بانک مرکزی باید دو ماه زودتر مداخله میکرد
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۲۲۴۹۹
آل اسحاق گفت:اگر اقدام بانک مرکزی برای کنترل بازار دو ماه و حتی یک هفته قبل صورت میگرفت، اوضاع اصلا به اینجا نمیرسید که دشمن شاد شود؛ تا حدی که برای براندازی نظام برنامهریزی کنند و به هم وعده دهند.
به گزارش مشرق، یحیی آل اسحاق، درباره مداخله دولت و بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز، گفت: افزایش چند روزه قیمت ارز تا 2 و 3 برابر و همانطور کاهش سریع آن حاکی از آن است که این افزایش نرخ اقتصادی نیست بلکه ناشی از انتظارات، عوامل روانی و تحریکات است و اگر عوامل سوء داخلی و خارجی را هم به آن اضافه کنیم حتما یک نوع نظارت و دخالت لازم است اما نوع دخالت و شکل دخالت مساله است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وزیر اسبق بازرگانی افزود: بنابراین در کشوری که بازار دو یا پنج درصدی ارز در تمام شئون زندگی مردم از جمله مسکن، غذا، معاملات و مایحتاج زندگی روزمره تاثیرگذار است بیتدبیری است که این بازار را به حال خود رها کنیم و تنظیم آن را به عرضه و تقاضا بسپاریم؛ بنابراین حتما باید دولت دخالت کند.
عضو اتاق بازرگانی تهران اظهار داشت: جدای از مساله ارز موضوع عرضه و تقاضا به معنای بازار رقابتی، در هر کالا وقتی جوابگو است که شرایط عادی باشد.
آل اسحاق گفت: در شرایط غیررقابتی، انحصار، احتکار و در شرایط خاص مانند جنگ اقتصادی و در شرایطی که عوامل غیراقتصادی بازی اصلی هستند عرضه و تقاضا برای کنترل قیمت کالا و همچنین دلار مفهوم ندارد.
این کارشناس اقتصادی بیان داشت: حتی طرفداران اقتصاد بازارپسند شروطی برای عرضه و تقاضا دارند و از نظر آنها هم کنترل قیمت کالا از طریق عرضه و تقاضا باید در شرایط عادی و غیرانحصاری باشد.
* در شرایط جنگ اقتصادی بازار ارز نیازمند مداخله دولت استوی با تاکید بر اینکه شرایط فعلی بازار ارز شرایط عادی نیست، اظهار داشت: ما در جنگ اقتصادی قرار داریم و وقتی امارات و اقلیم کردستان به عنوان یک ابزار دخالتی در اقتصاد ایران مداخله میکنند و حتی در کشور ترکیه 417 نفر به اتهام خرید دلار در ایران و ارسال آن برای یهودیان آمریکایی بازداشت میشوند، بنابراین کنترل ارز در چنین شرایطی نیازمند مداخله است.
وی در ادامه با اشاره به خروج ارز از کشور تحت عنوان خروج سرمایه گفت: همچنین واردات سالانه 10 میلیارد دلار قاچاق و خرید ارز به قصد سوداگری و درآمدزایی از عوامل افزایش مصرف ارز است و در این شرایط سادهنگری است که گفته شود عرضه و تقاضا و عدم دخالت دولت باید حاکم باشد.
* جهش یک روزه قیمت ارز چگونه ممکن است؟آل اسحاق گفت: چطور میشود که ظرف یک روز قیمت دلار بالا رود؟ مگر در ایران شرایط اقتصادی ساعتی تغییر میکند؟ ساعت یازده شب یک عده برای نرخ ارز قیمتگذاری میکنند بنابراین این عوامل عرضه و تقاضا نیست و برای کنترل آن نیازمند مداخله دولت هستیم.
وی اظهار داشت: اگر قرار باشد شرایط عرضه و تقاضا، بازار ارز را کنترل کند بنابراین دولت باید ارز واردات قاچاق را هم تامین کند و همچنین اجاره دهد هر کسی که خواست پول خود را به گرجستان ببرد.
آل اسحاق بیان داشت: در قضیه مسائل بانکی که برای آمریکا پیش آمد ترامپ، اوباما و حتی بانک مرکزی آمریکا هم دخالت کردند؛ بنابراین در شرایط غیرعادی اقتصاد لازم است که دولت برای کنترل اوضاع وارد شود.
* اگر مداخله بانک مرکزی دو ماه زودتر اتفاق میافتاد به اینجا نمیرسیدیموی افزود: اگر اقدام بانک مرکزی برای کنترل بازار دو ماه و حتی یک هفته قبل صورت میگرفت، اوضاع اصلا به اینجا نمیرسید که دشمن شاد شود. تا حدی که برای براندازی نظام برنامهریزی کنند و به هم وعده دهند.
وزیر اسبق بازرگانی با تاکید بر اینکه دخالت دولت و برنامهریزیهای دولت در هفته گذشته بسیار خوب بود، گفت: مهم استمرار و پایداری است.
وی با بیان اینکه در این شرایط حساس دولت باید تصمیمات بسیار دقیق و کارشناسی اتخاذ کند بیان داشت: وقتی در هفته گذشته با توجه به افزایش فروشنده و کاهش خریدار بانک مرکزی اعلام کرد که دلار خریداری میکند این اعلام بانک مرکزی این سیگنال را به بازار داد که فروشندگان دست نگاه دارند زیرا ممکن است بانک قیمت ارز را افزایش دهد.
* بانک مرکزی باید برای رساندن قیمت ارز به نرخ تعادلی برنامهریزی داشته باشدوی بیان داشت: بانک مرکزی باید تمام برنامههایش را برای رساندن نرخ ارز به یک نرخ تعادلی که اقتصاد با آن به آرامش میرسد را به کار گیرد و اگر بانک مرکزی و دولت به این نتیجه رسید که نقطه تعادل اقتصاد ما ارز با نرخ 7 یا 8 هزار تومان است؛ بنابراین باید با برنامهریزی آرام آرام نرخ دلار را به این نرخ تعادلی برساند.
آل اسحاق بیان داشت: قطعا ذینفعان بزرگ که تصور سودهای هزار میلیاردی از آشفتهبازار ارز دارند،مقاومت میکنند و برای نرسیدن قیمت ارز به نرخ تعادلی برنامهریزی میکنند همانطور که در روزهای اخیر از سوی رسانههای معاند نظام به مردم تاکید میشد ارزهایتان را نفروشید و دست نگه دارید.
وی گفت: بانک مرکزی حتما برای کنترل نرخ ارز باید دخالت کند اما دخالت باید هدفمند، برنامهریزی شده و غیرمنفعل باشد.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: حمایت از کالای ایرانی بازار سکه و ارز آل اسحاق نرخ ارز واقعی وزیر اقتصاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۲۲۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همتی: آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد
آفتابنیوز :
همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.»
*اخیراً نرخ تورم سال ۱۴۰۲ از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟
جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد.
یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال ۱۳۹۵ درحالیکه در اواخر سال ۱۴۰۱ پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به ۱۴۰۰ تغییر پیدا کرد؛ بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال ۱۴۰۰ این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر ۵۰ درصد میرسد. یعنی نرخ تورم ۱۴۰۲ بین ۴۸ تا ۵۰ درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد ۵۲ برای تورم ۱۴۰۲ باید بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاح شود.
*اینکه تورم ۵۰ درصد باشد یا ۵۲ درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است.
دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال ۱۴۰۲ را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال ۱۳۹۸ وصولی درآمد نفتی ۱۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۳۹۹ درآمدها به ۷/۵ میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال ۱۴۰۲ بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به ۳۵ میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال ۱۳۹۹ سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است.
با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به ۷۸ میلیارد دلار رسیده، تورم بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور ۱۴۰۰ مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل ۱۰ درصد اختلاف وجود دارد.
نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از ۴۶ به ۲۳ درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر ۱۰ برسانند.
امروز با ۴۸ درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود؛ بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم ۴۸ درصد به معنای کنترل نرخ نیست. ۴۸ درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.
دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه ۵۲ درصد با پایه ۹۵ یا کمتر از ۵۰ درصد با پایه ۱۴۰۰ نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است.
*دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟
کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود.
*چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟
مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای ۴۰ درصد است. نرخ ۴۰ درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی ۲۵ درصد و نرخ بانکی ۲۳ درصد است، ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی ۴۰ درصد باشد.
این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است.
بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد؛ بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد.
منبع: روزنامه هم میهن