Web Analytics Made Easy - Statcounter

معاون وزیر نفت و مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران گفت: یک دلیل مهمی وجود دارد که چرا ترامپ هیچ وقت نتواند بخش صنعت گاز را تحریم کند. گاز یک بحث محیط زیستی است و مانند نفت تنها یک تجارت نیست که آمریکا بتواند آن را تحریم کند. هر جا که گاز ورود پیدا می کند به این معنی است که سوخت میان تقطیر، گازوئیل، مازوت و… مصرف نمی شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حال حاضر "آی جی ا" که یک نهاد بین المللی است، به تمامی کشورها توصیه می کند که شما از سوخت های دیگر خارج شده و به طرف گاز بیایید. بنابراین اگر ترامپ در مورد حوزه گاز هم بازی در بیاورد و یا تحریم کند در این صورت مشکل هم برای کشوری و هم برای کل دنیا (خریداران گاز) ایجاد می شود چراکه کشورها مجبورند به جای گاز سوخت دوم مصرف نمایند و هوا را آلوده کنند. حمیدرضا عراقی، طی سفر خود به مسکو در همایش "هفته انرژی" در مصاحبه با خبرگزاری "اسپوتنیک" به بحث در مورد چالش ها و چشم اندازهای تاثیرگذاری تحریمات ترامپ بر صنعت گاز ایران و اهمیت همکاری با روسیه در حوزه انرژی در شرایط جنگ تجاری آمریکا پرداخت.عراقی معتقد است تجربه گاز رسانی به شهر ها و روستا ها و صادرات، ایجاب می کند که یک همکاری میان ایران و روسیه در زمینه حفظ و نگهداری، اجرای خطوط انتقال، صادرات گاز و به طور کلی تکنولوژی گاز وجود داشته باشد. متن کامل گفت و گوی عراقی با خبرگزاری اسپوتنیک به شرح زیر است: نظر شما در مورد همکاری ایران و روسیه در صنعت گاز چیست؟ در حال حاضر آیا طرح های اصلی در دستور کار قرار گرفته است؟ کشور ایران و روسیه دو کشوری هستند که بزرگترین مخازن گاز دنیا دارند. در بعضی از آمارهای سالیانه که توسط شرکت BP منتشر می شود، می بینیم که کشور روسیه از نظر زخایر گاز با ۳۵ TCM مقام اول دارد و در بعضی از سالها ایران با داشتن ۳۴ TCM در رتبه اول قرار می گیرد. طبعیتا این دو مخزن بزرگ گاز در دنیا باعث آن نیست که کشورهای ما رقابت گاز داشته باشند. این واقعیت منجر به تشکیل کمیته "جی ای سی اف" یا مشهور به نام "اوپک گازی" شد.این کمیته مقدمه ای بود که چشم اندازها، توسعه، تولید و مصرف و همچنین استراتژی های گاز در دنیا طی چند سال آینده مشخص شود و همکاری ایران و روسیه و تشکیل کمیته "جی ای سی اف" باعث شده که یک تمرکز اطلاعاتی در دنیا بوجود آید. در یکی از پانلهای همایش "هفته انرژی" صحبت جدی در مورد آیند گاز شد. آمارهای کمیته "جی ای سی اف" نشان می دهد که طی سالهای نه چندان دور و تا سال ۲۰۴۰ حجم مصرف گاز افزایش پیدا می کند. اما این مصرف انرژی نشان می دهد که نفت تقریبا توسعه بسیاری ندارد و مصرف آن ثابت باقی می ماند و مصرف انرژی گاز و برخی از انرژی های نو جایگزین می شود. براساس آمار "جی ای سی اف" تا سال ۲۰۳۰، توسعه و مصرف گاز بیش از سایر انرژی ها خواهد بود و بیشترین مصرف از نظر مکانی را در آینده چین و هند خواهند داشت.طبیعتا تجربه گاز رسانی به شهر ها و روستا ها و صادرات، ایجاب می کند که یک همکاری میان ایران و روسیه در زمینه حفظ و نگهداری، اجرای خطوط انتقال، صادرات گاز و به طور کلی تکنولوژی گاز وجود داشته باشد.  در سال ۱۳۹۵ با ایران با شرکت "گازپروم" روسیه تفاهم نامه ای امضا کرد که براساس این توافقنامه قرار شد در پنج کمیته به همکاری بپردازند.امروز ایران حدود ۲۰ میلیون متر مکعب در روز مصرف گاز طبیعی دارد. همکاران روس از شرکت "گازپروم" به ایران آمدند و از کارخانه های تولید تانکر های گاز و نازل ها بازدید نموده و امکانانت آن را ارزیابی کردند.در ارتباط با تکنولوژی، اجرای خطوط انتقال گاز، پیکهای هوشمند و اودرانت (ماده ای که به گاز تزریق می شود) و تولید مرکاپتان با طرف روس توافقات انجام شده و قراردادهایی به امضا رسید. خوشبختانه در ۵ سال گذشته بین شرکتهای ایرانی و روسی کار مشترک پژوهشی انجام شد که نتایج آن به یک دانش فنی تبدیل شد و خوشبختانه امروز ایران در تولید مرکاپتان به سطح خودکفایی رسید. این تولید جز های تک هایی می باشد که فقط فرانسه، روسیه و آمریکا و چند کشور دیگر دارند.در مورد توربینهای گازی با طرف روس مذاکرات مثمر صورت گرفته و ایران می تواند دانش فنی تولید این توربین های گازی ۱۶ مگاوات را به روسیه انتقال بده و روسیه آن را اقتصادی کند. مذاکرات بین شرکت توربو کمپرسور نفت (OTC) و شرکت های روس صورت گرفته و پروژه انجام می شود. در کل ، ایران و روسیه برای عملیاتی جاری تقریبا می دانند چه کار باید بکنند. پروژه هایی ها در حوزه های تک ها و نوآوریها و دانش فنی این رابطه بین بخشهای خصوصی ایران و روسیه نیز انجام می شود. ما چشم انداز های خوبی برای این همکاری ها داریم.شرکت "گازپروم" علاقمند به سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران است. در این راستا ایران با این شرکت روسیه در مورد ساخت خط لوله دریایی در کیش نزدیک به توافق رسید و قرار است که گاز ایران از طریق این خط لوله به پاکستان و هند صادر بشود. و رابطه سیاسی که بین ایران و روسیه وجود دارد ، روز به روز تحکیم بیشتری پیدا می کند. با توجه به موضع گیری آمریکا نسبت به ایران و روسیه در زمینه های مختلف کمک به اتحاد بیشتر دو کشور کرد و همچنین با توجه شرایط هر دو کشور من فکر می کنم در آینده همکاری بیشتری با یکدیگر خواهیم داشت.   آیا تحریمات جدید ترامپ می تواند بر اجرای پروژه های مشترک ایران و روسیه و در کل بر همکاری این دو کشور تاثیر چندانی بگذارد؟  حدود ۴۰ سال است که آمریکا ما را تحریم می کند. این تحریم ها هم بعد سیاسی و هم بعد فرهنگی دارد. بعضی اوقات تلاشهای آمریکا شدت پیدا می کند و گاهی مثل در دوران ریاست جمهوری اوباما به قضیه نزدیک تر می شود. ولی ما به این رفتار عادت کردیم. زمانی بود که نه تنها آمریکا بلکه سازمان ملل ما را تحریم کرد. ولی خوشبختانه این نوع تحریم ها برداشته شد. بعد از برجام موقعیت تغییر کرد. همه دنیا دیدند که این آمریکا بود که از برجام خارج شد و تحریم هی یکطرفه را اعمال می کند. طبیعتا این تحریم ها بر بخش انرژی می تواند تا حدی تاثیر بگذارد اما نه زیاد. ما یک مثال در این رابطه داریم: عــــرض خود می بری و زحمت ما می داری. این به آن معناست که آمریکا هم ابروی خودش را می برد و هم زحمت برای خودش ایجاد می کند و هم برای ما. در این شرایط ممکن است که بعضی از کشورها از سرمایه گذاری در ایران صرف نظر کنند. اما ما برای مقابله یا این "زحمت های آمریکا" راه های مختلف داریم. آقای پوتین این راهبردی ترامپ را تایید نکرد و فرمود که روسیه در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری خواهد کرد. جای خوشحالی است که روسیه در مورد این قضیه موضع محکم دارد.الآن سه کشور ایران و روسیه و ترکیه زیر بار تحریم آمریکا هستند. ولی علی رغم تهدیدات تحریم آمریکا در این روزها می بینیم که قیمت روبل، لیره ترکیه و پول ایران بالا آمد. ما در این شرایط راه حلهایی را پیدا می کنیم که آمریکا نتواند همه چیز را تحریم کند.از طرف دیگر، اروپا نیز از اعمال تحریم های آمریکا خشنود نیست و در تلاش است با یافتن راه حلهایی با این مسئله مقابله و اظهار وجود کند و این یک سرشکستگی برای اروپا محسوب می شود. دولت های اروپایی بسیار تلاش می کنند که با توجه به قولی که به مردم خود در مورد پایبندی به برجام داد، این قرارداد بین المللی را انجام دهد. در غیر این صورت، یک سوالی در ذهن مردم اروپا همیشه خواهد بود که شماها (سیاستمداران ارشد اتحادیه اروپا) کارمند ترامپ هستید.به هر حال امیدوار هستم که ما با کارهایی که از سوی دولت و مقام معظم رهبری انجام می شود مردم ایران از این تهدیدات ترامپ استفاده نموده و آن را به فرصت تبدیل کنند. انشا الله، ما شاهد شکوفای کشور خواهیم بود. یقینا این شرایط تحریم و فشار باعث می شود که همکاریهای بین ایران و روسیه افزایش پیدا کند.  آیا ایران در این شرایط فشار آمریکا حاضر است در معاملات گازی با شرکای خود دلار را حذف کند؟  چون دلار در اقتصاد دنیا مربوط به آمریکاست و هر بانکی که با این ارز کار می کند در معاملات دلاری مستقل نیست و وابسته به دستورات بانک مرکزی آمریکا می باشد. بنابراین ما معاملات دلاری را با ارزهای دیگر انجام می دهیم. اما یک دلیل مهمی وجود دارد که چرا ترامپ هیچ وقت نتواند بخش صنعت گاز را تحریم کند. گاز یک بحث محیط زیستی است و مانند نفت تنها یک تجارت نیست که آمریکا بتواند آن را تحریم کند. هر جا که گاز ورود پیدا می کند به این معنی است که سوخت میان تقطیر، گازوئیل، مازوت و… مصرف نمی شود. در حال حاضر "آی جی ا" که یک نهاد بین المللی است، به تمامی کشورها توصیه می کند که شما از سوخت های دیگر خارج شده و به طرف گاز بیایید. بنابراین اگر ترامپ در مورد حوزه گاز هم بازی در بیاورد و یا تحریم کند در این صورت مشکل هم برای کشوری و هم برای کل دنیا (خریداران گاز) ایجاد می شود چراکه کشورها مجبورند به جای گاز سوخت دوم مصرف نمایند و هوا را آلوده کنند. 

منبع: انرژی امروز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت energytoday.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «انرژی امروز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۲۶۷۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیش بینی ۲۷ سال پیش برژینسکی درمورد ایران که درست از آب درآمد

بلومبرگ در مطلبی به قلم نایل فرگوسن نوشت: برای درک اینکه در مبارزه با ائتلاف چین، روسیه و ایران پای چه چیز‌هایی در میان است فقط باید رشته افسانه "ارباب حلقه ها" را مطالعه کرد.

به گزارش انتخاب، در رشته افسانه معروف تخیلی و حماسی ارباب حلقه ها، اثر جی آر آر تالکین به تدریج مشخص می‌شود که نیرو‌های تاریکی با یکدیگر متحد شده اند. سائورون، با چشم بصیرت خود به عنوان رهبر محور شیطانی یا ارباب تاریکی انتخاب می‌شود. تالکین خوب می‌دانست چه وضعیتی را توصیف می‌کند. او که یک کهنه سرباز جنگ جهانی اول بود، با ناامیدی نزدیک شدن دومین جنگ خانمان سوز جهانی را تماشا می‌کرد. در آن سال‌ها و در فاصله ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۷ شاهد همگرایی و نزدیکی تدریجی آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپریالیست و تشکیل یک نیروی اهریمنی جهانی بود.

ما نیز امروز شاهد تشکیل و تحکیم یک محور مشابه هستیم. همانطور که متیو میلر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هفته گذشته گفته بود، در پس تلاش‌های جنگی روسیه، منابع عظیم اقتصادی چین قرار دارد. میلر روز سه شنبه به خبرنگاران گفت: «آنچه طی ماه‌های گذشته شاهد بوده ایم این است که مواد خامی از چین به روسیه منتقل شده و روسیه از آن‌ها برای بازسازی صنایع خود و تولید تسلیحاتی که در صحنه نبرد اوکراین کاربرد دارد استفاده کرده است... ما به شدت نگران این وضعیت هستیم.» اوایل ماه جاری میلادی در پکن، جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا به همتای چینی خود هشدار داد که اگر پکن به حمایت از تلاش‌های جنگی روسیه در اوکراین ادامه دهد "تبعات قابل توجهی" در انتظارش خواهد بود.

رهبران چین علیرغم مواضع علنی شان مبنی بر اینکه می‌خواهند به عنوان یک دولت صلح طلب عمل نمایند، قبل شروع جنگ اوکراین در این خصوص به روسیه چراغ سبز نشان داده بودند. تعهد متقابل نسبت به شراکت "بدون محدودیت" با روسیه چه مفهوم دیگری می‌توانست داشته باشد؟ از زمانی که دو سال پیش نیرو‌های متجاوز روسی از حومه کیف عقب رانده شدند، حمایت شی جینپینگ برای تداوم بقای پوتین در قدرت نقشی حیاتی داشته است.

بر اساس همین تحلیل، نمی‌توان رویارویی ایران با اسرائیل را به عنوان رویداد منفرد و فاقد عقبه راهبردی تعبیر کرد. تهران از روسیه در جنگ اوکراین حمایت می‌کند و هزاران پهپاد و موشک، مشابه همان‌هایی که آخر هفته گذشته به سمت اسرائیل شلیک کرد تحویل روسیه داده است. روسیه به نوبه خود احتمالا به تقویت دفاع هوایی ایران کمک خواهد کرد. چین نیز نمی‌تواند تنها یک خریدار عمده نفت ایران باقی بماند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین بلافاصله پس از حمله به اسرائیل با تهران تماس گرفت و به جای محکوم کردن حمله ایران، این اقدام را تحسین نمود. دستگاه پروپاگاندای دولت چین از زمان حمله ۷ اکتبر به صورت مداوم در خدمت انتقاد از اسرائیل بوده است.

ظهور این محور جدید در سال ۱۹۹۷ توسط ژبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق آمریکا پیش بینی شده بود. وی در کتاب خود تحت عنوان صفحه شطرنج نوشته بود: «احتمالا خطرناکترین سناریو تشکیل یک ائتلاف عظیم متشکل از چین، روسیه و احتمالا ایران خواهد بود که یک ائتلاف "ضدهژمونیک" تشکیل شده نه بر اساس ایدئولوژی بلکه بر اساس شکایت‌های مکمل هم خواهد بود. این ائتلاف از نظر ابعاد و گستردگی مشابه چالشی خواهد بود که بلوک چین و شوروی برای غرب ایجاد کرده بود، اما این بار چین احتمالا رهبر و روسیه دنباله رو آن خواهد بود.»

پیش گویی برژینسکی پیامبرگونه بوده است. با این حال نگاهی به عملکرد سه سال گذشته نشان می‌دهد که جانشینان برژینسکی در دولت بایدن خواسته یا ناخواسته نقش بی نقصی در محقق کردن این پیش بینی ایفا کرده اند. این اقدامات از تنها گذاشتن افغان‌ها در دست طالبان در سال ۲۰۲۱ تا کوتاهی در بازداشتن روسیه از تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲ و در نهایت کوتاهی در بازداشتن ایران از تشویق نیرو‌های نیابتی اش برای حمله به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ نمود یافته است. بله زمانی که اوکراین و اسرائیل هدف حمله قرار گرفتند بایدن برای کمک به آن‌ها دست به کار شد، اما احتمالا یک نمایش قدرت اولیه می‌توانست از بروز هر دوی این وضعیت‌ها جلوگیری کند.

جمهوری خواهان اکنون متوجه شده اند، آنطور که مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق مدت‌ها استدلال می‌کرد، برخی از نزاع‌های موجود در کشور‌های دور دست احتمالا باید در نهایت موجب نگرانی ما شود. این منازعات بخشی از جنگی واحد هستند که توسط این ائتلاف جدید علیه ارزش‌های بنیادینی که ما آن‌ها را ارج می‌نهیم یعنی دموکراسی، حاکمیت قانون و آزادی‌های فردی آغاز شده اند. پیش بینی من این است که استدلال‌های انزواطلبانه دوام چندانی نخواهد داشت.

خوشبختانه ما فعلا در جنگ سرد دوم قرار داریم نه جنگ جهانی سوم. اما جنگ سرد دوم سریعتر از جنگ سرد اول به پیش می‌رود. اگر تهاجم روسیه به اوکراین را معادل جنگ کره در سال‌های ۵۳-۱۹۵۰ بگیریم، ما بحران موشکی دوم کوبا را بر سر تایوان رد کرده ایم و اکنون وارد دوران تنش زدایی شده ایم؛ دوره‌ای که دو دهه به طول انجامید. از زمان نشست قبلی روسای جمهور دو کشور در وودساید کالیفرنیا در ماه نوامبر، به نظر می‌رسد که چینی‌ها از هرگونه نمایش قدرت امتناع می‌کنند و خواستار تعاملات جدی با همتایان آمریکایی شان هستند که این یادآورد تعاملات دو کشور در طی سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ است.

اما حمله غیرمنظره حماس به اسرائیل در اکتبر سال گذشته به یکباره ما را به سال ۱۹۷۳ رساند. لازم به یادآوری است که دوران تنش زدایی دوام چندانی نداشت و با ادعای برتری آمریکا در خاورمیانه توسط هنری کسینجر پس از جنگ یوم کیپور در آن سال از بین رفت. به طور خلاصه، به نظر می‌رسد که در جنگ سرد دوم ما دهه‌های ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را در یک ترکیب تا حدی گیج کننده در هم فشرده ساخته ایم.

حال سوال اینجاست که بزرگترین تفاوت‌های بین جنگ سرد اول و دوم در چیست؟

اولا چین رقیب اقتصادی بسیار قدرتمندتری نسبت به اتحاد جماهیر شوروی است. ثانیا، غرب از نظر اقتصادی با اقتصاد چین در هم تنیدگی دارد و شبکه زنجیره عرضه کالا‌های مختلفی که در چین تولید می‌شوند هرگز با شوروی قابل مقایسه نیست. ثالثا، ما از نظر ظرفیت تولید در وضعیت به مراتب ضعیف تری قرار داریم در حالی که چین مقادیر عظیمی محصولات سازگار با طبیعت روانه بازار جهانی می‌کند، غرب گزینه دیگری جز احیای سیاست حمایت گرایی و سیاست‌های صنعتی و بازگرداندن ساعت استراتژی اقتصادی به دهه ۱۹۷۰ میلادی ندارد. ماه گذشته جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا اظهار داشت که ظرفیت بالای چین در صنایع نوین نظیر باطری‌های خورشیدی، خودرو‌های برقی و باطری‌های لیتیومی در حال آسیب زدن به شرکت‌ها و کارگران آمریکایی و شرکت‌ها و کارگران سراسر جهان است.

رابعا سیاست پولی آمریکا در مسیر کاملا غیر پایداری قرار دارد. هماگونه که دفتر امور بودجه کنگره اعلام کرد، رشد بی وقفه بدهی‌های دولت فدرال نسبت به تولید ناخالص داخلی از کنترل خارج شده و از ۹۹ درصد در سال جاری به ۱۶۶ درصد در سال ۲۰۵۴ میلادی خواهد رسید.

ایرانی‌ها با انجام حمله پهپادی و موشکی به اسرائیل به صورت ناخواسته این مجوز را به بسیاری از جمهوری خواهان داده اند تا از رویکرد تهاجمی پمپئو که به هیچ وجه انزواطلبانه نیست دنباله روی کنند. کافی است نگاهی به مقاله مایک گالاگر نماینده ویسکانسین در کنگره و مت پوتینگر، مشاور سابق ترامپ که در فارن افرز منتشر شده بیاندازید. در این مقاله آمده است: «چین... در حال تضمین حیات کشور‌های توسعه طلب در روسیه، ایران، کره شمالی و ونزوئلاست.» متوقف کردن این کشور «مستلزم یک اصطکاک گسترده در روابط آمریکا و چین و افزایش سریع توانمندی‌های دفاعی آمریکاست.»

بنابراین به نظر می‌رسد که اهمیت تاریخی حمله ایران به اسرائیل را نباید در تاثیر آن بر خاورمیانه بلکه بر برداشت جمهوری خواهان از رویکرد آمریکا در عرصه سیاست جهانی و خروج از سیاست انزواطلبی جستجو کرد.

دیگر خبرها

  • پیش بینی ۲۷ سال پیش برژینسکی درمورد ایران که درست از آب درآمد
  • تحریم‌های غرب چه تاثیری بر صادرات روسیه داشت؟
  • خودزنی آمریکا با تحریم روسیه / مصائب بوئینگ بدون قطعه ساخت مسکو!
  • خودزنی آمریکا با تحریم روسیه/ مصائب بوئینگ بدون قطعه ساخت مسکو!
  • کره شمالی: هیات‌های جدید ناظر بر تحریم‌ها، محکوم به شکست هستند
  • مهار ایران توسط چین؛ چالش‌هایی برای اهرم فشار آمریکا
  • درخواست آمریکا از چین برای مهار ایران، پکن اهرم فشار علیه تهران دارد؟
  • درخواست آمریکا از چین برای مهار ایران
  • درخواست آمریکا از چین برای مهار ایران/ پکن اهرم فشار علیه تهران دارد؟
  • رکوردشکنی در فروش نفت و رشد اقتصادی بالا با تکیه بر بازطراحی تجارت انرژی در دولت سیزدهم