Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- گفت: وگوی میزان با نگشتر ساز جوانی که این روز‌ها انگشتر‌های ساخته دست او در دستان رهبری و بسیاری از سیاسیون و هنرمندان مشهور جا خوش کرده است.

به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان آن‌هایی که انگشتر دوست دارند ویک دل نه صد دل عاشق انگشتر‌ها با طرح‌ها وسنگ‌های مختلف هستند عبدالله آذری و هنر دستش را خیلی خوب می‌شناسند وبا کارهایش آشنا هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انگشتر ساز جوان تهرانی که هم به خاطر هنر دست زیبایش و هم به خاطراینکه بیشتر آثار هنری اش در دست بزرگان کشور و افراد مشهور جا خوش کرده معروف شده است.

 

عبدالله چند کارگاه دارد، اما با او در کارگاه کوچکش که درست روبه روی حرم مطهر امام زاده صالح (ع) در میدان تجریش است قرار گذاشتیم. کارگاهی که در طبقه آخر یک ساختمان قدیمی قرار دارد. در مقابل در ورودی کارآگاه شکل یک جواهر با چیدن چند آینه در کنار هم، روی دیوار نقش بسته است. قدم به داخل کارآگاه که می‌گذاری اولین شی هنری که چشمتان را می‌گیرد یک علامت سه شاخه با طلاکوبی‌های زیبایی است که در راهروی ورودی قد علم کرده. گلدان بزرگ و زیبای که در گوشه دیگری است و چند ویترین کوچک که پر از انگشتر‌های زیباست.

عبدالله پشت میزش نشسته، میزی که روی آن پر از رکاب و سنگ و اسباب و تجهیزات انگشترسازی است. مردی جوان با عینکی گرد، مو‌هایی کم پشت و ریشی نسبتا بلند. خوش اخلاق است و آنقدر گرم سلام و احوالپرسی می‌کند که خیلی زود آدم با او همراه می‌شود.  
من عاشق بودم
او عاشق بوده، عاشق انگشتر و انگشترسازی. به این موضوع درهمان ابتدای صحبت اشاره می‌کند و می‌گوید: نوجوان که بودم عاشق بودم، عاشق انگشتر و حیوان. هیچ وقت فراموش نمی‌کنم که بیشتر وقتم را به جای اینکه به بازی و کار‌های مربوط به سن و سال خودم بپردازم می‌رفتم مولوی تا انگشتر ببینم وو در بازار پرنده‌های آنجا گشت بزنم.

از دامپروی تا انگشترسازی
آذری همیشه دوست داشت یک روز وارد کارانگشترسازی شود، اما این اتفاق رخ نداد تا اینکه در رشته دامپروری دردانشگاه قبول شد. حالا وقت آن را داشت که به عشق قدیمی‌اش برسد. او در این باره می‌گوید:دانشگاه که رفتم تصمیم گرفتم وارد کار انگشترسازی شوم. آن موقع‌ها در محله عباسی تهران ساکن بودیم و یک کارگاه طلاسازی هم نزدیک خانه‌امان بود. یک روز به آن کارگاه مراجعه کردم و از استاد کاری که آنجا بود خواستم به عنوان کارگر کارم را شروع کردم واینطور بود که وارد کار شدم. اما کارم انگشترسازی نبود و مدال می‌زدیم. مدال نه مدال‌هایی که به ورزشکاران می‌دهند، منظورم همین مدال‌های طلایی است که خانم‌ها استفاده می‌کنند. اما هنوز به خواسته اصلی ام نرسیده بودم.

عبدالله ادامه می‌دهد:آدم باید برای رسیدن به هدف خودش را به در ودیوار بزند، شخصا برای اینکه انگشترسازی را بیاموزم خیلی تلاش کردم. بار‌ها به مغازه یکی از اساتید به نام، انگشتری سازی به نام فرهاد نجفی پور می‌رفتم و بعد ازظهر‌ها که کارم درکارگاه طلافروشی تمام می‌شد تا نیمه‌های شب همانجا می‌ماندم و ساختن انگشتر را تمرین می‌کردم.

اولین کارگاه در پشت بام خانه

این روز‌ها آقا عبدالله سه کارگاه انگشتر سازی دارد و در این کارگاه‌ها ۳۰ نفر به صورت مستقیم و بیش از ۱۰۰ نفر به صورت غیرمستقیم کار می‌کنند و نانی سر سفره زن و بچه خود می‌برند، اما اولین کارگاه این جوان هنرمند در پشت بام خانه‌شان بود. عبدالله می‌گوید: در پشت‌بام خانه‌مان محلی برای پرورش قارچ داشتیم که آن را تبدیل به کارگاه کردم. حرف که به این جا می‌رسد عبدالله لبخندی می‌زند و می‌گوید: پدرم از ابتدا با این کار مخالف بود و همیشه می‌گفت: پسرجان دنبال کاری برو که برایت نان و آب داشته باشد. آخر انگشترسازی چه آب و چه نانی دارد.

کسب و کار آذری ماجرا‌های زیادی داشته، او پس از سال‌ها کار در کارگاه طلاسازی استادکارش، سرانجام روی پای خودش ایستاد و مغازه‌ای در منوچهری تهران گرفت، اما همچنان در همان کار طلاسازی بود و گهگداری برای دل خودش انگشتر می‌ساخت تا اینکه مغازه‌ای در خیابان کریم خان زند گرفت و از این جا بود که آقا عبدالله رسما کار انگشترسازی‌اش را آغاز کرد.

حرف که به اینجا می‌رسد آذری لبخندی می‌زند و می‌گوید: خیلی خوب به خاطر دارم یک بار یکی از اولین کارهایم را که حداقل یک ماه برای درست کردنش زحمت کشیده بودم برای سوار کردن سنگ یا همان مخراج کاری پیش یکی از استادکار‌ها بردم. البته نگفتم که کار دست خودم است، استاد نگاهی به رکاب انگشتر انداخت گفت: هر کی این کار را کرده فقط از انگشترسازی حرفی شنیده و این کاره نیست.

اما این حرف استاد هیچ وقت باعث نشد انگشترساز جوان داستان ما دست از کار بکشد و با تلاش زیاد کارش به جایی رسید که امروز آنقدر در کارش پیشرفت کرده که انگشتر‌هایی که با هنرش ساخته در دستان مقام معظم رهبری و بسیاری از مردان سیاسی کشور و هنرمندان جاخوش کرده است.

ماجرای انگشتر مقام معظم رهبری
درست خواندید انگشتر‌های آقا عبدالله این روز‌ها در دستان مقام معظم رهبری است، این یعنی این مرد جوان به آرزویش رسیده. آذری می‌گوید: چند سال پیش بود که شاید ده نفر از دوستانم عکس‌هایی از مقام معظم رهبری برایم ارسال کردند. در این عکس‌ها وقتی حضرت آقا در جشن فارغ التحصیلان دانشگاه، امام حسین (ع) درحال اعطای سردوشی بودند انگشتر ساخت من در دستشان بود. با دیدن این عکس‌ها خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که این لیاقت نصیبم شد. البته تا قبل از آن فقط شنیده بودم که انگشتر‌های ساخت دست من در دست مقام معظم رهبری و یا خیلی از افراد سرشناس است، اما این اولین باری بود که داشتم می‌دیدم.

حالا آقا عبدالله حتی می‌داند مقام معظم رهبری چه ذکر‌هایی را هم دوست دارند. وقتی این سوال را از او می‌پرسیم می‌گوید: حضرت آقا این ذکر را خیلی دوست دارند، (یا فاطمه (س) یا مفتاح کل باب). حالا هم اگر قسمت باشد قرار است این لیاقت نصیب‌مان شود و چند وقت دیگر حضور مقام معظم رهبری برسیم و انگشتری را خدمت ایشان تقدیم کنم.

اما به غیر از مقام معظم رهبری، آقا عبدالله برای افراد دیگری هم انگشتر ساخته، از سیدحسن نصرالله تا حاج قاسم سلیمانی و وزیر ومعاون وزیر. او در این باره می‌گوید:به عقیده‌ی من هرکسی کارش را خوب انجام دهد و از جان ودل مایه بگذارد کار و تبلیغ خودش را انجام می‌دهد.

استادکار جوان به انگشتری که در همه این لحظات زیر دستش بود و درحال کار کردن روی آن بود نگاهی می‌اندازد و می‌گوید: برای سیدحسن نصرالله هم انگشترساختم و یکی از انگشترهایش را تعمیر کردم. البته امیرحسین مدرس، بهروز شعیبی، سید محمود رضوی، سید علی احمدی وخیلی از بازیگران و هنرمندان مداحان دیگر هم پایشان به کارگاه و فروشگاهم بازشده است. شاید برایتان جالب باشد، گاهی اوقات برخی از افراد سیاسی هم برای خرید انگشتر می‌آیند، اما دوست ندارند که اسم و عکسی از آن‌ها باشد. اما شاید باورتان نشود من به پشتوانه کارم با این افراد آشنا شدم و قبل از آن هیچ ارتباط و آشنایی با آن‌ها نداشتم.

خاطرات تلخ

اما عبدالله آذری خاطرات تلخی هم در کارش داشته، او درباره یکی از تلخ‌ترین خاطرات دوران کاری اش می‌گوید: مدتی قبل بود که مرد جوانی برای خرید انگشتر آمد، انگشترش را انتخاب کرد و رفت. بعد از اینکه سفارشش را آماده کردم و با او تماس گرفتم تا کار را تحویلش بدهم متوجه شدم او شهید شده، شهید مدافع حرم.

هیچ کس هوایمان را ندارد

اما عبدالله دردل‌هایی هم دارد. وقتی از او درباره اوضاع کسب و کارشان می‌پرسیم می‌گوید: قدیم‌ها استاد کار‌های انگشترسازی شاید به تعداد انگشت‌های یک دست هم نمی‌رسیدند، اما این روز‌ها اساتید و هنرمندان زیادی داریم که در این حوزه فعالیت دارند و کار می‌کنند. از طرفی قدیم‌ها کم‌ترکسی پیدا می‌شد این حرفه به دیگری آموزش بدهد، اما من معتقدم هرچه افراد بیشتری به این حوزه وارد شوند کار پررونق‌تر خواهد شد. به همین خاطر هرکسی که مراجعه کرده و درخواست داشته باشد این حرفه را فرا بگیرد به او پاسخ منفی نداده ام. شاید اول کار کمی سخت گرفته باشم آن هم به این خاطر که ببینم طرف چند مرده حلاج است، اما وقتی مطمئن شدم او به دنبال فراگیری است و عاشق این کار از صفر تا صد حرفه و حتی فوت کوزه گری استاد را هم به او آموزش می‌دهم.  
او ادامه می‌دهد: اینقدری که ما مشکل داخلی داریم، واقعا تحریم‌ها برایمان مهم نبود. متاسفانه سال ۶۱ مجلس فقط شش رشته را جزو صنایع دستی اعلام کرده در صورتی که الان بیش از ۲۰۰ مورد صنایع دستی داریم. کار ما جزو صنایع دستی به شمار نمی‌آید، اما این یکی از هزاران مشکل ماست. تا چند وقت دیگر باید در نمایشگاه قطر شرکت کنیم، اما از طرف هیچ ارگان وسازمانی حمایت نمی‌شویم. همین چند وقت پیش در نمایشگاه فلورانس ایتالیا شرکت کردیم. کارهایمان آنقدر خوب بود که خارجی‌ها از هنر ایران و ایرانی شگفت زده شده بودند، اما خب درگمرک بیش از سه میلیون تومان برایمان اضافه بار زدند. یعنی اصلا حمایتی از ما نشد که داریم در این اوضاع ارز، کار ایرانی می‌فروشیم و ارز به کشور وارد می‌کنیم. حتی در زمان برگشت به کشور اجازه نمی‌دهند کار خودمان را وارد کنیم. یا اینکه سازمان صنایع دستی به ما مجوز کار در واحد مسکونی را می‌دهد، چون که سروصدا نداریم و یا از مواد شیمیایی استفاده نمی‌کنیم، اما شهرداری اجازه نمی‌دهد تابلو داشته باشیم. بدون شک اگر این مشکلات همچنان ادامه داشته باشد خیلی از افراد هنرمندی که در این حوزه مشغول فعالیت هستند با اولین پیشنهادی که از کشور‌های دیگر برای کار به آن‌ها بشود خاک وطن را برای همیشه ترک می‌کنند.

گزارش از:جعفر پاکزاد

انتهای پیام/

 

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: انگشتر انگشترسازی کارگاه هنری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۴۵۰۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گیر کردن دست یک کارگر در کارگاه لباسشویی + فیلم

یک کارگر در کارگاه لباسشویی صنعتی در چین مشغول کار بود که حادثه‌ای رخ داد. او بدون اینکه ماشین لباسشویی را خاموش کند، اقدام به خارج کردن لباس‌ها کرد که همین موضوع باعث گیر کردن دست او شد.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان فیلم و صوت فیلم و صوت

دیگر خبرها

  • ترجمه چهارکتاب برنده بوکر عربی منتشر می‌شود
  • جشن تولد ۲۹ سالگی حسین کنعانی‌زادگان؛ سورپرایز عاشقانه در خانه با انگشتر ویژه طلا (فیلم)
  • انتشار شعر و داستان‌هایی جدید از نویسنده فلسطینی
  • انتشار شعر و داستان‌هایی جدید از نویسنده محبوب فلسطینی
  • گیر کردن دست یک کارگر در کارگاه لباسشویی + فیلم
  • بررسی آیین و رسوم ماه رمضان در رادیو فرهنگ
  • (تصویر) عکس دیده نشده از سیدحسن خمینی با پوششی متفاوت
  • عکس دیده نشده از سیدحسن خمینی با پوششی متفاوت /سیدمحمد خاتمی وارد شد
  • کتاب‌هایی از برنده بوکر عربی در ایران
  • چهار کتاب از «نصرالله» در راه است