خانههایی که بر پایه کینه و لجبازی ساخته شدهاند
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۴۹۷۲۲
گردشگری > جهانگردی - همسایه بد در هر جای دنیا پیدا میشود اما آیا تا به حال با افرادی کینهورز و لجوج مواجه شدهاید که حاضر هستند برای اثبات خود یا اذیت کردن دیگران هرکاری بکنند حتی اگر مسخره به نظر برسد؟ خانههایی که در ادامه معرفی میکنیم صاحبانی از همین دسته افراد دارند که با تصمیمات خود به دنبال اذیت کردن همسر، همسایه یا حتی برادران خود هستند!
۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همانطور که انتظارش را داریم اکثر خانههای به اصطلاح کینهای، ماجرایی در پشت خود دارند و خانه صورتی جزیره پلام هم نتیجهی یک طلاق است. در سال ۱۹۲۵ در شهر نیوبوریپورت ایالت ماساچوست آمریکا، یک زن و شوهر دچار اختلاف بودند و سرانجام تصمیم به طلاق گرفتند. نکتهی جالب این که زن یک شرط برای طلاق گرفتن گذاشت، همسرش باید یک خانه درست مشابه خانه مشترکشان در شهر میساخت. ای کاش شرطش را دقیقتر بیان میکرد!
شوهرش برای این که شرطش را ادا کرده باشد و کینه خود را نشان دهد، خانهای مشابه را در جزیره پلام که بیشتر جنبه توریستی دارد و غیرمسکونی است میسازد. حدس میزنید کجای جزیره برای ساخت یک خانه کینهای بهتر باشد؟ بله درست است در وسط یک زمین باتلاقی. او حتی به آب این خانه هم رحم نکرد و مطمئن شد که آب چاهی که کنده است شور باشد.
۲. دیوار لجبازی در بیروت
تعداد زیادی خانه در دنیا هستند که فقط به نیت لجبازی برادرها و خواهرا ساخته شدهاند و یکی از نمونههای جالب آنها هم در بیروت است. خانهای که به نام خانه لجبازی مشهور شده و فقط یک ساختمان بسیار باریک است. داستان این خانه به سال ۱۹۵۴ برمیگردد. زمانی که چند قطعه زمین در کنار هم بین برادرها تقسیم شد اما از بدشانسی یکی از برادرها بخش بزرگی از زمینش برای ساخت راه و پروژههای شهری از او گرفته شد و فقط بخش کوچکی برای این برادر باقی ماند. این زمین کوچک مثلثی باریک، دیگر برای زندگی مناسب نبود اما برادر بدشانس برای نشان دادن کینه خود یک ساختمان باریک که در بخش باریکتر فقط شبیه دیوار است میسازد. شاید تعجب کنید که او چرا دیوار به این بزرگی را در این زمین کوچک ساخت. تنها دلیل این کار کور کردن دید پنجره ساختمان برادرش به سمت دریا و کم کردن قیمت خانه همسایههایش بود.
۳. خانه آبنباتی
بعضی وقتها همسایهها با تغییر ظاهر خانه سعی میکنند به گونهای دیگران را اذیت کنند. در یک مورد جالب در شهر لندن، خانم Zipporah Lisle اقدام به خرید خانهای در محله اعیاننشین کنزینگتون با قیمت چند میلیون پوندی میکند و فکر میکند چون این همه هزینه کرده است پس میتواند هر کاری که دلش خواست بکند. او تصمیم میگیرد خانه قدیمی را خراب کند و خانه دلخواه خودش را بسازد اما همسایهها به این تصمیم او معترض میشوند و صاحب خانه هم نمیتواند مجوزهای لازم را برای تخریب کسب کند. در نهایت، همسایهها نتوانستند جلوی رنگآمیزی مسخره خانه را در این محله گران قیمت بگیرند و او هم خانهاش را به شکل آبنبات قرمز و سفید راه راه درآورد.
۴. خانه میسفیلد در شهر سیاتل
بعضی وقتها یک خانه عادی به یک خانه کینهورزی تبدیل میشود چون همسایگانش تغییر میکنند اما او در مقابل تغییر مقاومت میکند. ایدیت میسفیلد (Edith Macefield) هم فردی کینهورز نبود اما خانهی او جنجالی شد. وقتی که همهی زمینهای اطراف این خانه به یک فروشگاه بزرگ فروخته شدند، صاحبخانه از تصمیم خود برای گذران سالهای پایانی زندگی در این خانه قدیمی دست نکشید. او همه پیشنهادهای مشتریان را رد کرد و در نهایت ساختمان بزرگ این زمین کوچک را احاطه کرد.
نکته جالب ماجرا اینجا است که خانم میسفیلد دو سال بعد از نزاع بر سر خانه فوت کرد و خانه را به ناظر مشغول به کار در همان ساختمان اهدا کرد. در همین کشمکش ساختمان بود که این دو باهم آشنا شدند و دوستی تا جایی پیش رفت که خانه به او رسید و حالا هم صاحب جدید مدافع سرسخت نگهداری خانه است.
هر خانهای که با کینه و لجبازی ساخته شود یا تغیراتی در آن ایجاد شود میتواند یک نماد کینهورزی باشد. فرقی نمیکند بیروت باشد یا آمریکا، در همه جای دنیا انسانهایی هستند که با تصمیمات به حق یا ناحق خود دست به کارهای عجیب میزنند.
منبع:لست سكند
2121
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۴۹۷۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدایی که دستور جنایت صادر کرد! | مادرم گفت تو دیوانه ای و شنیدن این جمله موجب شد تا من ...
همشهری آنلاین؛ حوادث : ساعت ۲۲ شنبه شب، ساکنان ساختمانی در یکی از محله های پایتخت متوجه فریادهایی شدند که از واحد طبقه سوم به گوش میرسید. در طبقه سوم مادر و پسری زندگی میکردند که همسایه ها هر ازگاهی صدای درگیری آنها را میشنیدند. آن شب اما دعوای آنها متفاوت تر از شب های دیگر بود؛ پسر جوان مدام فریاد می کشید و مادرش کمک می خواست. همسایهها خود را به مقابل در آپارتمان آنها رساندند اما هر چه در زدند کسی در را باز نکرد و ناگهان صدای مادر قطع شد. همسایه ها با پلیس تماس گرفتند و دقایقی که گذشت بوی دود و آتش به مشامشان رسید و آتش نشانی را خبر کردند.
گزارش قتل
پلیس و آتش نشانان پایتخت در زمانی کوتاهی در محل حادثه حاضر شدند و پس از ورود به آپارتمان طبقه سوم، آتش را مهار کردند. آنها با پیکر بی جان زنی در سالن پذیرایی مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. کمی آنطرف تر پسر مضطرب و پریشان وی ایستاده بود که توسط پلیس دستگیر شد. در این شرایط گزارش این جنایت به قاضی محمد مهدی براعه بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی تهران در محل حادثه حاضر شدند. بررسیها حکایت از این داشت که مقتول حدود ۷۰ ساله بود و به دست پسر ۳۶ ساله اش به قتل رسیده بود. پسر این زن پس از قتل مادرش، در خانه بنزین ریخته و آنجا را به آتش کشیده بود تا به زندگی خودش هم پایان بدهد اما با حضور بهموقع همسایهها آتش آسیبی به او نرسانده بود.
عامل این جنایت دستگیر شد و در بازجویی ها به قتل مادرش اعتراف کرد اما گفت که قصد گرفتن جان وی را نداشته است. این پسر جوان گفت: سالهاست که دچار مشکلات روحی و روانی شده ام و مدام دارو مصرف می کنم. چند ماهی هم در بیمارستان اعصاب و روان بستری بودم و شرایط خوبی نداشتم. هر وقت داروهایم را نمی خوردم، خشم وحشتناکی به سراغم می آمد و صداهایی در گوشم می شنیدم؛ صدای افراد مختلف که شبیه به زمزمه بودم.
وی ادامه داد: هر ازگاهی با مادرم دعوا می کردم اما آن شب ماجرا فرق داشت. مادرم از من پرسید که آیا قرص هایم را مصرف کرده ام یا نه. آن روز فراموش کرده بود قرص هایم را مصرف کنم و روانم بهم ریخته بود. مادرم عصبانی شد و به خاطر فراموشی ام اعتراض کرد. سپس خواست تا داروهایم را مصرف کنم. حتی به من گفت دیوانه ای و باید قرص هایت را بخوری. این جملهاش عصبانی ام کرد. بعد همان صداهای عجیب را در گوشم شنیدم. صداها می گفتند که انتقامت را بگیر. نمی دانم چه شد که جان مادرم را گرفتم. بعد که به خودم آمد تازه فهمیدم که چه اشتباهی مرتکب شده ام. تصمیم گرفتم با آتش زدن خانه به زندگی خودم هم پایان بدهم اما نقشه ام ناتمام ماند و دستگیر شدم.
این پسر جوان پس از اقرار به قتل بازداشت شد و بازپرس جنایی دستور داده تا سلامت روانی وی مورد بررسی قرار بگیرد. این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد که متهم سابقه بیماری روحی و روانی و بستری شدن در بیمارستان را داشته است.
کد خبر 849440 برچسبها فراجا بیماری روانی قتل - قاتل