ تولید صنعتی در آلمان حدود چهل درصد سقوط کرد و در همان زمان، قیمتها حدود سی درصد کاهش یافتند که این امر هم مجددا تأثیر منفی شدیدی بر میزان فروش و مصرف میگذاشت. نرخ بیکاری که در بهترین سالهای جمهوری وایمار نیز بهنسبت بالا بود، در شرایط پیشآمده بهصورت جهشی رو به فزونی نهاد» (ص ۱۳۳). بحران اقتصادی ۱۹۲۹ بهاندازهای بر آلمان تأثیرگذار بود که برخی کارشناسان این بحران را از دلایل اصلی رویکارآمدن هیتلر میدانند.
فصل بعدی با عنوان «رایش و ایالتها» به منازعه دو گروه پس از جنگ جهانی اول در آلمان میپردازد. گروه نخست خواستار «تجدید بنای رایش» بودند؛ خواستهای که در نهایت با تأسیس جمهوری وایمار بهعنوان یک حکومت فدرالی، اما تمرکزگرا عینیت پیدا کرد. از سوی دیگر، اعتقاد به حفظ نظامی تماما فدرالیستی که نسلبهنسل در آلمان تدوام یافته بود، در برابر ایده یک دولت تمرکزگرا ایستادگی میکرد؛ در اینمیان جنبش رهایی از برلین که بر طبل مخالفت با نقش راهبری ایالت پروس میکوفت، در بسیاری از مناطق رایش گسترش یافته بود. وجود مشکلاتی در ساختار فدرالیستی که باعث تنش در روابط میان ایالتهایی مثل پروس و ایالتهای خرد میشد همیشه مانع از قدرت گرفتن جمهوری در آن دوران بود.
در فصل پنجم کتاب، تس به فرهنگ سیاسی دوران جمهوری میپردازد. او یک شکاف را سازنده جمهوری میداند؛ شکاف میان امیدهای توده گستردهای از مردم که به نظام دموکراتیک دلبسته بودند و امکانات واقعا موجودی که در یک نظام پارلمانی وجود دارد. تس در ادامه این فصل به تشریح نظرات احزاب و چپ و کمونیستها نسبت به دموکراسی پارلمانی در جمهوری وایمار میپردازد. از نظر کمونیستها، پارلمان به هیچ روی نمایانکننده اراده مردم و رأیدهندگان نبود بلکه تنها سرپوشی در خدمت اهداف دیکتاتوری سرمایهداران محسوب میشد. درواقع، بهرغم اختلاف نظرهای فراوان احزاب چپگرا همگی براین باور بودند که انقلاب پرولتاریایی و نابودی جامعه بورژوایی-کاپیتالیستی در صحنوسرای پارلمان به دست نمیآید. (ص ۱۵۳) در نهایت، تقابل میان گروههای چپ و ناسیونالسوسیالیستها در اواخر دوره وایمار به اوج خود رسید. فرهنگ سیاسی که بر فضای چپها حاکم بود، از چنان گستردگی و ابعادی برخوردار بود که اردوگاه راست یا راستافراطی را هرگز یارای هماوردی با آن نبود. در برابر چپ، «واحد ضربت» (همان اسآ) از حزب ناسیونالسوسیالیست در محلات کارگرنشین شهرهای بزرگ با انگیزههای سیاسی ارعابی پدید آورده بود که از لحاظ گستردگی بیهمتا بود. تقریباً در برابر فرهنگ مبارزاتی که ایده چپ بود، همتایی دست راستی وجود نداشت، آنچه در اردوگاه فاشیستها به چشم میخورد صرفا ملغمهای از مهاجرستیزی، یهودستیزی و تصویرسازی از دشمن بود.
فصل ششم کتاب به فرهنگ تودهای در جمهوری وایمار میپردازد. در واقع پس از پایان جنگ جهانی اول مردم اروپای مرکزی و غربی به سبک زندگی آمریکایی علاقهمند شدند و آلمان نیز از این قاعده مستثنا نبود. تس مثالی از آلمان دهه بیست در میان تودهها میآورد: محصولات صنایع فرهنگی و تفریحی ایالات متحده که به وفور به آلمان میرسیدند، با مقبولیت عمومی قابلتوجهی روبهرو میشدند: پسازآن همه بدبختی و محرومیت در سالهای جنگ، برای بسیاری از مردم سرگرمی و تفریح با موسیقی جاز، رقصهای مد روز، سینما یا مسابقات ورزشی پرتماشاگر، فوقالعاده جذابیت داشت. (ص ۱۷۲) هندریک تس در ادامه این فصل به جایگاه زنان در دوران جمهوری وایمار میپردازد. بهرغم حق شرکت در انتخابات و برابری شهروندی، بهرغم دسترسی آزاد به مدارس، تحصیلات و آموزش حرفهای، همچنان در جامعه بیشتر یک تصویر خانوادگی پدرسالارانه غلبه داشت که در آن تأمین معاش خانواده، یگانه قدرت را به مرد اختصاص میداد.
فصل هفتم به نابودی جمهوری اختصاص دارد. فراگیرشدن بحران جهانی اقتصاد و رکود در تمامی شاخههای اقتصادی و فراگیرشدن معضل بیکاری پیوند تنگاتنگی با نابودی جمهوری و ظهور و قدرتگرفتن جنبش ناسیونالسوسیالیستی به رهبری آدولف هیتلر داشت. تس مینویسد: «پیامد بحران جهانی اقتصاد و بیاعتمادی روز افزون به کارایی دولت و احزاب در برابر بحران همهروزه رأیدهندگان و هواداران بیشتری را به حزب ناسیونالسوسیالیست میراند.» (ص ۲۰۰) در فضای سیاسی هفتههای منتهی به قدرتگرفتن هیتلر تنها ابهام و سکون وجود داشت و در بخشهایی از آلمان حزب هیتلر آشکارا به آشوبگری روی آورده بود.
در نهایت هیتلر با جلب نظر رهبران محافظهکار مثل پاپن و هیدنبورگ و برخی ائتلافهای صوری قدرت را تماما ازآن خود و حزب متبوعش کرد. تس دلایل مختلف سقوط جمهوری را بررسی میکند. از نظر او فشارهای نیروهای متفقین و بحرانهای داخلی هم بر دوران آغازین جمهوری سایه افکنده بودند و هم بر دوران واپسین آن و همواره مناسبات پیچیده موجود را دستخوش تأثیرگذاری مضاعف میکردند (ص ۲۶۴). میتوان گفت: حوادث و اشتباهات زیادی باید کنار یکدیگر رخ میداد تا فردی، چون هیتلر قدرت را به دست گیرد، اما آنگونه که از کتاب برمیآید تمامی این اتفاقات به ترتیبی پیش رفت که فاجعه رخ داد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: روی کار آمدن هیتلر بحران اقتصادی المان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۷۹۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تثبیت جایگاه ایران در منطقه پس از «وعده صادق»
خبرگزاری مهر، گروه سیاست - نفیسه عبدالهی: سیاست خارجی جمهوری اسلامی که بر سه پایه اساسی «عزت»، «مصلحت» و «حکمت» استوار است، این روزها بیش از هر زمانی ثابت کرد بر مدار این سه اصل حرکت میکند و برای حفظ عزت، با مصلحت و حکمت عمل میکند؛ به طوری که پس از جسارت رژیم کودککُش صهیونیستی در تجاوز به کنسولگری کشورمان در سوریه، با حکمت نسبت به چگونگی واکنش به آن گام برداشت و ضمن رعایت مصلحت منافع جمعی، از عزت به ملت حراست کرد و بلکه عزت نیز خرید چه آنکه واکنش مثبت مردم کشورهای مختلف به واکنش کشورمان گواه این مدعاست.
پس از اعلام حتمیبودن پاسخ ایران به جسارت رژیم منفور اسرائیل، برخیها درصدد القای این گزاره بودند که در صورت پاسخدادن به تجاوز رژیم اسرائیل، اقتصاد ایران بحرانی خواهد شد و پس، بهتر است دست به چنین کاری نزد. یعنی تلویحاً در حال تئوریزه کردن «حمله به ایران هزینهای ندارد» بودند تا بلکه دیگر اضلاع دشمنان را نیز تحریک به ماجراجویی کنند؛ اما پاسخ قاطع تهران با برهمزدن معادلات، به کسانی که فکر ماجراجویی در سر داشتند نیز اثبات کرد که جمهوری اسلامی ایران در حراست از خاک و منافع جمعی خود با هیچ طرفی تعارف ندارد و اگر اقتضائات ایجاب کند، معادلات آن را در هم خواهد کوبید.
بعد از انجام عملیات بازدارنده «وعده صادق»، هیجانات کاذب بازار فروکش کرد و به باور کنشگران، دستاوردهای امنیتی و نظامی بسیاری برای ایران به همراه داشت و از این جهت، سبب تثبیت جایگاه جمهوری اسلامی ایران در فضای منطقهای و بینالمللی شد.
این عملیات همچنین ناتوانی پدافند هوایی چند لایه رژیم کودککُش صهیونیستی، به میدان آمدن آخرین امکانات منطقهای و تسلیحاتی پدافندی ائتلاف آمریکا و غرب، برهمزدن نظام محاسباتی قدرتهای سلطهگر و متجاوز، ارتقای جایگاه و نقش محوری جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری توانمند و تأثیرگذار در معادلات نظم نوین جهانی، پایان دوران بزن در رو، تثبیت جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین قدرت عملیاتی جنگ ترکیبی، شکست دستگاه محاسباتی آمریکا و غرب، شکست هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی و … را به اثبات رساند.
همه این موارد، نشاندهنده دستاوردهای امنیتی و نظامی عملیات وعده صادق است؛ اما مساله مهمتر این است که «وعده صادق» ضمن تثبیت جایگاه ایران در منطقه به عنوان کشوری عملگرا و دارای قابلیتهای بازدارنده، زمینه برای بالفعلشدن و ارتقای ظرفیتهای اقتصادی کشورمان را فراهم آورد.
در ادامه گزاره فوق باید تصریح داشت که آنچه جمهوری اسلامی ایران باید در پی آن باشد، شکلدهی به یک پیوست اقتصادی برای «وعده صادق» است؛ یعنی ایران ضمن تضمین امنیت کشورهای حوزه خلیج فارس و غرب آسیا، میتواند قراردادهای استراتژیک و مهم اقتصادی را در جهت گسترش و توسعه روابط اقتصادی خود با کشورهای این حوزه منعقد کند؛ البته قراردادهایی که بیشک برای طرفین میتواند سودمند باشد.
تغییر نگرش به ایران پس از «وعده صادق»
تحولات اخیر در منطقه و جنگ غزه و در پی آن نقشی که ایران، گفتمان انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت برای استیفای حقوق مظلومین در اراضی اشغالی ایفا کرد، موجب شد تا افکار عمومی جهان در حال حاضر، سمتوسوی دیگری پیدا کند و نگرش به جمهوری اسلامی و کشورهای محور مقاومت تغییر کند؛ تحولات اخیر به وضوح نشان داد که این جمهوری اسلامی بود که تمام قد از فلسطین و مردمانش حمایت کرد و باطلبودن افسانه شکستناپذیری رژیم اسرائیل را بار دیگر به رخ همگان کشید. همین امر موجب شد تا چهره نظام سیاسی در ایران، بین مردم منطقه و اساساً تمام آزادیخواهان دنیا تغییر کند و تثبیت شود.
پس از عملیات «وعده صادق» موج جدیدی از «ایراندوستی» بین مردم منطقه و حتی مردم سایر مناطق جهان به وجود آمد و نظام سیاسی ایران به عنوان نظامی شجاع و مقتدر شناخته شد و به همین مناسبت، بسیاری از کشورها درصدد انعقاد قراردادهای اقتصادی جهت گسترش و توسعه روابط خود با ایران برآمدند؛ البته ایران هم باید گامهای اساسی در راستای انعقاد تفاهم نامهها و مهمتر از آن اجرایی شدن آنها بردارد.
سفر رئیسجمهور به پاکستان؛ آغاز باب جدید روابط
پس از گذشت یک هفته از عملیات «وعده صادق» آیت الله «سید ابراهیم رئیسی» رئیسجمهور کشورمان به پاکستان سفر کرد؛ این سفر در راستای ارتقا روابط دو کشور انجام شد.
گسترش همکاریهای سیاسی و نظامی در سطح عالی یکی از رویکردهای مهم تهران - اسلامآباد بوده که تا حد زیادی به افزایش امنیت در مناطق مرزی کمک کرده است. به هر روی فارغ از مناسبات نظامی که در سطح خوبی قرار دارد، مناسبات سیاسی و اقتصادی تهران-اسلامآباد نیز در جریان است.
روابط استراتژیک ایران و پاکستان، روز به روز در حال عمیقتر شدن است و تحولات منطقه نیز بر عمق این راهبرد میافزاید و فصل جدیدی در روابط تهران-اسلامآباد با هدفگذاری ۱۰ میلیارد دلاری تبادلات تجاری و اقتصادی میان دو کشور در حال رقمخوردن است.
رئیسجمهور کشورمان پیش از عزیمت به پاکستان در جمع خبرنگاران اظهار کرد که گفتوگوهای دو کشور در حوزههای مسائل مرزی، امنیتی، اقتصادی، تجاری و به خصوص حوزه انرژی و نفت و گاز خواهد بود.
آیت الله رئیسی در ادامه گفت که سطح روابط اقتصادی دو کشور، به اندازه سطح روابط سیاسی دو کشور نیست و برنامه این است که ارتقای تعاملات اقتصادی به سطح ۱۰ میلیارد دلاری را مد نظر قرار دهیم. وی همچنین با اشاره به ظرفیت بازار ایران، گفته بود که این ظرفیت، فرصت خوبی برای فعالان اقتصادی پاکستانی و ایرانی است.
امضای اسناد همکاری میان هیأتهای عالیرتبه ایران و پاکستان
در ابتدای این سفر مراسم امضای اسناد همکاری بین هیأتهای ایران و پاکستان با حضور رئیسجمهور کشورمان و «شهباز شریف» نخست وزیر پاکستان و هیأتهای عالی رتبه دو کشور در اسلام آباد، برگزار شد.
در این مراسم «ایجاد مناطق آزاد تجاری در گذرگاههای مرزی مشترک»، «همکاری در بخش سینما و رسانه»، «همکاری در بخش بهداشت دامی»، «همکاریهای امنیتی»، «همکاری در بخش تعاون و رفاه اجتماعی»، «همکاری در بخش استاندارد» و «همکاری در بخش حقوقی و معاضدت قضائی در امور مدنی و تجاری» از مهمترین اسناد همکاری میان دو کشور بود که از سوی وزرای راه و شهرسازی، دادگستری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، جهاد کشاورزی و رؤسای سازمانهای مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و استاندارد با همتایان پاکستانی به امضا رسید.
سفر معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه به ریاض
همچنین «مهدی صفری» معاون دیپلماسی اقتصادی وزیر امور خارجه نیز برای شرکت در نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد با شعار «همکاری بینالمللی، توسعه و انرژی» که با حضور سران کشورها و سیاستگذاران اقتصادی کشورهای مختلف جهان در عربستان برگزار میشود به ریاض سفر کرد.
اکسپو؛ جهش توسعه اقتصادی همهجانبه
یکی از پیوستهای اقتصادیِ برتری ایران در معادلات منطقه طی ۸ ماه گذشته به خصوص پس از «وعده صادق» برگزاری نمایشگاه «اکسپو» بود. نمایشگاه توانمندیهای صادراتی جمهوری اسلامی ایران (اکسپو ۲۰۲۴) روز شنبه ۸ اردیبهشت آغاز به کار کرد و روز چهارشنبه سپری شده نیز اختتامیه آن برگزار شد. این نمایشگاه فرصت و ظرفیتی طلایی برای نمایش و عرضه تواناییهای صنعتی و علمی ایران به مشتریان بینالمللی بود.
به گفته «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، مقامات عالی ۲۴ کشور در سطوح مختلف و ۲ هزار تاجر منتخب و برگزیده در نمایشگاه اکسپوی تهران حضور یافتند.
کنعانی در این باره افزود: «این نمایشگاه فرصتی است برای انجام دیدار و گفتوگوهای دوجانبه بین شرکتهای ایرانی و تجار خارجی شرکت کننده در نمایشگاه و نیز گفتگوهای دوجانبه بین مقامات دولت جمهوری اسلامی ایران و مقامات عالیرتبه شرکت کننده در این نمایشگاه بود».
وی گفت: «برگزاری نمایشگاه در این مقطع زمانی یک توفیق بزرگ در کارنامه دولت جمهوری اسلامی ایران است که میتواند همزمان با پیچیدگیهای سیاسی و امنیتی منطقه مقتدرانه عمل کند و نمایشگاهی را با این مقیاس و این ویژگیها در تهران در امنیت کامل برگزار کند».
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان تصریح کرد: «این نمایشگاه میتواند یک جهش جدید در میزان همکاریهای تجاری جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مختلف ایجاد کند. اهمیت اقتصادی و تجاری این نمایشگاه در کنار اهمیت سیاسی آن بسیار بالا است. برگزاری این نمایشگاه نمونه خوبی از همکاری و هم افزایی میان دستگاههای ذیربط است. امیدواریم این نمایشگاه بتواند بیش از گذشته جهش خوبی در مناسبات و همکاریهای تجاری خارجی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند».
«عباس علی آبادی» وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز با اشاره به برگزاری نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۴ گفته است که یکی از دلایل استقبال گسترده از نمایشگاه ایران اکسپو اجرای عملیات «وعده صادق» بود. تجار میگویند مطمئن شدیم که مقتدر و قدرتمند هستید. از مقامات سیاسی هم این جملات را میشنوم اما شنیدن این عبارات از مقامات تجاری و مردم بسیار جالب است.
حضور ایران در اجلاس سالانه اقتصادی در ریاض؛ موافقت عربستان با ۵ پیشنهاد ایران
در کنار اکسپو، حضور نمایندگان ایران در چهلونهمین اجلاس سالانه ۲۰۲۴ گروه بانک توسعه اسلامی در ریاض، جلوهای دیگر از تسریع کنشگری اقتصادی ایران پس از وعده صادق بود؛ گفتنی است هیأت ایرانی در این اجلاس به سرپرستی «احسان خاندوزی» وزیر اقتصاد حضور یافت.
️وزیر امور اقتصادی و دارایی پس از حضور در این اجلاس، در فضای مجازی نوشت: «گفتوگوی بسیارسازندهای با همتای سعودی داشتیم. جناب فیصل ابراهیم با هر ۵ پیشنهاد ایران موافقت نمود و بر تدوین نقشهراه همکاریهای اقتصادی بخش دولتی - خصوصی و سرعت در اجرای آن، تاکید کرد».
عملیات «وعده صادق» فضا را برای ارتقا همکاریهای اقتصادی و ارتقا اقتصاد در ایران محیا تر میکند
برای بررسی بیشتر نقش «وعده صادق» بر تثبیت جایگاه ایران در منطقه و لزوم پیوست اقتصادی این عملیات، به سراغ «مسعود براتی» کارشناس ارشد روابط بینالملل رفتیم که ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
«مسعود براتی» کارشناس ارشد روابط بینالملل در گفتوگو با خبرنگار مهر، اظهار کرد: عملیات «وعده صادق» یک اتفاق مهم و تعیینکننده در معادلات غرب آسیا بود و میتوان آن را به عنوان یک نقطه عطف در نظر گرفت.
وی با بیان اینکه با انجام این عملیات جایگاه جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ارتقای جدی پیدا کرده است، ادامه داد: این عملیات در تاریخ معاصر بیسابقه بوده و برای اولین بار است که یک دولت اسلامی، خاک رژیم صهیونیستی را مورد هدف قرار میدهد.
کارشناس ارشد روابط بینالملل افزود: آنچه اهمیت این عملیات را بیشتر میکند، نوع واکنش کشورهای حامی رژیم صهیونیستی است؛ نوع واکنش این کشورها مبتنی بر عدم مداخله و صرفاً روآوردن به مباحثی از جمله فشارهای دیپلماتیک و افزایش تحریمها بوده که نشان میدهد، دست این کشورها در ایجاد محدودیت و فشار بر ایران، به شدت خالی است.
براتی گفت: نظام تحریمی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران ناکارآمد شده و تلاشهایی هم که از سوی آمریکا صورت میگیرد تا بتواند اثرگذاری را به نظام تحریم خود برگرداند، موفق نیست و نتوانست خلاءها و نواقص نظام تحریمی را برطرف کند.
وی افزود: این مهم نشان میدهد ایران به جایگاهی رسیده که ابزارهای مختلفی که در اختیار نظام غربی است، دیگر بر ایران اثر ندارد.
براتی اظهار کرد: برخلاف چندین سال پیش که بارها عبارت «همه گزینهها روی میز است» از سوی مقامات آمریکایی تکرار میشد، اما امروز دیگر کسی صحبت از گزینه نظامی نمیکند.
کارشناس ارشد روابط بینالملل ادامه داد: در حوزه غیر نظامی که مهمترین آن بحث فشارهای اقتصادی و تحریم است، مشاهده میکنیم ایران به خوبی توانسته مقابله با تحریمها را پیش ببرد و به نقطهای رسیده که تحریمها نمیتواند اختلال قابل توجهی در فضای اقتصادی کشور ایجاد کند و این هم به این دلیل است که برنامهریزیها و اقدامات ایران با فرض ماندگاری تحریمها انجام شده است.
براتی ادامه داد: بنابراین میتوانیم بگوییم جبهه مقابل و دشمنان ایران، دستشان خالی است و ایران ابزارهای زیادی در دست دارد که میتواند پیش رود.
وی اظهار کرد: در مجموع این وضعیت، بازدارندگی و ارتقای امنیت برای ایران ایجاد میکند و برای همه بازیگران روشن میکند که در منطقه غرب آسیا، بازیگر مهم و اثرگذار جمهوری اسلامی ایران است. بی شک این فضا و تصویر، انگیزه برای همکاریها با ایران از سوی کشورهای دوست را افزایش میدهد.
براتی تصریح کرد: وقتی میبینیم که یک بازیگر بزرگ اقتصادی مثل چین، تمایل به حضور در غرب آسیا دارد، به این معنی است که حتماً همکاریهای عمیقتری نسبت به گذشته باید با ایران انجام دهد.
وی با بیان اینکه چین از نظر راهبردی با ایران همسو است اضافه کرد: هر دو کشور ایران و چین، اهداف مشترکی به ویژه در مقابله با کشورهای غربی و آمریکا دارند؛ از سویی دارای منافع مشترک در حوزه اقتصادی در منطقه غرب آسیا هستند؛ بنابراین چین برای تأمین امنیت انرژی، برای ایران جایگاه ویژه و مکمل قائل است.
کارشناس ارشد روابط بینالملل گفت: ارتقای جایگاهی که در عملیات «وعده صادق» برای ایران به دست آمد و تثبیت شد، فضا را برای ارتقای همکاریهای اقتصادی و ارتقای اقتصاد در ایران محیاتر میکند؛ بالفعلکردن این فرصتها باید با تلاشهایی که در داخل ایران توسط مسؤولان انجام میشود، اتفاق افتد.
کد خبر 6092998 نفیسه عبدالهی