مهدی گلشنی: اخراج دکتر سروش کار من نبود
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۳۰۵۰۶
«این اتهام دروغ است. چون من آقای دکتر سروش را اخراج نکردم. بلکه به خاطر موارد اداری و غیبتهای طولانی و با تصمیم کمیتهای در وزارت علوم اخراج شد.»
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «پس از سالها نام عبدالکریم سروش در سیمای جمهوری اسلامی ایران به دفعات هم از زبان مجری و هم میهمان شنیده و دربارۀ او گفته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته چنان که قابل پیشبینی بود نه در ستایش یا ترویج آرای او در باب پلورالیسم یا روشنفکری دینی یا حتی فلسفۀ علم که دربارۀ ماجراهایی بود مربوط به نوع مناسبات نماد روشنفکری دینی با دستگاه اداری – فرهنگیای که در آن اشتغال داشته منتها نه با الفاظی که در برنامههای متهمکنندۀ تلویزیون در ۲۰ سال گذشته گاه مطرح شده؛ چندان که هم از جانب مجری و هم در زبان میهمان تنها تعبیر «آقای دکتر سروش» به کار میرفت.
شبکۀ چهار سیما که با شعار «شبکۀ فرهیختگان» فعالیت میکند؛ اگر چه کمبیننده و حتی میتوان گفت مهجور است اما نوع گفتگوهای فرهنگی و فلسفی که ترتیب میدهد از گفتمان و جهتگیری مورد علاقۀ صداوسیما حکایت میکند که منحصر به این شبکه هم نمانده؛ تا جایی که میتوان در شبکۀ افق «نادر طالبزاده» را دید که میکوشد روایت آمریکایی ۱۱ سپتامبر را دروغ بخواند با گفتگوهایی البته شنیدنی با چند متفکر آمریکایی در برنامهای به نام «عصر» یا «عصر ما» و در شبکۀ سه نوبت به «شهریار زرشناس» میرسد که مثل همیشه در نقد و رد «نئولیبرالیسم» سخن میگوید و درمان درد همۀ مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را دور شدن از نئولیبرالیسم معرفی میکند.
با این پیشینه روشن است که برنامۀ «شوکران» با اجرا و سردبیری «پیام فضلینژاد» - روزنامهنگار اصولگرا - به ستیز «علم سکولار» برود و نویسندۀ کتاب «علم دینی، علم سکولار» را دعوت کند تا در نفی جدایی «دانش و ارزش» سخن بگوید.
«مهدی گلشنی» اما در ذهن مخاطب یادآور نام منتقد جدی او «عبدالکریم سروش» هم هست و این همان نکتهای است که پیام فضلینژاد به فراست دریافته بود تا برنامۀ خود را با سوژههای ژورنالیستی و کند و کاو دربارۀ چالشهای این دو از محدود بودن به بحثهای خشک علمی به درآورد. از این رو بود که در میانۀ بحث تئوریک، ناگاه این پرسش را به میان آورد که «آقای دکتر سروش ادعا میکند که شما ۲۵ سال قبل ایشان را از پژوهشگاه علوم انسانی وابسته به وزارت علوم اخراج کردید. چه توضیحی دارید؟»
دکتر گلشنی هم بلافاصله پاسخ داد: «این اتهام دروغ است. چون من آقای دکتر سروش را اخراج نکردم. بلکه به خاطر موارد اداری و غیبتهای طولانی و با تصمیم کمیتهای در وزارت علوم اخراج شد. نه به خاطر این که در جلسات رؤسای دانشکدهها شرکت نمیکرد؛ در حالی که رییس دپارتمان فلسفۀ علم در پژوهشگاه هم بود که بیشتر به خاطر آن ۱۱ ماه غیبت بدون اجازه. اما تصمیم و دستور شخص من نبود. چون بنای من بر حفظ نیروها بود تا جایی که امکان داشت.»
در این لحظه پیام فضلینژاد در یک واکنش حرفهای و در حالی که حسب ظاهر در تصدیق ادعای گلشنی نامه ای را میخواند، گفت: «بله، در همان زمان نامهای نوشتید به دکتر هاشمی گلپایگانی، وزیر جدید و وقت علوم که این گونه شروع میشود: این خیلی مسخره است که یک نفر بیاجازه ۱۱ ماه برود خارج و بعد سر خود برگردد. بعد هم در ادامه تقاضای اخراج او را مطرح میکنید.»
تصویر نامه در دست مجری و سردبیر برنامه بود و مهدی گلشنی طبعا نمیتوانست تکذیب کند و این گونه ادامه داد: «در هر صورت من اخراج نکردم. او ۱۱ ماه نبود. در فرهنگستان هم غیبت میکرد و دکتر شریعتمداری گزارش داد که غیبتهای ایشان بیش از حد مجاز است و ادامۀ همکاری ممکن نیست. در جلسات شوراهایی که پیرمردها بودند هم با تفرعن برخورد میکرد.»
مجری یک لحظه برخاست و فصلنامۀ «سیاستنامه» - ناشر افکار دکتر سیدجواد طباطبایی را نیز بیرون آورد و خواست به خاطرۀ مشابه این متفکر سرشناس هم اشاره کند که هر چند با سروش اختلاف نظر دارد ولی بر سر گلشنی گویا متفقالقولاند اما منصرف شد و گلشنی هم توضیح خود را به سروش محدود کرد و باب سیدجواد را نگشود.
اشارۀ مهدی گلشنی به زمان شروع کار خود در پژوهشگاه علوم انسانی وزارت علوم و تأکید بر استقرار در آبان ۷۲ از نظر تاریخی هم جالب است، چون از تغییر رویکرد و واگذاشتن بخش فرهنگ به اصولگرایان در شروع دولت دوم هاشمی رفسنجانی حکایت میکند که رییسجمهور وقت به فشار محافظهکاران تن داد و پس از قبول استعفای سیدمحمد خاتمی، وزیر ارشاد در انتهای دولت قبل و حضور مصطفی میرسلیم در این سمت در وزارت ارشاد، عرصه دیگر فرهنگی را هم وانهاد و مصطفی معین هم در کابینه جدید حضور نداشت و به جای او هاشمی گلپایگانی، رییس دبیر خانۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی به وزارت علوم رسید که آن زمان البته «فرهنگ و آموزش عالی» خوانده می شد.
این در حالی بود که با هیچ معیاری وزیر جدید در اندازۀ اسلاف خود و چهرههایی چون حسن حبیبی، علی شریعتمداری، محمدعلی نجفی، ایرج فاضل و مصطفی معین نبود و جالب است بدانید که ارتقای محمود احمدینژاد نیز همین زمان شروع شد و ناگهان از کار در شرکت آتیساز به مشاوره وزیر علوم رسید.
در این فضا بود که حتی چهرهای چون دکتر محمود بروجردی، داماد امام خمینی که فارغ از دولتها ریاست پژوهشگاه علوم انسانی را بر عهده داشت جای خود را به مهدی گلشنی داد.
در همین برنامه دکتر گلشنی گفت که در دولت بعد، وزیر سابق دوباره وزیر شد و میخواست دکتر سروش را برگرداند و من باز بحث غیبت ۱۱ ماهه را مطرح کردم و گفتم تا هستم نمیگذارم.
اگر پیام فضلینژاد در کنار کتابهایی که به آنها ارجاع میدهد یا در میانۀ برنامه میخواند یکی - دو بار به طعنههای دکتر سروش به دکتر گلشنی در سالهای گذشته هم اشاره میکرد هم برنامه جذابتر میشد و هم غیبت او را تا اندازهای جبران میکرد. او اما این کار را نکرد، چون در برنامههای فکری یا به خود طرف امکان دفاع میدهند یا فردی که به لحاظ فکری نزدیک است یا مجری از آثار شخص نقلهایی میآورد.
از جمله میتوان به صفحۀ ۳۴۴ کتاب «آیین شهریاری و دینداری» اشاره کرد که در واقع مصاحبۀ سروش با ماهنامۀ لوح در سال ۱۳۷۸ است و در آن میگوید:
«به دنبال ناکامیهای عمیق در زمینۀ علوم انسانی، کسی را - مهدی گلشنی- را گماشتهاند برای تصفیۀ مجدد کتابهای علوم انسانی. سه هزار جلد کتاب پیشش ریختهاند تا آنها را توی اسید اسلامیسازی بریزد و مسهایش حل شود و طلاهایش باقی بماند و آنگاه آنها را به دانشگاه راه بدهد. واقعا از این عبثتر و بیمعنیتر، کاری در عالم پیدا نمیشود.»
یا در صفحۀ ۴۴۳ و در متنی که بازنشر نوشتهای از روزنامۀ بهار در ۲۹ تیر ۷۹ است و در پاسخ به اتهام کیهان دربارۀ دریافت جایزه از یک مؤسسه حقوق بشری مینویسد:
«نه نامزد شدن از سوی یک مؤسسه آمریکایی عقلا و شرعا قبیح و جرم است و نه گرفتن آن جایزه. عمده، مصرف نیکوی آن است. نیتِ دهندگان هر چه باشد. هم مهدی گلشنی که از اعوان و انصار خودشان است از مؤسسهای آمریکایی جایزه گرفت و با افتخار در بوق و کرنا کردند و هم امامین همامین ما صله میگرفتند و به مصرف رساندند...»
اگر مجری این فقره را هم میپرسید بحث داغتر و جذابتر میشد؛ هر چند که پیدا بود قصد مباحثه در میان نیست و تاکید بر امکانپذیر بودن «علم دینی» است. آن چه سال هاست دکتر سروش زیر عنوان ایدئولوژیک کردن علم، بیحاصل و بینتیجه میداند.
از بخشهای دیگر که بحث به سیاست تنه زد آنجا بود که پیام فضلینژاد از مهدی گلشنی پرسید: «چه شد که استادان ما از غربستیزی به غربپرستی رسیدند؟» و او پاسخ داد: «به خاطر نفوذ. امثال بنیاد دیل کارنِگی بورسیهها دادند و استادان ما را تحت تعالیم خود قرار دادند. فیلم اعترافات رامین جهانبگلو را در شورای عالی انقلاب فرهنگی پخش کردند و در آنجا میگوید که این مؤسسات چه اهدافی در سر دارند.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: مهدی گلشنی اخراج سروش انقلاب فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۳۰۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیم اوسمار بهتر از تیم یحیی بازی میکند/ با احترام به بیرانوند، حق رفیعی است فیکس پرسپولیس باشد
آفتابنیوز :
مرتضی فنونیزاده بازیکن اسبق تیم پرسپولیس ، درباره شرایط این روزهای تیم پرسپولیس و اوجگیری این تیم در نیم فصل دوم با مربی برزیلی واردش اظهار داشت: شاید کمتر کسی باور میکرد که اوسمار ویرا بتواند با این قدرت در پرسپولیس کار کند و تیمش را بالا ببرد، اما این اتفاق افتاد. به نظر من پرسپولیس اوسمار ویرا به مراتب بهتر از نیم فصل اول بازی میکند که هدایت آن برعهده یحیی گل محمدی بود. این تیم بالای ۵۰۰ پاس در دو بازی آخر خود داد که نشان دهنده مالکیت توپ و برتری پرسپولیس بود. اوسمار شناخت بسیار خوبی از تیمش، بازیکنان پرسپولیس و فوتبال ایران داشت و حالا از این تجربه به خوبی استفاده کرده و مقابل حریفان با ارائه یک فوتبال تهاجمی و تماشاگرپسند برنده میشود و امتیازات را جمع میکند.
وی ادامه داد: من به یکی از دوستان رسانهای شما هم گفتم که سبک بازی پرسپولیس شبیه منچسترسیتی است و هر تماشاگری از دیدن بازی این تیم لذت میبرد. تیم پرسپولیس بازیکنانی دارد که تکنیک بالایی دارند و به خوبی در زمین یکدیگر را پیدا میکنند. داشتن این مهرههای اسمیو تکنیکی به اوسمار و دستیارانش کمک کرده که تاکتیکهای تهاجمی خود را در زمین پیاده کرده و دیکته کنند. من فکر نمیکنم این پرسپولیس اگر خودش باشد و همیشه مثل بازی با صنعت نفت آبادان بازی کند، حریفی در ادامه لیگ داشته باشد.
پیشکسوت پرسپولیس ضمن تعریف از دو مدافع چپ و راست این تیم افزود: یکی از دلایل بازی تهاجمی و مالکانه پرسپولیس، بالا بازی کردن دانیال اسماعیلی فر و عبدالکریم حسن بوده است. دو مدافعی که بسیار انرژیک، رونده و باهوش هستند و نه در دفاع به مهاجمی باج میدهند و نه کم میآورند. شما میبینید از ابتدا تا انتهای مسابقه دانیال اسماعیلی فر از سمت راست و عبدالکریم حسن از سمت چپ به زمین حریف نفوذ میکنند. به نظر من این دو از فورواردها هم بیشتر حمله میکنند و این نقطه قوت تیم پرسپولیس است.
وی در ادامه به تمجید از سروش رفیعی پرداخت و اظهار داشت: سروش رفیعی یک رهبر برای خط میانی پرسپولیس است. نبض بازی تیم در دست سروش رفیعی است که حالا در اوج پختگی قرار دارد. ظاهرا اوسمار ویرا نیز به نسبت یحیی گل محمدی هم اعتماد بیشتری به سروش دارد و هم به او آزادی عمل داده است. سروش با شماره ۷ بازی میکند که زمانی علی پروین بازی میکرد. من کنار علی آقا بازی کردم و میدانم واقعا نمیتوان هیچ فوتبالیستی را با آقای پروین مقایسه کرد، اما سروش رفیعی هم نشان داده لایق پوشیدن پیراهن شماره ۷ پرسپولیس است. او گرچه سن اش بالا رفته، اما به نظر من هنوز هم میتواند به تیم ملی کمک کند، چون فوتبالش پختهتر شده و در کنار تکنیک بالا و بازیسازی از انجام امور دفاعی نیز غافل نیست.
از مدافع اسبق پرسپولیس در دهه ۶۰ در مورد عملکرد گئورگی گولسیانی و محمدحسین کنعانی زادگان در مرکز خط دفاع این تیم پرسیدیم که پاسخ داد: در اینکه گولسیانی و کنعانی زادگان کم اشتباه و خوب ظاهر شده اند شکی نیست، اما در این میان دو مدافع کناری پرسپولیس هم همان طور که اشاره کرده به موفقیت خط دفاع پرسپولیس و کم گل خوردن تیم کمک کرده اند. البته بازی با سپاهان اصفهان میتواند عیار این دو مدافع میانی پرسپولیس را بیشتر مشخص کند. به نظر من شهریار مغانلو در حال حاضر بهترین مهاجم نوک فوتبال ایران است و گولسیانی و کنعانی زادگان باید بتوانند او را مهار کنند. با این وجود خط دفاع پرسپولیس با خوردن فقط ۱۳ گل در حال حاضر بهترین خط دفاع لیگ است و این میتواند نقطه قوت بچهها باشد. این تیم نباید در دیدارهای آینده به راحتی گل بخورد و همین قوی بودن و استحکام خط دفاع کمک میکند برنده لیگ شوند.
وی همچنین ادامه داد: هرچند قرار است پرسپولیس ابتدا در جام حذفی برابر آلومینیوم اراک بازی کند، ولی بازی با سپاهان شاه کلید قهرمانی پرسپولیس و یک مسابقه ۶ امتیازی است. دیداری که میتواند سرنوشت قهرمانی را تعیین کند. پرسپولیس بازی رفت را در اصفهان واگذار کرد و حالا بهترین فرصت است که در استادیوم آزادی این رقیب دیرینه را شکست دهد. البته سپاهان اصفهان هم چراغ خاموش جلو آمده است. این تیم ملوان را در انزلی شکست داد که پرسپولیس و استقلال نتوانسته بودند و مهرههای اسمیو خوبی دارد که میتوانند هر تیمی را اذیت کنند. امیدوارم پرسپولیس در تهران بتواند سپاهان را شکست دهد.
مدافع پیشین پرسپولیس به دیدار حذفی برابر آلومینیوم اراک اشاره کرد و خاطرنشان کرد: جام حذفی راه میان بر برای قهرمانی و رفتن به آسیاست. شما با ۵ بازی میتوانید قهرمان شوید و بنابراین بهتر است پرسپولیس با همه قدرت و استفاده از تمام بازیکنان برابر آلومینیوم به میدان برود. آلومینیوم تیمی سختکوش است که در اراک به تیمی باج نمیدهد، اما شکست ناپذیر نیست. پرسپولیس میتواند در اراک آلومینیوم را شکست دهد و راه خود را برای رسیدن به عنوان قهرمانی جام حذفی هموار کند.
مرتضی فنونی زاده در پایان از امیررضا رفیعی نیز تعریف کرد و گفت: من علیرضا بیرانوند را دوست دارم و خودش هم این موضوع را خوب میداند، اما اینجا باید انصاف را رعایت کرد. به نظرم حتی اگر بیرانوند خوب شود و برگردد تا زمانی که امیررضا رفیعی کلین شیت میکند با احترام به علیرضا بیرانوند، باید این گلر جوان فیکس باشد. او در ۴ بازی که در غیاب بیرانوند بازی کرده موفق شده است که کلین شیت کند. شما در سپاهان هم میبینید که وقتی پیام نیازمند ملی پوش چند بازی اشتباه کرد و گلهای بدی خورد، نیما میرزازاد درون دروازه تیم اصفهانی قرار گرفت. امیررضا رفیعی هم در پرسپولیس و لیگ برتر ثابت کرده است شایسته فیکس بازی کردن است و امیدوارم اوسمار ویرا حق او را در بازیهای بعدی هم بدهد. جوانی او نباید باعث نیمکت نشینی مطلق امیررضا رفیعی شود. او دروازه بانی است که آینده را دارد و با همین فرمان مطمئن هستم به زودی میتواند به تیم ملی هم دعوت شود و شانه به شانه بزرگان تمرین و رقابت کند. البته علیرضا بیرانوند هم برای پرسپولیس یک قهرمان است و ما پرسپولیسیها خوشحالیم که دو دروازه بان سرحال و آماده در اختیار داریم.
منبع: خبر ورزشی