ناگفتههایی درباره خانواده دونالدترامپ
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۲۸۳۶۰
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ خانواده دونالد ترامپ، یکبار دیگر در مرکز توجه رسانهها قرار گرفتهاند اما این بار بجای فرزندان، صحبت از والدین، خواهران و برادران رئیس جمهوری آمریکا است.
روزنامه نیویورک تایمز میگوید اسنادی یافته است که نشان میدهد فرد، پدر دونالد ترامپ که یک سرمایهدار سرشناس در حوزه املاک و مسکن بود، از پرداخت میلیونها دلار مالیات فرار کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ادعای نیویورک تایمز، دونالد ترامپ و خواهران و برادرانش را به "ایجاد یک شرکت سهامی قلابی برای پنهان کردن میلیونها دلار ثروت والدینشان تحت عنوان هدیه" متهم میکند. رابرت، جوانترین برادر دونالد ترامپ این اتهام را رد کرده است. اما ما در مورد فرد ترامپ، همسرش مری آن و پنج فرزند آنها که چهارمی حالا رئیس جمهور آمریکاست، چه میدانیم؟
فرد کریست ترامپ، سال ۱۹۰۵ در نیویورک متولد شد. والدین او، الیزابت کریست و فردریک ترامپ مهاجران آلمانی بودند. پدر او در کار ساخت و ساز مسکن بود و فرد هم خیلی زود جا پای پدرش گذاشت؛ هرچند که چون هنوز به سن قانونی نرسیده بود، شرکت را به نام مادرش ثبت کرد. او در دوران جنگ جهانی دوم درآمد قابل توجهی از ساختن خانه برای قشر متوسط در شرق آمریکا بدست آورد. بسیاری از این پروژهها با کمک یارانه دولتی ساخته میشدند و او که به سودجویی متهم شده بود، مجبور شد سال ۱۹۵۴ مقابل کمیتهای از سنای آمریکا حاضر شود. او در دهه ۱۹۷۰ متهم به تبعیض قائل شدن نسبت به اقلیتها شد و گفته شد که حاضر نیست خانههایش را به سیاهپوستان و پورتوریکوییها اجاره دهد. از فرد ترامپ شکایت شد و در ادامه این دونالد ترامپ بود که معمولا در رسانهها به دفاع سفت و سخت از پدرش میپرداخت. پرونده در پایان بدون این که ثابت شود عمل اشتباهی صورت گرفته، بسته شد. بد نیست یادی هم از جان شود؛ برادر کوچکتر فرد، که نامش بارها از سوی برادرزاده مشهورش تکرار شده است. جان به مدت ۴۴ سال استاد دانشگاه معتبر "امآیتی" بود و تحقیقات او موجب پیشرفت در درمان سرطان و انرژی هستهای شد.
مری آن ترامپ
مری آن مکلئود ترامپ ۱۸ ساله بود که برای اولین بار پایش به نیویورک رسید. او در جزایر لوئیس اسکاتلند زندگی میکرد. شش سال بعد، مری آن با فرد ازدواج کرد، همراه او به محله اعیانی کوئینز رفت و مشغول کارهای خیریه و بزرگ کردن پنج فرزندش شد. او در سال ۱۹۴۲ شهروند آمریکا شد. مرین ترامپ بری، بزرگترین فرزند خانواده بیشتر به عنوان قاضی ارشد دادگاه استیناف حوزه سوم ایالات متحده آمریکا شناخته میشود، هرچند که موقعیت او کمی پس از به قدرت رسیدن برادرش در فوریه ۲۰۱۷ به صورت غیرفعال درآمد. او در سال ۱۹۹۹ از سوی بیل کلینتون، رئیسجمهوری وقت آمریکا برای این مقام نامزد شد و قبل از آن هم در سال ۱۹۸۳ از سوی رونالد ریگان برای پست قاضی نیوجرسی برگزیده شد بود. گفته میشود مرین که حالا ۸۱ سال دارد به برادرش دونالد نزدیک است. او یکبار گفت که چطور زمانی که پس از جراحی در بیمارستان بستری بود، دونالد هر روز به ملاقاتش میرفت: "یکبار برای انجام وظیفه کافی است و بیشتر از آن نشانه عشق است." گرچه او را جمهوریخواه میدانند اما مرین حامی حق سقط جنین و مهاجران است. او یک فرزند از شوهر اولش دارد. همسر دومش جان بری، که او هم وکیل بود، در سال ۲۰۰۰ درگذشت.
فرد ترامپ جونیور
فرد جونیور، دومین فرزند خانواده و هشت سال بزرگتر از دونالد است. او قرار بود تجارت خانواده را در دست بگیرد، اما بعد از یک دوره همکاری با پدر، خانواده را ترک کرد تا خلبان شود. او ازدواج کرده و دو فرزند داد و طبق گزارشی که نیویورک تایمز سال ۲۰۱۶ منتشر کرد در اواسط دهه سوم زندگی با اعتیاد به الکل دست به گریبان بود. در این مطلب نوشته شده است: "سالهایی که از راه رسید نامطبوع بود. او طلاق گرفت و پرواز را کنار گذاشت، چون میدانست که عادت نوشیدن برای کارش خطرناک است. بعد هم در ماهیگیری صنعتی در فلوریدا ناکام ماند. تا اواخر دهه ۱۹۷۰ او در خانه والدینش در محله جامائیکا استیتز نیوریورک زندگی میکرد و در یکی از کسب و کارهای پدرش مشغول بود." فرد سال ۱۹۸۱ در ۴۳ سالگی درگذشت. دونالد ترامپ قبلا گفته بود که با دیدن زندگی برادرش، مصمم شده که هرگز الکل ننوشد، سیگار نکشد و مواد مصرف نکند: "او تاثیری عمیق در زندگی من داشت چون شما هرگز نمیدانید که کارتان ممکن است به کجا برسد. فرد، پسر فوقالعادهای بود. او خوش تیپ بود و حرف نداشت اما الکل شیره جانش را کشید."
الیزابت ترامپ
سومین فرزند خانواده که چهار سال از رئیس جمهور آمریکا بزرگتر است. در مورد زندگی او کمتر از تمامی اعضای خانواده در رسانهها صحبت شده است. او یک کارمند بانک بازنشسته است که با جان گرائو، تهیهکننده سینما ازدواج کرده است.
رابرت ترامپ
رابرت کوچکترین فرزند خانواده است که دو سال پس از دونالد به دنیا آمد. او هم مانند برادرش، بیشتر وقتش را مشغول تجارت خانوادگی بوده و یک مدیر اجرایی سطح بالا است. برخلاف دونالد او خیلی اهل سر و صدا نیست و زندگی آرام را ترجیح میدهد. رابرت تقریبا بازنشسته شده و در نیویورک زندگی میکند. او در پاسخ به اتهامهای اخیر نیویورک تایمز گفت، تمام اظهارنامههای مالیاتی پر شده و مالیات مناسب پرداخت شده است.
منبع: ایسنا
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تجارت خانواده رسانه شهروند والدین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۲۸۳۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلاق از شوهر بهخاطر خیلی خوببودن!
چند وقت پیش شایعه شده بود که همسر اول «کاکا»، ستاره سابق تیمملی برزیل، میلان، رئال و... از او بهخاطر خیانت جدا شده است. حالا بهتازگی «کارولین سلیکو» در گفتوگویی که همه را شوکه کرد، در اینباره گفت: «کاکا هرگز به من خیانت نکرد. او همیشه با من خوب رفتار کرد و خانواده فوقالعادهای به من داد. اما من خوشحال نبودم، چون یک چیزی کم بود. مشکل این بود که او برای من خیلی کامل و بینقص بود». اما آیا واقعا خیلی خوببودن شوهر میتواند به طلاق منجر شود؟
چرایی طلاق از همسر خیلیخوب
بسیاری از محققان طلاق را یک رویداد بحرانی در زندگی فرد میدانند. بیشتر تحقیقات نشان دادهاند، ختم زندگیمشترک با کاهش سلامت، تفاوتهای شخصیتی و اختلالات روانشناختی و سایر موارد همراه است. در هر رابطهای که به شکست منجر میشود، عوامل مختلفی در آن نقش دارد و همچنین دو نفر (زوجین) در پدیداری مشکلات سهم دارند. اما درباره زوجینی که معتقدند به دلیل خوبیهای بیش ازحد همسرشان طلاق گرفتهاند، میتوان چند نکته را مدنظر داشت که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.
۱. پای یک ویژگی شخصیتی در میان است
خوبیهای بیش از حد همسر، ممکن است بهخاطر یک ویژگی شخصیتی باشد. مثلا همسر بسیار سلطهپذیر تمایل دارد از همه خواستههای خود بگذرد و خودش را قربانی شرایط خاص خانواده کند.
۲. جابهجا شدن نقش زنومرد در زندگیمشترک
از لحاظ رویکرد سیستمی در خانواده، گاهی نقشهای زوجین جابجا میشود. مثلا زن نقش مرد را برعهده میگیرد (بیرون از منزل کار میکند و ...) و مرد نقش زن را برعهده میگیرد (آشپزی میکند، درخانه میماند، از بچهها مراقبت میکند و ...). این اتفاق به تدریج مشکلات بسیار جدی ایجاد میکند که نیاز به مدیریت دارد.
۳. چشمپوشی از خواستههای منطقی خود
این که گاهی هر دو یا یکی از زوجین به دلیل عدم شناخت خواستهها و نیازهای خود، آنها را بیان نمیکنند و از بسیاری از خواستههای منطقی خود چشمپوشی میکنند، باعث میشود که خیلی خوب به نظر بیایند، اما بعد از مدتی این موضوع برای فرد و حتی همسرش، خستهکننده میشود و به طلاق عاطفی میانجامد.
۴. شناختنداشتن از احساسات
گاهی زوجین، احساسات و رفتارها را از همدیگر متمایز نمیکنند و شناخت کافی از احساسات و ضرورت بیان آنها ندارند. مثلا خشم را با پرخاشگری اشتباه برداشت میکنند و از ناراحت شدن در زندگیمشترک، فرار میکنند! وجود برخی از احساسات در وجود انسانها نشان دهنده سلامتروانی است. خشم هم از جمله احساساتی است که هر انسان سالم آن را تجربه میکند. انسانها حق دارند عصبانی شوند و آن را بروز دهند. اما آنچه در این بین از اهمیت بسیاری برخوردار است، شیوه بروز دادن آن است. پرخاشگری در واقع بدترین نوع بروز خشم در انسانهاست. بهطور کلی، زوجینی که احساسات ناخوشایند و خوشایند را ابراز نمیکنند، به اشتباه آن را دلیل خوببودن در زندگی مشترک میدانند درصورتی که بروز احساسات میتواند یکنواختی زندگی مشترک را در بلندمدت کمتر و شوروشوق را زیادتر کند.
این نکته را میتوان استخراج کرد که گاهی لازم است رفتارها و احساسات و خواستههای خود را از زندگیزناشویی بررسی کنیم و بیشتر بشناسیم. خودآگاهی مهارتی موثر برای تمرین شناخت احساسات، افکار، باورها و نیازهای ماست و در این زمینه پیشنهاد میشود زوجین دورههای خودآگاهی را از مشاوران و روانشناسان باتجربه و متخصص بیاموزند. مهارت جرئتمندی و نشاندادن احساس خشم به شیوه موثر میتواند کارکرد موثری در زندگی مشترک داشته باشد. گاهی نشاندادن احساس خشم در کنار عشق به همسر از دیدگاه روانشناختی میتواند سازنده باشد. این موضوع همانقدرکه برای مرد پرمعناست برای زن به همان اندازه و گاهی بیشتر میتواند لذتبخش باشد.
۵. نپذیرفتن تفاوتهای شخصیتی
در زندگیمشترک بین زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد که شناسایی آنها در نقش و کارکرد خانواده و رابطه هر یک تاثیر میگذارد و گاهی ممکن است یک ویژگی برای یکی مثبت و برای دیگری منفی باشد. ابعاد مختلف این تفاوتها را میتوان در زمینه مسائل شخصیتی، جنسیتی، عاطفی، احساسی و فکری مطالعه کرد و تفاوتها را شناسایی کرد. آشنایی با تفاوتها برای سازگاری، نشاط، سلامت و آرامش در زندگیمشترک کارکردی موثر دارد. این کارکردها را میتوان در عشق و محبت اعضای خانواده نسبت به یکدیگر، فضای صمیمی حاکم بر زندگیزناشویی، قضاوت عادلانه افراد نسبت به خود و دیگران، متعادل در رفتار، شادی و نشاط جستوجو کرد.
حاصل این آشنایی، درک متقابل میان اعضای خانواده، انتظارات بجا و واقع بینانه، بهره مندی از آزادی قانونمند و حرکت تکاملی خانواده به سمت تعالی خانواده است. هر مرد و زنی نیاز دارد توسط اطرافیانش، خانواده و همسر با وجود تفاوتهای فردیاش، مورد پذیرش و حمایت قرار گیرد؛ بنابراین باید تفاوتهای شخصیتی همدیگر را بپذیریم و سازگار شویم و از آنها برای رشد خانواده استفاده کنیم. در این زمینه آموزش مهارتهای زناشویی میتواند در شناخت و پذیرش تفاوتهای زوجین موثر باشد.
منبع: خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی