زنم مرا در خانه شکنجه می کند ! / مرد ثروتمند تهرانی به دادگاه پناه برد !+ عکس
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۴۴۰۰۱
رکنا: مرد ثروتمند با مراجعه به دادسرای جنایی تهران در حالی که از رفتارهای عجیب همسرش شکایت میکرد گفت او مدام مرا کتک میزند و آزار میدهد، دو سال پیش هم روی من و دخترم اسید پاشید.
این مرد به بازپرس گفت: همسرم بیماری روحی دارد و مدام مرا کتک میزند. بهعنوان مثال 20 تیر سال 95 روی کاناپه خانهام دراز کشیده بودم که همسرم روی من آب جوش ریخت و مرا سوزاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
16 بهمن سال 95 هم ساعت دو نیمه شب بود که در خواب و بیداری همسرم را دیدم که با ظرف اسید بالای سرم ایستاده تا خواستم واکنش نشان دهم روی من اسید پاشید و دست چپم سوخت. در این بین دختر20 سالهام وارد اتاق شد و وقتی ظرف اسید را دردستان مادرش دید او با عجله اسید را رها کرد. این کار باعث شد تا مقداری اسید روی پای دخترم نیز بریزد. آن شب به کمک پسرم، به بیمارستان سوانح سوختگی رفتیم و درمان شدیم.
مرد میانسال گفت: من به خاطر اینکه همسرم عذر خواهی و ابراز پشیمانی کرد شکایت نکردم تا اینکه چند روز قبل زمانی که از سر کار به خانه آمدم و داشتم دست هایم را میشستم، همسرم آیینه را به سمت من پرتاب کرد و شروع به کتک زدن من کرد. بعد از آن هم پنهانی قفل در خانه را عوض کرد و طلاهایی که در مدت زندگی مشترکمان خریداری کرده بودم را با خود برد. از دست کارهای همسرم و فحاشیهای او خسته شده ام. برای همین تصمیم گرفتم بعد از مدتها از او شکایت کنم.
مرد ثروتمند در پاسخ به این سؤال که چرا بعد از دو سال از اسیدپاشی شکایت کرده، گفت: بعد از هر بار دعوا و آسیب رساندن همسرم- فتانه- به من او ابراز پشیمانی و ندامت میکرد. التماس میکرد که او را ببخشم و همین مسأله باعث میشد که از شکایتم صرف نظر کنم.
اظهارات فرزندان شاکی
با شکایت شهریار از همسرش، بازپرس جنایی دستور تحقیقات را صادر کرد. در نخستین گام تحقیقات از دختر و پسر شهریار که شاهدان ماجرا بودند؛ آغاز شد. دختر شهریار که در رشته داروسازی در آلمان تحصیل میکند به پدرش وکالت داد و اظهارات او را تأیید کرد.
پسر 18 ساله شهریار اما در تحقیقات گفت: پدر و مادرم از ابتدای زندگی باهم مشکل داشتند اما این چند سال اخیر مشکلات آنها شدت گرفت. آن شب با سر و صدای خواهر و پدرم از خواب بیدار شدم و خودم را به پذیرایی رساندم. مادرم روی آنها اسید ریخته بود و ما خواهرم را به بیمارستان رساندیم. زمانی که علت این موضوع را از مادرم پرسیدم او گفت که پدرم به او خیانت Cheat کرده است و برای انتقام دست به اسیدپاشی زده است. مدتی قبل هم بعد از اینکه مادرم با پدرم دعوایش شد خانه را به حالت قهر ترک کرد. آن زمان مدرسه بودم و او برایم پیام فرستاد که قفل در را عوض کرده است. وقتی به خانه رفتم متوجه شدم که مادرم هر چه طلا داخل خانه بود را با خودش برده است.
همچنین بازپرس جنایی در تحقیق از بیمارستان دریافت که در تاریخ مورد نظر بیماری با مشخصات اعلام شده برای درمان به بیمارستان آمده و تحت درمان قرار گرفته است.
اما پزشکی قانونی اعلام کرد با توجه به اینکه مدت زمان زیادی از ماجرا گذشته نمیتوان اعلام کرد که سوختگی بر اثر اسید بوده است.
من اسید پاشی نکردهام
با شکایت شهریار، زن میانسال برای تحقیقات به دادسرا احضار شد. فتانه در تحقیقات منکر اسیدپاشی شد و گفت: شوهرم چند روز قبل زمانی که از محل کارش به خانه آمد شروع به فحاشی و کتک زدن من کرد. طوری مرا کتک زد که صورتم خونی شد. اگر او راست میگفت و من او را کتک زده بودم چرا با پلیس Police تماس نگرفت و زمانی که من میخواستم به پلیس زنگ بزنم ممانعت کرد.
او ادامه داد: به خاطر کتکها و آزار و اذیتهای همسرم از خانه قهر کردم و شوهرم چنین ادعایی را مطرح کرد تا من به خانه برگردم. در رابطه با اسیدپاشی هم دروغ میگوید، حتی پزشکی قانونی هم اسیدپاشی را تأیید نکرده است. بچه هایم هم اگر اظهارات همسرم را تأیید میکنند شهادت شان دروغ است. همسرم مدام به آنها پول میدهد و هزینه تحصیل دخترم در آلمان و هزینه تفریحات پسرم را میدهد. او آنها را تهدید کرده و وعده پول داده است و بچهها هم به همین دلیل علیه من شکایت کردهاند.
با اظهارات زن میانسال، بازپرس جنایی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی خواست در رابطه با بررسی اظهارات زوج میانسال تحقیق کنند.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
نقشه مرد امریکایی برای کشتن پوتین + عکس
۴ هزار عقرب داخل اتوبوس قزوین به تهران / نیش زدن یک کودک ماجرا را لو داد !
مادری هنگام دنده عقب با پراید دختر 3 ساله را له کرد
بلایی شومی که داماد غیرتی بر سر عروس زیبا و بی حیایش آورد + عکس های دلخراش
تجاوز به شیر برای باریدن باران ! + عکس هولناک
درخواست وقیحانه آقای بازیگر برای همخوابی با ماساژور
تینا ترابی دختر 13 ماهه اش را کشت ! + عکس
تجاوز به زن باردار در خیابان خلوت / اعتراف عجیب مرد 31 ساله +عکس
لحظه حمله پلنگ به مردی که قصد نجاتش را داشت + فیلم
مچ زنم را با مرد غریبه در اتاق خواب گرفتم!
تجاوز معلم منحرف به دانش آموز 14 ساله در کلاس + فیلم و عکس
زن شوهر دار آنقدر مهرداد را تحریک کرد تا کاملا عاشق او شد / وقتی شوهر بی نوا فهمید... + عکس
منبع: رکنا
کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه حمله تروریستی اهواز جنایی خیانت Cheat پزشکی پلیس Police ایران دادسرا کتک مرد ثروتمند همسرش عکس فیلم ایران دختر زندگی مرد دوست قتل بیمارستان زندان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۴۴۰۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدایی که چهره خانم معلم را نگران میکرد
ایسنا/لرستان توجه! توجه! محل خود را ترک و به مکان امن پناه ببرید. این صدای آشنایی است که بخشی از خاطرات ما دهه شصتیها را تشکیل میدهد؛ اصلا ذهنمان را مشغول کرده و خیال ندارد از مخیلهمان پاک شود.
توجه! توجه! محل خود را ترک و به مکان امن پناه ببرید. این صدای آشنایی است که بخشی از خاطرات ما دهه شصتیها را تشکیل میدهد؛ اصلا ذهنمان را مشغول کرده و خیال ندارد از مخیلهمان پاک شود.
صدای آژیر پراسترس دوران جنگ، روزهایی که بمباران خاطراتمان را رقم میزد. برای دشمن فرقی نمیکرد که اهداف موشکیاش سرباز هست یا سردار، خانواده هست یا دانشآموز، کاسب هست یا رفتگر! برای او ایرانی بودن مهمترین هدف بود برای کشته شدن، برای معلولیت، برای شکار...
در آن روزها اضطرابی که بر همه ما کودکان دهه ۶۰ مستولی بود صدای آژیر وضعیت قرمز بود که از رادیو در مواقعی که رادارها حضور یک هواپیمای جنگنده عراقی را در مناطق ردیابی میکردند، پخش میشد: «توجه! توجه! صدایی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنا و مفهوم آن این است که حمله هوایی انجام خواهد شد محل کار و منزل خود را ترک کنید و به پناهگاهها و نقاط امن پناه ببرید»! اوووووووووووو ...
خاطرم هست که زمانی این صدا از رادیو پخش میشد چهره خانم معلم درهم میرفت اما سعی میکرد اضطرابش را پشت لبخندی مصنوعی پنهان کند و یکی یکی بچهها را که از ترس جیغ میکشند به پناهگاه ببرد، یکدفعه متوجه میشد کودکی زیر میز خودش را خیس کرده و او بدون اینکه اجازه بدهد بقیه متوجه شوند آرامش میکرد و با همان شرایط او را در آغوش میکشید و به پناهگاه میبرد.
امان از آن روز که صدای صوت موشک زودتر از پیام رادیو میرسید و مدرسه با خاک یکسان میشد. مثل همان روزی که پنج دانشآموز دختر دبیرستان بنتالهدی صدر خرمآباد هرگز به خانه برنگشتند.
شهیده سیده زهرا رحیمی، شهیده نازیلا جزایری، دیانا کاکاوندی، شهیده لعبت نادی و شهیده طاهره جابری و معلمهایی که هر سال داغ دلشان با آن خاطرات تلخ تازه میشود.
هفته بزرگداشت معلم برهمه زحمتکشان عرصه تعلیم و تربیت مبارک باد.
انتهای پیام