Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-30@05:05:53 GMT

خودکشی یک پسر بخاطر پدر دلباخته به دختر 18 ساله!

تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۳۴۶۶۳

رکنا: پسر جوان وقتی دید پدر مو سفیدش به دختر 18 ساله ای دلباخته و به مادرش خیانت کرده است خودکشی کرد.

از همان روزی که دایی ام حرف ازدواج پسرش با مرا به او زده بود، نگران بود و می گفت نمی دانم چرا ته دلم با این ازدواج راضی نیست. بااینکه خانواده بسیار خوبی دارد اما خود فرید زیاد قابل اعتماد نیست. آن زمان با شنیدن حرف پدر از او دلخور شدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نگاه زیرچشمی به مادرم انداختم. مادرم هم به حمایت از پسر برادرش برخاست و گفت: این چه حرفیه آقا؟ فرید واقعاً پسر خوبی است. همه فامیل آرزوی داشتن چنین دامادی را دارند. او از خودمان است، مثل خودمان است. این روزها نمی شود به غریبه ها اعتماد کرد. در این مدت بگومگوها، فرید مرتب به خانه ما رفت و آمد می کرد تا اینکه پدرم راضی شد و ما ازدواج کردیم. آن زمان فکر می کردم بهترین کار را انجام داده ام و من و فرید عاشق ترین زن و مرد دنیا هستیم. با وجود همه مشکلات مالی که داشتیم همه جوره پشت همدیگر را داشتیم. یادم هست شبی که حتی غذایی برای خوردن نداشتیم و من تمام طلاهایی را که شب عروسی از خانواده ام هدیه گرفته بودم خیلی راحت به او دادم که سرمایه دستش باشد. پدرم فرش زیرپایش را فروخت و به او داد و گفت می توانی یک کاری برای خودت شروع کنی. البته فرید هم مرد زرنگ و کاری بود. با پولی که به دست آورد یک موتور خرید و مدتی کارش خرید و فروش موتور بود. وضعیت مالی ما کمی بهتر شده بود. او معامله موتور می کرد و من قالی بافی می کردم. با وجود آنکه باردار بودم اما قالی بافی می کردم تا بتوانم به همسرم کمک کنم. اولین فرزندمان عقب ماندگی ذهنی داشت و مشکلات زیادی از لحاظ مالی داشتیم. هرچه داشتیم و نداشتیم خرج دوا و درمان دخترمان شد که نتیجه ای هم نداشت. دوباره اوضاع مالی ما به صفر رسید ولی با وجود همه این مشکلات، من و همسرم رابطه بسیار خوبی داشتیم و هردو ما همه جوره برای زندگی تلاش می کردیم. تا اینکه پدرم هنگام فوتش، ارث قابل توجهی به من داد. حتی از سهمیه برادرانم هم بیشتر بود. با وجود این پول در زندگی مان دوباره توانستیم از نو شروع کنیم. همسرم یک بنگاه معاملاتی باز کرد. از آن روز روند مالی زندگی ما عوض شد و همسرم درآمد قابل ملاحظه ای پیدا کرده بود. ما که به سختی گذران زندگی می کردیم با یک چشم به هم زدنی، همسرم چندین خانه در بهترین جای شهر داشت. حدود 20 سالی از این وضعیت گذشت و ما حالا 5 فرزند داشتیم ولی آنقدر وضع مالی خوبی داشتیم که هیچ مشکلی در زندگی ما نبود. به علاوه رابطه من و همسرم بسیار خوب بود. او همیشه مرا باعث پیشرفت هایش می دانست و از من به خاطر فداکاری هایی که در زندگی کرده بودم تشکر می کرد. خوب یادم هست همیشه ماجرای زندگی مان را برای فرزندانمان تعریف می کرد و می گفت اینها را می گویم که همیشه قدر زحمت های مادرتان را بدانید و هیچ گونه بی احترامی به او نکنید. جالب این بود که همیشه می گفت قصد دارد تمام دارایی اش را به نام من کند که اگر روزی برایش مشکلی پیش آمد، فرزندانم مرا اذیت نکنند و از طرفی این کار را حق من می دانست. من که همیشه دلم قرص بود قبول نمی کردم و می گفتم چه فرقی دارد که به نام کداممان باشد. این روزگار خوش ادامه داشت تا اینکه رفتارهای همسرم به یکباره تغییر کرد، کمتر به خانه می آمد، دیگر از آن اخلاق خوب خبری نبود، مدام بهانه جویی می کرد و من این خلق و خو را به حساب خستگی کار می گذاشتم و نهایت سعی خود را می کردم تا زمانی که به خانه می آید آرامش لازم را برایش مهیا کنم ولی هرچه من بیشتر سعی می کردم کمتر می توانستم او را راضی کنم. انگار این کارها همه وظیفه من بود. روزی که داشتم به خاطر این مساله با خواهرم درددل می کردم با شوخی گفت نکند او با فرد دیگری است. آن روز این حرف را به شوخی گرفتم و کلی خندیدم. تا اینکه متوجه شدم پسرم چند روزی است که آشفته و پریشان حال است. وقتی علتش را جویا شدم، گفت که پدرش را تعقیب کرده و متوجه شده که با زنی حدوداً 18 ساله در ارتباط است. باورکردنی نبود، یعنی فرید به من خیانت کرده بود. اصلاً فرید و خیانت، نه این امکان ندارد. کلی پسرم را دلداری دادم و گفتم اشتباه می کنی. پدرت محال است چنین رفتاری بکند. سپس هراسان از خانه بیرون آمدم و به طرف مغازه رفتم. وقتی به در مغازه رسیدم همسرم را دیدم که در کنار زن جوانی مشغول گفت وگو بود. سبک رفتاری آنها حاکی از خیانت بود و به محض اینکه متوجه حضور من شدند همسرم شوکه شد و حرفی برای گفتن نداشت. آن روز اصلاً نتوانستم حرفی بزنم و فوراً به خانه برگشتم. وقتی به خانه رسیدم طوری وانمود کردم که پسرم باور کند که اشتباه کرده است. به خودم گفتم نباید این مساله را بزرگ کنم، باید بتوانم حلش کنم. چند روز نمی توانستم با همسرم حرف بزنم حتی تحمل حضور او را نداشتم. بغض سنگینی در گلویم نشسته بود تا اینکه روزی بغضم ترکید و علت رفتار همسرم را با او مطرح کردم و او که نتوانست این مساله را توجیه کند قول داد دست از این رفتارش بردارد و من هم قبول کردم. یکی دوماه از این ماجرا گذشت که دوباره برایم خبر آمد که همسرم را با آن خانم جوان دیده اند. نتوانستم طاقت بیاورم و به نشانه قهر از خانه رفتم. همسرم با التماس به دنبالم آمد و دوباره قول داد که دیگر این رفتار را تکرار نخواهد کرد و من مجدداً او را بخشیدم اما انگار توبه گرگ مرگ است چرا که الان که حدوداً 10 سال از آن ماجرا می گذرد هنوز همسرم نتوانسته ارتباطش را با آن زن قطع کند و من و فرید تمام این سال ها را فقط به خاطر بچه ها با هم زندگی کردیم. دیگر تمام بچه ها و فامیل هم ماجرای زندگی ما را می دانستند. البته در تمام این مدت پسر بزرگم با پدرش درگیر بود چون پسرم نمی توانست خیانت پدرش به زندگی را برای خودش هضم کند آن هم با وجود حرف هایی که او در گذشته درباره زندگی مان گفته بود. در این میان شاهین پسرم مشکل روحی پیدا کرده بود و حتی چندین بار اقدام به خودکشی کرد و همسرم که انگار چشمش کور شده بود حالا حتی حاضر نبود از لحاظ مالی به ما کمک کند. من مجبور بودم کلی با او سروکله بزنم تا بتوانم خرجی خودم و بچه ها را بگیرم. او که حالا از لحاظ مالی خیلی عالی بود و واقعاً در پول غرق بود دیگر حاضر نبود آن پول را در خانه خودش خرج کند. از طرفی می شنیدم که چطور برای آن زن خرج می کند و حاضر است همه چیزش را بدهد تا بتواند یک روز را با او بگذراند. آن زن 18 ساله که فقط قصد اخاذی از همسرم را داشت به هیچ وجه حاضر به ازدواج با همسرم نبود اما مدام او و خانواده اش از همسرم اخاذی می کردند و من حالا حاضرم از همسرم جدا شوم اما همسرم حاضر به جدایی نیست چرا که هویت خانوادگی و اجتماعی اش زیر سؤال می رود و از طرفی حاضر نیست رابطه اش را با آن دختر جوان که حالا 28 ساله است تمام کند. نمی دانم چندسال دیگر باید از عمرش بگذرد تا به اشتباهش پی ببرد و تاوان اعمالش را بدهد. این اتفاق می توانست نیفتد. بچه های من می توانستند دست نوازشگر پدر را بر سرشان احساس کنند و من می توانستم لذت همسری خوب داشتن را بچشم.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

تجاوز 4 کرکس به زنان و دختران شهری در باغ های زرند

ترامپ: من به پادشاه عربستان تعظیم نکردم / اگر ما نبودیم ایران دو هفته ای عربستان را شکست می داد

پزشک منحرف بیماران و پرستاران را مجبور به کارهای ناشایست می کرد+عکس

ازدواج رونالدو با دختر 23 ساله یک قاچاقچی کوکائین + عکس

با اتوبوس شیک و اختصاصی پرسپولیس مسافرکشی می کنند!

فیلم آشنایی زن امریکایی با 4 دندانپزشک ایرانی نقشه شوم او را لو داد + عکس

تجاوز وحشیانه داماد کینه جو به خواهر زن 13 ساله در اتاق خواب + عکس

تجاوز معلم منحرف به دانش آموز 14 ساله در کلاس + فیلم و عکس

خیلی خوشحال بودم که حامله شدم ولی رامین با نامردی مرا تنها گذاشت

دختر 3 ساله همخوابی عمو و مادرش را به پدرش خبر داد

واکنش تلخ رضا شفیعی‌جم به شایعه ازدواجش با ماهایا پطروسیان + فیلم

زن شوهر دار آنقدر مهرداد را تحریک کرد تا کاملا عاشق او شد / وقتی شوهر بی نوا فهمید... + عکس

تجاوز به 2 دختر زندانی در توالت زندان / وقتی این دختر حامله شد ... + عکس

 

منبع: رکنا

کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه حمله تروریستی اهواز اخبار حوادث پول خرید و فروش زن و مرد ملکه رفتار عکس دختر قتل زندگی ایران فیلم دوست آمریکا مرد دانش آموز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۳۴۶۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خودکشی پزشکان ایرانی در مرز هشدار؛ مشکل کجاست؟

براساس آخرین بررسی‌ها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگران‌کننده‌ای است. آمار دیگری نشان می‌دهد که خودکشی پزشکان در چند سال اخیر ۵ برابر شده است.

 

به گزارش دنیای اقتصاد، سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی هشدار می‌دهد: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنت‌ها صعودی شده و احتمال دارد که به زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشور‌ها پیشی بگیرد.»

این پزشک همچنین تاکید می‌کند: «ما در حال حاضر در ابتدای موج گذار از مهاجرت‌ها و خودکشی‌های جامعه پزشکی هستیم. این مقدمه شرایط کنونی است و به نظر من ماحصل سال‌های سال مدیریت غلط درمانی است که اگر جلوی این روند گرفته نشود، ادامه پیدا می‌کند. در چنین فضایی اصلاحات جوابگو نیست و نیاز به تحول است.»

از پس دلتنگی‌هایش بر نیامد‌

می‌گویند، دکتر سمیرا آل‌سعیدی از پس تنهایی‌هایش برنیامد و مهدی عبدوس، پزشک در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «خانم دکتر سمیرا آل‌سعیدی فوق تخصص روماتولوژی از میان ما رفت. ایشان روز قبل پلن دارویی ‎خودکشی خود را با رزیدنت‌ها مطرح کرده، آن‌ها موضوع را جدی نگرفته و سر به سر ایشان هم می‌گذارند، مرحوم به گواهی همکاران، خوش اخلاق، فعال و با وجدان کاری بوده. از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است. شاید در لحظات آخر زندگی گفته من زنی هستم که دنیا را روی انگشتان خود می‌چرخانم، اما از پس دلتنگی‌هایم بر نمی‌آیم. پزشکان بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تنش و استرس‌های فراوان کاری هستند.

آن‌ها سرمایه کشور هستند احترام‌شان را حفظ کنید. تنهای‌شان نگذارید.» شرایط به‌گونه‌ای نگران‌کننده شده است که بسیاری از کارشناسان هشدار می‌دهند که باید تصمیمات جدی‌تری از سوی مسوولان وزارت بهداشت گرفته شود. زمان مرگ پرستو، محمد رئیس‌زاده، رئیس سازمان نظام پزشکی درباره موضوع خودکشی در کادر سلامت به «دنیای اقتصاد» گفته بود: «کمیته ویژه‌ای برای رسیدگی به مشکلات نیرو‌های طرحی راه‌اندازی شده است تا از حوادثی مانند نورآباد پیشگیری کند.» او تاکید کرده بود: «کمبود پزشک و نبود برنامه‌ای برای پزشکان متخصص بومی اتفاقاتی، چون مرگ پرستو بخشی را رقم می‌زند.» همچنین قرار بود کمیته‌ای برای پیگیری و بررسی خودکشی‌ها فعال شود. حال باید دید که نتایج این اقدامات چه می‌شود و آیا می‌تواند روند صعودی خودکشی‌ها را کاهش دهد یا نه؟

سرعت گرفتن خودکشی کادر درمان

بررسی توییت‌ها و پیام‌های تسلیت از سوی رئیس بیمارستان شریعتی و امیراعلم همه گویای این است که سمیرا آل‌سعیدی تا لحظه پیش از مرگ به‌شدت کار می‌کرد و تا آخر عمر دست از درمان بیمارانش نکشیده است. پرس‌وجو‌ها همچنین حاکی از این است که او به‌شدت مهربان و خوش‌اخلاق بوده و همواره سعی در کمک به بیماران داشته است. با این حال سوال بسیاری از مردم این است که چرا یک پزشک که جایگاه مهمی در جامعه دارد، این‌گونه زندگی را ترک می‌کند؟

سید‌محمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی می‌گوید: «چند سالی است خودکشی در کادر درمان به ویژه پزشکان زیاد شده است. این زیاد شدن نسبت به گذشته است و البته باید بگویم که در کشوری مانند آمریکا آمار خودکشی بالاتر است. با این حال مساله مهم این است که در جامعه کنونی ما شیب خودکشی افزایش یافته و حتی ممکن است در صورت اجرا نشدن پیشگیری‌های ضروری، به زودی نرخ خودکشی ایران از سایر کشور‌ها بیشتر شود.» او این مساله را با توجه به آمار خودکشی قطعی ۱۶ نفر در سال ۱۴۰۲ بیان می‌کند با تاکید بر این نکته که ممکن است آمار‌ها از این عدد بیشتر باشد، اما سکوت خانواده‌ها و آبروداری مانع از اعلام خودکشی شود. میرخانی پدیده خودکشی را چند عاملی می‌داند و تاکید می‌کند: «هیچ‌وقت نمی‌توان گفت، یک نفر به چه علت اقدام به خودکشی کرده است. قطعا عوامل زیادی در این موضوع نقش دارند، اما به‌طور کلی مسائلی در جامعه پزشکی وجود دارد که ممکن است تشدیدکننده عوامل شخصی فرد شود.»

تحقیر سیستماتیک

«زمانی رشته پزشکی، رشته بسیار محبوبی بود و موقعیت مالی خوبی هم داشت. پزشک با مداوا کردن بیمار حس خوبی پیدا می‌کرد و از جایگاه مطلوبی بهره‌مند می‌شد، اما متاسفانه در چند دهه اخیر مشکلات مالی بیشتر شده است. پزشکان معمولا به دلیل شرایط شغلی از نظر خانوادگی و عاطفی حساس‌تر می‌شوند و از سوی دیگر بیداری‌های مکرر فرد را به‌شدت آسیب‌پذیر می‌کند.» میرخانی با بیان مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار روی خودکشی پزشکان می‌گوید: «یکی دیگر از عوامل، سختی کار است که وقتی با ناکامی‌های پزشکی روبه‌رو شود، فرد را دچار ناراحتی عمیق می‌کند. از سوی دیگر بحث برخورد‌های خشن بیمار و خانواده‌های بیمار با پزشک است. چون موقعیت پزشکان در چند سال گذشته افت کرده است. در بسیاری مواقع خانواده خیلی از بیمار‌هایی که فوت کردند؛ پزشک را مقصر جلوه می‌دهند. خانواده بیمار معمولا بدون هیچ بررسی برخورد‌های خشن نسبت به پزشک معالج اعمال می‌کنند. مواردی دیده شده که حتی به پزشکان حمله کردند یا آن‌ها را با چاقو زدند. به‌طور کلی میزان امنیت پزشکان پایین آمده است.»

او یکی دیگر از عوامل موثر بر حال کنونی پزشکان را محیط پادگانی بیمارستان‌ها عنوان می‌کند: «این موضوع به خصوص در مورد رزیدنت‌ها صدق می‌کند. آن‌ها گاهی ۷۲ ساعت نمی‌توانند بخوابند و این شرایط به‌شدت خطرناک است. معمولا این شرایط آن‌ها را دچار افسردگی می‌کند و نیاز به درمان دارند، اما گاهی وقت‌ها این درمان به موقع انجام نمی‌شود. شاید باورش سخت باشد، اما یک پزشک ممکن است تنها فرصت خوابیدن و حمام رفتن را پیدا کند و بیشتر وقت‌ها مشکلاتش لاینحل باقی می‌ماند.» پیش از این، علی سلحشور، سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان نظام پزشکی ایران هشدار داده بود: «این حجم از افسردگی میان پزشکان جوان بی‌سابقه است!» یک مطالعه در سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنت‌های در حال تحصیل در دانشگاه‌های علوم‌پزشکی کشور نشان می‌دهد: «۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بوده‌اند. حدود ۲۵درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آن‌ها استرس شدید تا بسیار شدید داشته‌اند.»

میرخانی یکی دیگر از ریشه‌های اصلی این شرایط را دوران رزیدنتی می‌داند: «در سیستم سلامت و بهداشت ما تحقیر سیستماتیک وجود دارد. ساختار به‌گونه‌ای است که از رزیدنت بیگاری می‌کشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. او نمی‌تواند کوچک‌ترین مخالفتی با بالادستی خود داشته باشد چراکه طبق قراردادی که دارد ممکن است که پای ضامن‌ها و وثیقه‌ای که گذاشته، پیش کشیده شود؛ بنابراین ترجیح می‌دهد سکوت کند. به هر حال بیشتر این افراد امکان ازدواج ندارند و در یک محیط ناامن زندگی می‌کنند.» سعید بابایی، روان‌شناس با توجه به خودکشی‌های اخیر پزشکان توصیه می‌کند: «هر چقدر ما شرایط خوبی داشته باشیم و از تمام اختلال‌ها به دور باشیم مثل افسردگی و اضطراب، ممکن است حس ناکافی بودن ما را به پوچی برساند و تمام تروما‌های دوران کودکی تاثیر مستقیم رویمان بگذارد.»

زندگی در اتاق‌های محقر

میرخانی در ادامه عوامل تاثیرگذار روی حال کنونی جامعه پزشکی می‌گوید: «بسیاری از دانشجویان پزشکی برخلاف تصور عمومی در دوران گذراندن طرحشان در شهرستان‌ها معمولا در اتاق‌های محقر زندگی می‌کنند. شما ببینید چند عامل آن‌ها را تحت‌تاثیر قرار داده است. پس وقتی همه این عوامل دست به دست هم می‌دهند برخی به پایان زندگی می‌اندیشند.»

میرخانی با تاکید بر این مساله که «خودکشی در دین ما اخلاقی و پسندیده نیست» یادآوری می‌کند: «افرادی که خودکشی می‌کنند در شرایط خاص روحی قرار می‌گیرند و آگاهی خود را به زندگی از دست می‌دهند و عملشان ناخودآگاهانه است؛ بنابراین این امر یاغی‌گری در برابر خدا یا کفر نیست.» اگر چه ممکن است این مساله به میان آید که پیش از این هم خیلی از رزیدنت‌ها و پزشکان با این عوامل دست‌وپنجه نرم می‌کردند، با این حال میرخانی می‌گوید: «زمانی مردم برای پزشکان احترام زیادی قائل بودند، اما اکنون اقبال عمومی جامعه از دست رفته است. دیگر احترام پیشین خود را ندارند. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده است و دلیل این امر به ساختار بهداشت کشور برمی‌گردد. هزینه‌های درمان بالا رفته است و بیمه‌ها معمولا این هزینه را نمی‌پردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار می‌گیرند.» حال باید دید که مسوولان چه راه‌حلی برای برون‌رفت از شرایط کنونی دارند و چگونه می‌توانند محیط پزشکان را امن کنند تا این اندازه تنها نباشند تا به جایی برسند که حتی از فرزند خود بگذرند و خود را بکشند.

دیگر خبرها

  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • تقسیم عشق در زندگی زوج مبتلا به «ای‌ال‌اس»/بیماری جزیی از زندگیست
  • خودکشی پزشکان ایرانی در مرز هشدار؛ مشکل کجاست؟
  • چاقو خوردن جوان کاشمری بخاطر دفاع از ۳ دختر در مقابل اراذل
  • ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید
  • بایدن: زمانی به دنبال خودکشی بودم + بشنوید
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • مرد نقاش، راز آتش زدن همسر و فرزندش را فاش کرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است